گفتگوی ستار رحمانی – روز جھانی کارگر، روز اعلام کیفرخواست علیه نظام سرمایه داری!

روز جھانی کارگر، روز اعلام کیفرخواست علیه نظام سرمایه داری!
گفتگوی نشریه کمونیست ماھانه با ستار رحمانی

کمونیست ماھانه: با توجه به تحولات سیاسی منطقه و ایران، تحمیل حداقل دستمزد بردگی شواریعالی کار به طبقه کارگر ایران، ، پراکندگی صفوف طبقه و مبارزه انها، نبود تشکلھای توده ای و مستقل کارگری ،ھیاھوی ھسته ای و توافق لوزان از جانب رژیم ، ھمزمان شاھد گسترش اعتراضات کارگری، معلمین و بقیه اقشار اجتماعی به سطح معیشت چند برابر زیر خط فقر اعلام شده ھستیم، امسال شما چه چشم اندازی برای روز جھانی طبقه کارگر در ایران می بینید؟
ستار رحمانی: در سال گذشته کارگران صنایع، ساختمانی، معادن، به همراه کارگران خدماتی از جمله پرستاران و معلمان اعتراضات وسیع اما پراکنده و ناهمانگی را، به غیر از دواعتصاب 10 اسفند و 27 فروردین معلمان، برای افزایش دستمزدها داشتند. مطالبه افزایش دستمزد اگرچه همواره در ماهای بهمن و اسفند به اوج خود می رسد اما این مطالبه در طی سال نیز در برخی از مراکز صنعتی و خدماتی طرح شده است. تشکلات مستقل کارگری در این میان برای افزایش دستمزد ها توان بسیج نیروهای میلیونی برایافزایش دستمزدهای متناسب با نرخ های تورم انباشته شده چند ساله، خط فقر و هزینه زندگی خانواده 4 نفره را دربخش صنایع کمتر دارند. معلمان در سال گذشته نشان دادند که از توانایی های بیشتری برای این خواست مهم را دارند. برای افزایش حداقال دستمزد ها به ظاهر چانه زنی ها از جانب تشکلات به اصلاح صنفی کارگری دست ساخت دولتی و در واقع سیاسی بخش هایی از جناهای رژیم فعال تر به نظر می رسند. تشکلاتی چون انجمن های صنفی کارگری، شوراهای اسلامی و مجمع عالی نمایندگان به همراه خانه کارگر همیشه در ماه های بهمن و اسفند سر صدا هایی به راه می اندازند و با تحلیل های خود در زمینه خط فقر و حداقل دستمز ها صفحات روزنامه ها را پر می کنند. این تشکلات اما در حقیقت نقش موج شکن و کنترل کننده را دارند. اینان با سر صدای خود جلوی موج اعتراضات خود جوش کارگری را می گیرند و سوار این موج شده آنها را به همان اهداف از قبل تعیین شده هدایت می کنند.
این طرفند اما در مورد معلمان تا کنون چندان موفق نبوده است. کانون صنفی معلمان تشکلی مستقل از دولت و تمام جناح های دولتی که فعالیت خود را به مطالبات صنفی معلمان محدود کرده است و در این عرصه تا حدودی هم موفق بوده است این تشکل توانسته در مدت کوتاهی در سرتا سر ایران حداقل در 34 شهر و استان تعداد زیادی از معلمان را برای افزایش حقوق و سایر مطالباتشان بسیج کند.اما دو تشکل دیگریعنی انجمن اسلامی معلمان و مجمع اسلامی فرهنگیان که توسط اصلاح طلبان هدایت و سازماندهی می شوند از چنان توان سازماندهی برخوردار نیستند که بتوانند معلمان را حول مطالبات صنفی خود سازماندهی کنند. آنهاعملا بارویکردهای سیاسی اصلاح طلبانه و محافظه کارانه مطالبات معلمان را پیگیری می کنند. سازمان معلمان هم با گرایشی بینابینی عمل می کند، نه این ونه آن یکی. کانون صنفی معلمان تا کنون توانسته است که تشکلات دارای گرایشات سیاسی دولتی را منزوی کند و راه خود را در بین معلیمن باز کند.
