اطلاعیه حزب حکمتیست-ترور در استکهلم و موج همبستگی انسان پلاتفرم ما علیه ترور

اطلاعیه حزب حکمتیست

ترور در استکهلم و موج همبستگی انسان

پلاتفرم ما علیه ترور

روز جمعه ۷ آوریل تروریسم اسلامی اینبار چهره زیبای استکهلم را خونین کرد. فردی ۳۹ ساله با یک کامیون حمل آبجوی سرقت شده، پرترددترین خیابان مرکز شهر را برای دقایقی درنوردید و نهایتا خود را به ساختمان مرکز خرید “اولنز” کوبید. در این حمله جبونانه و کور، که مانند موارد مشابه اخیر در نیس و برلین و لندن هدف اصلی اش کشتار تعداد هرچه بیشتری از مردم عادی بوده است، متاسفانه ۴ نفر جان باختند و ۱۵ نفر زخمی شدند. حزب کمونیست کارگری حکمتیست این توحش تروریستی را قاطعانه محکوم میکند و همدردی عمیق خود را با بازماندگان و نزدیکان قربانیان این حادثه و بشریت آزادیخواهی که از ترور و تحجر بیزار است، اعلام میکند. هدف بلافصل تروریسم ایجاد ارعاب و بی اعتمادی است. تروریسم اعلام میکند که همه جا از مرکز خرید و محل تردد تا قطار و اتوبوس و بیمارستان و دیسکو و هواپیما میتواند هدف ترور باشد و دیگر “امن” نیست.

اما برخلاف هدف اساسی تروریسم، در استکهلم با موجی شورانگیز از همبستگی انسانی روبرو شدیم. در محل ترور تعداد زیادی از شهروندان به یاری مجروحین و قربانیان شتافتند. صف طویلی از داوطلبین اهدای خون شکل گرفت.از ساعت ۱۵ بعداظهر روز جمعه، که پلیس کلیه قطارها و خطوط اتوبوس را بست و مردم ناچار شدند پیاده به منازلشان برگردند، بسیاری بچه ها را کمک کردند تا به منزل برسانند. درب های منازل و بوتیک ها و شرکتها برای جا دادن امواج مردمی که وسیله ای برای بازگشت به منزل در اختیار نداشتند باز شد. همه که احساس درد مشترکی داشتند، همدیگر را در آغوش گرفتند. ترور قرار بود ارعاب و انفراد ایجاد کند اما با شجاعت مدنی و همبستگی عمیق انسانی پاسخ گرفت. این شمه ای از تصویر واقعی بشریت متمدنی است که زیر آوار تبلیغات دست راستی مدفون است. این تنها نیروی واقعی مبارزه علیه تروریسم اسلامی و تروریسم دولتی است. بشریتی که تسلیم تروریسم نشده است.

“سوئد جدید”

مفسران و ناظران سیاسی براین باورند که از فردای ترور، به “سوئد جدیدی” وارد شده ایم. هرچند که عقل روزمره بسیاری به این حکم درست گواهی میدهد که در سوئد نیز مانند دیگر کشورها انتظار چنین فجایعی را داشتند اما برای بسیاری نیز دور از انتظار بود. تنها وقتی فاجعه در مقابل چشمان ناباور بسیاری رخ داد، تتمه توهمات فرو ریخت. سوئد جدید قرار است روی واقعیات سرسخت بنا شود. سختگیری بیشتر در ورود و خروج، کنترل بیشتر شهروندان، ایجاد آمادگی سازمانی برای مقابله با ترور چه در سطح کشوری و چه اروپا، همکاری گسترده تر پلیس و دولتها و نهادها در اروپا، ازجمله نکاتی است که “سوئد جدید” را تعریف میکنند. هنوز بررسی های تحلیلی وارد این موضوع نشده اند که مسبب و زمینه رشد توحش تروریستی در اروپا کدامند و راه مقابله با آن چیست؟

بسیاری میگویند نباید مرعوب شد، نباید روش زندگی را تغییر داد، ترور نمیتواند پیروز شود، ما از زندگی مان دفاع میکنیم، ما شهرمان را مثل همیشه میخواهیم. اینها همه کاملا درست است و همبستگی انسانی در استکهلم نشان داد که مردم مرعوب عملیات کور و ضد انسانی تروریستها نمیشوند. اما این تسلیم نشدن را باید به جنبشی انتقادی و قدرتمند علیه بنیادهای سیاسی همه اشکال تروریسم متکی کرد که تروریسم اسلامی خود یکی از محصولات مستقیم آن است. با پلاتفرم و سیاست تروریستی نمیتوان به جنگ تروریسم رفت. باید در سیاستهائی تجدید نظر کرد که تاکنون منشا رشد و تقویت تروریسم بوده است و دولتهای غربی از جمله دولت سوئد نقش و مسئولیت روشنی در آن دارد.

