معذرت میخواهیم!

معذرت میخواهیم!

یاشار سهندی

پرده اول نمایش مسخره “انتخابات” تمام شد. به گفته رژیم، هزار خورده ای نفر برای ریاست جمهوری حکومت ثبت نام کردند! این نمایش مشمئز کننده ای بود تا بدین وسیله کل جامعه را تحقیر کرده باشند که گویا اگر از ما بهتران نباشند که مدیر و مدبر نیز حتما هستند شیرازه همه چیز از هم می پاشد. در آن سوی صف یک عده قاتل و دزد که اهل سیاست هستند و حتما مدیر و مدبر هم هستند تایید خواهند شد و مردم دعوت می شوند به مراسمی که نتیجه اش از پیش معلوم است که بزرگان نظام به چه نتیجه ای رسیده باشند و زور کدام جناح تبهکاران بچربد، یک نفر از میان ایشان ردای ریاست جمهوری قاتلان بر دوش خواهد انداخت و مدبرانه برنامه های را سازمان خواهد داد که بیشتر از پیش دمار از روزگار ما مردم در آورده باشند.

اما “از مجادلات سیاسی آبی برای کارگران گرم نمی‌شود”؛ یکی از مزدوران ضد کارگری رژیم اگر یک حرف درست در زندگی اش زده باشد همین سخن است. علی خدایی با عنوان “عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور” خطاب به ” کارگران فهیم وشریف ایران اسلامی” هشدار میدهد از ورود به مجادلات سیاسی پرهیز کنند. از آنجا که ایشان “در پی کسب روزی حلال” هستند ضمن اینکه تایید میکنند:” مگر نه این است که ما همواره ودر تمامی دوره‌ها ودر دوران حاکمیت تمام روسای جمهور همواره ابتدا حمایت کردیم وبعد معترض شدیم به سیاستهای ضد کارگری! مگر‌غیراز این بوده که دستمزد ناکافی ما حاصل مطالبات انباشته تمام این دورانهاست! مگر اینگونه نیست که امنیت شغلی نابود شده ما از دولت های خیلی قبل  آغاز و تا امروز ادامه یافته است.” تایید میکند که “حضور حداکثری باید در انتخابات داشت(!!) و هشدار میدهند اما اینکه به چه کسی رای بدهیم، مهم است وخود پاسخ میدهند : “ما کارگران به کسی رأی خواهیم داد که برنامه مشخص ومدونی برای حل مشکلاتمان از جمله امنیت شغلی،معیشت و غیره داشته باشد.”

 حقیقت این است که در مورد ما کارگران برنامه مشخص و مدونی وجود داشته که هدف معینی هم دارد و آن ارزان نگه داشتن نیروی کار ما کارگران و خاموش بودن ما کارگران است، که هر دوی اینها به وسیله سرکوبگری بی رحمانه تامین و تضمین شده است. و کار این مزدوران شکم سیر هم همین بوده که این زمانها بپرند وسط که مبادا کارگران برای حل مشکلات صنفی شان ( که ایشان بر آن تاکید دارند) بخواهند کل حکومت را از سرا راه بردارند که این تنها راه حل ممکن برای حل مشکلات صنفی کارگران است. و ما به ایشان یک معذرت خواهی بدهکاریم چون مبارزات صنفی در ایران بوی سیاست میدهد. چون خود حکومت کاری کرده که کوچکترین اعتراض صنفی ما کارگران بوی سرنگونی میدهد و نیز این را از نیروی خودمان به عنوان یک طبقه انتظار داریم و اگر این موجبات پریشانی ایشان میشود این دیگر مشکل ایشان است.

