اکتبر میپرسد. عبداله دارابی- بمناسبت 8 مارس – با سازماندهی در ابعاد اجتماعی، میتوان 8 مارس را گرامیداشت!

اکتبر میپرسد. عبداله دارابی- بمناسبت 8 مارس – با سازماندهی در ابعاد اجتماعی، میتوان 8 مارس را گرامیداشت!
اکتبر: اکنون در آستانه 8 مارس روز جهانی زن قرار داریم، به همین خاطر جا دارد بصورت اجمالی به جایگاه و موقعیت زن در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی نگاهی بیفکنیم تا چگونگی ستمکشی و فرودستی زن در جامعه ایران آنطور که هست خود را به افکار عمومی جهان بشناسند. از نگاه شما ستمکشی و فرودستی زن در ایران چگونه است؟ و جامعه ایران بویژه زنان چکار کنند که این معضل بزرگ را از سر راه خود بر دارند تا به برابری کامل زن و مرد در همه شئونات زندگی دست یابند؟
عبداله دارابی: سرمایه داری این میراث نفرت انگیز تاریخی را با موقعیت کنونی خویش تلفیق داده و آنرا بشیوه امروزی در مناسبات سیاسی، اجتماعی واقتصادی خود دخالت داده است. ولی رژیم سرمایه داری حاکم بر ایران، در این رابطه، گامی فراتر از سرمایه داری جهانی معاصر بر داشته و مقام و جایگاه زن را با قوانین اسلامی آلوده کرده تا در پس آن به سودآوری هر چه بیشتر سرمایه دست یابد. رژیم جمهوری اسلامی ایران، از بدو حاکمیت ننگین خود تا کنون، این سیاست زن ستیزانه اسلامی خود را در مقابل سعادت و خوشبختی زنان در ایران قرار داده و با زمخت ترین شیوه آنرا علیه آنها بکار گرفته است.
جمهوری اسلامی ایران، از ابتدای تحمیل شدنش تا کنون، آپارتاید جنسی را در جامعه برقرار کرده و از کانال حمله به سطح زندگی طبقه کارگر و پایین نگاه داشتن دستمزد آنها و اخراج سهل و آسانتر زنان از کار و اشتغال، تبعیض و نابرابری اقتصادی و…، رقابت و کشمکش را در درون این طبقه دامن زده است. باید این را دانست که، این نوع تقسیم جنسیتی زمخت و نا به هنجار در ایران، این بی عدالتی اقتصادی آشکار و عریان علیه زنان ایران، در هیچ جای جهان سرمایه داری یافت نمی شود. مضافا بر جنبه اشتغالی زنان در مراکز تولیدی و کاری ” مراکز تولیدی و خدماتی ” و ادارات دولتی و….، رژیم جمهوری اسلامی و سرمایه داران ایران، بخاطر انباشت سود هر چه بیشتر بخش اعظم زنان جامعه را در کنج خانه هایشان بکار شاق و بدون دستمزد چون آشپزی، نظافت کردن، پرورش بچه و خدمات و سرویس دادن به شوهر کارکن و والدین پیر و مسن و…. وا داشته اند و بدینوسیله سود هنگفت ناشی از کار مستمر و همیشگی میلیونها زن کارگر و زحمتکش را به خزانه سرمایه داران و دولت آن واریز میکنند. استثمارگران و آدمکشان نیز با خیال راحت بخشی از این ثروت عظیم را صرف آموزش و پروار کردن تروریست های مسلح آدمکش و دم و دستگاه های عریض و طویل خود میکنند. از نظر سیاسی نیز زنان همواره در برابر فشار همه جانبه قوانین زن ستیز اسلامی الهام گرفته از قرآن، مقاومت کرده و آنرا به چالش کشیده اند. بخاطر برده بودن زن در اسلام، رسوخ دادن قوانین کثیف ضد زن در همه شئونات زندگی زنان، همواره چون یک امری مهم نگریسته شده و مجریان جمهوری اسلامی برای جاری کردن آن در جامعه از هیچ تلاش و کوششی فرو گذار نکرده اند.