با این تصویر اما آیا امسال شاهد جنب و جوش کارگری در سطحی بالاتر از سال های قبل در روز اول ماه خواهیم بود؟
اسناد موجود نشان می دهد که امسال اعتراضات کارگری روند رو بھ رشدی داشته است اما ایا انعکاس این روند رو به رشد و فزاینده در روز اول ماه مه به همان اندازه رشد تعداد اعتراضات خواهد بود و توان خود را به نمایش خواهد گذاشت؟ من به نظرم لزومن چنین نخواهد بود چرا که اول ماه مه از دید حاکمان سرمایه حرکتی سیاسی است و نیروهای سرکوبگرانتظامی از قبل برنامه های خود را برای محدود کردن تجمعات آماده کرده اند. تهدید و ارعاب فعالین کارگری برای جلوگیری از برگزاری و یا تعطیلی این روز مدت ها است که آغاز گشته است. من فکر نمی کنم که از لحاظ کمیت امسال ما شاهد برگزاری تعدادبسیار بیشتری از تظاهرات ها و یا شرکت توده های میلیونی از کارگران در روز اول ماه مه در ایران باشیم. اما مطالبات کارگری توسط فعالین می تواند در سطح گسترده تری طرح شود.
کمونیست ماھانه: در شرایطی که فقر و گرسنگی در این کشور ثروتمند زندگی اکثریت کارگران و مردم را به گروگرفته است، ندادن دستمزد ناچیز کارگر شاغل و دستمزدهای معوقه به پدیده گسترده و سر سام آوری تبدیل شده است. این قلدری آشکارو عمل ضد انسانی دولت و کارفرما را چگونه میتوان متوقف کرد؟ آیا حول آ ن در اول مه امسال میتواند صدای رسا ی کارگران را نمایندگی و پاسخ محکمی به دولت و بورژواهای ایران بدهد؟
ستار رحمانی: عدم پرداخت به موقع دستمزد ها یکی از مغضلاتی که در ایران سال هاست کارگران را در شرایط بسیار سختی قرار داده است. شاید برای بسیاری در دنیا باور کردنش سخت باشد که بشنوند کارگرانی تا 18 ماه دستمزد دریافت نکرده اند ولی کماکان بر سر کار خود حاضر می شوند و به امید اینکه روزی دستمزد خود را دریافت کنند کار می کنند. اما این امر برای بسیاری از کارگران و حتی بخشی از معلمان در ایران که با عدم پرداخت به موقع دستمزدها و اضافه کاری های خود مواجه هستند واقعیتی است که هر روز با آن دست و پنجه نرم می کنند.
کارگران به اشکال گوناگون به عدم پرداخت به موقع خود اعتراض کرده اند به عنوان نمونه در سال گذشته بر اساس گزارش مستند اتحاد بین المللی “تعداد واحدهای تولیدی که در آنها کارگران با مشکل عدم پرداخت به موقع حقوق (دستمزد، حق سنوات، حق عائله مندی، حق مسکن، عیدی، پاداش و حق بیمه) مواجه بودند، نسبت به سال92 افزایش بیش از 10درصدی را نشان می دهد. اما تصویر واقعی وقتی آشکار می شود که بدانیم تعداد کارگرانی که با مشکل عدم پرداخت درگیربودند 85 در صد نسبت به سال 92 افزایش یافت.همچنین مدت زمان عدم دریافت به موقع دستمزدها نسبت به سال 92 رشد صد در صدی داشت.”
در گزارش اتحادبین امللی همچنین آمده است که “کارگران در 398 واحد تولیدی وخدماتی با مشکل عدم پرداخت بموقع دستمزدها دست وپنجه نرم کردند. از این تعداد در 269 واحد 83408 کارگربا مشکل فوقمواجهبودند. ازتعداد کارگران در 129 واحد دیگر که با همین مشکل روبرو بودند، اطلاع دقیقی نیست.
در واکنش به معضل دستمزدهای معوقه، کارگران در202 واحدتولیدی وخدماتی دست به اعتراص، تجمع و اعتصاب زدند. در116 واحد 33120 کارگردرایناعتراضاتشرکتداشتند.ازتعداد کارگران شرکت کننده دراعتراض در 86 واحد دیگر اطلاعی دردست نیست.”
