کانون سوسیالیست های کارگری سندیکای شرکت واحد در دفاع از استقلال طبقاتی

سندیکای شرکت واحد در دفاع از استقلال  طبقاتی

 

 سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در نامه‌ای سرگشاده که در تاریخ ٢ بهمن‌‌ ۱۳۹۱ خطاب به فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل نوشته است منصوراسالو را از سمت ریاست  هیئت ‌مدیره‌ی سندیکا  برکنارکرده است . علت برکناری اسالوانجام تخلفات متعدد ،عدم پایبندی به تعهدات خود ،نادیده گرفتن هشدارها واعتراضات درونی سندیکا عنوان شده است . سندیکا همچنین از مخاطب  خواستار قطع تمامی ارتباط‌ات، همکاری‌ها و حمایت‌ها از نام‌ برده شده است و متذکر شده است که سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه هیچ نماینده وسخن‌گویی در خارج از کشورندارد.         

برکناری اسالو بحث برانگیز شد و با توجه به اهمیت موضوع افراد و جریانات اعلام نظرکردند . شاید برای عده ای این جنبه از قضیه جنجال بر انگیز بود که اسانلو به علت سابقه مبارزاتیش و موقعیتی که در سندیکا داشت مستحق چنین برخوردی نبود ،تا جایی  که از ریاست هیئت مدیره برکنار شود. این حرکت بجا و سیاسی هیئت مدیره شرکت واحد از چند زاویه قابل بررسی می باشد. اولآ در یک تشکل کارگری که منافع طبقاتی اش را نمایندگی می کند نه تنها نشانی از پویایی و رشد تشکل مربوطه است بلکه سلامتی جنبش کارگری را هم تضمین می نماید. دوما این  برکناری ها در تشکلهای کارگری بر خلاف سازمانها و احزاب جاری که رهبران آنها ابدی و ازلی هستند امری بسیار عادی است. سوماً  برکناری اسالو ازریاست هئیت مدیره سندیکا ی واحدامری نیست که یکشبه اتفاق افتاده باشد آنگونه که افرادی بدون تعمق ،سراسیمه وبا شتابزده گی نامه سندیکا را مورد انتقاد قرار دادند وطوری وانمود کردند که گویا در حق اسالو کم لطفی شده ، وبدون اینکه از سندیکا سوال کنند ماجرا چیست وارد قضاوت شدند.  ناگفته نماند مبارزات منصور اسالو در دفاع از جنبش کارگری و دربرپایی سندیکای واحد چیزی نیست که خط بخورد ویا اعضای سندیکا آن را فراموش کرده باشند . زندان رفتن وصدماتی که بخاطرفعالیت هایش برای بازگشایی سندیکای واحد از طرف حکومت جنایتکاری مانند جمهوری اسلامی متحمل شده است ، همانطوریکه  شاهد بودیم چه در سطح کشوری و چه بین المللی در دفاع از وی و آزادیش تحت عنوان یک رهبر کارگری بدرستی حمایتهای وسیعی  انجام گرفت و نتیجه اش این شد که ایشان آزادیش را بدست آورد. نامه سندیکای واحد در رابطه با برکناری اسالو ،اگر چه اطلاع است تا توضیح ،ولی تا این حد قطعن روشن است که برخورد به وی آنطور که به عنوان دلائل آمده است عدم پیشبرد مسئولیت هایش دررابطه با سندیکای کارگران واحد است  ونه زیرگرفتن مبارزات وی. اینجا توجه داده میشود به متن اطلاعیه آقای همایون جابری از اعضای شرکت واحد که اشاره می کند به نزديکی اسالو با افرادی  که خارج کشورهستند و در این رابطه کليت سنديکا را زير سوال می برده اند که دو نمونه آن کنترل سايت سنديکا توسط افراد خارج از سنديکا و ارتباطش با خانم داوری بوده است. خانم داوری از دوستان  وهمکاران نزدیک آقای مهدی کوهستانی نژاد می باشد که وی چند سال پیش بدلیل عضویت در مرکزهمبستگی امریکا (سالیداریتی سنتر) ازاتحاد حمایت بین المللی در دفاع از کارگران ایران اخراج گردید. تماس خانم داوری نیز با یکی از نهادهای همبستگی کارگری در شهر هامبورگ آلمان ووعده تامین هزینه های چاپ خبرنامه و غیره همانموقع افشاء گردید .

