اصغر کریمی- به مناسبت اول مه نامه ای به اتحادیه های کارگری

اصغر کریمی

به مناسبت اول مه

نامه ای به اتحادیه های کارگری

در دو سه دهه گذشته بارها و بارها به شما مراجعه کرده ایم تا در دفاع از کارگران زندانی و بیحقوقی کارگران در ایران از آنها حمایت کنید و حمایت و همبستگی گرم شما قوت قلبی برای فعالین کارگری در ایران بوده و تاثیر مستقیمی در آزادی بسیاری از آنان داشته است. اینبار اما اجازه بدهید از پیشروی جنبش کارگری در ایران صحبت کنیم. نه اینکه فشار به فعالین کارگری کاهش یافته و یا جمهوری اسلامی کوچکترین حقوقی برای آنان قائل شده است. اینها همه به قوت خود باقی است و علاوه بر دستگیری های دائمی فعالین کارگری، شلاق زدن به کارگران معترض هم به سرکوب های قبلی اضافه شده است. اما در آستانه اول مه حتما برایتان جالب است بدانید که علیرغم همه سرکوبها، در سالهای اخیر جنبش کارگری در ایران پیشروی قابل توجهی داشته است.

– سالها قبل یکی از مقامات حکومت به ٢٠٠٠ اعتصاب کارگری در عرض یکسال اعتراف کرد، اما تعداد اعتصابات و تجمعات کارگری اکنون بسیار بیش از این است. روزی نیست که خبر چندین اعتصاب و تجمع کارگری در نقاط مختلف کشور منتشر نشود. بعلاوه اعتصابات به مراکز بزرگ کشیده شده و طول زمان برخی اعتصابات به ده روز و پانزده روز و گاه به دو ماه میرسد.

– مقابل مجلس اسلامی در تهران و مقابل ارگانهای حکومت در شهرستان ها مدام شاهد تجمعات کارگران هستیم. بعنوان مثال روز ١٢ مارس امسال حدود ١٠ هزار کارگر و معلم بازنشسته در مقابل مجلس دست به تجمع اعتراضی زدند.

– یک پیشروی مهم کارگران تجمعات سراسری است. معلمان در دو سال گذشته بارها دست به اعتصابات و تجمعات سراسری زده اند و بعضا همزمان در پنجاه شهر تجمع کرده اند. معلمان بازنشسته نیز تجمعات سراسری را شروع کرده اند و همزمان بعضا در بیست شهر دست به تجمعات بزرگ میزنند. کارگران همزمان با اعتصاب در مراکز شهرها راهپیمایی میکنند، شعار میدهند و خواست های خود را مطالبه میکنند. علیرغم اینکه حق اعتصاب و تجمع وجود ندارد اما بدلیل حجم اعتراضات عملا جمهوری اسلامی نمیتواند مانع اعتصاب و تجمع کارگران بشود. طومارهای اعتراضی برای افزایش دستمزد از جمله طومار ١٢٠ هزاری کارگران نفت و طومار ١٤٠ هزاری معلمان و یا طومار ٤٠ هزار کارگر برای افزایش دستمزد نیز شکل دیگری از مبارزات توده ای کارگران است.

– یک پدیده جالب این است که کارگران وسیعا از مدیای اجتماعی برای سازماندهی مبارزات خود استفاده میکنند. بعنوان مثال و علیرغم فیلترینگ و محدودیت هایی که حکومت ایجاد کرده است حدود ٥٠ هزار معلم در ده گروه تلگرام عضو هستند و بحث های داغی در آنجا جریان دارد.

– پدیده بسیار جالب دیگر به میدان آمدن خانواده های کارگری و شرکت در تجمعات و راهپیمایی های کارگران اعتصابی است. در دو سال گذشته این پدیده بطور تصاعدی رشد کرده و به یک سنت جا افتاده و تثبیت شده تبدیل شده و روحیه دیگری به جنبش کارگری داده است. همسران ٩ کارگر زندانی در معدن سنگ آهن شهر بافق چندین روز با نصب چادر در مقابل فرمانداری و همزمان با اعتصاب چند هفته ای ٥٠٠٠ کارگر این معدن بازتابی بیسابقه یافت و در هفته های اخیر کارگران فولاد اهواز، ماشین سازی هپکو، روغن نباتی زنجان و پارسیلون در خرم آباد و دهها مورد دیگر خانواده ها فعالانه همراه با کارگران اعتصابی در مرکز شهر دست به راهپیمایی زدند، شعار دادند و موفق شدند گوشه ای از خواست خود را به کرسی بنشانند. حضور خانواده ها توجه مردم شهر و همبستگی آنها را جلب میکند و کار سرکوب و مانع تراشی توسط ارگانهای حکومت را بشدت دشوار کرده است.