آنچه که جالب به نظر می رسد این است که صاحبان سرمایه های بزرگ صنعتی بر اساس آمارهای رسمی 90 در صد شان در سپاه و دیگر ارگان های دولتی هستند و این عدم پرداخت دستمزدهای به موقع را با کمبود مواد خام مورد نیاز تولید و عدم فروش کالاهای تولید شده توجیه می کنند. در بسیاری موارد هم وقتی که با مقاومت کاررگران مواجه می شوند یا کمی عقب نشینی کرده و مقداری از دستمزد را پرداخته و بقیه را به ماه های بعد موکول می کنند و یا برای متوقف کردن مبارزات، آنها را تهدید به بستن کارخانه و اخراج دستجمعی می کنند.
آنچه که در سال گذشته اتفاق افتاده این است که تعداد اعتراضات بر علیه عدم پرداخت به موقع دستمزدها بسیار بوده است اما در فقدان تشکل سراسری کارگری و مستقل و قدرتمند، روند تعویق در پرداخت و مبارزات پراکنده کارگران همچنان ادامه داشتهو با کسب بخشی از حقوق معوقعه و یا اضافه کاری پرداخت نشدهاعتراضات موقتا متوقف شده اما تعویق در پرداخت ها کماکان ادامه یافته است.
آلترناتیو ساده در شرایطی که اگر کارگران در تشکل قدرتمندی متشکل بودند این بود که ما کنترل کارخانه را بدست خواهیم گرفت. اما نه تشکل قدرتمندی در ایران وجود دارد و نه رانت های موجود اقتصادی، سیاسی و قضایی حتی اگر کارگران با همین توان اقدام به کتنرل کارخانه بکنند به آنها اجازه خواهد داد که به تولید و فروش محصولات کارخانه ادامه بدهند.
اما در شرایط ادامه حاکمیت این رژیم که دورنمایی برای خاتمه دادن به تعویق پرداخت ها وجود ندارد کارگران چه می توانند بکنند. آنها با توان و ظرفیت موجود هر کاری از دست شان بر آمده کرده اند، از شکایت گرفته تا تحصن و تجمع در مقابل مجلس. به نظر معضلی غیر قابل حل است و تا زمانی که این رژیم بر سر کار باشد همین روند ادامه خواهد یافت.
کارگران با بکار گیری شیوه های اعتراضی مختلف برای مقابله با تعویق و یا عدم پرداخت به موقع دستمزدها تا کنون نتوانسته اند مشکل تعوق پرداخت ها را از میان بردارند و با ادامه شیوه های بکار گرفته شده نیز همانطور که قبلا هم بارها اتفاق افتاده این مشکل حل نخواهد شد، بنا بر این باید علاوه شیوه های بکار گرفته شده شیوه های جدیدی نیز بکار بگیرند.
یکی از راه حل های کوتاه مدت، در مواردی که کارفرما مدعی است کالای تولید شده به فروش نمی رسد و یا مواد خام گیر نمی آید، این است که کارگران در محل کار از طریق نمایندگان منتخب به کارفرما فشار بیاورند که نمایندگان منتخب آنها بر خرید و فروش کالا های تولید شده نظارت داشته باشند ویا نمایندگان منتخب، مستقل و متخصص در این زمینه از طرف کارگران معرفی شوند که بر تولید و فروش کالاهای تولید شده در کارخانه نظارت داشته باشند و به نمایندگان کارگران جوابگو باشند.
راه حل دیگر هم می تواند این باشد که در هر مقطعی که دستمزدها پرداخت نشد کار را متوقف کرده وتا زمان پرداخت دستمزد معوقعه تولید را بخوابانند.
شکایت بردن به دولتی که خود صاحب 90 درصد صنایعی است که در بیشتر آنها عدم پرداخت به موقع دستمزدهاا صورت می گیرد، نتیجه بخش نیست.
