آذر کیمیا -جمهوری اسلامی، کربلا، اربعین، و راه پایان دادن به جهالت                           

جمهوری اسلامی، کربلا، اربعین، و راه پایان دادن به جهالت

آذر کیمیا

 دولت خودش میگوید که چهل در صد( در واقع بیش از ٥٠ درصد) مردم ایران زیر خط فقر( گرسنه و در تنگناه شدید اقتصادی قرار گرفتند )  هستند ولی  همین دولت فرش قرمز پهن میکند تا قریب به  “دومیلیون” نفر برای مراسم “اربعین” به عراق بروند! مصیبت مردم ایران آن است که برای رژیم بیگانه اند زیرا رژیم وابسته و عزادار به حسین و عباس و صغرا و سکینه است. در حالی که  اکثریت مردم شرافتمند ایران نه تنها هیچ تعلقی به اربعین و حسن و حسین و عباس ها ندارند که خود ویران شده دست این فرهنگ وارداتی هستند.

در بسیاری نقاط مانند سیستان و بلوچستان فقر و درماندگی کولاک می کند. میلونها انسان بیکارشده، کارتون خواب، معتاد، تن فروش و کودکان کار و خیابانی در کشور وجود دارد که هیچ امنیت اقتصادی ندارند. بالاترین دلیل فقر مردم ایران در درجه نخست گرانی مسکن و انگاه خوراک است این در حالی است که ایران یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان بوده و میزان و نفت و گاز ان نسبت به وسعت ایران درجه دوم در جهان و از نظر سر شار بودن ارکانهای زیر زمینی نیز بسیار غنی و برتر از بسیاری کشورهای دیگر است. پس چرا مردم ما این چنین فقیر و درمانده است؟ علت را باید در رژیم نامربوط به شهروندان ایرانی و و استفاده چی از همه ایران و ثروتش برای گسترش ایدئولوژی قرون وسطی ١٤٠٠ ساله و صدور آن به منطقه و جهان باید جستجو کرد.

 رژیمی که به حال حسن و حسین و زینب و کبرا و دیگر تازیان دشمنان اصلی  بشریت و غارتگران ۱۴۰۰ ساله کشور مان اشک می ریزند و شماری از امت خرد باخته و گروهی خود فروش مزدور را به دنبال خود به راه انداخته است. رژیمی که کشور و کارها را برای دو ماه جهنمی محرم و صفر و یک ماه تازی و غیر ایرانی رمضان و روزهای بیشمار دیگری از سال برای مرگ قنبر و چنبر تعطیل و ملت را وا مانده و سر گردان می سازد. بیشتر مردم در ایران از بی مسکنی در بدترین شرایط به سر برده و شکم های فرزندان خود را نمی تواند سیر کنند انگاه رژیم ضد انسانی ولایت وقیح برای حسین و موسی کاظم و دیگر مردگان تازی می کند و بار گاه طلا می سازد. رژیم تازی زاده ای که جشن های  طبیحی مردمی وایرانی را به زیر پا لگد کوب کرده و سرمایه کشور را در خدمت تازیان و به صرف مردگان انان می رساند.

 فرستادن دو میلیون زوار به کربلا  را با تبلیغات  سنگین و برای مردم گمراه و انهایی که گوش به رادیو ها و چشم به تلویزیون های رژیم دارند انست که ۲۰ میلیون با پای پیاده راهی کربلا هستند. در درجه نخست رژیم با این تبلیغات چندش اور و دروغ وحشتناک که بیست میلیون پای پیاده به عراق می روند چه سودی در بر دارد پاسخ این است که با اینکار روز به روز مردم ساده دل و نا اگاه ایران به خرافات و مزخرفات مذهبی که از سوی رژیم تبلیغ می شود بیشتر پای بند شده است که در گل فرو نشسته و فرهنگ  انسانی خود را باخته و فراموش کرده است و در بست  خرافات انان شده است.

حقیقت ان است که رژیم برای گسترش میدان تاخت و تاز و گمراهی و تحمیل هر چه بیشتر خود نخست از مزدوران و وابستگان خود و سپس با تبلیغات بسیار و کمک های پولی گروهی که  از اموال بقیه شهروندان که اهل این بازار گرمی ارتجاعی اسلامی نیستند صرف میکنند،و برخی از مردم نا اگاه نیز با هزینه خود راهی نجف کرده و با بوق و کرنا به گوش مردم ایران فرو می کند که چهار میلیون ودر نزد عوام و کم اطلاع ۲۰میلیون با پای پیاده راهی کربلا اند.

