گفتگو فرید پرتوی – روز جھانی کارگر، روز اعلام کیفرخواست علیه نظام سرمایه داری!

روز جھانی کارگر، روز اعلام کیفرخواست علیه نظام سرمایه داری!
گفتگوی نشریه کمونیست ماھانه با فرید پرتوی

کمونیست ماھانه: با توجه به تحولات سیاسی منطقه و ایران، تحمیل حداقل دستمزد بردگی شواریعالی کار به طبقه کارگر ایران، ، پراکندگی صفوف طبقه و مبارزه انها، نبود تشکلھای توده ای و مستقل کارگری ،ھیاھوی ھسته ای و توافق لوزان از جانب رژیم ، ھمزمان شاھد گسترش اعتراضات کارگری، معلمین و بقیه اقشار اجتماعی به سطح معیشت چند برابر زیر خط فقر اعلام شده ھستیم، امسال شما چه چشم اندازی برای روز جھانی طبقه کارگر در ایران می بینید
فرید پرتوی: با سلام و خسته نباشید. به نظر من تحولات سیاسی، اقتصادی و نظامی در منطقه و در سطح جهانی بر تمامی عرصه های زندگی مردم و طبقه کارگر بطور مشخص تاثیرات همه جانبه ای داشته و دارد و تغییر و تحولات اخیر در مواردی با چنان شتاب و پیچیدگی ای به وقع پیوسته اند که برای طبقه کارگر در کشوری که از درجات بالایی از تشکلیابی برخوردار نیست عبوراز این تحولات و حتی سد ایجاد کردن و تغییر مسیر آن به نفع جنبش کارگری با موانع و معضلات سهمگینی همراه خواهد بود. هرچند که در ایران از تشکلات کارگری مستقل در سطح محدودی برخورداریم، همچون سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، و همچنین چندین تشکل فعالین کارگری در ایران، که با وجود سرکوب و تعقیب کماکان در جهت سازمانیابی جنبش کارگری در فعالیت هستند، اما واقعیت این است که هر جا فعالیتها و اعتصاباتی بوده یا عمدتا خودجوش بوده اند و یا در برخی موارد جناحهایی از “انجمنهای صنفی” و مجمع نمایندگان” و یا خانه کارگریهادخالتگری و نفوذ بر آن داشته اند. بنابراین سازماندهی مبارزات کارگری خارج از نفوذ این دستجات فوق العاده حیاتی است. اعتراضات معلمین از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و در این دوره معلمین نشان داده اند که از تمامی تشکلات موجودی که به نام آنها ایجاد شده اند جلوتر رفته اند و بسیاری از مطالبات معلمین در ایران، بطور مثال در رابطه با دستمزدها، همسان سازیها و امنیت شغلی،کاملا قابل پشتیبانی هستند، اما هنوز نباید اعمال نفوذ دسته بندیهای مختلف که به انواع گوناگون به اصلاح طلبان حکومتی نزدیک هستند را از یاد برد و به نقش منفی و کنترل کننده آنها در شکل دهی به مطالبات معلمان بی توجه بود.
موضوع دیگر مسئله مذاکرات هسته ای و تفاهم نامه لوزان است، که به نظر من فعلا از‌آنجا که در مورد یک تفاهم نامه و نه یک توافق جامع صحبت میکنیم نمیتوان قاطعانه نظر دارد. اما آنچه را لازم به تاکید میدانم اهمیت جا انداختن تبیینی طبقاتی و سوسیالیستی در کشور نسبت به دعواهای قدرتهای پنج بعلاوه یک با ایران است. در واقع باید تلاش کرد که ماهیت تمام این دولتهای سرکوبگر سرمایه داری جهانی و همچنین ماهیت جمهوری اسلامی و کلیه جناحهای آن از جمله دولت روحانی را بطور مرتب بازگو کرد و کوشید بار دیگر اینها دعواها و نیز زد و بندهای خود را تبدیل به صورت مسئله اصلی نکنند، چرا که برای طبقه کارگر و جنبش کارگری هر دو سوی ماجرا کوچکترین حقانیتی نداشته و در واقع هر دو برای سلاخی کردن طبقه کارگر و جنبش کارگری از هم سبقت گرفته و خواهند گرفت.