ساليداريتی سنتر به سازمان جاسوسی سيا متصل است. اين نهاد در اتحاديه ها و سنديکاهای کشورهای جهان پیرامونی برآموزش کارگران بر مبنای طرحهای امپریالیستی تاکيد می ورزد. از طريق عناصر واسطه و خود فروش محلی کشورهای  پیرامونی ، نفوذ در جنبش کارگری آنها و تطبيق دادن و تبديل آنان به دنبالچه منافع امپرياليسم آمريکا را تعقیب می کند . در واقع این نهاد بر مبنای رفع نیازهای اساسی و عینی نظم نوین اقتصاد ی (گلوبالیزاسیون )مورد نظر امپریالیسم امریکا بعد از فروپاشی بلوک شوروی، تنظیم و برنامه ریزی شده است. هدف این نهاد عبارت از: ايجاد و توسعه سیاستهای امپرياليستی آمريکا برای غارت و چپاول نيروی کارارزان کارگران، خصوصی سازيهای منطبق با اقتصاد سرمایه جهانی و مقابله با رشد چشمگیرجنبش کارگری و گره زدن منافع جنبشهای کارگری جهان بخصوص  کشورهای پیرامونی به منافع امپرياليستها می باشد. تا در نهایت پس از دستیابی به منافع پلید خويش، به راحتی و بدون هیچ دغدغه ایی  به سرکوب و براندازی اين جنبشها دست زده و حتی فعالین سوسیالیست و کارگری را ترور نمایند. البته در یکی دو سال اخیر هم شروع به برگزاری کنفرانسهای کارگری در منطقه خاورمیانه نموده اند و این طرح دقیقا در راستای تغییر و تحولات انقلابی که در خاورمیانه رخ داده سازماندهی شده است. آخرین کنفرانس از این دست سال گذشته در ترکیه برگزار شد که سازماندهی آن از طریق لیبر استارت که سولیدارتی سنتر نقش مستقیم در هدایت و برگزاری آن را داشت صورت گرفت.   نفوذ به جنبش کارگری از طریق مالی و هزینه ای که برای آن پرداخت می کند ، استراتژیک و کاملا حساب شده طراحی شده است بعنوان مثال : حتی اگر دولت آمريکا با رژيم کشور مربوطه بظاهر روابط خصمانه داشته باشد، اين وجوه را به حساب دلالان محلی آن کشور که نقش واسطه را دارند در کشور ثالثی مانند کانادا يا يک کشور اروپائی واريز می کند. واسطه ها، اين اعتبارات را به نهادها و افراد آن کشور (مثلا ايران) می رسانند. در صورتيکه امکان تماس مستقيم و قانونی ميان دولت آمريکا با رژيم کشور مربوطه موجود باشد، اعتبارات مالی مستقيما به حساب نهادها يا افراد مورد نظر آمريکا ريخته می شود ،این در مورد عوامل دست نشانده این مرکز در رابطه با ایران تا کنون  صادق بوده است.

اگر به گذشته برگردیم و مروری به چند سال گذشته در این رابطه بیاندازیم بنا به استناد به متن اطلاعیه ای که از جانب سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه در سال ١٣٨٦صادر شد، منصور اسالو سخنگوی این سندیکا، برای شرکت در کنگره فدراسیون جهانی کارگران حمل نقل به لندن اعزام شد. او قرار بود در جلسه سازمان جهانی کار نیز شرکت کند و مسائل و مشکلات کارگران شرکت واحد و وضعیت بد معیشت کارگران ایران را منعکس نماید. منصور اسالو همراه با مهدی کوهستانی نژاد از همکاران “مرکز همبستگی آمریکائی (سولیدارتی سنتر) “، در یک گفتگوی مشترک با تلویزیون آمریکا شرکت کردند و به پرسش های گزارشگر این تلویزیون پاسخ دادند. در این گفتگو اسالو نکاتی را مطرح کرد که البته جای تردید داشت اما  تا حدودی قابل فهم بود. مثلا” پیدا شدن سعه صدر در عملکرد سران جمهوری اسلامی، و همچنین اسالو درهمین گفتگوی تلویزیونی به تبلیغ اصول 23 ، 26 و 27 قانون اساسی رژیم پرداخت و با تکیه بر آنها خواهان حقوق و مطالبات کارگران شد.  برای بسیاری از فعالین جنبش کارگری ایران، خروج اسالو در آن شرایط و به آن  شکل، قرار گرفتنش در کنار مهدی کوهستانی نژاد ،تبلیغ نرمش در ذهنیت و عملکرد سران رژیم و تبلیغ اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سوال برانگیز و نگرانیهایی را ایجاد نمود. اما اسالو هیچوقت تلاش ننمود  توضیحی در این باره بدهد.