با توجه به آن، در قوانین ضد انسانی حاکم بر ایران، ترس و توهم مردم از رژیم، به کلید رمز بقای نظام تبدیل شده است. بهمین خاطر، اعمال ترفند ترس و توهم رژیم بر مردم همواره در حال حدادی کردن و جاری شدن بوده و رژیم برای ادامه این روند از تمام توان و امکانات خویش بهره گرفته است. ادیان از جمله اسلام ، همیشه ضد زن، زندگی آراد و شادی و خوشبختی بوده اند. در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی هم زن بودن بخودی خود جرم است. لبخند زن در ” اماکن، ملا عام ” گناه و جرم محسوب می شود. رؤیت موی سر زن و صورت آن نیز ممنوع است و باید با پوشش پارچه ای تحت نام حجاب اسلامی آنرا مخفی نگاه داشت. دختر باکره هم قبل از اعدام کردنش باید به نکاح یکی از آدمکشان رژیم در آید و بعد جانش را از او بگیرند. این نمونه ها بکرات در نظام جمهوری اسلامی علیه زنان اعمال گشته و هنوز در جریان است. در قوانین حاکم بر ایران، تقیسم ارث برای زن و مرد یکی نیست، به زن نصف مرد ارث می رسد. در قانون جمهوری اسلامی، بحکم متمرکز کردن ثروت خانواده در دست مرد، شأن و منزلت اجتماعی زن همواره از مرد کمتر است چون مرد خرج زن را میدهد و بعنوان مالک زن از او یاد میشود. علاوه بر آن، در قانون جمهوری اسلامی، خشونت علیه زن و کشتن و حلق آویز کردن یا سوزاندن آن توسط مرد تحت پوشش چرندیات ناموس پرستی از آن چشم پوشی و رتق و فتق میشود. در نظام جمهوری اسلامی، شوهر ثروتمند مطابق آیه 3 سوره نساء حق دارد 4 زن داشته باشد. طبق آیه 34 سوره نساء مرد حق دارد زن نا فرمان خود را کتک بزند. به لیست این قوانین ضد انسانی جمهوری اسلامی نیز باید زنده بگور کردن زن یا “سنگسار” و اسید پاشی بصورت زنان در ملاء عام را اضافه کرد که بینهایت منزجر کننده و نفرت آفرینند. سیاست سنگسار کردن زنان ضد انسانی و نهایت حشی گری است که، جمهوری اسلامی احیای مجدد آنرا برای مردم ایران به ارمغان آورد.
در برابر این همه توحش روزمره جمهوری اسلامی علیه زنان چه باید کرد؟ جا دارد پیشاپیش به این نکته اشاره کرد که، اگر بکار گیری واژه اسطوره، روایت واقعی داشته باشد، باید زنان ایران را بخاطر 36 سال مبارزه و ایستادگی کم نظیرشان در برابر قوانین زن ستیز وحشی ترین رژیم بورژوازی عصر حاضر، اسطوره مقاومت لقب داد و پایداری و استقامت سه دهه اخیر آنها را ستود. رژیم جمهوری اسلامی ایران، بعد از 36 سال هنوز سر کار باقیمانده، ولی در عین حال باید به این واقعیت نیز واقف بود که، مقاومت و مبارزه بی وقفه جنبش زنان و جنبش های مدافع حقوق زنان از جمله جنبش کارگری در ایران، همواره بمثابه یک مانع جدی در برابر رژیم اسلام و تثبیت شدن قوانین بغایت ارتجاعی ضد زن به عینه تأثیر گذار بوده و اجازه نداده اند، این قوانین ارتجاعی خود به راحت شلنگ تخته بیندازد و بمیل خود بهر سو جست و خیز و تحمیل کند. جنبش زنان ایران، بعنوان یک جنبش مهم و تأثیر گذار در جامعه، با خون و فدا کاریهای کم نظیر خودشان به بشریت متمدن جهان نشان داده اند، جامعه ایران نه تنها اسلامی نیست بلکه از اجرای هر گونه احکام و قوانین