گفتگوی نشریه سوسیالیسم امروز با صحرا صالحی-در باره شرایط  تحصیلی در دانشگاهای  ایران

گفتگوی نشریه سوسیالیسم امروز با صحرا صالحی

در باره شرایط  تحصیلی در دانشگاهای  ایران

سوسیالیسم امروز: سال تحصیلی جدید شروع شد. به عنوان یک دختر جوان تحصیل کرده نگاهتان به پدیده آموزش و پرورش در ایران چگونه است؟

صحرا صالحی: از نظر من نظام آموزشی  ایران بسیار نادرست است وبیشتر جوانها به سوی بی سوادی یا دقیقتر بگویم کم اطلاعی از دانش ودستاوردهای  پیشرفته جهان امروز پیش میروند. سیستم آموزشی به جای اینکه به تقویت درس های تخصصی و رشته های علمی  بپردازند بیشتر به ترویج ادیان و مذهب و خرافات می پردازند  ومردم‌ را خرافاتی بار می آورند.

  از یک کتاب ۶۰۰ /۵۰۰ صفحه ای یک جزوه ۳۰ صفحه ای برای دانشجو تدریس میکنند که  فاقد کمترین ارزش عملی و آموزندگی است. هیچی از آن نمی توانیم یاد بگیریم چون از پایه ضعیف هستند. هرفرد علاقمند به کسب علم و دانش ناچارا باید فردی اقدام نماید طوری که علاوه بر تقبل هزینه های سنگین دانشگاهی هزینه  اضافه دیگری را نیز برای کلاسهای خصوصی باید متقبل و پرداخت کند. از اینرو بخش عمده کسانی که به طبقه کارگر و زحمتکش جامعه تعلق دارند، با وجود علاقه و زمینه های که دارند متاسفانه از ادامه تحصیل باز می مانند چون توان اقتصادی آنرا ندارند. امروزها  دانشگاه صرفا برای ارتقا مدرک است. کمترکسی از روی علاقه  و هدفمند در این دوره انتخاب رشته میکند، بیشتر به خاطر کار پیدا کردن انتخاب رشته ی مکنند  وسعی میشود هر طوری شده مدرکی برای  دست یابی به کاری بدست آورده شود. وقتی  انسان  بنا به تمایل و انتخاب خودش و با برخوردار نبودن از امکانات اقتصادی لازم نتواند با علاقه مندی تحصیلش را به پایان ببرد هم  از خواندن و یاد گیری باز خواهد ماند و هم از بدست آوردن کار مناسب برای تامین زندگی اقتصادی خود. بنابر این اکثرا دچار مشکل میشوند.

سوسیالیسم امروز: موانعهای سر راه شما، اعم از دختر و پسر در مراکز آموزشی چه هستند؟  از نظرشغلی و امنیت اقتصادی آینده ای برای دوران بعداز پایان تحصیل در چشم انداز هست؟ اگر نه چرا؟

صحر صالحی: حتما اطلاع دارید که تا مرحله دانشگاه مدارس ما دختران با پسرها جدا  شده است.  در دانشگاه دختر و پسر بعد از ۱۲ سال تحصیلی که جدا از هم بودند یکدفعه  وارد یک محیط مشترک میشوند که از خیلی نظر خیلی  برایشان سخت است بخصوص ترم اولی ها چون از کودکی هیچ شناختی نسبت به هم نداشته و در برخورد باهم کاملا بی ارتباط هستند که این علاوه بر بروز مشکلات زیاد عواقب عاطفی بسیاری نیز به دنبال دارد. به دلیل همین جدا سازیهای غیر انسانی و اسلامی در نظام آموزشی ایران هر دو طڕف، دختر و پسر، با بحرانها و فرهنگهای متفاوت  وارد محیط مشترکی میشوند که با خود نه تنها دردسرهای اعمال شده مسئولین که بحران و تحقیر و فرهنگ مرد سالارانه و ناخوشایند به مشکلات ما دخترها اضافه می گردد. برای مثال  در مواقع تدریس کنفرانس ارائه دختر و پسر همدیگر را اذیت میکنند چون همه تجربه با هم بودن را از اوایل نداشته اند، خصوصا پسرها خیلی  دخترها را مسخره میکنند. این یک عامل استرس زا در دانشجویان به وجود آورده  و مانع رشد و پیشرفت انها میشود  و اعتماد به نفسشان پایین میآورد. در باره آینده شغلی نیز گفتم بخش عمده ما به دلیل ناتوانی اقتصادی در تداوم تحصیل و نبود آموزش درست آخر سر یا به صف بیکاران وسیع در جامعه می پیوندیم یا مجبوریم با شرایط کاری سخت و دستمزد پائین تر، اگر زیاد خوش شانس باشیم و واسطه ی داشته باشیم، کاری گیر بیاوریم.