بطور خلاصه، به نظر من طبقه کارگر در متن شرایط مناسب و ایده آلی در منطقه و ایران به استقبال اول مه نمیرود و همین حتما بر کیفیت و کمیت تحرکات کارگری در ایران به مناسبت اول ماه مه امسال تاثیر خواهد داشت. اما پیشروان جنبش کارگری میتوانند حتی در این شرایط با بکارگیری مواضع روشن و روشهای خلاق و فعالیتهای مشترک و قطعنامه های پیشرو بر این روند تاثیر مثبت داشته باشند. تا آ‌نجا که به مطالبه افزایش حداقل دستمزد بر میگردد، به نظر من اگر جمهوری اسلامی و دولت روحانی دستمزدی نزدیک به مطالبات طبقه کارگر را اعلام میکردند جای تعجب میداشت؛ اینها ماهیتا ضدکارگر هستند. مطالبات عمده طبقه کارگر را تنها از طریق جنبشهای عظیم طبقاتی میتوان به حکومتهای سرمایه داری تحمیل کرد. بسیاری از تشکلات و فعالین کارگری در ایران اعلام کرده اند که حداقل دستمزد نباید کمتر از سه میلیون تومان باشد. به نظر من این مطالبه را می توان با آمار و ارقام و مثالهای واقعی و مقایسه افزایش مخارج زندگی در تمامی عرصه ها و سطح نازل دسمتزدها مورد حمایت قرار داد و به یک توافق عمومی در ایران و انتظارات حداقلی در کلجامعه تبدیلش کرد. یک لازمه آن این است که تلاشهای موثرتری صورت پذیرد که در نتیجه آن کلیه تشکلات کارگری، ترجیحا مشترک و حتی جداگانه، مواضعی مشابه داشته باشند. اما حتما هرگونه رقمی، حتی سه میلیون تومان، به عنوان یک اصل باید با مطالبه افزایش دستمزد بر مبنای نرخ تورم همراه باشد. نکته دیگر اینکه کمیپن افزایش دستمزدها را در چندین عرصه میتوان همزمان ودر طول سال و نه فقط درماه اسفند به پیش برد. بطور مثال در بخشهای مختلف کاری از خودروسازیها تا معادن و معلمین و پرستاران … مطالبه افزایش دستمزدها در سطح متفاوتی نسبت به مطالبه حداقل دستمزد سالیانه به پیش میروند که تناقضی با مطالبه افزایش حداقل دستمزد ندارد و هر درجه بالاتر رفتن دستمزدهای کارگران و حقوق بگیران در بخشهای گوناگون باید بهانه ای باشد برای فشار بیشتر برای بالاتر بردن حداقل دستمزد کارگران در کل کشور و در تمامی بخشها.
کمونیست ماھانه: در شرایطی که فقر و گرسنگی در این کشور ثروتمند زندگی اکثریت کارگران و مردم را به گروگرفته است، ندادن دستمزد ناچیز کارگر شاغل و دستمزدهای معوقه به پدیده گسترده و سر سام آوری تبدیل شده است. این قلدری آشکارو عمل ضد انسانی دولت و کارفرما را چگونه میتوان متوقف کرد؟ آیا حول آ ن در اول مه امسال میتواند صدای رسا ی کارگران را نمایندگی و پاسخ محکمی به دولت و بورژواهای ایران بدهد؟
فرید پرتوی: ما سالیان متمادی ست که با معضل نپرداختن به موقع دستمزدها مواجه ایم. این معضل حتی در کشورهای غربی نیز وجود دارد و با ازمیان برشتن قوانین حمایتی از کارگران رو به بدتر شدن نیز دارد. اما در ایران ابعاد آن بسیار گسترده است و به زندگی صدها هزار کارگر و میلیونها خانواده کارگری لطمات جدی وارد کرده است. موضوع دیگر این است که همزمان دهها هزار کارگر از کوچکترین حق و حقوقی برخوردار نیستند و کارفرماها همین حداقل دستمزد ناچیز را نیز به کارگران نمی پردازند. یعنی مبالغی بسیار کمتر از حداقل دستمزد به کارگران پرداخته میشود. بنا به گزارشی که اتحاد بین المللی به تازگی درج کرده است، کارگران زن کشاورزی دربرخی ازاستان های کشور، تکنیسین های زن درداروخانه ها، زنان درمطب پزشکان ویا دفاتر وکلا، مربیان پیش دبستانی،کارگران شرکتهای مخابرات، کارگران رستوران ها، سوپر مارکت ها و برخی از کارگران شهرداری ها، کارگران نمایندگی ایران خودرو…حقوقهایی کمتر از حداقل دستمزد دریافت میکنند.
