بنفشه کمالی – کوبانی قلب تپنده ی انسان رهایی خواه وباورمند به توانِ خویش

کوبانی قلب تپنده ی انسان رهایی خواه وباورمند به توانِ خویش
شگفتا که این کوبانیان، ازچه ابتکار، شجاعت و قابلیت و جانبازی درراه خود رهایی برخوردارند! آنان که زیر آتش و کاردهای سلاخی خونریزان وخونخوارانی همانند ارتش حکومت( خلافت) اسلامی، ترس به دل راه ندادند، تاریخ چه با غرورازآنان یاد خواهد کرد! تاریخ معاصرِدو دهۀ اخیر، نمونه ای والاترو قابل ستایش ترازاین پدیده کمتربه خود دیده است. مقاومت و ایستاده گی کوبانی و دلاورانش هر چه می خواهد بشود، حتی اگر به خون و خاکستر نشانیده شود، بزرگترین، با ارزش ترین و انکارناپذیرترین اقدام انقلابی و افتخار آمیز انسان آزادی خواه، و تن ناسپار به بردگی  دراین برهه ی تاریخی می باشد. کوبانی برای همیشه درحافظه تاریخی و آگاهی تاریخی و در تاریخ مبارزات رهایی بخشِ ستم رسیدگان باقی و زنده خواهد ماند. کوبانی و زنان و مردان دلاورش، نمونه ی شکوهمند و با ارزش و کم مانند انسان هایی است که مبارزه و ایستادگی را به جای تن سپاری به ستم و ذلت برگزیده است. کوبانی الگویی برای تمامی شهروندان جهان.
آموزه ای برای آنانی که از خاکستر خویش برخاسته و هویت و حرمت خویش را می جویند. کوبانی در محاصره و یک تنه، همانند قلب تپنده ی تمامی مردم ستمدیده ، ازفلسطین تا ایران و مصر و ترکیه و هرآنجا که استبداد و استثمار برپاست، با درجه ای از خود آگاهی هر چند نه به معنای پرولتری، اما آزادی خواهانه دربرابر بربریت داعشیانِ انسان ستیز و بیرحم و ارتجاعی اسلامی ایستاده است. کوبانی برای همیشه جاودانی شد.
الهام بخش این نوشتار برایم، نامه مارکس در پاسخ به «کوگلمان» بود که در 13 آوریل 1871 در ستایش ازکمون پاریس و کموناردهای انقلابی پاریس نگاشت.
ولادیمیر ایلیچ، لنین این نامه را به نام ” آفرین نامه مارکس”  خطاب به کارگران پاریس نامید.
کوبانی
قلب پر تپش انسانِ رهایی خواه
سر آغاز فصل تازه ای در مبارزات توده هایی که تن به خواری نمی سپارند
کوبانی
تصویر انسان اراده مند به خود رهایی،
که پیکار می کند
بر خاک می افتد
دوباره بر می خیزد
و هر گز شکست نخواهد خورد
حتی،
اگر به خاکستر وخون نشانیده شود
که رمز و راز پیروزی اش،
همان تن ناسپاری به خواری است.
کوبانی
وجدان  بیدار بشریت خفته در این برهه،
به زیر مهمیز ناامیدی و رعب سرمایه تن سپرده،
کوبانی بیدار، بیدار باش با بانگ بزرگ امید،
با کوبانیان فریاد می کشم
من نیز یک کوبانی ام!
27 روزی که دنیا را لرزاند.
