کریم نوری -“دیپلماسی فرهنگی” رژیم را در هم می شکنیم! اعتراض به پخش فیلم “محمد” در سینمای سوئد

دیپلماسی فرهنگی” رژیم را در هم می شکنیم!

اعتراض به پخش فیلم محمد” در سینمای سوئد

 

کریم نوری

حکومت اسلامی در ایران با سازمان دادن کشتارهای وسیع در دهه ۶۰ و آفریدن خاورانها و گورهای دسته جمعی تلاش کرد جامعه را خاموش کند. میلیونها انسان از بربریت اسلامی فراری شدند و جان بدر بردگان چهره کثیف و قرون وسطایی حاکمیت اسلامی را در جوامع میزبان به نمایش گذاشتند. فعالیت ایرانیان مهاجر در خارج از کشور توانست محدودیت هایی را در حوزه سیاسی به رژیم تحمیل کند. حاکمیت های دول غربی که از روز اول زیر بال و پر رژیم اسلامی را گرفته بودند در مقابل عکس العل مردم در جوامعشان در رابطه آشکار با رژیم اسلامی دست به عصا بودند. اوباش اسلامی مجبور بودند برای خاموش کردن فراریان از جهنم اسلامی تدابیری را بیاندیشند. تلاش کردند با ترور و حذف فیزیکی با ایجاد رعب در بین ایرانیان خارج مانع تلاش افشاگرانه آنها شوند. حکومت اسلامی با دیدن ناکارآمدی اینگونه ترورها مجبور به چاره اندیشی جدیدی بود. حوزه فرهنگ و فعالیت در حوزه های فرهنگی در پی فروپاشی دیوار برلین و مد روز شدن تزهای نسبیت فرهنگی برای حکومت اسلامی فرصتی را پیش آورد که در این عرصه وارد عمل شود. دوره ای که ساختن مساجدی را بعنوان “مراکز فرهنگی” در دستور خود می گذارد و تلاش برای جذب ایرانیان خارج می نماید. اما در این امر هم ناموفق می شود. حکومت اسلامی درس خود را از شکست انقلاب ۵۷ گرفته است و میداند که میتواند این تعرض به اپوزیسیون در خارج کشور را نیز بردوش پسقراولان فرهنگی در خارج بسازد. بدین ترتیب سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را می سازد که مستقیما زیر نظر دستگاه امنیتی رژیم با قبای سفیران فرهنگی رژیم به کار خود ادامه می دهد. خامنه ای سفیران فرهنگی جـمـهوری اسلامی ایران را خط مقدم جبهه فرهنگی در عرصه بین المللی عنوان می کند و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را مرکز اصلی این جبهه فرهنگی می داند و “دیپلماسی فرهنگی” را در دستور قرار می دهد.

دیپلماسی فرهنگی

دوره ای که ما شاهد فعالیت دکانداران فرهنگی در خارج کشور هستیم که با برگزاری برنامه های فرهنگی و نمایش فیلم تلاش دارند چهره دیگری از حکومت اسلامی را به نمایش بگذارند. دوره ای که ما شاهد فیلم های “گلخانه ای” حاکمیت در صحنه سینمای کشورهای غربی هستیم. فیلمهایی که زمینه را برای دستگاه تبلیغاتی رژیم هموار می کنند و رژیم اسلامی یکی از ساخته های پر هزینه خود را به فستیوالهای بین المللی می فرستد. یک نمونه این تلاشها نمایش فیلم “محمد پیام آور خدا” در سی و نهمین جشنواره جهانی فیلم گوتنبرگ سوئد بود. این جشنواره که مهم ترین جشنواره فیلم اسکاندیناوی به شمار می رود و سیاست کلی اش جدا از ادامه سیاست عمومی مماشات دولت سوئد با جمهوری اسلامی نیست. اما اقدام تعدادی از فعالین اجتماعی و فرهنگی در سوئد ترفند حکومت اسلامی و لابی هایش را به چالش کشید و چهره کریه حکومت را در مقابل افکار عمومی جامعه سوئد قرار داد.

ما طی نامه ی سرگشاده ای به نمایش این فیلم و فراهم کردن امکانات تبلیغاتی برای جمهوری اسلامی در این جشنواره اعتراض کردیم. خبر و متن نامه اعتراضی ما – به طور گسترده ای در رسانه ها، مطبوعات و رادیوها انعکاس یافت. بیش از پنجاه روزنامه و نشریه – از مهم ترین و معتبرترین روزنامه های سوئد گرفته تا روزنامه های محلی و رادیوها – موضوع نامه اعتراضی و مباحث مندرج در آن را به آگاهی عمومی رساندند. دامنه انعکاس این نامه به خارج از سوئد نیز رسید. روزنامه هایی در فنلاند، دانمارک و ترکیه نیز به نامه اعتراضی ما پرداختند. چنین انعکاس گسترده ای از اقدام ما در رسانه ها و همچنین در میان مردم و محافل فرهنگی و هنری سوئد، قطعا در تاریخ تلاشهای روشنگرانه فرهنگی، هنری و سیاسی ایرانیان تبعیدی، حداقل در سوئد بی سابقه بوده است.

حرکت اعتراضی ما از پشتیبانی انسان های مسئول و حمایت محافل فرهنگی و هنری شهر برخوردار شده و بسیاری از آن ها از شرکت در جلسه های نمایش فیلم “محمد” خوداری کردند. سفارت جمهوری اسلامی در جهت خنثی کردن تاثیر نامه اعتراضی ما، و برای خالی نماندن سالن های نمایش و حفظ وجهه فرهنگی – هنری، اقدام به پیش خرید تعداد زیادی از بلیط های نمایش فیلم کرد و آنها را ازطریق ایادی خود – در دانشگاه صنعتی چالمرز – وانجمن های اسلامی رایگان پخش کرد .

لازم به یادآوری است که دست اندرکاران جشنواره، زیر فشار افکار عمومی و رسانه ها، ما را به شرکت در سمیناری در باره اسلام دعوت کردند. اما از آن جایی که مباحث مطرح شده در نامه ما، موضوع سمینار نبود و گردانندگان جشنواره همچنان به نمایش فیلم ادامه دادند، از شرکت در این سمینار خودداری کرده و اعلام کردیم که شرکت ما در چنین سمیناری مشروعیت بخشیدن به نمایش فیلم در جشنواره و همچنین مشروعیت بخشیدن به تبلیغات سینمایی رژیم جمهوری اسلامی است.

ما در مقابل “دیپلماسی فرهنگی” رژیم و لابیستهای آن ساکت نمی نشینیم و اجازه نمی دهیم که لابیستهای حکومت در سوئد چهره کریه حکومت آدمکشان اسلامی را بزک کرده و برایش فرش قرمز پهن کنند. *