کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری -باردیگر اول ماه مهر

باردیگر اول ماه مهر

بار دیگر با فرارسیدن ماه مهر و بازگشایی مدارس و دانشگاه ها، دانش آموزان، دانشجویان و معلمان راهی کلاس های درس می شوند. دانش آموزان امسال نیز همچنان و بیش از سال های گذشته شاهد نیمکت های خالی و غیبت همکلاسی های شان، این کودکان بازمانده از تحصیل خواهند بود. بیکارسازی ها، اخراج ها و پرداخت نشدن همان حقوق چهار بار زیر خط فقر نتیجه ای جز افزایش دانش آموزان بازمانده از تحصیل و کودکان کار نخواهد داشت.
از طرف دیگر معلمین نیز که وظیفه خطیر آموزش کودکان این مرز و بوم را به عهده دارند، خود درگیر مشکلات متعدد معیشتی و آموزشیو غیره هستند و درصورت هر اعتراضی با اخراج و زندان مواجه میشوند.

دانشگاه ها هم به دلیل مجموعه مشکلات اقتصادی و معیشتیخانواده های کارگر و زحمتکش؛ پایین بودن کیفیت آموزشی و پژوهشی و به ویژه عدم وجود چشم انداز کار و اشتغال برای فارغ التحصیلان دانشگاهی، وضعیتی از این بهتر ندارند و روز به روزخالی ترمی شوند.
در حال حاضر آمارهای رسمی و غیررسمی متعدد و در عین حال متناقضی در خصوص کودکان بازمانده از تحصیل، ارائه شده و میشود. به عنوان نمونه مرکز پژوهش هاي مجلس در سال 90 رقم بازماندگان از تحصيل در گروه سني 6 تا 18 سال را به استناد آمار سرشماري سال 85، بيش از سه ميليون نفر برآورد کرده است. همزمان برخي منابع غيردولتي تعداد بازماندگان از تحصيل را بين 6 تا 7 ميليون نفر برآورد کرده اند که بعضی از این آمارها تنها دانش آموزان دوره ابتدایی را در بر می گیرد. طبق آمارهای غیررسمی7 میلیون کودک کار در ایران وجود دارد که اکثریت قریب به اتفاق آنان را کودکانی تشکیل می دهند که به دلیل فقر و محرومت از رفتن به مدرسه و یا ادامه تحصیل بازمانده اند.

در این میان اظهار نظر بعضی از مسئولین در روزهای نزدیک به آغاز سال تحصیلی جدید جالب توجه است:
– به گفته معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش” تلاش هاییبرای انسداد مبادی بیسوادی (؟!) در سال تحصیلی گذشته سبب شد که 35 هزار کودک بازمانده از تحصیل به کلاس های درس بازگردند.” محمد دیمه ور با بیان اینکه “از سال تحصیلی گذشته سیاست انسداد مبادی بی سوادی با جدیت دنبال شده است.”اظهار کرد: “سال گذشته موفق شدیم موانع و مشکلات پیشروی ادامه تحصیل 35 هزار کودک بازمانده از تحصیل را برطرف کرده و آنها را به مدرسه برگردانیم.” وی افزود:” این برنامه در سال های گذشته هم اجرا می شد، ولی از سال گذشته با جدیت پیگیریمی شود.
– ناصری مدیر کل آموزش و پرورش استان اردبیل هم گفت: ” در آستانه بازگشایی مدارس، کودکان بازمانده از تحصیل در این استان شناسایی می شوند.” وی در ادامه چنین اظهار نظر کرد: ” افراد بازمانده از تحصیل در قالب طرح انسداد مبادی بی سوادی تحت پوشش هستند و حتی در برخی مواقع در صورتی که اولیا از تحصیل دانش آموز ممانعت کنند، با آن ها برخورد می شود.”!! که البته این آقا معلوم نکرده است که عبارت دهان پرکن “طرح انسدادیمبادی بی سوادی” به چه سیاست ها و برنامه هایی اطلاق می شود و چگونه عوامل ترک تحصیل دانش آموزان که همانا چیزی جزبیکاری و فقر نیست برطرف شده اند؟
در همین رابطه جالب تر از همه اظهار نظرمهدی حاجتی مدیرکلآموزش و پرورش استان گیلان است که به کلی صورت مسئله را پاک کرده وگفته است که:” در هیچ جای استان گیلان دانش‌آموز بازمانده از تحصیل نداریم” ؟!!
در این میان نمایش های بغایت ریاکارانه و مضحکی چون “جشن نیکوکاری” و برنامه هایی از این دست، با فریبکاری و برپا کردن بساط خیمه شب بازی، تلاش می کنند تا با دامن زدن به عواطف و احساسات “انسان دوستانه” مردم مشکل ادامه تحصیل دانش آموزان را صرفا به نداشتن کیف و کتاب و دفتر محدود نموده، از مسائل و موانع پایه ای و بنیادی تحصیل دانش آموزان، یعنی وجود فقر و بیکاری روز افزون در بین خانواده های کارگری و توده های مردم محروم و زحمتکش دور نمایند.