شهرِ کوچک کوبانی اکنون نامی است که در قلب هزاران هزارانسانِ  زیر ستم ، آزادی خواه و مبارز در سراسر جهان  امید بخش و شکوه آفرین گردیده است؛ شهری که روزی در همین سال جاری، بسان هرجای دیگری، درگوشه ای ازاین جهان پهناورقرار داشت و تنها توجه  محدود افرادی را به خود جلب می کرد. بدون شک، نام این شهر برای تحلیل گران سیاسی و بخشی از مردم کرد و عرب درهمان منطقه شناخته شده بود و جایگاه خاصی را به خود اختصا ص داده بود، اما کوبانی که  زمانی فقط  شهری کردنشین در شما ل سوریه بود و نامش را ممنوع ساخته بودند و «عین العرب» اش می نامیدند تا هویت اش را از یادها ببرند. شهری که مردمانش؛ کرد وعرب و ترک و دیگر ملیت ها، علیرغم تلاش حکومت های منطقه، با هم دوست و همبسته بودند. شهری  که در استان حلب قرارداشت و مرزی دراز با کشور ترکیه  داشت؛ اکنون یک مفهوم پایه ای، درک و نیرویی غیر قابل انکار  درتاریخ مبارزات رهایی بخش گردیده است، این شهر و ساکنان مبارزش، در این وانفسای حاکمیت خونخوارترین ایدئولوژی های در خدمت سرمایه گندیده در آمده، داعش با هیبت صدر اسلامی خویش، یورش برده به این شهر در این حاکمیت رذالت، برخاسته به سان الگویی  و حماسه ای شورانگیز و یک راه و روش زند ه گی شکوهمند و پر معنا برای بیشمار انسان ها در سراسر جهان دگرگون شده است. اکنون کوبانی دیگر همان کوبانی 23 روز پیش و مردم کوبانی همان کوبانیانِ پیش از این گردباد توحش داعش، پر شورِ سرنوشت ساز نیست.
(از 15 سپتامبر که کوبانیان درحلقه محاصره نیروهای فوق ارتجاعی به نام داعش، دولت خلافت اسلامی قرارگرفتند). مبارزه، استقامت و روش زند ه گی کوبانیان، اکنون الهام بخش خودرهایی  انسان های بیشمار در بند سرمایه و حکومت هایش درسراسرجهان می باشند، مبارزه برای هستی در برابر نیستی، شجاعتی آگاهانه در برابر به رذالت تن سپاری.  کوبانی اکنون قلب میلیون ها انسان را درسراسرجهان ربوده است. مبارزان زرمنده و پرتوانِ سلاح برگرفته که درکوبانی دربرابرنیروی ارتجاعی، خونخوار،ِ ساخته و پرورده ی سرمایه داری امپریالیستی و دست نشاند ه گان و دست پرورده گان پیرامون  آن، ایستاده اند و ستایش ، شگفتی و تحسین جهانیان آزادی خواه  را به خود جلب کرده است.  مقاومت پرشکوه  کوبانی در برابرآدمکشان و آدمخواران مسلمانِ داعشی ( خلافت اسلامی) که مسلح و مجهز به سلاح های سنگین  و پشتیبانی عملی امپریالیسم  سرمایه و دولت های ارتجاعی منطقه را دارد، به تمامی حمایت و دفاع انسانهای آزادی خواه و بیش و پیش از همه ی  آنان، کمونیستها را شایسته ی خود گردانیده است.
 مقاومت کوبانی،  تمامی موازنه های سیاسی را به هم زده و نقشه های شوم  سرمایه ی جهانی- امپریالیسم  و ارتجاع  و دست نشاندگان و شرکای منطقه ای  را دچار اختلال کرده است و با نظمی پیشرو و آموختنی، نظم و نقشه ها ی ضد انقلابی سرمایه را زیر پرسش گرفته؛ ارتش اسلامی داعش و ترکیه و اسد و حکومت اسلامی ایران و عراق و … را به تشتت و ترس و رسوایی و نفرت بار دچار نموده است. تجربه مقاومت و ایستاد ه گی کوبانی برای مردم منطقه و جهان ، تجربه و درسی بسیار ارزشمند و گرانبها برای رسیدن به آزادی و خودگردانی و سرانجام در صورت برخورداری از رهبری انقلابی کارگران و حزب انقلابی و آگاه، با چنین تابناکی و زمینه ای در همبستگی با طبقه کارگر منطقه به رهایی از قید و بند استبداد و استثمار دست می یابد.