اسلامی در ایران بشدت بیزار و متنفرند و در کنار جنبش کارگری ایران هر لحظه مترصد فرصت مناسب برای سرنگونی کل نظام جمهوری اسلامی هستند. اگر به عنوان نمونه در این زمینه، اعترافات تا کنونی خودِ مقامات رژیم را معیار و ملاک قرار دهیم، واقعیت نشان میدهد که نظام جمهوری اسلامی، از پیشبرد و اجرای قوانین ضد زن و ضد انسانی خود باز مانده و بجایی نرسیده است. طبق آمار خودشان، زندگی مشترک زن و مرد بدون ازدواج و نکاح اسلامی در تهران و بعضی شهر های بزرگ ایران، از مرز 49 در صد گذشته و رژیم قادر به جلوگیری از آن نیست. زنان، رژیم را در چوار چوب سیاست پوشش حجاب اجباری و نحوه پوشاک اسلامی و موزیک و… بویژه در مراسم و شادی و مناسبت های عمومی مردم، عقب رانده اند. زنان و جوانان حتی در مراسم های اسلامی خودشان چون عزاداری و ….عرف و عادات اسلامی را، نه تنها رعایت نمیکنند بلکه از آن به نفع شادی خودشان استفاده میکنند و ادامه آنهم برای رژیم قابل کنترل نیست. این واقعیات اگر چه اندک باشند نمونه های بارزی اند که حکایت از ” نه ” گفتن بزرگ زنان به جمهوری اسلامی است. چون بیش از سایر اقشار جامعه مورد حمله رژیم اسلامی بوده و هستند و این کشمکش طبقاتی تا پایان طول عمر ننگین این رژیم هم ادامه خواهد یافت. اکنون در آستانه روز 8 مارس روز جهانی زن قرار داریم که در جامعه ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، زن هنوز در مکانیسم سیاست واقتصاد و فرهنگ و رسم و سنت های مردسالارانه حاکم بر جامعه بشدت مورد تبعیض و ستم عریان قرار دارد و حتی از شر سیاست زنده بگور کردن زن توسط جمهوری اسلامی رهایی نیافته است. زنان باید دوشا دوش دیگر جنبشهای مدافع حقوق زنان از جمله طبقه کارگر بجنگ تک تک این قوانین و رسم و سنت های اررتجاعی بروند و با همه مجریان و دست اندرکاران این همه ظلم و ستم دست و پنجه نرم بکنند. زنان در 8 مارس امسال، باید با اظهار وجود برجسته خود از استقلال و اراده مستقل زن به عنوان یک شهروند متساوی الحقوق در جامعه به پیشواز این روز تاریخی برود.
فعالین جنبش زنان و انسانهای آزادیخواه در ایران و کردستان لازم است برای برگزاری هر چه با شکوهترمراسم های گرامیداشت این روز در ابعاد اجتماعی سازماندهی کرده با طرح مطالبات فوری، باید با صدای رسا، از برابری کامل و بدون قید و شرط زن و مرد در همه شئونات زندگی در قلمرو سیاست، اقتصاد، وراثت ، آزادی سکونت، کار خانگی، اشتغال، طلاق، سرپرستی فرزند، تقسیم و تملک اموال خانواده و هر گونه حق و حقوق فردی و مدنی دیگر و… دفاع کنند. عملا بر حق و حقوق و جایگاه انسانی- اجتماعی خود که ” نه ” گفتن به موجودیت کل رژیم اسلامی تاکید کنند و آنرا بگوش همه جهانیان برسانند.
کارگر کمونیست و حزب کمونیست کارگری ایران–حکمتیست، بنا به رسالت طبقاتی خویش همواره در صف مقدم مبارزات روزمره زنان و روز جهانی زن قرار دارد و برای پیشبرد این امر مهم از هیچ کوشش و تلاشی فروگزار نخواهد بود.
زنده باد 8 مارس روز جهانی زن
زنده باد جنبش های مدافع حقوق زنان
مرگ بر جمهوری اسلامی
9 فوریه 2015-20 بهمن 1393