هیرش مجید نیا -روند پناهجویی، هراس ها و امیدها:

روند پناهجویی، هراس ها و امیدها:

در سال گذشته به علت وجود جنگ های قومی و مذهبی در خاورمیانه،  جمعیت زیادی از ساکنین این کشورهای جنگ زده  بالاجبار به امید  امنیت و زندگی  فارغ از جنگ، خونریزی و کشتارو با  تحمل مشقت بارترین  شرایط به کشورهای اروپایی  روی آورده اند. اکثر این مهاجرین از جهنم کشورهای اسلام زده گریخته اند. اما به محض رسیدن به مقصد و سکونت در کمپ های پناهندگی با مشکلات و معضلات  دیگری روبرو می‌شوند. از راسیسم و نژاد پرستی و برخورد تحقیر آمیز گرفته تا هیولا و کابوس دیپورت به جهنم های اسلامی، بلا تکلیفی  و ایزوله شدن، انتظار طولانی در صف های غذا، پوشاک و اداره  مهاجرت، زندگی فرمال و تکراری این انسان ها را تشکیل میدهد. اخیرا دولت سوئد با تصویب قانونی بغایت غیر انسانی و پناهنده ستیز، تصمیم به استرداد هشتاد هزار نفر از پناهجویان گرفته  است و بر تلخی زندگی این پناهجویان چاشنی دیگری از اضطراب، هراس و وحشت از بازگشت به کشورهای مرجع افزوده شده است. این روزها میتوان غم و ناراحتی را در چهره تک تک این پناهجویان دید. انسانهایی که قادر به بازگشت به دوزخ کشورهای اسلامی نیستند،این حالت حتی به کودکان پناهجو نیز سرایت کرده است، کودکانی  که بجای شادی  و بازی کردن در دنیای شاد کودکی شان مجبورند هر لحظه خبرهایی از این دست را بشنوند و همراه با والدینشان  به اندیشه و اندوه آینده مبهم و غبار آلود خود فر بروند.  مرزهای کثیفی که سیستم سرمایه داری  همچون حصاری به دور انسانها کشیده است و روزانه با شمشیر مذهب، قومیت، نژاد و جنسیت آنها را قطعه قطعه  میکند به زندگی این کودکان معصوم هم راه پیدا کرده است. در کنار این معضلات،بیکاری و عدم فراگیری زبان کشور ثالث وهزار مشکل فکر نشده دیگر را ضرب کنید  تا ترومای ذهنی و کابوس مداوم هراس و امید را  در زندگی این انسانها بفهمید. در این اشفته بازار راسیسم، بیگانه هراسی و ترفندهای یکی در میان سیستم سرمایه داری  تنها تاکید و پای فشاری بر سیاست انسانی  در دفاع از حقوق پایه ای پناهجویان میتواند ضامن پیروزی آنها باشد و این مهم با همبستگی، اعتراض و اتحاد طبقاتی ما متحقق میشود. بایستی این سیاستهای راسیستی و پناهجو ستیز را افشا کرد و از حقوق انسانی پناهجویان دفاع نمود. پناهجویانی  که همواره قربانی سیاست مماشات گرانه بورژوازی غرب با دولتهای مستبد ومذهبی بوده اند. همین کشورهای سرمایه داری اروپا که برای نمایندگان حکومت‌های جنایت کاری مانند ایران و شخص حسن روحانی فرش قرمز پهن میکنند و بر سر تابلوها و مجسمه هایشان حجاب و نقاب میپوشانند و با سران حکومت هزاران اعدام،شکنجه،سنگسار وقطع عضو عکس یادگاری میگیرند، در برابر قربانیان این حکومت‌ها قاطع و قانون مدار میشوند. لبخند الصاق  شده کریهی که این روزها بر لبان دیپلماتهای نئولیبرال غرب حک شده است، گویای این واقعیت است.  اما بی شک لبخند واقعی،امید و میل به تغییر این دنیای بی رحم و وارونه را از چهره  هزاران  انسان آزادیخواه  و مبارز که در پی تغییر این معادله نا برابر هستند را میتوان دید واین لبخند انسانیت و امید است که جاودانه می شود.

هیرش مجید نیا ۲۹/۱/۲۰۱۶