بنابراین کارزارهای موثری را باید همزمان و به موازات با کارزارهای افزایش دستمزدعلیه “سرقت دستمزدها” به راه انداخت و کلیه کارفرماهایی که حقوق کارگران رانمی پردازند، چه دولتی، چه نیمه دولتی یا خصوصی، به عنوان مجرم تحت پیگرد قرار داد و جرم شناخته شدن نپرداختن دستمزد کارگران را به سیستم تحمیل کرد. قطعا تشکلات و فعالین کارگری داخل شناخت به مراتب همه جانبه تری از اوضاع و احوال درایران دارند اما در هر صورت فکر میکنم که بدون یک سازماندهی همه جانبه تر از آنچه که اکنون میبینیم موفقیت چنین کارزارهایی بسیار دشوار خواهد بود.
کمونیست ماھانه: جامعه ایران با رشد بیکاری و فقدان بیمه و تامین اجتماعی در ابعاد ۶-۵ میلیونی روبروست. این روند به رشد پدیده های اجتماعی تباه کننده کودکان کار و خیابانی، تن فروشی، اعتیاد، افسردگی، بیماریهای روانی و خودکشی گسترده منجر شده است. رژیم اسلامی و بورژوازی ایران بانی این مصائب را تحریم اقتصادی معرفی میکنند، می گویند چاره ای ندارند: کارخانه ها سود نمی دهند و ورشکسته شده اند. پاسختان به این ادعاها چیست؟ به ویژه وقتی از پایان یا کاھش این تحریمھا بعداز توافق لوزان بحث ھست،مارشهای اول مه امسال کارگران چگونه میتوانند این مسائل را در مطالبات و ادعانامه های خود علیه سرمایه داران و دولت اسلامی شان منعکس کنند؟
فرید پرتوی: اگر چه تحریمهای اقتصادی توسط آمریکا و دیگر دولتهای امپریالیستی سرمایه داری جهانی بر طبقه کارگر و مردم محروم ایران تاثیرات به شدت مخربی داشته است و در واقع اجرای تحریمهای اقتصادی آنها خود یک جنایت آشکار دیگر است و ماهیت ضد انسانی آنها را بیشتر نشان میدهد، اما جمهوری اسلامی از همان روز اول یک رژیم ضدکارگر و بورژاویی، سرکوبگر و خانمان برنداز بوده و هست. ما همواره با این تحریمها مخالف بوده ایم و امید این است که اگر شر تحریمهای اقتصادی از سر مردم ایران برداشته شود صدای کارگران و مردم محروم بیش از پیش بالاتر رفته و انتظارات جامعه و طبقه کارگر و تشکلات کارگری در سطوح بسیار بالاتری فورموله شوند و حول و حوش آنها سازماندهی های موثرتری انجام شود. باید توجه کرد که سرمایه داری جهانی دهها سال است که تهاجمی همه جانبه به طبقه کارگر درتمامی کشورها را سازمان داده و رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران آنر به به نفع بورژوازی و به ضرر طبقه کارگر با سبعیت کامل پیش برده است. در این موارد باید تلاش کرد فضای عمومی را با بالا بردن انتظارت کارگران و شفاف کردن مطالبات آنها و سازماندهی پیوسته، ملموس و از پایین متحول کرد.