کمونیست ماھانه: جامعه ایران با رشد بیکاری و فقدان بیمه و تامین اجتماعی در ابعاد ۶-۵ میلیونی روبروست. این روند به رشد پدیده های اجتماعی تباه کننده کودکان کار و خیابانی، تن فروشی، اعتیاد، افسردگی، بیماریهای روانی و خودکشی گسترده منجر شده است. رژیم اسلامی و بورژوازی ایران بانی این مصائب را تحریم اقتصادی معرفی میکنند، می گویند چاره ای ندارند: کارخانه ها سود نمی دهند و ورشکسته شده اند. پاسختان به این ادعاها چیست؟ به ویژه وقتی از پایان یا کاھش این تحریمھا بعداز توافق لوزان بحث ھست،مارشهای اول مه امسال کارگران چگونه میتوانند این مسائل را در مطالبات و ادعانامه های خود علیه سرمایه داران و دولت اسلامی شان منعکس کنند؟
ستار رحمانی: شما مشکلات بسیاری را بر شمردید که ریشه در نظام سرمایه داری دارد و بسیاری از این مشکلات بطور ریشه ای فقط زمانی قابل حل است که کارگران نظام سرمایه داری را از بین ببرند اما این راه حلی طولانی مدت است و برای رسیدن به آن هم باید کارگران خود را سازماندهی کنند و به درجه ای از رشد سیاسی برسند که با شوراهای کارگری سراسری خود قدرت را بدست بگیرند. اما برای رسیدن به بلوغ سیاسی هم باید نقشه کوتاه مدت هم طولانی مدت داشت. نمی شود به یک میلیون و هفتصد هزار کودک کار و ده ها هزار کودک خیابانی بی تفاوت بود و از کنار آن گذشت، فقر و فلاکت سرتاپای جامعه را گرفته است و تعفن مناسبات سرمایه داری حال انسان را بهم می ریرزد. باید آلترناتیوهای خود را ارائه داد. یکی از شعارهایی که کارگران مخصوصا معلمان باید طرح کنند این است که برای برگرداندن این کودکان به کلاس های درس به این کودکان و خانواده آنها کمک هزینه های تحصیلی پرداخته شود که در بسیاری از کشورهای اروپایی امری جا افتاده است. یعنی هزینه غذا، پوشاک، رفت وآمد و سرپناه برای این کودکان فراهم شود تا آنها بتوانند به کلاس های درس برگردند. این کودکان شکوفه های نو شکفته ای هستند که در حال تباه شدند. علاوه بر این کودکان با رشد غیر عادی و با از دست دادن شرایط مناسب برای دوران کودکی مشکلاتی چون ناهنجاری های اجتماعی را در آینده ببار خواهند آورد که من وارد جزییات این بحث نخواهم شد.
من به نظرم دیگر دوران دادن شعارهای کلی گذشته است و باید شعارهای معین با راه کار های مشخص در مورد هر مسئله ای که طرح می کنیم بدهیم. باید یاد بگیریم که چگونه مبارزه هر روزه کارگران، معلمان، پرستاران و همه آنها یی که نیروی کار خود را برای بقای خود در معرض فروش قرار می هند و در نظام سرمایه داری استثمار می شوند را با مشکلاتی که این نظام برای میلیون ها انسان تحت این نظام ایجاد کرده است را به هم پیوند دهیم.
برگردم به سئول شما در مورد اول ماه مه، من فکر می کنم در روز اول ماه مه امسال، معلمان، پرستاران و کارگران بخش های مختلف گامی به جلوتر بردارند و راه حلی برای حرکت همگام همه صنف ها پیدا کنند. معلم باید همراه و در کنار کارگر قرار داشته باشد. متاسفانه رژیم آنجنان شرایطی را بر فعالین کارگری و معلمین حاکم کرده است که حتی در جمع های خودشان هم خود را سانسور می کنند. باور های خود را براحتی بیان نمی کنند.
مبارزات کارگران در سال گذشته بطور کلی حول محور های “درخواست افزایش دستمزد، درخواست پرداخت به موقع دستمزدها، اعتراض به بیکارسازی ها و اخراج سازی ها، اعتراض علیه قراردادهای موقت، وجود و کارکرد شرکت های پیمانکاری با در خواست تغییر وضعیت از قرارداد موقت و پیمانی به قراردادهای رسمی و دائمی و برای امنیت شغلی و در خواست بهبود شرایط کار و رعایت شدن استانداردهای ایمنی در محیط های کار.” (2) بوده است. این مطالبات در تمام تجمعات کارگری می تواند مورد بحث و گفتگو قرار گیرد و نقاط قوت و ضعف تلاش ها برای رسیدن به هر کدام از این مطالبات جمعبندی شود. انتشار اطلاعیه هایی در این روز، تماس با رسانه ها و دعوت از همه همکاران برای اعتراضات متحدانه نیز می تواند به رشد آگاهی کارگران در مبارزات روزانه کمک کند.
