کارگر کمونیست میپرسد – مصاحبه کارگر کمونیست با اصغر کریمی در رابطه با اعتراضات کارگری

کارگر کمونیست میپرسد:

اصغر کریمی در هفته های گذشته کارگران در ابعاد گسترده ای دست به اعتصاب، تجمع و راه پیمایی اعتراضی زده اند. اعتصاب ١٧ روزه و مارش کارگران ایران ترانسفو زنجان، اعتراض کارگران ایران ترانسفو شهر ری، تجمع کارگران ارک بم، تجمعات اعتراضی کارگران کارخانه صنایع چوب و کاغذ ایران چوکا، اعتصاب کارگران پلی اکریل اصفهان و تعدادی از پتروشیمی های ماهشهر، اعتراض کارگران آلومنیوم المهدی در هرمزگان، اعتصاب کارگران ماشین سازی تبریز و کشت و صنعت مهاباد، اعتصاب پرستاران بیمارستان یاسوج و کارگران شهرداری اهواز و تفرش، تجمع کارگران شرکت واحد، کارگران ورزشگاه آزادی و بسیاری اعتصابات و تجمعات اعتراضی دیگر. شما ایندوره از اعتراضات را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا اعتراض کارگران و مطالبات آنها وارد دوره جدید از تعرض به جمهوری اسلامی، دولت و کارفرماها است؟ مشخصات برجسته این اعتراضات از نظر شما کدامها هستند؟

اصغر کریمی: بی شک هفته های گذشته یکی از پرتحرک ترین و شاید بتوان گفت پرتحرک ترین دوره جنبش کارگری بعد از سالهای انقلاب یعنی ٥٧ تا ٥٩ بوده است. اعتصابات قدرتمندی در هفته های گذشته اتفاق افتاده که فضای کاملا تازه ای را نشان میدهد. تعداد اعتصابات بطور تصاعدی افزایش یافته است، اعتصابات در مراکز بزرگ و اکثرا طولانی مدت است، بعضا مراکز مختلف همزمان دست به اعتصاب و تجمع میزنند، اشکال نوین و رزمنده ای در اعتصابات بکار گرفته میشود، در کارخانه را میبندند، مدیران منفور را فراری میدهند، در خیابان ها راهپیمایی میکنند و یا در کارخانه مارش میکنند و علیرغم همه موانع بزرگی که مقابل کارگران است اکثرا به موفقیت هایی هرچند نسبی کارگران و عقب نشینی حکومت می انجامد. اعتصاب و مارش باشکوه ١٧ روزه و بیادماندنی کارگران ایران ترانسفو که با خبررسانی هرروزه آنها بشکل عکس و ویدیو صورت گرفت و یکی از مهمترین مبارزات کارگری در تاریخ جنبش کارگری به حساب میاید، اعتصاب قدرتمند کارگران آلومینیوم المهدی که در ادامه شش ماه مبارزه مستمر صورت گرفت و مدیران را فراری دادند و بلافاصله با دخالت مقامات استان و عقب نشینی آنها همراه شد و تجمعات پی در پی و سرسختانه ١٠٠٠ کارگر ایران چوکا سه نمونه آخر این اعتصابات و تجمعات بودند که همین سه مورد این فضای تازه را نشان میدهد.

ایران چوکا را یکسال است عملا تعطیل کرده اند و بیش از هزار کارگر امنیت شغلی شان را از دست داده اند، در ایران ترانسفو میخواستند کوچک سازی کنند و بسیاری از کارگران را اخراج کنند، در آلومینیم المهدی نیز ٦٢٠ نفر را از شش ماه قبل اخراج کرده اند و با حذف آیتم هایی از دستمزد کارگران، حدود یک سوم دریافتی کارگران را کاهش داده اند. بسیاری از معادن را تعطیل کرده اند. در ذوب آهن اصفهان و ماشین سازی تبریز و در بسیاری از مراکز بزرگ و کوچک دیگر نیز همین روند جریان دارد. بحران عمیق اقتصادی شان را دارند بر سر کارگران میشکنند. این بخشی از سیاست اقتصاد مقاومتی خامنه ای  و ریاضت اقتصادی است که همه جناح های حکومت در آن شریک هستند و دولت روحانی تمام تلاشش را برای اجرایی شدن آن انجام میدهد. جزء دیگر این سیاست، ایجاد ١٩ منطقه ویژه اقتصادی جدید است که در این مناطق کارگران را از شمولیت همین قانون کار ارتجاعی هم خارج میکنند و بر متن بیکاری ده میلیونی شرایط به مراتب برده وارتری را به کارگران تحمیل میکنند. ندادن دستمزدها، کاهش دریافتی های کارگران، معضلات متعدد بیمه درمانی و بازنشستگی و غیره نیز دامنگیر بخش زیادی از کارگران مراکز صنعی شده است. وجه مکمل این سیاست احضار و بازداشت و پرونده سازی برای کارگران معترض است که اکثرا با شکایت کارفرما و همدستی سیستم قضایی با کارفرمایان و مدیران صورت میگیرد.

