اصلاحیه یواشکی،غارت در خفا و استثمار علنی

اصلاحیه یواشکی،غارت در خفا و استثمار علنی

یاشار سهندی

یکبار دیگر، اینبار اما درخفا حکومت تصمیم گرفته است “قانون کار”را بیشتر از این که هست در جهت  “بهبود فضای کسب و کار” برای سرمایه داران خارجی و داخلی “اصلاح” کند. اصلاحیه مذکور بی سرو صدا به مجلس اسلامی فرستاده شده و در دستور کار کمیسیونهای این مجلس قرار گرفته است. اینکه همین قانون موجود ضد کارگری است هیچ جای بحثی نیست این را دیگر هر کارگری با گوشت و پوست و استخوان خویش لمس کرده است. اما اینکه همین را هم “کارآفرینان محترم” از آن نفرت دارند نشان از حرص و طمع بی پایان ایشان دارد. همیشه تاکید کردیم “دولتمردان” جمهوری اسلامی در مورد هر چی اختلاف داشته باشند در مورد کشتن و استثمار و غارت ثروت جامعه  کوچکترین اختلافی ندارند. دولت تدبیر و امید حسن کلید ساز همان اصلاحاتی را می خواهد اعمال کند که دولت ” بی کفایت احمدی نژاد” در نظر داشت انجام دهد. کوچکترین بندی و تبصره این قانون که اشاره کرده است که باید قرارداد کار در چهار برگ باشد و یک برگ آن در دست کارگر باشد هم برای کارآفرینان سنگین است همین را میخواهند از دست کارگر بیرون بکشند تا نتواند بر اساس آن در جای طرح شکایتی کند. اگر در جای از این قانون اشاره شده است که کارهای که “ماهیت دائمی” دارند قرارداد کار هم باید دائمی شود ظاهرا مانع بزرگی بر سر سرمایه گذاری خارجی و کار آفرین محترم داخلی است است. تلاش روتین حکومت اسلامی در همه این سالهای اعدام به اضافه تشدید استثمار بوده است.

ماهیت دیگر این حکومت دزدیهای میلیادری است که خودشان را هم به تعجب انداخته! اختلاس ٨٠٠٠ میلیاردی از صندوق بازنشسته گان فرهنگیان و نیز واگذاری چند هزار میلیارد تومانی زمین و خانه و آپارتمان به “افراد خاص” در شهرداری تهران نمونه های جدید دیگری از فساد پایان ناپذیر حکومت اسلامی  که توسط خودشان بخاطر کشمکش های جناحی شان رو شده و در این میان ” استاد دانشگاهی” درنامه ای سرگشاده به روحانی با اشاره به دو نمونه اخیر غارت ثروت جامعه میپرسد:” “مارا چه می شود که این همه فساد در جامعه مان ( شما بخوانید در حکومت اسلامی مان) بوجود آمده؟” این استاد محترم که سابقه ای در انقلاب فرهنگی حکومت و سرکوب مردم کردستان به عنوان نماینده دولت بازرگان دارد همه مشکلات را نتیجه این میداند که که “اقتصاد دولتی” است. صادق زیبا کلام در این نامه تاکید میکند:” ظرف ٢٥٠سالی که از انقلاب صنعتی و شکل گرفتن اقتصاد آزاد می گذرد تا به امروز حتی محض نمونه یک اقصاد دولتی موفق نتوانسته ظاهر شود. اقتصادفاسد و ناکارآمد دولتی حاکم برایران هم نخواهد توانست استثنایی براین قاعده تاریخی شود. تنها محصول موفق اقتصاد دولتی ایران فساد وفساد و بازهم فسادبیشتر بوده است.” و استاد محترم دیگری که ساکن پاریس است که کار شریفش توجیه ستمگری اقتصادی سرمایه داری است با اشاره به ثروت افسانه ای بیل گیتس از “شگفتی همراه با انزجار در رویارویی با این ابر ثروتمندان” در تعجب است که چرا  “نتیجه گیری‌های شتابزده” صورت میگیرد! بگفته دکترخاوند “ابر ثروتمندان”  حق شان است حتی اگر حریص باشند! استاد دانشگاه رنه دکارت پاریس تز میدهد:”پویایی بازرگانی و صنعت و حرکت تاریخ در گرو همین مردمان «حریص» است.” و این همه گویا نتیجه اقتصاد آزاد است نه دولتی آنهم از نوع فاسد ترین شان مانند جمهوری اسلامی.

