پروین احمدزاده -کودکان قربانی ایدئولژی اسلامی

کودکان قربانی ایدئولژی اسلامی
پروین احمدزاده
18ابان ماه 1392 برابر با 8 ماه محرم است، جایی مهمان هستم. کودک کلاس دوم دبستان در مسابقه نقاشی از او خواسته اند تا نقاشی در رابطه با مراسم عاشورا بکشد از او سوال می کنند او می گوید می خواهم امام حسین را سوار براسب وقتی تیر خورده است بکشم. من به شخصه کاری ومشکلی با این مراسم و این تاریخ ندارم اما به کودک معصوم نگاهی میکنم به راستی چه کسی حق دارد این تاریخ را آن هم به غلط وبه زور به ذهن کودک وارد کند؟ آنهایی که در خارج از ایران زندگی می کنند هیچگاه درک نمیکنند که ما و کودکانمان در چه فشارهایی روانی به سر می بریم، پسران دبیرستانی همه در این مدت پیراهنهای مشکی برتن دارند و دختر بچه ها در نماز خانه ها باید به امام حسین قول بدهند که حجابشان را رعایت کنند. ماه محرم قبلا در دو یا سه روز خلاصه میشد اما اکنون یه چهل روزی طول می کشد از سوم، چهلم وشب هفت همه این مراسم انجام می شود سرمایه گذ اری جمهوری اسلامی برای 20 سال اینده بر روی کودکان معصوم یک جنایت بزرگ در حق کودکان است. اگر این کودک در یک خانواده نا آگاه وساده بزرگ شود با این تفکر چاره ای جوز این ندارد که با کاروان راهیان نور راهیشان می کنند که باز هم این ایدئولژی ضد انسانی را در ذهن کودک وارد می کنند و بعد هم بسیجی می شود که به خاطر دفاع از ولایت در سپاه اسلام باشد و کفار خونشان حلال است و غیره. اکنون تمام شهر پر از پرچمهای قرمز وسیاه پوشیده شده و پرچم سه رنگ ایران در شهر هابه پرچمهای سیاه وقرمز تبدیل شده است که باز هم یک ماه افسردگی وناشادی وهزینه سه شنبه ها دعای توسل و پنج شنبه ها دعای کمیل در ستادهای ادارات تشکیل می شود. البته در این ماه اضافه کاری پرسنل زحمتکشی را قطع و کم می کنند که بدلیل پاین بودن دستمزدشان موجب فشار بیشتر بر زندگیشان شده است. فعلا این داستان ادامه دارد و تا این کودکان بفهمند که کلاه سرش رفته به 30 الی 40 سالگی رسیده اند. این بمبارانهای تبلیغاتی ومغزشوئی که هست مجموعه ای از انسانها غیر فرهیخته را به وجود می آورد که نه تنها حرکتی را ایجاد نمی کنند بلکه در تقاابل با هر حرکت آزادیخواهانه جامعه صف شعبان بی مخها را تشکیل می دهند و همچنان که خمینی گفت اسلام را محرم وصفر نگه داشته و جمهوری اسلامی راهی جز تداوم این تبلیغات و هزینه های گزاف جهت نگه داشته مردم نا آگاه خیابانهای تهران و دیگر شهرها ندارد. ماه محرم برای جمهوری اسلامی ماه سرمایه گزاری برای ادامه بقای حاکمیت خود است، فریب مردم از طریق دادن ساندیس، لیوانهای شیر کاکاو وظرفهای قورمه سبزی وقیمه مجانی کلاه بزرگی را بر سر مردم میکنند واین مصیبت بزرگی است که برسر این ملت امده است. جمهوری اسلامی برای مغزشوئی کودکانمان برنامه ریزی دقیق دارد، بخشی از نقشه نظام کنترل و استخدام کسانی است که جهت مغزشئی کودکان شرط اصلی آزمون استخدام است. برای همین خود آموزگاران برای فراگیری خرافات کنترل و بمباران تبلیغات می شوند. اکنون مربیان پرورشی را گذاشته اند که با دعای ندبه و توسل به وپوستر و کاروانهای راهیان نور و ایجاد بسیج در مدارس راه هر نوع دیگر تفکر را می ببندند. واقعا راه مقابله چیست؟ شاید عده ای بگویند خانواده می تواند جلو این مسایل را بگیرد اما این غیر ممکن است چون ممکن است نمره انضباط و حتی اخراج از مدرسه را داشته با شد این واقعیت اموزش و پرورش ایران است. با این وضعیت تنها راه نجات کودکان و جامعه ایران بزیر کشیدن جمهوری اسلامی است! به امید نجات کودکانمان!
تهران 1 آذر 1392