وضعیت تحصیلی کودکان افغانی مقیم ایران به مراتب از وضعیتکودکان ایرانی بدتر است. چرا که علاوه بر مشکلات مالی و معیشتی، آنها برای ادامه تحصیل با مشکلات اجتماعی بزرگی نیز رو به رو هستند. تعداد کودکان فاقد شناسنامه در ایران یک میلیون و صد هزار نفر است. این تعداد به دلایل مختلف از جمله نداشتن اقامت قانونی و یا داشتن مادر ایرانی و پدرخارجی از داشتن شناسنامه و در نتیجهاز حقوق اجتماعی از جمله حق تحصیل محرومند. هرچند اخیراحکیم زاده معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در خصوص این کودکان اعلام کرده که:”والدین تمام کودکان فاقد شناسنامه که اوراق هویتی ندارند می‌توانند به فرمانداری‌ها مراجعه کنند و بر اساس خود اظهاری، کارت حمایت تحصیلی دریافت کنند و تمام مدارس موظف هستند با ارائه کارت حمایت تحصیلی،دانش‌آموزان را ثبت‌نام کنند” اما مشخص نیست عملا این مسئله تا چه حد اجرایی شود و در صورت ثبت نام، آیا این کودکان فاقد شناسنامه، مدرک تحصیلی مربوط به آن پایه را دریافت خواهند کرد یا نه؟

آنچه مسلم است این است که مشکلات اقتصادی و اجتماعی موجود در جامعه منجر به ترک تحصیل میلیون ها دانش آموز و دانشجو شده است و این آمار روز به روز در حال افزایش است که البته نتیجه ایجز تأمین هرچه بیشتر نیروی کار ارزان برای بازار سرمایه ندارد. بازاری که آغوش خود را به روی سرمایه جهانی گشوده و قرار است نیروی کار ارزان و کم توقعی برای این بازار فراهم نماید.

تحصیل رایگان و برخورداری از بازی و شادی و آموزش حق همه کودکان است. حقی که دنیای وارونه نظام سرمایه داری از اکثریت آنها گرفته است. این “فیل بی اخلاق” برای حفظ خود و کسب حداکثر سود، حقوق همه انسان ها و از جمله کودکان را برای زندگیکردن لگدمال می کند. بدیهی است که هر نوع تلاش برای بهبود وضعیت زندگی کارگران وفرزندان شان، از طریق تشکل یابی و اعتراض به بیکارسازی ها و اخراج ها؛ اعتراض به دستمزدهایناچیز و یا دستمزدهای معوقه صورت می گیرد. اما حاکمیت ناتوان از پاسخ به مطالبات زحمتکشان مزدبگیر، جنبش اعتراضی موجود رااقدام علیه امنیت سرمایه می داند و پاسخی جز سرکوب با گاز اشک آور و باتوم و یا بازداشت و زندان ندارد.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری – 31/06/96

https://t.me/khamahangy