 سوسیالیسم امروز: در پاسخ به سوالهای قبلی به موانعها و مشکلاتی اشاره داشتید. اما چکار باید کرد؟ نسل شما که چندین میلیون دانش آموز و دانشجوهستید چه راهی برای تلاش مشترکتان وجود دارد برای مقابله با معضلات مشترک تان؟ آیا اصولا در سایه جمهوری اسلامی امیدی برای بهبودی شرایط به نفع شما دختران و پسران  تحصیل کرده  وجود دارد؟

صحر صالحی: این مشکلات بسیار ریشه دار هستند ویک تغییر اساسی میخواهد. ابتدا باید از خودمان شروع کنیم سپس ترویج دهیم تا افکار مردم تغییر کند و این تغییر عواقب خود را دارد . این تغییرات باید بسیار چشمگیر باشد، بخصوص در میان فرهنگیان. چون آنها گزینش شده وارد عرصه کار دولتی شده اند.  گزینش در ایران از روی سطح سواد و اطلاعات روز او نیست بلکه گزینش در این ایران با این سوالات و مصاحبه تعین و به نتیجه میرسد: فامیل و دوست اشنا در خارج از کشور دارید؟ بله یا خیر.  خود به خارج از کشور سفر کرده ای ؟ کدامین کشور و دلیل؟  مسلمان هستی یا نه ؟ نماز میخوانی ؟ نماز ایات چگونه است  ؟ نماز میت چگونه است ؟  در بسیج عضو هستی یا نه؟  واگر بسیج نباشی تحت اجبارعضو بسیجت میکنند، که بله امتیازات خود را دارد در ارتقا گرفتن شما!  خودشان مردم را عمدا به این مسیر سوق میدهند.  و جوانان به دلیل نداشتن امید به اینده کاری  اصلا شوق درس خواندن و باسوادی ندارند  چون ایران فقط  با پارتی بازی و بسیج فعال بودن و خانواده شهید و جانباز بودن کار میدهد نه میزان دانش و تلاش و سواد!

 متاسفانه جمهوری اسلامی از راهای مختلف به ویژه  از طریق همین نظام آموزشی مذهبی اش این افکارها و موانعها را در میان مردم  و بخش زیادی دانشجویان نیز به وجود آورده است. حاکمیت میداند اگرمردم باسواد و اگاه باشند  رژیم با جنگ داخلی روبه رو خواهد شد  و به همین دلیل با این تغییر به شدت واکنش نشان میدهد و سعی در سرکوب کردن دارد. امید را که همیشه باید داشت برای دست یافتن به آینده بهتر و برای تغییر اوضاع نامساعد کنونی خصوصا برای ما دخترها و زنان در مراکز آموزشی و بیرون آن، اما باید کار بسیار زیادی صورت بگیرد، از جمله راهکار و سیاست و نفوذ قوی در میان دانش آموزان و دانشگاهیان به وجود آورد. خیلی ها به این وضع ناراضی هستند اما نمی دانند چگونه باید عمل کنند.

 با شروع فعالیتهای حزب سوسیالیست انقلابی و تلاش و تاکیدات آنها و توجه خاصی که به نسل جوان دارند امیدوارتر شده ایم که گامی در تقویت آگاهی و تلاشی برای به تحرک در آمدن جوانان بر داشته شود.  فکر میکنم در نهایت  تنها از طریق سرنگونی رژیم اسلامی و جایگزینی یک نظام غیر دینی و متکی به علم و دانش و خوشبختی از این همه معضلات خلاصی پیدا میکنیم. چرا که بدون تامین یک آینده بهتر برای جوانان، آینده  بهتری را برای کل جامعه هم نمیتوان بدست آورد.

منبع: شماره ١٨ نشریه سوسیالیسم امروز

١٥ مهر ١٣٩٦-٧ اکتبر ٢٠٢١٧