کارزار پشتیبانی از کارگران ایران – تشدید فشارها بر کارگران و فعالین کارگری

تشدید فشارها بر کارگران و فعالین کارگری
طی ماههای گذشته تشدید محدودیت ها و فشار بر طبقه کارگر، نمایندگان و فعالین کارگری، از سوی حکومت سرمایه داران، در ابعاد و اشکال متفاوتی خود را به نمایش گذارده است.
مرگ شاهرخ زمانی به عنوان کارگری دخالتگر در عرصه جنبش کارگری حتی از درون زندان، که با دخالت مستقیم و غیر مستقیم نهادهای حکومتی در زندان به وقوع پیوست، نشان داد که ارگانهای مسئول سرکوب جنبش کارگری ، از هیچ اقدامی در این زمینه کوتاهی نخواهند کرد.
دستگیری های گسترده فعالین کارگری در خوزستان، دستگیری نمایندگان معلمان در روزهای پیش از بازگشائی مدارس، اخراج نمایندگان کارگران معترض ، دستگیری دانشجویان و جوانان دخالتگر چپ، صدور مجدد احکام غیر انسانی برای فعالین کارگری و معلمان زندانی از جمله محمود صالحی، بهنام ابراهیم زاده و رسول بداقی و مواردی از این دست، مکمل سرکوب مستقیم و گسترده طبقه کارگر در اشکالی همچون بیکار سازی ها و اخراج های جمعی کارگران و تحمیل بیکاری و فقر گسترده، توسط طبقه حاکمه در ایران است.
مدتها ست که سرمایه داران حاکم در جهت اجرای طرح های اقتصادی و اهداف ساختاری ، تلاش دارند تا موانع اجتماعی بازدارنده را به هر شکل ممکن از پیش پای خویش بردارند. گسترده ترین و جدی ترین مانع در مقابل سرمایه داران دردست یابی به این اهداف، جنبش کارگری و مقاومت رو به گسترش مزد بگیران، در مقابله با بی حقوقی اجتماعی و اقتصادی است.
همه جناح های طبقه حاکمه اقتصادی در ایران علیرغم اختلافات سیاسی و گاه حکومتی شان، بر سر یک مسئله با یکدیگر به توافق رسیده اند، خنثی کردن مقاومت جنبش کارگری به مثابه رکن اصلی اعتراض اجتماعی به بی عدالتی و استبداد سیاسی طبقه حاکمه. در جهت دست یابی به این هدف، نه فقط سرکوب مستقیم توده کارگران و مزدبگیران و فعالین کارگری در دستور کار ارگانهای مختلف اجرائی، اقتصادی و امنیتی حاکمیت قرار گرفته است، بلکه بخش هایی از سخنگویان رسانه ای سرمایه داران نیز با گرایش ها و تعلقات سیاسی داخلی و خارجی، با استفاده از محدودیت ها و فضای امنیتی حاکم بر رسانه ها، به جنگ تاریخ جنبش کارگری و چپ اجتماعی در تاریخ معاصر، برخاسته اند. اما شرایط اجتماعی و رشد چپگرائی و برابری طلبی در فضای سیاسی جهان ، از آمریکا و اروپا گرفته تا کشورهای خاورمیانه، جهاد اکبر این روشنفکران کم مایه را، به معرکه گیری پهلوان پنبه ها، تبدیل کرده است.
بخش های مختلف سرمایه دار، که در انتظار گشایش فضای اقتصادی و خروج از رکود هستند، برای تامین پیش نیازهای حضور سرمایه خارجی و به روز کردن شرایط اجتماعی برای یکه تازی مجدد سرمایه داخلی، تلاش دارند تا با تغییر قوانین کار و رابطه حقوقی و اجتماعی میان کارفرمایان و مزدبگیران، کسب حداکثر سود را تضمین نمایند.