نکته مهم این است که کارگران و معلمان در مقابل این سیاست که بدنبال برجام شتاب بیشتری پیدا کرده است، سنگربندی محکم تری میکنند. دست به مقاومت میزنند. در مقابل آن مانع ایجاد میکنند. آگاه تر و با خواست های روشن تر به میدان میایند. خواست های سراسری شان مانند افزایش دستمزد بالای خط فقر و لغو اتهامات امنیتی را مطرح میکنند. اعضای خانواده هایشان در اعتراضات شرکت میکنند و خوشبختانه این پدیده نیز روز بروز وسعت بیشتری پیدا کرده است. به اشکال موثرتر مبارزه، استفاده موثرتر از مدیای اجتماعی و خبررسانی روی میاورند. به همبستگی بخش های مختلف مردم با جنبش کارگری توجه نشان میدهند و اعتصاباتی کم و بیش موفق سازمان میدهند. اگر جمهوری اسلامی و بورژوازی در زمینه اقتصادی و سیاسی جنایت بی سابقه ای را علیه کل طبقه کارگر در دستور دارد، طبقه کارگر نیز با چنگ و دندان و با سرسختی هرچه بیشتر به مقابله با آن برخاسته است. مبارزه طبقاتی حادتر و قطبی تر و شفاف تر از همیشه در صحنه سیاست ایران جریان دارد و در دل این مبارزه طبقه کارگر تجارب عمیقی کسب کرده و انبوهی نسل جوان از رهبران کارگری شکل گرفته که خود موضوع مهمی در سرنوشت جنبش کارگری است.

در مورد اعتراضات دوره اخیر بیشتر باید صحبت کرد اما اجازه بدهید به دو تجربه مهم کارگران ترانسفو و تجربه مهم کارگران المهدی اشاره کنم.

کارگران ایران ترانسفو زنجان در طول اعتصاب ١٧ روزه خود دو اقدام بسیار مهم انجام دادند که بیشترین درس را برای کلیه مراکز کارگری دارد. یکی مارش درون کارخانه و دوم استفاده از مدیای اجتماعی برای خبررسانی هر روزه. کارگران مراکز مختلف معمولا موقع اعتصاب تجمع میکنند، یا مجمع عمومی تشکیل میدهند، شعار میدهند و خواست هایشان را مطرح میکنند. کارگران ترانسفو اما قدم مهمی در این زمینه به جلو برداشتند. به شیوه زیبایی در کارخانه بشکل دایره ای حرکت میکردند، بشیوه ای سازمان یافته شعار میدادند، پای میکوبیدند و دست میزدند و این صحنه های شورنگیز را در مدیای اجتماعی منعکس میکردند. این تاثیر زیادی اولا در میان خود کارگران ترانسفو داشت و اتحاد و روحیه مبارزاتی بالایی را در میان اعتصابیون ایجاد میکرد. کارفرما سرویس را قطع کرده بود که کارگران نتوانند به کارخانه بیایند تعداد قابل توجهی از کارگران به هر وسیله ای که بود خود را به کارخانه میرساندند تا در مارش اتحاد شرکت کنند. چنان این صحنه ها موثر بود که هیچ کارگری نمیتوانست اینرا در خانه خود ببیند و خود را به کارخانه نرساند. اما جنبه مهم دیگر این مارش اطلاع رسانی هر روزه بود. انتشار هر روزه عکس و فیلم از این تجمعات امکان میداد که کارگران مراکز مختلف و مردم معترض هر روز از اعتصاب کارگران مطلع شوند و در عین حال خبر جعلی ارگان های سرکوب حکومت که با استفاده از بدست گرفتن تلگرام کارگران از پایان اعتصاب صحبت کرده بود خنثی شود. صحنه شورنگیز این تجمعات بر کل جنبش کارگری تاثیر عمیقی گذاشته است و وسیعا مورد استفاده سایر مراکز کارگری قرار خواهد گرفت. این اقدام تاثیر بلاواسطه بر روحیه اعتراضی کل کارگران خواهد داشت. این بیشتر از خود اعتصاب برای جمهوری اسلامی هزینه داشت.