چه کسی نمیداند که نیروهای تروریستی امروز دنیا از القاعده و طالبان و داعش تا جهاد اسلامی و غیره را دولتهای غربی بوجود آوردند و به جان مردم انداختند؟ چه کسی نمیداند که دولتهای اروپائی و دولتهای مختلف سوئد، با هدف مقابله با تروریسم و دور کردن آن از کشور، به جریانات اسلامی موسوم به “میانه رو” به وفور کمک فکری و سیاسی و مالی کردند تا با تروریسم جریانات “فاندمانتالیست” مقابله کنند؟ حاصل این سیاست ایجاد گتوها و کامیونتی های اسلامی، تحمیل حجاب به زنان و کودکان، ایجاد مدارس مذهبی با جداسازی علنی و شرم آور دختران از پسران، آموزش مذهبی کودکان و شستشوی مغزی جوانان و سربازگیری برای جریانات تروریستی، گسترش قوانین شریعه و قتل و جنایت علیه زنان بوده است. چند بار دیگر باید بغل گوشمان قتل و ترور و جدا کردن اتوبوس دختر و پسر در مرکز شهر استکهلم رخ دهد تا قبول کنیم این سیاستها تماما شکست خورده اند و به نتایج مورد نظر یعنی “کنترل تروریسم” نرسیده اند؟ شهروندانی که در گوشه ای از سوئد به دست آخوند و امامی سپرده شدند و بدور از سوخت و ساز اقتصادی جامعه به حال خود رها شده اند، باتلاقی آماده برای رشد تروریسم است. سیاستهای تاکنونی دولتهای اروپائی تنها دو نتیجه داشته است: از یکسو به رشد جریانات اسلامی و پتانسیل تروریستی و بیحقوقی هزاران زن و کودک از همان قوانین جاری شهروندان این کشورها منجر شده است و از سوی دیگر به راست افراطی و فاشیست امکان داده است تا در سیاست نفرت ملی و مذهبی بدمد و مردم منتسب به مسلمان را به بهانه “مقابله با تروریسم” مورد تهاجم راسیستی قرار دهد. شهروندانی که بطور اختیاری مارک “جمعیت مسلمان” روی پیشانی آنها کوبیده شده است، از دو سوی اسلامیسم و فاشیسم مورد فشار و تبعیض قرار دارند. این سیاستها را باید کنار گذاشت.

پلاتفرم ما علیه ترور

مقابله با ترور تنها میتواند روی تمایلات وسیع آزادیخواهانه و انسانی ای استوار باشد که بعد از فاجعه استکهلم برای چندمین بار نظیر تودهنی زدن به توحش راسیستی در “شرتورپ” به روی صحنه آمد. سیاست اعمال کنترل بیشتر بر شهروندان هنوز خراشی به مشکل و صورت مسئله نمیزند و با توجه به تاکتیکهای تروریستها، نمیتواند موثر باشد. نظارت و کنترل برای تامین امنیت جامعه قبل از تمهیدات پلیس نیازمند تامین فاکتورهای امنیت پایدار است. این امنیت پایدار تنها میتواند بر پایه رفع تبعیض و برابری حقوقی و قانونی و دفاع از اصل حقوق برابر شهروندان مستقل از انتساب به این و آن مذهب و “اقلیت” و “اکثریت” و “فرهنگ” تامین شود. اگر از اینجا شروع کنیم، آنوقت باید رویکرد زیانبار “نسبیت فرهنگی” و امتیاز دادن به اسلام “میانه رو” و کت و شلوارپوش را تماما کنار گذاشت، باید فکری بحال سیاست به حاشیه راندن مهاجرین و مقابله با گسترش پیشداوریهای راسیستی کرد. باید فکری به حال مدارس مذهبی کرد که توسط دولت سوئد و کشورهای اسلامی حمایت میشوند و به مکانی برای تبلیغ و جذب جوانان برای اسلام سیاسی و تروریسم اسلامی بدل شدند. مدارسی که در آن خشونت علیه زنان تبلیغ میشود و بلافاصله در محل زندگی به اجرا در می آید. مدارسی که بخود اجازه میدهند دختر بچه ها را در استکهلم از پسران جدا و اعلام آپارتاید جنسی آشکار را در جامعه ای چون سوئد که در آن برابری حقوقی جهانشمول زن و مرد یک دستاورد تثبیت شده تمدن بشری است بنمایش بگذارند. باید دم و دستگاه جنبش اسلام سیاسی را تحت کنترل دقیق قوانین این جامعه قرار داد، جنبشی که بستر شبکه تو در توی اشاعه نفرت و آپارتاید و ترور است. باید بداد کودکان دختر رسید که بزور توسط اسلامیون محجّبه شدند. باید نمایش مذهبی و سمبلهای مذهبی را در مدارس و مراکز آموزشی ممنوع کرد. باید از اصل آزادی بیان و نقد مذهب دفاع کرد و تسلیم باجگیری اسلام سیاسی زیر پوشش “اسلاموفوبی” نشد. باید از آزادی پوشش برای بزرگسالان دفاع کرد. باید به جنبش اسلامی باج نداد و در عین حال قاطعانه جلوی سو استفاده راست فاشیست را گرفت.