 واقعیت انست که نه چهار میلیونی درست است و نه پای پیاده رژیم گویا با زور و تزویر و هزاران فوت و فن توانسته برای تحمیر و گمراهی هر چه بیشتر مردم گروهی را با تسهیلات خوب روانه نجف کند و منظور از پای پیاده هم برای گروهی از شیعیان از نجف  به کربلا است که شاید ۱۵ ساعت راه باشد و بیشتر خود عراقی ها شرکت دارند تا از کشورهای های دیگر. در این مسیر کوتاه نیز همه گونه امکانات رفاهی و بهداشتی از سوی رژیم حسن و حسین و عباس و فاطمیون های قرن ارتجاع  تهیه و آماده شده است. آن دسته از ملت نادان  و گمراه شده ایران که گوش خود را در برابر دهان کثیف  اخوند مزدور گرفته و به تبلیغات او گوش فرا می دهد و” بستر اجتماعی”  شده اند در دست رژیم اسلامی که برای حسین قاتل نه تنها ده روز محرم  که مملکتی را تعطیل کرده و در غم و اندوه نگاه داشته بلکه برای چهلمین مرگ ان تازی ضد ایرانی نیز زانوی غم بغل می گیرند و سوگواری می کنند. به راستی مایه خجالت و شرمندگی  است برای  اینهمه حماقت و بی اطلاعی و گمراهی  نسلی از مردم ایران که در دام این امامان و مذاهب ضد بشری افتاده اند.

 برای اثبات جایگاه ضد انسانی حسین به نوشته یکی از معتبر ترین تاریخ نویسان اسلامی رجوع می کنیم که در جلد پنجم تاریخ طبری ص ۲۱۱۶ چنین گزارش شده یکی از شهر های کرانه جنوب شرقی دریای خزر شهر تمیشه بود که به سختی با سپاه اسلام نبرد می کرد شعید ابن عاص شهر را محاصره کرد و انگاه که اذوقه شهر به اتمام رسید  مردم از گرسنگی زنهار(امان) خواستند به ان شرط که سپاه سعید ابن عاص مردمان شهر را نکشد لیکن بعد از عقد قرار داد سعید تمام مردمان شهر را به جز یک نفر را در دره ای گرد اورد و تمام افراد  شهر را از لب تیغ گذراند. در این کشتار عبدالله پسر عمر عبدالله پسر عباس عبدالله پسر زیبر  حسن ابن علی  امام حسین در راس لشگر اسلام قرار داشتند.

حسین ابن علی قاتل مردم ایران ولی مورد ستایش بخشی ازهمین مردم است!

ایا مثلا در هند روز در گذشت نادر شاه افشار یا هر کس دیگری در تاریخ جامعه ایران  را روز “عزای ملی” اعلام می کنند که ما روز کشته شدن حسین ابن علی را روز گریه و زاری و ماتم کرده ایم؟  ایا یهودیان جهان روز خود کشی هیتلر را به سوگواری می نشینند که ما باید برای حسین و علی و خمینی  یا هر “”رهبر و “امام”  قاتل اسلامیون عزاداری کنیم؟ پس چرا مردم  خرد باخته و تحمیر شده ایران با وجود این همه فقر و سرکوب  و چپاول و زیستن در زیر خط فقر و فساد و دزد های بیکران و همه جانبه رژیم بخشآ همچنان کور و کر با برنامه های چنین نظام فاسدی همراهی میکنند؟ و چرا آن دست از مردم گوش به تبلیغات  اخوند های بی شرف و جنایتکار میدهند و خود را به آب و آتش زده برای چهلمین روز گور به گور شدن   حسین ابن علی قاتل؟ چرا باید به این شکل قبیح  راهی کربل شوند؟ ایا اینکار پشت کردن به شرافت و آزادیخواهی و تلاش و مبارزه تاکنونی دها میلیون انسان قربانی دست همین رژیم نگل مذهبی نیست؟

ما باید ابتدا به دانش مسلح بشویم که بتوانیم با عقلانیت و تفکر به درجه ای از رشد برسیم که نظر جدید خلق کنیم. تئوری راهنمای افکار هست ولی واقعیت جامعه را تنها با تلاش سیاسی-اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی  همگانی و با همراهی با آرمان  رهای بشریت یعنی آرمان بدون  جهالت و مذاهب و قوم پرستی و آرمان آزادی و برابری و سوسیالیسم میتوان هم این رژیم را از سر راه بر داشت و هم ریشه این همه جهالت و عقب ماندگی را خشکاند. پیش به سوی این آلترناتیو!

.

منبع: شمار ٢٥ نشریه سوسیالیسم امروز

http://www.simroz.org/index/

٤ آذر ١٣٩٦

٢٥ نوامبر ٢٠١٧