نقش درخشان ، فعال، خیره کننده و ستایش برانگیز  زنان کوبانی درمبارزه علیه نیروی ارتجاعیِ – اسلامی داعش
چیزی که  بیش و پیش از همه، در مقاومت و مبارزه آزادی خواهان در کوبانی چشم جهان را به درخشش و ستایش کم نظیری وادار کرده است، نقش والا و شجاعانه و پتانسیل و عمل مستقیم انقلابی- مسلحانه زنان و دختران انقلابیِ کوبانی است. این درخشندگی در ظلمات، اینک تابناک چون بلور کمیاب ترین و گران ارزش ترین الماس  تابناک و بُرنده و پولاد ستیز، چون مروارید صیقل خورده و کمیابِ درخشنده، برگ تازه و امید آفرینی در تاریخ مبارزات زنان و بشریت آزادی خواه و ستمدیده افزوده اند.
در منطقه ای که در واقع  در درازای سالیان سال، زنان از کوچکترین حق بشروارگی برخوردار نبوده و زنان طبقه کارگرهنوز پایین تراز دیگر زنانِ جامعه ی طبقاتی، اسیر ستمی چند جانبه و چندگانه بوده اند، دراین بی هویتی و بی حقوقی کامل، زنان قامت بر می افرازند چون ستاره  برآسمان، بر می خیزند چون آفتاب بر ستیع کهسار. در حالیکه آرمان زنان «چوخ بختیار» جراحی  پلاستیک و سر سینه گان است و فرار از خویش و در گریز ازهستی خویش، بیگانه با خود و خودفراموش و اسیر به سان موضوع تبلیغ و کالای تبلیغی و تبلیغ کالایی، در منطقه ای که سنت و مذهب و فرهنگ زن ستیزی حاکم است؛ در شرایطی که دولت های اسلامی سرمایه داری با ایدئولوژی و سنت و فرهنگ و افزون بر هزار و چهارصد ساله ی اسلامی، موانع و اسارت گاه های بیشماری بر سر راه زنان  حاکم گردانیده، در شرایطی که به ویژه با برقراری حکومت ارتجاعی- اسلامی سرمایه در ایران در سال 1979 و سلطه ی ارتجاع اسلامی تا کنون سلطه گر شده، در چنین شرایطی، در مبارزه و ایستادگی برای آزاد زیستن و حرمت انسانی و ایستادگی دربرابر توحش و سرکوب، سرکوب زنان آیه سیاه برنوشته بر پرچم سیاه اسلام  و سرمایه، در منطقه  فصلی نوین گشوده شده است. در شرایط حاکمیت ارتجاع اسلامی در منطقه و دشواری کمر شکن شرایط  و موقعیت زنان و دختران در زیر شلاق قوانین اسلامی، جنبشی در کوبانی در جریان است که نیمی از مبارزان این جنبش رهایی طلب را زنان و دختران تشکیل می دهند. و چه با شکوه و آموزنده و غرور انگیز!
  به یاد بیاوریم و تاریخ به یاد دارد که  زنان کمونیست و مبارزدرکردستان ایران  برای دفاع ا آزادی های بدست آمده در روزهای قیام سال 1357 دست به سلاح و با سازمایابی در شوراها، در برابر تجاوز و تهاجم ددمنشانه و سرکوبگرایانه حکومت جمهوری اسلامی و به ویژه در صفوف پیشمرگایتی سازمان یافتند. زنان کمونیست انقلابی نیز در بخش های مختلف ایران درجنبش کارگری و سوسیالیستی نخستین پیشتازان جنبش رهایی بخش کارگری / سوسیالیستی  بودند و هستند و نیز نخستین قربانیان سرمایه. زنان انقلابی در بوجود آوردن فرهنگی والا و برابری خواهانه، به ویژه در کردستان ایران به میدان مبارزه مستقیم پیوستند و از پیش قراولان جنبش رهایی بخش کارگری – سو سیالیستی  بودند.  زیرا که داعش در ایران شروع شد، پس از 1400 سال، و داعش کنونی ریش و ریشه و پیشینه در حکومت اسلامیِ سرمایه در ایران دارد و اسلام  حاکم در ایران ریشه در سنت اسلام ناب محمدی.