جدال سرنوشت سازی در راه است و در این راه نیاز به آگاهی به منافع خود و پی بردن به قدرت اتحاد کارگری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. بحث و جدل هایی که بین فعالین معلمان و همچنین فعالین کارگری وجود دارد نقطه آغازی است برای شکل گیری تشکل های قدرتمند.
کمونیست ماھانه: متاسفانه مراسمهای روز جهانی کارگر در سالیان پیش عمدتاً پراکنده، بعضاً با جمعیت کم، و در مواردی تحت فشار و تاثیر مراسمهای ضد کارگری نهادهای وابسته به جمهوری اسلامی بوده است. راه پایان دادن به این کمبودها چیست؟ رهبران پیشرو و سوسیالیست طبقه چه نقشی میتوانند در جهت برگزاری مراسمھا و اعتراضات اول مه باشکوهتر و بزرگتر چه در مراکز کار و چه شهرهای مختلف داشته باشند؟

ستار رحمانی: قدرت سازماندهی کارگران را نمی شود فقط با معیار وسعت، کمیت وشعار های برگزاری اول ماه سنجید. باید ریشه های پراکندگی اعتراضات، آکسیون ها، اعتصابات و دیگر اشکال مبارزه را در جاهای دیگر هم جستجو کرد. معمولا اول ماه توسط فعالین کارگری سازماندهی می شود و در طی چند سال اخیر هم در برخی شهرها تعداد اندکی در تظاهرات شهرها و از جمله در برخی شهرهای کردستان داشتند. اول ماه در ایران روز تعطیل به رسمیت شناخته نشده است و رژیم حساسیت زیادی نسبت به برگزاری جشن های کارگری در این روز دارد. قبل از اردیبهشت ماه رژیم تهدید های خود علیه فعالین کارگری برای برگزار نکردن تجمعات کارگری را می کند. در مورد معلمان تهدید کردند که از 10 اردیبهشت تا 13 اردیبهشت کانون صنفی معلمان حق برگزاری هیچگونه تجمع بهر دلیلی را ندارد. رهبران آنها را تهدید کردند که اگر در طی این مدت از طرف تشکلات معلمین تجمعی برگزار شود سرکوب و سازمان دهندگان نیز دستگیر خواهند شد. ترس حاکمان سرمایه با امنیتی کردن شرایط از یکطرف اما نشان از پویندگی این جنبش رو به رشداست و از طرف دیگر عدم توان فعالین کارگری در بسیج گسترده نیرو برای درهم شکستن سد سرکوب ها و برگزاری راهپیمایی اول ماه با همه تهدید ها است.
جنبش صنفی معلمان از لحاظ سازماندهی نیرو از بخش های صنعتی گام هایی جلوتر است. دبیر کانون صنفی معلمان اسماعیل عبدی در تمام مصاحبه ها اعلام می کند که کانون صنفی معلمان ” پیاده نظام منافع جناحی دولت و مجلس نیستند.” اقای اسماعیل عبدی در مصاحبه با ایلنا خبر گزاری کار ایران در باره تجمع سکوت 27 فروردین می گوید ” این تجمع یکی از گسترده‌ترین گردهمایی‌های معلمان در دهه‌های اخیر بوده است. ما معتقدیم که معلمان پیاده نظام منافع جناحی دولت و مجلس نیستند.”
مطالبات کارگران، معلمان و پرستاران در واقعیت امر به غیر از برخی تفاوت های صنفی یکی هستند، افزایش دستمزدها، تشکل مستقل، آزادی اعتصاب، اعتراض و دخالت در سرنوشت خویش بخش مهمی ازخواست های کل طبقه کارگر در ایران است. اما فاصله ها هم زیاد است. بخش های زیادی از معلمین هنور خود را بخشی از ارتش طبقه کارگر نمی دانند. هنوز خود را “فرهیخته گان” جامعه می دانند.
کانون صنفی معلمان 34 تشکل دارد که شورای سراسری نمایندگان معلمان را در سطح کشور تشکیل می دهند و این یکی از دست آوردهای حرکت های اخیر معلمان است.
اکنون در اکثر کارخانه ها و کارگاه ها در ایران کارگران نمایندگان خود را دارند که این نمایندگان مسئولیت سازمان دهی اعتصابات و اعتراضات و همچنین تماس های رسانه ای و ارتباطات دیگر را عهده دار هستند. وب سایت های متعددی در ایران وجود دارند که اخبار و دیگر مسائل کارگری را طرح میکنند.