اما حقیقت  این است که اقتصاد چه آزاد باشد و رقابتی و چه دولتی باشد و انحصاری، این هر دو اقتصاد سرمایه داری است و این اقتصاد بر مبنای استثمار کارگران به سود آوری یک عده خاص منجر میگردد که “به ارزیابی سازمان انگلیسی «اوکسفام» تنها یک در صد جمعیت جهان چهل و هشت در صد کل ثروت روی زمین را در اختیار دارد، حال آنکه سهم هشتاد در صد جمعیت جهان از پنج و نیم در صد کل ثروت تجاوز نمیکند.” این که یکعده از راه قاچاق اسلحه و مواد مخدر و دیکتاتوری به آن میرسند و یکعده دیگر بخاطر اینکه “خالق و مبتکر” هستند فرقی در ماهیت اساسی این نظام نمی دهد. نمونه بیل گیتس که بخاطر ابتکارش معروف شده وبه نوشته استاد ساکن پاریس “…بزرگ‌ترین ثروتمند جهان که عمدتا به برکت مایکروسافت اوج گرفت و بعد‌ها دارایی‌اش را در جا‌های دیگری سرمایه گذاری کرد، از جمله در «اکولاب»، لیدر جهانی تکنولوژی‌ها و خدمات آب، بهداشت و انرژی، و یا در شرکت ملی حمل و نقل ریلی کانادا.” نشان میدهد که هر دو مورد بر اساس بهره کشی انسانها به ثروتهای نجومی میرسند و این همه ممکن نیست مگر زیر ساختها آن فراهم باشد و مهمترین زیر ساخت سرکوب کارگران است و سرکوب کردن تحت لوای قانون بهتر از بی قانونی است،”قانون بد داشتن بهتر از بی قانونی است!”

“فساد” درنهاد نظام سرمایه داری است. فساد از این بالاتر که ٩٩ درصد مردم بخاطر منافع یک درصد جمعیت زیر پا له میشوند؟ فساد از این گسترده تر که برای حفظ وضع موجود شنیع ترین شیوه های شکنجه بکار گرفته میشود و اتفاقا برخی از این ابزارها در همان کشورهای تولید میشود که اقتصادشان بر مبنای اقتصاد آزاد و رقابتی است؟ مگر در همین کشورهای بر مبنای “اقتصاد بنیان بازار” نیست که پیشرفته ترین ابزارهای کشتارهای دسته جمعی ساخته میشود و در اختیار کثیف ترین دیکتاتورهای جهان مانند جمهوری اسلامی و فلان قاچاقی مواد مخدر در وسط جنگل های کلمبیا قرار نمی گیرد؟ مگر ثروت همین اشخاص در کنار ثروت امثال بیل گیتس د ر”چرخه اقتصاد جهانی” قرار نمیگیرد؟ مگر همین “پویایی ” اقتصاد سرمایه داری را تعریف نمی کند؟

وظیفه ذاتی دولتها تامین و تضمین بساط استثمار است و این ممکن نیست جز با سرکوب گری شدید با اتکا به قوانین مانند قانون کار جمهوری اسلامی. اما همین حکومت وحشی با همه تبهکاریش از روز اولی که موضوع قانون کار مطرح شده با مقاومت کارگران روبرو شده است. همین حکومت مجبور گردیده است در این قانون روز کارگر را به رسمیت بشناسد حکومتی که اساسا کوشش میکرد که نام کارگر را نیز حذف کند. هر چند به ترفندهای مختلف جمهوری اسلامی قانون خودش را هم دور زده اما همیشه با مقاومت کارگران روبرو بوده که اکنون یواشکی و از در پشتی لایحه اصلاحی اش را به مجلس خودش میرساند. فساد و غارت گری و تشدید استثمار کارگران دو جز ذاتی حکومت جمهوری اسلامی است. و راهی به جز مبارزه با کل حکومت نیست تا این بساط نفرت انگیز برای همیشه از جامعه ایران رخت بربندد.