١٣ آبان و پیشروی جبهه سوم!

١٣ آبان و پیشروی جبهه سوم!

۱۳ آبان امسال میدان نمایش قدرت سه جبهه مردم، رژیم، اپوزسیون درون رژیمی رانده شده یعنی سبزها بود. هر سه جبهه در این روز در یک زور آزمایی رو در روی هم قرار گرفتند . هر سه جبهه برای نشان دادن قدرت جنبش خود در این روز با اتکا به امکانات و منابع نیروی خود به تقابل با هم پرداختند. رژیم با بسیج وسیعترین نیروههای سرکوبگرش از اطلاعات و بسیج و سپاه تا نیروهای انتظامی و با دادن جایزه ۲۵۰ هزار تومانی بابت دستگیری هر تظاهر کننده به این مصاف وارد شد. از ماهها قبل برای این مقابله از شکنجه تجاوز و شوهای تلویزیونی اعتراف از زندانیان در بند استفاده نمود و جنگ روانی حساب شده ای براه انداخت. در یک کلام آنچه را در توان داشت برای مقابله با خیزش توده های مردم به کار برد. برای ۱۳ آبان و جلوگیری از اعتراضات مردم، از قبل هشدار دادند، تهدید کردند که به مقابله با هرگونه اعتراضی برخواهند خواست. فرمانده سپاه از در خطر بودن”نظام” سخن گفت، علنا اعلام کرد اگر این اعتراضات را سرکوب نکنیم در آینده با خطر جدی تری مواجه می شویم. بدین سان در لابلای عربده کشیدنهایشان ترس زبونانی آنها نمایان است. بالاخر در این روز اصولگرایان و سبزها تمام نیروی خود را بکار گرفتند تا جلو این اعتراضات را بگیرند.

سبزهای رانده شده از حکومت نیز که تظاهراتهای روز قدس بوی اعتراض رادیکال و سرنگونی طلبانه مردم را به مشماشان رسانده بود، برای ایفای نقش خود در به ترمزکشاندن این اعتراضات به میدان آمدند. موسوی از مردم خواست که در این روز ” بهانه ای دست آمریکا ندهند” و مردم ” سکوت کنند، بر لب خود پارچه سبز بزنند، به نیروهای انتظامی گل بدهند”.
اما جبهه سوم، دانشگاهها و مدارس را از چند هفته قبل از ۱۳ آبان به صحنه اعتراض و مبارزه علیه رژیم تبدیل کرده بودند و تقریبا کمتر مراکز تحصیلی بود که از بعد از بازگشایی مدارس درآن اعتراضاتی علیه رژیم صورت نگرفته باشد. اعتصاب و اعتراض کارگران لوله اهواز و حمایت وسیع مردم این شهر از این اعتراض، اعتراض کارگری در چندین جا به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه و تورم شدید و گرانی زمینه های اعتراض رادیکال مردم علیه رژیم در ۱۳ آبان را تدارک می دیدند.
۱۳ آبان که هر ساله روز نمایش قدرت ارتجاع اسلامی نه تنها در ایران بلکه در سطح جهانی و روز نمایش تروریسم اسلامی بمناسبت سالگرد اشغال سفارت امریکا بود. روزی بود که از لبنان و فلسطین تا شاخ آفریقا جنبش اسلامی را سمبل و رهبر خود می دانست. اما٬ امسال جنبش اعتراضی مردم این روز را به روز عذایشان تبدیل نمود ٬ امسال در کنار صف حامیان دولت به رهبری “حداد عادل”٬ ده ها تظاهرات مردمی در تهران و شهرها به وسعت جغرافیایی شمال و جنوب و شرق و غرب با طنین شعار مرگ بر آمریکا٬ مرگ بر روسیه، زندانی سیاسی آزاد باید گردد٬ بر پا شد و بر روی عکس خامنه ای جلاد رژه رفتند و عمیقترین تنفر را از نظام سیاسی و اسلامی حاکم به نمایش گذاشتند.
مردم در این روز با سر دادن شعار های خود عملا نشان دادند ترس فرمانده سپاه بجاست، به شال سبزیها و رهبرشان که هر یک خط در میان از جمهوری اسلامی ” نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیشتر” می گفتند، جدایی دین از سیاست را فریاد کشیدند، در مقابل تهدیدات سپاه و اوباشان رژیم و خط و نشان کشیدنهایشان گفتند” توپ، تانک ، کهریزک دیگر اثر ندارد، شعار مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور سر دادند. در یک کلام میلیتانت تر از هر دوره ای در مقابله با اوباشان ایستادند. شرکت گسترده زنان و دختران در این اعتراضات بار دیگر زنانه بودن انقلاب آتی ایران و نیز نمای دیگری از عمق تنفر زنان نسبت به این نظام ضد زن را نشان داد.
فضای تعرضی اعتراضات و گستردگی آن بحدی بود که نه تنها رژیمی ها بلکه پرو رژیمی ها و نوکران رانده شده چون حزب توده نیز هشدار دادند که “خامنه ای میرود ایران را غرق جنگ خیابانی کند” اینها نیز بوی سرنگونی رژیم و مبارزه رادیکال مردم را شنیده اند و ترس از گسترش این مبارزات می گویند:

” دو عنصر را از مجموعه نکاتی که دراین گزارش می خوانید، اگر در کنار هم قرار دهیم، نتیجه ناگواری می تواند به عنوان نتیجه بدست آید.
الف- وسعت جغرافیائی حضور دیروز مردم در خیابان های شهرهای مختلف، درعین پراکندگی جمعیت.
ب- خشم مردم که علاوه بر پاره کردن پوستر خامنه ای در یکی از خیابان های تهران و لگد مال کردن آن، در تفاوت شعارهای دیروز با شعارهای هفته اول بعد از کودتا در آن مشهود بود. خشمی که حتی در مقاطعی به تقابل با نیروهای نظامی و بسیجی برای نجات دستگیر شدگان انجامید.
نتیجه: ادامه سیاستی که سکان آن دراختیار رهبر و گروهی از فرماندهان سپاه در راس و یک پله پائین تر، در دست احمدی نژاد و احمد جنتی است، می رود تا ایران را درگیر یک جنگ پراکنده خیابانی کند. طبیعی است که چنین حادثه ای یکشبه بوقوع نخواهد پیوست، اما فراهم آمدن مقدمات آن قابل انکار نیست. اگر چنین فاجعه ای آغاز شود، آنگاه نام علی خامنه ای نه بعنوان قهرمان اتمی کردن ایران، بلکه بعنوان مجرمی در تاریخ ثبت خواهد شد که نه تنها فن آوری اتمی ایران را برباد داد، نه تنها زمینه دخالت خارجی را درکشور فراهم کرد، بلکه ایران را غرق یک جنگ شهری و درنهایت، تکه پاره کردن ایران کرد.” (پیک نت)
این بیان صریح و بی پرده کسانی است که از “وسعت جغرافیائی حضور مردم در خیابانهای شهرهای مختلف” و ” خشم مردم” زنگ خطر جدی برای حفظ نظام را بصدا در میاورند. ۱۳ آبان امسال هم با افزودن برگی از تاریخ اعتراضات گسترده چند قدم مهم اما با از خود گذشتگی و اقدامات قهرمانانه مردم و نسل جوان راه های جدی را برای جامعه و مردم که به هیچ چیز جز سرنگونی و بر قراری آزادی و برابری تن نمیدهند٬ افزود. اما٬ راه های بس دشوارتر برای سازماندهی جنبش عظیم و توده ای و آینده ای تابناک که در تهران و شهرهای بزرگ ایران مرگ و سرنگونی جمهوری اسلامی را جشن میگیریم در راه است.
۱۳ آبان و اعتراضات تودهای مردم علیه اعدام و دستگیری و زندان در روزههای بعد از ۱۳ آبان، اعتراضات کارگری تلاش رهبران کارگری برای دفاع از حق تشکل کارگری، فشاری که مسئله حذف سوبسیدها بر زندگی مردم می آورد از همین اوائل نشانه هایی از جنبشی عظیم علیه فقر و بیکاری را در خود فشرده کرده است. رژیم بخوبی این سیگنالهای خطر را گرفته و در این شرایط با تمام توانش در مقابل مردم معترض ایستاده و قساوت و جنایت را بحد نهایت رسانده است. اما مردم هر روز و هر مناسبتی را به روز ابراز وجود و اعتراض خود علیه کل نظام اسلامی تبدیل می کنند و شاهد ابتکارات انقلابی از جانب مردم معترض، رهبران اعتراضات کارگری، زندانیان سیاسی در بند هستیم که یا