افسانه زیجی – دو راهی تجاوز و مرگ؛ انتخاب دیگری هست!

افسانه زیجی – دو راهی تجاوز و مرگ؛ انتخاب دیگری هست!
هر چند مدت یکبار خبر قتل یا تجاوز به یک زن را میشنویم و اینبار در شهر مهاباد. روز دوشنبه ١٤ اردیبهشت ماه ١٣٩٤ فریناز خسروی که در “هتل تارا” به عنوان مهماندار کار میکرد، از ترس تجاوز یک فرد اطلاعاتی که مامور بازرس اداره‌ اماکن مهاباد هم بوده است و در هماهنگی و بند و بست با صا‌حب هتل نقشه تجاوز به وی را داشته است، خودش را از طبقه چهارم هتل پائین انداخت و متاسفانه جان باخت.

مرگ و نقشه تجاوز به فریناز اولین مورد از تعرض به زنان نیست و آخرین هم نخواهد بود. تا زمانی که نظم ضد زن وجود دارد، تا زمانی که در جامعه نگرش مردسالار و ضد زن حاکم است و قانون و سنت حامی آنست، هر روز شاهد اینگونه وقایع دلخراش خواهیم بود. سرمایه داری بنا به خصلت بنیادی نابرابرش عموما ضد زن است و وقتی با قوانین عهد بوقی و ضد زن اسلام ترکیب شود، نتایجی جز جنایت علیه زنان در ابعاد وسیع نخواهد داشت.

مرگ فریناز باعث شد برنامه ریزی تجاوز به وی آشکار و عاملینش رسوا شوند. در حالی که روزانه در ایران در زندانها، محل کار، و جاهای دیگر زنان مورد تعرض و آزار جنسی و تجاوز قرار میگیرند. متاسفانه در بسیاری موارد کسی صدای قربانی را نمی شنود و حتی خود زنان بدلیل ناامنی قانونی و فرهنگی جرات ندارند حرفی درباره این فجایع بزنند. زنی که به وی تعرض شده از هر سو مورد تهدید قرار دارد: تهدید اعدام، سنگسار، “آبروریزی” و طرد شدن. لذا اگر زنده بماند برای همیشه این درد و زخم را با خود خواهند داشت. تردیدی نیست مشکلات جسمی و روانی بسیاری برای افراد مورد تجاوز قرار گرفته بوجود می آید. در سیستم کثیف اسلامی زن را وسیله ارضای امیال جنسی مرد معرفی میکنند. در نظام آموزشی رسمی و غیر رسمی از همان دوران کودکی اینچنین کودکان آموزش داده میشوند تا قدرت زن برای دفاع از خویش را سلب کنند. زن اگر مورد تجاوز قرار بگیرد “مقصر” معرفی میشود. به دلیل همین تبلیغات و آموزش ها بخشی از زنان که بهشان تجاوز میشود خودشان را مقصر میدانند و بنابراین جرات بیان این اتفاقات ناگوار را ندارند.

اما آیا این دو راهی تجاوز و مرگ محتوم است؟ راه دیگری وجود ندارد؟ متاسفانه نه فرینازها، نه ریحانه ها و نه فرخنده ها بعد از مرگشان دیگر نیستند که ببینند چهره و نمادی شدند و عده ای “بر شرف” شان درود میفرستند. آنها قربانی نظم ضد زن شدند. مسئله اینست که تسلیم نشویم و راهی برای پایان دادن به این فجایع جستجو کنیم. واقعیت اینست که تنها راه نفی اوضاع و نظمی است که تجاوز به حقوق و فردیت و هویت انسان عموما و زنان خصوصا را هر روز بازتولید میکند. دو راهی تسلیم یا مرگ هر دو زن را قربانی میکند اما اعتراض و مبارزه برای نفی نابرابری و تبعیض و ستم بر زن میتواند راهی برای ختم این فجایع باشد. وظیفه همه ما کسانی که قلبشان از شنیدن چنین فجایعی به درد می آید، انسانهایی که وجودمان پر از کینه نسبت به این جنایات است، این است که فضا را برای تکرار چنین جنایاتی تنگ کنیم، متجاوزین و جانیان را رسوا کنیم، و بیش از این در مقابل این سیستم عقب افتاده اسلامی و ضد زن ساکت نباشیم.

مردم مهاباد روز ١٧ اردیبهشت در اعتراض به فاجعه کشته شدن فریناز به خیابان آمدند و هتل “تارا” را به آتش کشیدند. دست شان درد نکند. نیروهای انتظامی و اطلاعاتی حکومت متجاوزین در دفاع از مامورشان به مردم حمله کردند. در جریان درگیریها تاکنون بر اثر تیراندازی نیروهای سرکوب ٢ نفر کشته و بیش از ٢٠ نفر زخمی شده اند. مردم مهاباد شجاعانه نشان دادند که در برابر این فجایع سکوت نمی کنند. اما هم مردم مهاباد و هم مردم شهرهای دیگر باید بدانند که باید فراتر رفت. باید سیستمی را از ریشه برچید تا برای همیشه شاهد این اتفاقات دردناک نباشیم. سرنگونی و به زباله دان تاریخ انداختن جمهوری اسلامی قدم اول و اساسی است.

حل ریشه ای هیچ یک از مسائل اجتماعی در سیستم ارتجاعی اسلامی و نظم سرمایه داری هیچوقت امکان پذیر نبوده و نخواهد بود. مردم نباید از حکومتی که خود عامل و دلیل اصلی همه این جنایات است انتظار محاکمه یا رسیدگی به این مسائل را داشته باشند. مردم مهاباد و همه شهرهای دیگر باید به اعتراضات خود علیه کلیت جمهوری خونخوار اسلامی ادامه دهند. یاد فریناز خسروانی گرامی است.
19 اردیبهشت 1393

***