دیر زمانی بخش هایی از کاربدستان حاکم، تلاش کردند تا مانع اصلی بر سر راه رشد و بهبود اقتصادی در جامعه را ، عدم رابطه تعریف شده و مستقیم اقتصادی و سیاسی با ایالات متحده آمریکا ، معرفی کنند. اما اکنون که این وجه از تخاصم با غرب در حال رنگ باختن است، مردم همچنان شاهد بی حقوقی اقتصادی ، اجتماعی و وخامت شرایط معیشتی هستند. خطر ناشی از این یاس و سرخوردگی اجتماعی باعث گردیده تا نیروهای سرکوب در جامعه توجه خود را به جنبش هایی معطوف کنند که توان بسیج و اعتراض های تعیین کننده اجتماعی و اقتصادی را داراهستند. جنبش کارگری با توجه به جمعیت درگیر در آن و سابقه آزادایخوهی و برابری طلبی اجتماعی و گسترش کمی و کیفی آن طی سالهای اخیر، به جنبشی تعیین کندده در هدایت اعتراضات اجتماعی تبدیل شده است. از همین رو ست که نمایندگان رنگا رنگ سرمایه به سرکوب همه جانبه این جنبش برخاسته اند.
اگر چه سرمایه داران تلاش دارند تا با اعمال فشارهای اقتصادی، معیشتی و بیکارسازیهای گسترده ، از تشکل یابی و شکل گیری اعتراضات توده ای کارگران جلوگیری کنند، اما این اعتراضات و اعتصابات در مراکز مختلف کارگری روزانه در جریان بوده و زمینه را برای متشکل شدن کارگران حول خواسته های طبقاتی شان مهیا تر میکند. علاوه بر این، تمامی تلاش های عوامل کارفرمایان در ایجاد تشکلهای زرد کارگری و دور کردن فعالین کارگری از محیط های کاری، نتوانسته است، تاثیری بر حجم اعتراضات و مطالبات پایه ای کارگران داشته باشد.
تلاش برای حذف فعالین کارگری اگرچه طی سی سال گذشته همواره از سوی دستگاههای امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی در جریان بوده است، اما در شرایط امروز و مناسبات کنونی میان حکومت و جامعه این روند ابعاد گسترده تر و جدی تری به خود گرفته است. از آنجا که در شرایط کنونی اصلی ترین و مهمترین مانع اجتماعی و سیاسی در مقابل افسارگسیختگی سرمایه داران در ایران جنبش طبقه کارگر و فعالین کارگری هستند، به همین دلیل زورآزمائی کنونی میان طبقه کارگر به نمایندگی از سوی تمامی مزد بگیران از یک سو و حکومت و طبقه سرمایه داران از سوی دیگر، اهمیتی سرنوشت ساز درزندگی امروز و فردای میلیونها نفر دارد.
در چنین شرایطی بیش از هر زمانی نیاز به انسجام و همگرائی میان فعالین و تشکلهای کارگری احساس میشود. از آجا که گستره مسائل مربوط به جنبش کارگری مربوط به زندگی میلیونها نفر میشود، این مسائل میتواند با استفاده از امکانات رسانه ای کنونی، تبدیل به یکی از موضوعات اصلی بخش های مختلف جامعه شود. امروز اعتصابات، اعتراضات و یا معضلات و سرکوب جنبش کارگری، مسائلی صرفا محدود به فعالین کارگری نیست، این موضوعات میتواند به مسئله هزاران فعال اجتماعی در عرصه های مختلف تبدیل شود. با استفاده از امکانات ارتباطی کنونی میتوان، گسترده ترین همبستگی های اجتماعی را پیرامون جنبش اعتراضی کارگران در مناطق مختلف ، ایجاد کرد. در نبود تشکلهای توده ای کارگران، اعتصاب ها و تجمعات اعتراضی کارگران ، میتواند به ظرف تصمیم گیریهای جمعی و اشکال اولیه تشکلهای کارگری ، تبدیل شود.
سازماندهی حمایت اجتماعی گسترده از فعالین کارگری، گسترش تشکلهای کنونی فعالین کارگری و انعکاس گسترده مسائل جنبش کارگری، گام هائی جدی در تقویت طبقه کارگر ایران در جدال با سرمایه داران حاکم است.

کارزار پشتیبانی از کارگران ایران
karzarapki@gmail.com
۱۲ مهر ماه ۹۴