پروين كابلی – ایستاده میمیریم ! در سوك رفيقم كه در قاهره جان باخت

ایستاده میمیریم !
در سوك رفيقم كه در قاهره جان باخت

پروين كابلی

دو روز است دارم فكر ميكنم، دو روز است تصويرش از ذهنم نمی رود، می خوابم با من است. نميشناختمش، نمیدانم چگونه زيست، نوشته اند آكتويست سوسياليست بود، برای گراميداشت خاطره رفقايش رفته بود، شیماء الصباغ را میگویم. ميتوانست من باشم و يا تويی كه اين سطور را ميخوانی، شايد بعد از تظاهرات با دوستانش قراری در كافه ای داشت، هر چه بود قرار بود به خانه برگردد، هر چه بود و هرچه شد با وجود اين ايستاده در آغوش همراه زندگيش مرد! اين صحنه هر روز و هر در همه جای اين كره خاكی تكرار ميشود، بازيگران اين صحنه مردمی هستند كه ميخواهند وضع موجود را به گور بسپارند. اينان نه نژاد دارند و نه جنسيت و نه مذهب، اینان انسانهای به تنگ آمده اين كره خاكی اند. اینان ایستاده میمیرند!

۲۵ ژانویه ۲۰۱۵