اما با همه این گسترگی در تشکل ها پراکندگی هم به همان وسعت وجود دارد. من انتظار ندارم که این پراکندگی به سرعت رشد اعتراضات و اعتصابات از بین می رود. در اول ماه مه امسال هم اگرچه انتظار می رود که تعداد تجمعات نسبت به سال قبل افزایش یابد اما این افزایش چشمگیر نخواهد بود.
وظیفه اصلی فعالین کمونیست در قبال این جنبش خودجوش می تواند پیوند دادن تمام عرصه های مبارزاتی کارگرانباشد. فعالین کمونیست بار سنگینی را به دوش دارند و آن آگاهی سوسیالیستی کارگران است اما این آگاهی بدون دخالتگری در تمام عرصه های فعالیت کارگران امکان ناپذیر است.

کمونیست ماھانه: به نظر شما مهمترین مطالبات و ادعا نامه کارگران در اول مه امسال در ایران حول چه محورهای باید تمرکزداشته باشد؟ کارگران به چه اشکال و سنت مبارزاتی و اعتراض موثر طبقه کارگر در روز جهانی کارگر لازم است متکی باشند، راھپیمائی، اعتصاب، گلگشت،…؟
ستار رحمانی: مطالباتی که کارگران در طی سال گذشته طرح کرده اند را من در سئول سوم شما پاسخ دادم. گرچه همه آنها باید یکبار دیگر در قطعنامه های اول ماه مه تکرار شوند اما باید تاکید بیشتری بر حرکت به سمت ایجاد تشکل سراسری بشود. تا زمانی که کارگران باهم متحد نشده و هماهنگ عمل نکنند یا به خواسته هایشان دست نخواهند یافت و یا اینکه اگر به خواسته هایی برسند موقتی و کوتاه مدت خواهد بود. یکی از نقاط قوت معلمان در مبارزاتشان قدرت تشکل یابی آنها به صورت سراسری است. معلمان در فقدان تشکل مستقل و از لحاظ امنیتی عملی نبودن برگزاری مجامع عمومی حضوری در شرایط حاضر اقدام به ایجاد شبکه های اینترنتی کردند. استفاده از تلفن های همراه یا مبایل و نرم افزارهایی که می توان با آنها به صورت گروهی بحث کرد را استفاده کردند. استفاده از تلگرام، نرم افزاری که با اضافه کردن اعضا تا حداکثر 200 نفر، می توان تمام مطالب و اخبار را در آن درج کرد و همچنین به صورت زنده به بحث حول مسائل صنفی پرداخت. معلمان تا آنجا که من اطلاع دارم در تمام استان ها و اکثر شهرهای ایران گروهای تلگرامی درست کرده اند و بطور مرتب در حال بحث و تبادل نطر هستند. بحث های معلمان در چند محور صورت می گیرد. دستمزدها، مشکلات دانش آموزان، کیفیت کلاس های درس، متونی که تدریس می شوند، معلمان پیمانی، نیمه وقت، اتفاقات روزانه، بحث هایی که رسانه ها در مورد معلمان گفته و یا نوشته اند، عصو گیری، مطالبات و مشکلات ساختاری کانون صنفی معلمان و حرکت به سمت اتحادیه شدن است. در فقدان امکان برگزاری مجامع عمومی حضوری در سرتا سر کشور، شورای نمایندگان معلمان که متشکل از نمایندگان استان های کشور است هر چند مدت جلسات شورای نمایندگان با هیئت رئیسه کانون صنفی معلمان رابه صورت حضوری برگزار میکند و تصمیم گیرهای ها ی این شورا با هیئت رئیسه کانون صنفی به بدنه کانون گزارش شده و دوباره به بحث گذاشته می شود. در چند مورد از جمله در مورد هفته معلم و 12 اردیبهشت، روز معلم در ایران، بدنه انتقادات شدیدی به تصمیم گیری کانون صنفی را طرح کرد که من در این جا به آن نخواهم پرداخت.
