یاشار سهندی نفس زندگی در تهدید

نفس زندگی در تهدید
یاشار سهندی
امام جمعه مشهد فرد مشهوری است. شهرتش اما بخاطر این است که ضد انسان و مشخصا ضد زن است. کسی نیست که نام علم الهدی را بشنود و منتظر نباشد که ایشان علیه زنان چیزی نگفته باشد. البته از آن جا که امام جمعه هستند و امامان جمعه باید در مورد شیر مرغ تا جان آدمیزاد اظهارفضل نمایند، در مورد “مشکلات اقتصادی” یا به بیان صحیح آن، فلاکتی که مردم به آن محکوم شدند همان حرفی را زدند که در مورد زنان بارها و بارها تکرار کردند: ” باید دستگاه‌های امنیتی، نظامی و قوه قضائیه قاطعانه‌تر و جدی‌تر وارد میدان شده و مشکلات اقتصادی مردم را حل کنند.” و ما چند روز پیشتر شاهد بودیم که دستگاهها امنیتی وارد میدان شدند و مانور برگزار کردند تا دل امامان جمعه را قرص و محکم کرده باشند که آماده مقابله با مشکلات اقتصادی از طریق سرکوب مردم هستند. ایشان البته چیزی از رندی و رذلی که یک آخوند باید داشته باشد، کم نگذاشتند و فرمودند تحریمها هیچ اثری نداشته و بحمد الله پوزه دشمنان به خاک مالیده شده، چرا که اگر: ” …حتی ٣ سال یک دلار هم وارد کشور نشود، ذخایر ارزی و طلای کشور به خوبی می‌تواند نیازهای مردم را تامین و کشور را اداره کند.” ایشان همچنین اشاره کردند که کشور دچار “آشفته بازار دزدی” شده. الحق تا همین امروز نمیدانستیم دزدی هم بازار دارد که میتواند آشفته شود یا رونق بگیرد! البته دزدی و غارت رویه جاری وساری این حکومت است و آنچه از آن، عاید مردم شده است آشفته گی وحشتناک زندگی است . سید خدا، علام الهدی در نماز روز “عید قربان” بعد از اینکه دستگاههای امنیتی را فرخوان دادند که مردم را قربانی غارت گریهای خویش کنند گفتند:” همه در برابر افراد نیازمند مسئول هستیم و باید ابتدا به افراد ضعیف‌ در خانواده و فامیل کمک کنیم.” البته فکر نکنید چون آخوند است هیچی از اقتصاد نمی فهمد. شاید نتواند “قوانین کور اقتصادی” را توضیح دهد اما منافع جیب آخوندی اش را که به چاه ویل میماند خوب میشناسد، برای همین موذیانه همه چیز را به گردن مردم انداخته. اینکه به افراد ضعیف در خانواده و فامیل کمک کنیم به زبان بشری یعنی اینکه حکومت یک رالم هم برای مردم خرج نخواهد کرد و این را وزیران این حکومت به صراحت تاکید کردند.

اما ببینیم که کسانی که قوانین اقتصادی ( اعم از کور و شفاف آن) را میشناسند و قانون وضع میکنند و مجری آن هستند چه میگویند. وزیر امور اقتصاد و دارایی حکومت میگوید:” باید بپذیریم که بانک مرکزی ایران تحریم شده است و در ادامه این تحریم‌ها دشمنان در تلاشند تا نقل و انتقال ارز و کشتی‌رانی نیز محدود شود. او با بیان اینکه نباید اشتباهات گذشته در بازار ارز نادیده گرفته شود، اظهارداشت: اشتباهات نباید به عمد و یا مواردی از این دست تشبیه شوند و باید مراقب این موارد باشیم.” همکار وزیر اقتصاد، وزیر صنایع و معدن و تجارت به “اشتباهات گذشته” اشاره صریح تری دارد: “نکته‌ای خیلی مهم آن است که در طول هفت سال اخیر …همواره درخواست‌هایی برای افزایش ٥ تا ١٠ درصدی قیمت ارز در کشور بوده، همیشه دولت مخالفت می‌کرد، بانک مرکزی مراقبت می‌کرد حتی افزایش نرخ دلار در حد ١٠ یا ٢٠ درصد نداشته باشیم به این دلیل بود که دولت می‌دانست افزایش قیمت ارز چه آثاری بر کالا و خدمات دارد و در حال حاضر متأسفانه این افزایش ١٠ یا ٢٠ درصدی که شاید تقاضای اجابت شدنی بوددر عمل به ٢ تا سه برابر قیمت ارز در بازار تبدیل شده این در حالی است که نگران این افزایش بودیم و می‌گفتیم که قیمت ارز لنگر کنترل تورم است، این نرخ از دست رها شد و به قیمت چند برابری افزایش یافت که آثار آن در اقتصاد، هم در کالا و خدمات به چند شکل پدیدار شده است”. وزیر اقتصاد و دارایی با اشاره به اینکه الان وارد یک “جنگ اقتصادی” شدند، مردم و مسئولان را دعوت به صرفه جویی کردند و نیز برای جبران اشتباهات گذشته در تلاش است که مالیاتها را افزایش دهد. ایشان بر “لزوم استفاده بهینه از ذخایر” تاکید کردند که پر واضح است که مردم باید کمتر و کمتر از “ذخایر” سهم ببرند. جناب وزیر کشتی گیر ادامه میدهد: ” در روند اقتصاد مقاومتی با یک وضع مطلوب فاصله داریم صرفه‌جویی مردم و مسئولان در استفاده از منابع و امکانات و حرکت تولید ملی به سمت رقابت‌پذیری از جمله اهداف اقتصاد مقاومتی است. در جریان اقتصاد مقاومتی توزیع بهتر منابع و امکانات و جلوگیری از اسراف دنبال می‌شود. بنابراین در بسیاری از بودجه‌های دولتی امکان صرفه‌جویی وجود دارد.” مشخصا اینجا منظورشان این نیست که مثلا از بودجه سپاه و ارتش و نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات و حوزه های علمیه و سهم بیوت مراجع صرفه جویی شود بلکه منظورشان حمله به سطح معیشت اندک باقی مانده توده مردم است. تنها بخشی که به صورت روتین و مرتب و بدون هیچ اما و اگر مالیات کسر میگردد، حقوق کلیه حقوق بگیران کشور است و مشخصا کارگران است. فلان بازاری یا کارفرما همه راههای قانونی نپرداختن مالیات را میشناسند که سهل ترین راه، دادن “هدیه” ( رشوه سابق) به “مسئولان نظام” است تا پیشاپیش از اقتصاد مقاومتی معاف دائم شوند.