کمونیست ماھانه: متاسفانه مراسمهای روز جهانی کارگر در سالیان پیش عمدتاً پراکنده، بعضاً با جمعیت کم، و در مواردی تحت فشار و تاثیر مراسمهای ضد کارگری نهادهای وابسته به جمهوری اسلامی بوده است. راه پایان دادن به این کمبودها چیست؟ رهبران پیشرو و سوسیالیست طبقه چه نقشی میتوانند در جهت برگزاری مراسمھا و اعتراضات اول مه باشکوهتر و بزرگتر چه در مراکز کار و چه شهرهای مختلف داشته باشند؟
فرید پرتوی: به نظر من فعالین پیشرو و سوسیالیست در جنبش کارگری در داخل کشور بشدت تحت فشار هستند. گرایشات ضدسرمایه داری و رادیکال بیش ازپیش مورد تعقیب و اذیت و آزار قرار میگیرند. جمهوری اسلامی حتی کلیه تحرکات تشکلات کارگری علنی همچون سندیکای کارگران شرکت واحد را تحت نظر دارد و تشکل های علنی فعالین کارگری، همچون کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری و اتحادیه آزاد کارگران، تحت شدیدترین فشارهای امنیتی قرار دارند. به نظر من در متن چنین فضایی که در دوران روحانی به نظر میرسد بدتر نیز شده، نمی توان انتظارات خارق العاده ای از فعالین پیشرو در داخل کشور داشت. قطعا فعالین سوسیالیست بسیاری در ایران بطور غیرعلنی مشغول فعالیت و تاثیر گذاری هستند که باید تلاش کرد فعالیتهای آ‌نها را، بدون آنکه کوچکترین هزینه امنیتی ای برایشان به بار آورد، تقویت کرد. تا آ‌نجا که به سازمانها و احزاب کمونیست برمیگردد این وظیفه ای است که باید بسیار مسئولانه و با پرنسیبهای کمونیستی پیش برد. تا آنجا که به ایجاد و گسترش تشکلات طبقاتی کارگری و بطور مشخص تشکلات توده ای مستقل از سرمایه داران، کارفرماها، جمهوری اسلامی و کلیه جناحهای آن -از جمله اصولگرا و اصلاح طلب و خانه کارگریها، شورای اسلامیها وهمچنین تشکلات دیگر شبه حکومتی نظیر انجمنهای صنفی دست ساز و مجمع نمایندگان – بر میگردد، در کلیه این موارد لازم و ضروری است که بعنوان سوسیالیستها در جنبش کارگری استراتژی و تاکتیک داشت و در عین حال به هیچ عنوان دچار سیاستهای امکان گرایانه نشد. به ‌نظر من باید هر چه بیشتر نشان داد که آنچه در ایران اتفاق میافتد ازنظر اقتصادی در تمام دنیا توسط نظام سرمایه داری جاری است و باید مبارزات موثر در کشورهای دیگر جهان را به کارگران و جنبش کارگری ایران نشان داد. تهاجم افسار گسیخته سرمایه داری جهانی و تمامی دولتهایش به طبقه کارگر و دستاوردهای جنبش کارگری و سوسیالیستی، تدوام نئولیبرالیسم در تمامی عرصه های اقتصادی، سیاسی، ایدئولوژیک، فرهنگی، هنری…، ریاضت اقتصادی در تمامی عرصه ها توسط دولتها و موسسات دولتی، نیمه دولتی، انتفاعی و غیرانتفاعی…اینها آن مواردی هستند که باید مرتب علیه شان گفت و راه حال نشان داد و همسرنوشت بودن کارگران ایران با کارگران منطقه و جهان را تاکید کرد. به نظر من در متن چنین تلاشهای سیستماتیکی درطول سال است که میتوان امیدوار بود علاوه بر کردستان که از سنت جا افتاده تری برخوردار است در اقصی نقاط ایران نیز شاهد جنبشهای اعتراضی و مستقل کارگری و رشدیابنده باشیم. در عین حال کماکان فوق العاده مهم است که همه ما در خارج از کشور در مورد دفاع از فعالین کارگری زندانی و انعکاس جهانی مبارزات کارگری در ایران بیش ازپیش فعال باشیم. همزمان باید ماهیت سیاسی و ارتجاعی رژیم جمهوری اسلامی و ضدیت آن با منافع کارگران و محرومان جامعه را برجسته کرد و خواسته های کارگران پیشرو و سوسیالیست را نیز در سرلوحه مطالباتمان قرار داد.
کمونیست ماھانه: به نظر شما مهمترین مطالبات و ادعا نامه کارگران در اول مه امسال در ایران حول چه محورهای باید تمرکزداشته باشد؟ کارگران به چه اشکال و سنت مبارزاتی و اعتراض موثر طبقه کارگر در روز جهانی کارگر لازم است متکی باشند، راھپیمائی، اعتصاب، گلگشت،…؟
فرید پرتوی: من در این موارد مطمئن هستم که به زودی شاهد بیانیه های مشترک و قطعنامه های گوناگون از جانب تشکلات و فعالین کارگری در ایران خواهیم بود. هر قدر تلاش شود که به سمت اتحاد عملهای موردی و فعالیتهای مشترک رفت و به خصوص اول ماه مه را بطور جمعی و با تمامی تشکلات مستقل و فعالین کارگری ایران گرامیداشت، قدمهای امیدوارکننده تری را میتوان در ورای آن دید. مبارزه ادامه دارد!
( این گفتگوی کمونیست ماھانه ھمزمان با محمود قزوینی، ستار رحمانی، فرید پرتوی و سلام زیجی صورت گرفته است)
منبع: نشریه کمونیست ماھانه، شمارھ 13، پنجم اردیبھشت 94
http://www.hekmatist.org/