نکته دیگر در این اقدام تودهنی به ایلنا بود که مدتی است در گزارشات خبری خود چهره های کارگران را محو میکند تا تصویر ترس و نگرانی از اعتصاب را به کارگران القا کند. کارگران ترانسفو با انتشار تصاویر خود و چهره های خود در حالیکه شعار میدادند و عزم خود را به نمایش میگذاشتند، این عمل خبیثانه ایلنا را نیز بیشتر افشا کردند.

کارگران آلومینیوم المهدی در هرمزگان نیز با جلب همبستگی مردم شهر و خانواده های خود درس مهم دیگری به جا گذاشتند که برای سرنوشت جنبش کارگری حیاتی است. کارگران این مرکز از شش ماه قبل مبارزه خود را شدت داده اند، در تجمع اسفند ٩٤ اعضای خانواده هایشان در تجمع آنها شرکت کردند. اما در اردیبهشت امسال طی فراخوانی از کلیه مردم هرمزگان خواستند که «دوشادوش برادران و خواهران خود در شرکت آلومینیوم المهدی هرمزآل در تجمع بزرگ اعتراضی در مقابل استانداری در روز ١٥ اردیبهشت شرکت نموده و بار دیگر نشان دهند که مردم هرمزگان متحدانه در مقابل ظلم و تعدی به آنان خواهند ایستاد». در پاسخ به این فراخوان حدود ٣٠٠٠ نفر از اعضای خانواده ها و مردم شهر به تجمع آنها پیوستند و تجمع ٥٠٠٠ نفره ای در مقابل استانداری تشکیل شد. اعتصاب روز ٢٠ مردادماه کارگران کوتاه مدت بود و فرصت فراخوان به خانواده ها و مردم نبود اما در این زمینه تجربه کارگران هرمزگان گامی حضور خانواده ها و مردم را از تجربه کارگران معدن آهن بافق فراتر برد و به دستاوردی برای جنبش کارگری تبدیل شد.

در جریان اعتصاب کشت و صنعت مهاباد در هفته های اخیر نیز قرار بود کارگران کشت و صنعت های برخی شهرهای دیگر در تجمع آنها شرکت کنند که بدلیل پایان اعتصاب عملی نشد. اما نفس این فراخوان ها و اعلام آمادگی ها در جنبش کارگری بسیار حائز اهمیت است و نشان میدهد که اعتراضات کارگری صرفنظر از رشد ابعاد و تعدد آنها عمیق تر و سازمان یافته تر از قبل شده است.

در واقع هزاران اعتصاب در سالهای گذشته درس های بزرگی به کارگران داده است و هزاران رهبر جدید کارگری که در دل همین اعتصابات پرورده شده اند نقش مهمی در این فضای جدید ایفا میکنند.

بحران اقتصادی ادامه دارد و جمهوری اسلامی و کل سرمایه داری به تعرض خود به کار و معیشت کارگران ادامه میدهد. اما معضل اساسی دیگر جمهوری اسلامی بحران سیاسی، انزواری بین المللی، عقب نشینی های منطقه ای و تشدید اختلافات درونی است که توان سرکوبش را در مقابل مبارزات کارگری و مبارزات توده های وسیع مردم علیه همه چیز، بشدت کاهش داده است. جنبش کارگری میتواند گام های مهمی به جلو بردارد و دستاوردهایی را برای خود تثبیت کند. پیشروی در اعتصابات و اشکال اعتراضی را باید به پیشروی در اعتصابات متحد و بزرگ و سراسری و به پیشروی در متشکل شدن در مراکز کارگری و در سطح سراسری تبدیل کرد. زمینه این پیشروی بیش از هر وقت دیگر آماده است.