کارگران در سال قبل تلاشی را آغاز کردند برای سراسری کردن اعتراضات کارگران اما این تلاش خالی از اشکالات نبود. من به اشکالات آن در این جا نخواهم پرداخت اما نکته مثبت این حرکت این بوده وهست که دیگر نمی شود به شیوه سابق کار کرد و باید تشکل سراسری داشته باشیم. در قدم اول فعالین کارگری مستقل باید بتوانند به توافقی بر سر چگونگی حرکت به سمت تشکل کارگری برسند، یعنی باید اول خود را سراسری کنند و ارتباط مستمر بین خودسازمان بدهند. سپس می شود به سمت تشکل سراسری حرکت کرد. تجربه معلمان به نظرم تجربه ای ارزنده است و می تواند مورد استفاده فعالین کارگری در بخش صنایع و معادن و سایر رشته های خدماتی بطور موثر مورد استفاده قرار بگیرد. گرچه کارگران به نسبت معلمان دسترسی به تلفن های مبایل و اینترنت را کمتر دارند اما در شروع کار می توان از این وسیله برای برقراری حداقل ارتباطات استفاده کرد. از آنجا که کارگران صنعتی و حتی پرستاران به صورت گروهای ده ها و صدها نفری زیر یک سقف کار می کنند ارتباط چند نفرشان می تواند حلقه زنجیره ای کل کارخانه با دیگر گروهای کاری باشد.
بهر صورت نمیتوان فقط به یک شیوه برای رسیدن به تشکل سراسری رسید. آنچه که مهم است این است که هر چه زودتر فعالین کارگری به فکر متحد کردن خود باشند. اول در سطح کارخانه و بعد با کارخانه های دیگر و محله و سپس با اصناف دیگر.
به نظر من در اول ماه مه امسال مهمترین شعاری که باید همه گیر بشود این است که رژیم به ما کارگران اجازه تشکل مستقل را نمی دهد ودر مقابل، تشکلاتی چون شوراهای اسلامی، انجمن های صنفی و مجمع عالی نمایندگان که هر کدام در حقیقت تشکلاتی با گرایشات سیاسی معین در بخش هایی از دولت هستند را به جای تشکل واقعی و صنفی ما جا می زند. بنابر این باید از همه امکانات موجود برای ایجاد تشکل سراسری مستقل کارگری و انزوای تشکلات وابسته به دولت استفاده کرد.
در مورد سئول شما که امسال کارگران می خواهند با کدامین شیوه اول ماه مه را برگزار کنند و تجمعات آنها چه اشکالی داشته را من فکر می کنم فعالین کارگری بهتر از من می دانند و پاسخ این قسمت سئول را به آنها می سپارم.
اما اگر کارگران صنعتی و خدماتی، معادن، معلمان، پرستاران، حمل ونقل و ترانسپورت وصنایع به توافقی بر سر برگزاری اول ماه می رسیدند همین امسال هم می توانستند در تمام شهرها راه پیمایی داشته باشند.
1- اسامی برخی از شهرها که کانون صنفی معلمان در آنها نماینده دارد: كانونصنفيمعلمانايران – كانونصنفيمعلمانابهر- كانونمعلماناروميه- كانونفرهنگياناستاناصفهان- كانونصنفيمعلمانايلا‌م – كانونصنفيمعلماناردبيل – اتحاديهيصنفيفرهنگياناهواز – كانونصنفيفرهنگيانآبادان – كانونمستقلفرهنگياناستانآذربايجانشرقي – كانونصنفيمعلمانتبريز- كانونصنفيفرهنگيانخراسان – كانونصنفيفرهنگيانخمينيشهر – كانونصنفيمعلمانكرمانشاه – كانونصنفيمعلمانگيلا‌ن ( رشت- ) كانونصنفيمعلمانزنجان – كانونصنفيمعلمانشهرري – كانونصنفيمعلمانشيراز – كانونصنفيفرهنگيانشهرضا – كانونصنفيمعلماناستانچهارمحالوبختياري- كانونصنفيفرهنگياناستانقزوين – كانونصنفيمعلمانكرج – انجمنصنفيمعلماناستانكردستان – كانونصنفيمعلمانكرمانشاه- كانونصنفيمعلمانمازندران – كانونصنفيمعلمانهمدان – كانونصنفيمعلمانيزد
2- گزارش اتحاد بین المللی” نگاهی به مبارزات و اعتراض های کارگری در سال 1393″

( این گفتگوی کمونیست ماھانه ھمزمان با محمود قزوینی، ستار رحمانی، فرید پرتوی و سلام زیجی صورت گرفته است)
منبع: نشریه کمونیست ماھانه، شمارھ 13، پنجم اردیبھشت 94
http://www.hekmatist.org/