در چند سال گذشته “مرکز همبستگی آمريکايی ( سولیدارتی سنتر) فعاليت خود در منطقه خاورمیانه بویژه ايران را تشديد کرده است و ازجمله در تماس با فعالين و دست اندرکاران و نهادهای کارگری درخارج از کشور قصد داشته فعاليتهای خود را در مورد ايران گسترش دهد و بدينوسيله راه نفوذ خويش را در اين جنبش هموار کند. بنابراين يکی از وظايف جنبش کارگری و فعالین سوسیالیستی آن درک عميق خطرنفوذ اين نهاد امپرياليستی و راهکارهائيست که اين مرکز از آن طريق قصد داشته ودارد راه سازش را به جنبشهای اجتماعی ایران بویژه جنبش کارگری تحميل کند، بر همين اساس نه تنها شناخت از رئوس کلی سياست اين پروژه امپرياليستی(آمريکا) ازدرجه مهمی برخوردار است بلکه شناخت از بانيان و دلالان، کارگزاران ايرانی وابسته به این “مرکز ” و يا نهادهای مشابه آن ضروری و لازم می باشد.

هر گونه غفلت و کم بهادادن به اين موضوع و این نیروهای مخرب خطرات جبران ناپذيری را برای طبقه کارگر ايران در بر خواهد دا شت. ما با نيروهايي طرف هستيم دارای استراتژی معين و تاكتيك های مناسب برای به انحراف کشانیدن مبارزات کارگری . در مقابل، اگر طبقه كارگر و جنبش كارگری بدون يك استراتژی صحيح و بدون تاكتيك های مناسب وارد اين مصاف نشود، و حساس بودن این مسئله و خطرات آن را نادیده بگیرد بزرگترین ضربه را متحمل خواهد شد.  نيروهای امپریالیستی و يا سرمايه داری جهانی به دنبال هدف های سياسی و اقتصادی بزرگتر و درازمدت ترند. در درجه اول می خواهند از طریق وابسته نمودن فعالین و رهبران کارگری در جنبش کارگری نفوذ نموده و سپس اوضاع سياسي جامعه ایران را به نفع خود تغيير دهند. اگر در هر تماس و ارتباطی كه با جنبش کارگری و نمایندگان و رهبران آن برقرار مي شود، طبقه کارگر با هشیاری کامل و خرد جمعی آن را دنبال نکند وتوجه خود را به آن معطوف نکند که اين فعاليت ها قرار است به منافع چه طبقه ای خدمت كند  قطعا به نیرویی بی هدف و دنباله رو بورژوازی تبدیل خواهد شد. بر این مبنا است که امروز عملکرد رهبران عملی جنبش كارگری ايران از نقش حساسی برخوردار است، اگر درک درستی نسبت به صف دوستان و دشمنان خود، و متحدان دور و نزديك طبقه كارگر نداشته نباشند به راحتی مي توانند به يك نيروی آلت دست در اجرای طرح های بورژوازی محلی و بين المللي تبديل شوند. پیچیدگی مساله ایی که امروز در رابطه با اسالو در سندیکای شرکت واحد نیاز به فکر و تعمق دارد  در این نکته نهفته است، وقتي كه كسانی با شكل و شمايل كارگری و به زبان چپ، مرز ميان دوست و دشمن را مخدوش می كنند و منفعت حقیرفردی خود را به منفعت طبقه کارگر ترجیح می دهند ، نباید انتظار داشت که جنبش کارگری در مقابل این حرکت غیر مسئولانه سکوت اختیار نماید و دست به افشاگری نزند. امروزه نباید اجازه داد تراژدی لخ والسا در ایران تکرار شود . فعالین کارگری و تمامی کسانی که منافعشان به تشکل های طبقاتی کارگری گره خورده است می بایست بدون هیچ شک وشبهه ای از اقدام سندیکای واحد دفاع کنند . حرکت سندیکای اتوبوسرانی واحد گام بلندی است در خدمت به جنبش کارگری ایران!

اول فوریه 2013

کانون سوسیالیست های کارگری

http://www.socialist-workers.org

kargar.socialist@gmail.com

Kanone Socialisthaye Kargari: Facebook