کارشناسان اقتصادی که ظاهرا بیشتر از وزرای کابینه احمدی نژاد از قوانین کور اقتصاد سر در می آورند، مرتبا دارند تکرار میکنند که با پرداخت یارانه نقدی، نقدینگی در جامعه افزایش یافته و این باعث شده است که مصرف گرایی بالا رود و برای جوابگویی به تقاضا ( ظاهرا این تقاضا که مدام افزایش یافته چوب بستنی و بیل و کلنگ و زیپ بوده!) دولت هم واردات را افزایش داده است و در نتیجه “تق اقتصاد” در آمده است. سایت حکومتی آفتاب گفته است: ” هدفمندی یارانه‌ها بود که اساساً با اجرای اشتباه، اولین چکش را برای حرکت کشتی تورم کشور زد. در واقع قبل از نرخ ارز دولت با تزریق پول نقد در جامعه ( دولت از ترس شورش مردم یارانه نقدی را واریز کرد نه اینکه چنانچه ادعا شده احمدی نژاد عشق پول خرج کردن داشت) و دریغ حمایت از بخش تولید، خود لنگر تورم را بالا کشیده بود.بعد از ضعیف شدن بخش تولید و به وجود آمدن حجم وسیعی از نقدینگی سرگردان در جامعه که اساساً کالای وارداتی تقاضای آن را تشکیل می‌داد، تنها کاهش درآمد ارزی، یا شوکی این‌چنینی کافی بود تا این حجم از نقدینگی و ضعف تولید، بتواند قدرت تخریبی خود را در اقتصاد نشان دهد. جالب آنکه هرچند افزایش نرخ ارز وضعیت مساعدی برای تولید است، اما اکنون تولید نیز توانی برای عرض اندام ندارد” این کارشناسان نیز بارها تاکید کردند که نرخ ارز باید “شناور” میبود تا به “مرز بهای واقعی” برسد نه اینکه “امروز یکباره سد شکسته شود و سیل راه بیفتد “. چنانچه ملاحظه میکنید هر سوی این اقتصاد چه آن هنگام که دچار بحران است چه هنگام شکوفایی اش برای ما کارگران جز جاری شدن سیل که بنیان زندگی ما کارگران را تهدید میکند، ثمر دیگری ندارد. اما بهرحال نسخه هایی که پیچیده شده، نفس زندگی کارگران را تهدید به نابودی میکند. چرا که “بزرگان” همه در فکر این هستند که بار مصیبت سیاستهای اقتصادی که ایشان مدون میکنند، به دوش توده مردم بیندازند.

اما همه تصویر این نیست. اعترضات و اعتصابات کارگران هر روز دارد به وقوع میپوندد. اعترضات به اشکال گوناگون دارد پیگیری میشود. از طومار اعتراضی جمع کردن تا تحصن در خیابان مقابل ادارات دولتی، از اعتصاب مشخص کامیون داران اصفهان که در سطح وسیعی انعکاس یافت، تا مبارزات پیگرانه بازنشستگان ذوب آهن اصفهان که با موفقیت ادامه یافت. اما میتوان درماندگی حکومت را در اظهارات امامان جمعه نشان داد. میتوان به احمدی نژاد و لاریجانی ها اشاره کرد که عین سگ و گربه به جان هم افتادند و باید از فتوای حرام بودن علنی کردن اختلافات از مراجع تقلید یاد کرد که هراس شان را از توده مردم نشان میدهد، میتوان اشاره کرد که حکومت مانورهای اقتدارش را از سر گرفته تا نشان دهد آماده سرنگونی است و …. درمان همه مشکلات، سرنگونی جمهوری اسلامی با انقلاب مردم است. خواستی که هر روز بیشتر از پیش در عمق جامعه دارد فریاد زده میشود. انقلابی که منجر به قدرت گیری شوراهای مردم شود بی شک میتواند راه حلی پیش پای جامعه بگذارد که اینبار توده مردم تاوان حرص و آز اقلیتی یک درصدی جامعه را ندهند.