ما اما یک معذرت خواهی دیگر، به کسان دیگر بدهکاریم چون برای مطالبات صنفی سیاسی مان مجبور شدیم به خیابان بیاییم و در محدوده کارخانه و کارگاه نمانیم. کسانی مانند “مصطفی اسدپور” که خود را کمونیست هم میدانند ما را ببخشند که جلو مجلس اسلامی و فرماندریهای شهرها و استانداریهای شده پاتوق اعتراضی مان. ببخشند ما را که یکی از خبرگزاریهای حکومت را وادار کردیم اخبار اعتراضات کارگری را هر چند ناقص اما به روز منتشر کند. از ایشان شرمنده ایم که ولیعهدی ناکام در پی تاج اجدادی هوس انقلاب به کمک ما کرده است. شرمساریم عمری گفتند و نوشتند که مبارزات کارگران افق ندارد و تدافعی است اما حکومت را مجبور میکنیم تمام قشون نظامی اش را بسیج کند که مبارزات ما سراسری نشود. خدا ما را نبخشد که حکومت الله در روی زمین را وادار کردیم مانور ضد اغتشاشات کارگری برای سرکوبگران ترتیب بدهد  که آمادگی دفاعی و میدانی در این مورد خاص را داشته باشد. ایشان به بزرگورای خودشان ما را ببخشند که فلان رهبر کارگری چشم تو چشم مزدوران حکومت بلند گو بدست آدرس دقیق میدهد که نیروی انتظامی و امنیتی از کدام طبقه دفاع میکند. جسارت زنان کارگر در همراهی مردانشان در اعتراضات کارگری در کف خیابان اگر موجبات رنجش این عزیزان گشته  عذر خواهی میکنیم. صد البته حتما بزرگوارنه ما را خواهند بخشید که هنوز اهالی شهر در وسط شهر ما را همراهی نمی کنند یا ما جسارتا خواهان اختلاس کمتر و استعفای فرماندار می شویم. به روی چشم در تابلوهایمان صلابت اعتراض و حق طلبی و قدرت بسیج کارگران بیشتر از پیش را به نمایش خواهیم گذاشت.اما دم نقد ما  از ایشان معذرت میخواهیم که تابلوهایمان، بخصوص تابلو “معیشت و منزلت حق مسلم ماست” که این یکی  ترجمانی دقیق از سوسیالیسم است، موجب رنجش ایشان شده است که یک نفری یک زمانی گفته بود سوسیالیسم موجب رمیدن مردم میشود اما خود مردم با شعاری دقیق آنرا فریاد میزنند.

بهرحال جسارتا ما تصمیم خودمان را گرفتیم، راهش را هم یاد گرفتیم، قدم به قدم داریم پیش می آیم. یک کاری کردیم که اصلاحیه کذایی قانون سیاه کار جمهوری اسلامی را مجبور شدند مسکوت بگذارند و ما سعی خواهیم کرد در دور بعد اگر زورمان چربید قانون کاری را مطرح کنیم که سرتاسر در دفاع از معیشت و منزلت ما کارگران باشد. ما تصمیم مان را گرفتیم همه شهر را خبردار کنیم که در یک گوشه از شهر که کارخانه ای بر پاست، هستند انسانهای زحمت کشی که به جرم تولید ثروت محکوم به نیستی شدند. تصمیم داریم کاری کنیم ریشه اختلاس و دزدی خشکیده شود. اگر توانستیم که دست مریزاد به خودمان می گوییم. اگر هم موفق نشدیم حداقل این را میدانیم تلاشمان را کردیم  ننشستیم گوشه ای و فریاد بزنیم اعتراضات خیابانی بیهوده است.

بهرحال ما کارگران نمی خواهیم همیشه تاریخ “طبقه رنج کش” باشیم که یک عده خوشحال باشند که دل سوز ما بودند بلکه میخواهیم طبقه قدرتمندی باشیم که حرف اول را در سیاست و در کف خیابان میزند. و این همه اگر موجب رنجش دیگرانی میشود ما جز عذر خواهی کاری دیگر نمی توانیم بکنیم و علاجی هم برای ایشان سراغ نداریم.