در قلمروی جهانی، باید با شهامت تروریسم هوائی و قلدری نظامی آمریکا و موئتلفینش، مسئولیت دولتها در ایجاد و پر و بال دادن به نیروهای اسلامی ترویستی، سیاستهای تاکنونی دولتهای اروپائی و مماشات با اسلامیون زیر پرچم “نسبیت فرهنگی” و “اسلاموفوبی” را نقد و کنار گذاشت. دولت سوئد نمیتواند از یکسو در ازای اینکه با دولتهائی مانند عربستان و جمهوری اسلامی رابطه حسنه تجاری داشته باشد، به جریانات اسلامی طرفدار آنها امکانات و تریبون بدهد و از سوی دیگر از ترور در استکهلم تعجب کند! وقتی در خانه مار می پرورانید، انتظار نیش خوردن را باید داشته باشید! مقابله با تروریسم دو وجه داخلی و خارجی دارد که هر یک بدون دیگری به تنهائی پاسخگو نیستند. تمهیدات امنیتی تا آنجا میتواند موثر باشد که زمینه های مادی اجتماعی سیاسی رشد تروریسم اسلامی خشکانده شده باشد. ما بعنوان قربانیان مستقیم و دیرین جنبش اسلامی می گوئیم مقابله با تروریسم کار بشریت آزادیخواه است. پلاتفرم این جنبش دفاع از برابری و رفع تبعیض و تقابل با تروریسم اعم از اسلامی و غیر اسلامی و دولتی و غیر دولتی است. سیاستهای تاکنونی و تداوم آن، علیرغم هر نوع تمهید جدید امنیتی، نه فقط خطر تکرار ترور را در سوئد و اروپا کم نمیکند بلکه سکوئی برای رشد جریانات راسیستی و راست افراطی ایجاد میکند. جنبش علیه تروریسم اسلامی و تروریسم دولتی اما از همبستگی عمیق و انسانی شهروندان ریشه میگیرد و استیفای حقوق و مسئولیت یکسان برای شهروندان را مبنا قرار میدهد.

فاجعه استکهلم اگر درسی داشته باشد اینست که سیاستهای قدیمی چنین دولتهایی در تقابل با تروریسم شکست خورده اند. سوئد جدید هم ظاهرا قرار است بر مبنای تشدید کنترل و تداوم همین سیاستها شکل بگیرد. ما می گوئیم تداوم این سیاست پتانسیل تروریسم را افزایش میدهد. یکبار هم شده باید درس گرفت و برای مقابله با تروریسم به نیروی واقعی و سیاست واقعی و آزادمنشانه و پیشرو متکی شد. اگر این دولتها زیر بغل جریانات اسلامی را نگیرند، تروریسم از بشریت آزادیخواه شکست میخورد.

ما شهروندان سوئد را برای تقویت همبستگی انسانی و تقابل با همه اشکال تروریسم به متشکل شدن در جنبشی آزادیخواهانه علیه ترور و تحجر و در دفاع از ارزشهای انسانی و پیشرو فرامیخوانیم.

حزب کمونیست کارگری – حکمتیست

۹ آوریل ۲۰۱۷ – ۲۰ فروردین ۱۳۹۶