– همبستگی میان بخش های مختلف کارگران و احساس همبستگی و هم سرنوشتی بقیه اقشار جامعه با کارگران پدیده قابل توجهی دیگری است. بعنوان مثال زمانی که در ژانویه امسال حداقل ١٥ کارگر آتش نشانی بدلیل عدم تجهیزات کافی در جریان آتش سوزی ساختمان پلاسکو در تهران جان خود را از دست دادند در سراسر کشور، هزاران نفر از مردم با حضور در ایستگاه های آتش نشانی همبستگی خود را با آنها نشان دادند. این در واقع یک حرکت سیاسی علیه حکومت هم بود.

– اتفاق مهم دیگر تحکیم اتحاد میان کارگران و معلمان است که بویژه بدنبال بیانیه مشترک اسماعیل عبدی سخنگوی کانون صنفی معلمان و جعفر عظیم زاده دبیر اتحادیه آزاد کارگران ایران شکل گرفته است. این دو نفر در سال گذشته از زندان بیانیه مشترکی منتشر کردند و به امنیتی کردن مبارزات کارگران اعتراض کردند، خواستی که امروز در جنبش کارگری به خواستی وسیع تبدیل شده است. همینجا خوب است این نکته مهم نیز اشاره شود که فعالین کارگری و معلمانی که به زندان می افتند بیانیه میدهند و علاوه بر اعتراض به محکومیت خود، از مبارزات مردم حمایت و علیه سرکوب ها و بیحقوقی ها اعتراض میکنند. این روحیه حاکم بر جنبش کارگری در ایران را بخوبی نشان میدهد.

– پیشروی در جنبش کارگری همچنین خود را در شعارهای تجمعات کارگری نشان میدهد. شعار علیه اختلاس و استعفای مقامات در بسیاری از تجمعات شنیده میشود. یا شعار علیه حقوق مقامات که حداقل ٢٤ میلیون تومان و حقوق کارگران که ٩٠٠ هزار تومان یعنی یک پنجم خط فقر اعلام شده است.

– رهبران شناخته شده کارگری نیز که وجود آنها یکی از مهمترین دستاوردهای جنبش کارگری در ایران است، با انتشار بیانیه های مختلف و بعضا مصاحبه با رسانه ها نقش بارزی در جنبش کارگری ایفا میکنند و البته طعم تلخ اخراج و محکومیت های طولانی زندان را هم به جان میخرند.

این پیشروی ها در شرایطی صورت گرفته است که علاوه بر سرکوب و دستگیری و اخراج و سایر محرومیت های اجتماعی برای فعالین کارگری، ابعاد بیکاری طبق آمار دولتی به ٧ تا ١٠ میلیون نفر رسیده است، چندین میلیون دانشجوی فارغ التحصیل به ارتش بیکاران پیوسته اند و همین دستمزد یک پنجم زیر خط فقر در اکثر مراکز کارگری از چند ماه تا دو سال پرداخت نمیشود.

این پیشروی ها موقعیت تازه ای به جنبش کارگری داده و وزن و ثقل سیاسی طبقه کارگر را در جامعه بطور آشکار تغییر داده و توجه وسیعی را از جانب سایر جنبش های اجتماعی به جنبش کارگری جلب کرده است. ارزیابی ما این است که این پیشروی ها کارگران را در آستانه ایجاد تشکل های سراسری خود قرار داده است چیزی که تاریخا از آن محروم بوده اند.

اضافه کنم که حمایت سازمان های کارگری در سطح جهان از کارگران ایران، آنها را از یک پشتوانه سیاسی بزرگ و یک همبستگی طبقاتی بین المللی برخوردار کرده است. جا دارد که یکبار دیگر صمیمانه از حمایت های بیدریغ شما از مبارزات کارگران و کارگران زندانی در ایران که سهم غیر قابل انکاری در پیشروی کارگران در ایران داشته است قدردانی کنیم.

با احترام و آرزوی موفقیت برای جنبش کارگری در سطح جهان علیه تعرضات بیرحمانه سرمایه

اصغر کریمی

از طرف حزب کمونیست کارگری ایران

٦ آوریل ٢٠١٧