 در برهه ی کنونی، شرکت زنان و دختران کوبانی در مقاومت و مبارزه مسلحانه و آگاهانه و خودخواسته، در این منطقه اسلام و ارتجاع و سرمایه زده  زده، چه ستایش انگیز و الهام بخش، برای زنان همانند الگویی زیبا، زندگی آفرین و هستی بخش، الگویی عملی و زنده و مادی و نه تنها در منطقه، بل که برای جهان. زنانی که پا به پای رفقای و همرزمان مرد، مبارزه، کار و فعالیت می کنند و به آنان به مثابه یک انسان ارزشمند برابر با مردان و نه موجودی دست دوم و عقب مانده و سرکوب شده که باید مو به مو قوانین اسلامی را رعایت کنند و تحقیر شوند، برخورد می شود.  اینک  فصل جدیدی در مبارزات زنان منطقه خاورمیانه و آسیا و به بیانی دیگر در سراسر جهان گشوده شده است.  تجربه و آموزشی که بیشمار زنان و مردان آزادیخواه،  به ویژه زنان در کشورهای اسلامی و نه کمتر از همه، در ایران می توانند آن فرا را ه و درفش آزادی خود قرار دهند  و به راستی متوجه گردند که نه «آزادی های یواشکی»  ونه به فرموده نویسندگان و هنرمندان دولت خواه، رفرم از دامن عبا وقبای آیت الله های عفونت زا دریوزه گر، نه اصلاحات و سکوت در برابر قوانین ارتجاعی، بلکه مبارزه انقلابی و شجاعانه و رادیکال در برابر تحقیر و خواری، سرآغاز راه رهایی است. با مبارزه واقعی و خودفریبانه و عوامفریبانه، بل که رزم رادیکال انقلابی و تیشه به ریشه حکومت سرمایه و اسلام زدن ، تنها پیش شرط راه رهایی جامعه است.
چیرگی بر ترس و تردید را از زنان  کموناردهای دلیر پاریس 1871، زنان بلشویک در 1917 در انجام انقلاب اکتبر، زنان مبارز سوسیالیست در جنبش 1968 در اروپا، ازنان انقلابی و کمونیست دهۀ 60 درایران و اکنون از زنان کوبانی و کوبانیان باید آموخت .
رهایی جامعه با عمل به راستی  انقلابی و جمعی وهمبسته و آگاهمند امکان پذیر است و در نهایت با عمل قهر آمیز باید به خشونت سرمایه و داعشیان رنگارنگش پاسخی مادی گفت. تاریخ به ما نشان داده است که  هیچ قدرت ارتجاعی و استثماری  به دلخواه خود از اریکه قدرت کنار نمی رود. این درسی است که یک بار دیگر زنان و مبارزان کوبانی، به درستی آن ِ و با عمل مستقیم نقد با سلاح  را به آموزش مارکسی، یادآوری می کنند. جهان و بشریت آزادی خواه، سوسیالیست – کمونیست با کوبانی است در ابعاد وسیع آن، کوبانی اکنون یک ارزش جهانی شده است، ارزشی بسیار ارزشمند و زنان کوبانی خود سمبل، خود آگاهی، آزادی خواهی، استقلال، شجاعت و توانایی و شادمانی زند ه گانی و زنده گان بر قله ی رزمی تاریخی ایستاده اند.
این فازِ نخست برای کوبانی است. فاز پی آمد، باید که سازمانیابی و آگاهمندی برای سوسیالیسم  و انقلاب کارگری باشد، زیرا که  برون از آن، بشریت از جنگها، گرسنگی، بیماری و بی خانمانی و داعشیان سرمایه رهایی نمی یابد.
بنفشه کمالی
11-10- 2014