هیرش مجیدنیا-هشت مارس و سنت های طبقاتی در کردستان

هشت مارس و سنت های طبقاتی در کردستان

هیرش مجیدنیا

زنان ستمدیده در ایران و کردستان که صدها سال است در چنبره مناسبات سرمایه داری و زن ستیزمردسالاری گرفتارشده اندهمواره بنا به توان و وزنه طبقاتی شان سعی در تغییر این مناسبات و قوانین انسان ستیز داشته اند.در واقع عامل مهمی که در کنار مناسبات و قوانین مردسالارانه همواره زن را در قالب محدود  و بسته جنسیت و برداشت کوته فکرانه طیف نرینه محور تعریف کرده است،عامل مذهب در ایران و همانا اسلام سیاسی بوده است.جامعه کردستان در طی قریب به چهار دهه حاکمیت فاشیسم اسلامی سرمایه در ایران ،زنان و اکثریت ستمدیگان آن جامعه همدوش با هم سرنوشتان شان در مقابل این تعرضات و ستم کشی بر علیه نیمی از جامعه،همواره مقاومت و مبارزه کرده اند،به زندان رفته و سنگسار و اعدام شده اند.اما روند مبارزه و میل به تغییر این شرایط غیرانسانی هرگز متوقف نشده است.در این میان بیان واقعی و یکی از سنتهای اتحاد و مبارزات زنان با کلیت این عوامل و مناسبات،برگزاری و تجلیل از مقام و جایگاه و کرامت انسانی زن در هشت مارس ها بوده است.در واقع به همت مبارزه واقعی و سرسخت کمونیستها و انسانهای برابری طلب،8 مارس تبدیل به سنتی جا افتاده  و استخوان دار و قوی دربرابر تعرض آشکار سرمایه و مذهب به اساس ریشه ستم کشی ها و اجحافاتی است که روزانه به زندگی  و هویت و سکسوالیته زنان تحمیل میشود، شده است.فعالین جنبش آزادی و رهایی زن در اوج سیاه ترین و خفقان آورترین دوران در دهه شصت،با مارش طبقاتی و حضوردر خیابانها  و برگزاری مراسمات 8 مارس و روز جهانی کارگر،این روز را تبدیل به سنتی جا افتاده و محکم و قابل اتکا در تاریخچه مبارزاتی طبقه کارگر و زنان ستمدیده کردستان و ایران کردند،به طوری که هر ساله این مراسمات با حضور گسترده و متحد زنان  و مردان آزادیخواه و برابری طلب در شهرهای کردستان برگزار میشود.حکومت سرمایه داری اسلامی ایران باتمام توان و با بسیج نیروهای سرکوبگر و مزودران خود و با بهره گیری از انواع ترفندها و شگردهای نخ نما و ارعاب و تهدیدها و هفته ها قبل از8 مارس سعی در ارعاب و تهدید فعالین خوشنام و شناخته شده دراین عرصه میکند،که عملا بنا به تجارب مبارزین این حوزه رژیم اسلامی موفق به انجام این هدف خود نشده است.آری سیستم سرمایه داری اسلامی با استفاده از توهم پراکنی و تفرقه افکنی و فضای پانیک و بسیج عناصر معلوم الحال خود سعی میکند به نحوی کلیت سیستم جهنمی اش را به نحوی همسو و مدافع حقوق زنان،در قالب کلیشه های مهوع زن مومن و مطیع و سربزیر و خانه دارصرف به جامعه حقنه کرده و نشان دهد.فریب چندش آوری که نمیتواند و اساسا نتوانسته است جامعه را به قهقرای واپس گرایی و فاندامتالیسم مذهبی فرو برد،و زنان را به کنج زندان قوانین کثیف مذهبی خود براند.حقیقتا تعلق هویتی و بن مایه ساختاری نظام جمهوری اسلامی به سرکوب جنبش ها و اعتراضات مردمی و طبقه کارگر و اقشار بجان آمده از نکبت و ویرانی قوانین سرمایه و مذهب گره خورده و عجین شده است.در همان فردای به سر کار آمدن فاشیسم اسلامی در ایران،این حکومت و باند مافیایی سارق انقلاب 57،تعلق ارتجاعی  و پایه ای خود را به مناسبات و قوانین انسان ستیز و ضد زن اثبات کرده است.سران جنایتکار حکومت اسلامی بعد از قیام 57،با بسیج و به خط کردن بی خاصیت ترین و لومپن ترین اجامر و اوباش اسلامی و حزب اللهی  و رانده شدگان جامعه و مردم متمدن، به تعرض و ضدیت با احزاب کمونیست و انقلابی و جنبش های زنده اجتماعی آن مقطع پرداخت.در واقع حکومت اسلامی تعرض آشکارش به آزادی زنان را با شعار”یا روسری،یا توسری”واسید پاشی و پونز زدن بر پیشانی زنانی که حجاب تحمیلی و اجباری را قبول نداشتند،را شروع کرد و پایه های حاکمیت ضد زن خودش را بر همین اساس بنیان گذاشت البته با کف زدن و هیاهو و هورای طیفی از متوهمین خزیده در اردوی به اصطلاح اپوزسیون از نوع ملی-اسلامی آن،اما در بطن همان شرایط به غایت دشوار،مبارزه ای زنده و واقعی با حضور نسلی از انقلابیون راستینی که با آرمانهای سوسیالیستی و انسانی شان این موج دماگوژیسم بورژوازی غرب و فرزند خلف اش یعنی حکومت اسلامی را افشا و رسوا میکردند شکل گرفت.سنت هشت مارس سرخ و رزمنده و سازش ناپذیر با حضور و فداکاری نسلی از صادق ترین و مصمم ترین مبارزین این عرصه که حامل انسانی ترین وزیباترین آلترناتیوها برای تغییر این قوانین به غایت ارتجاعی بودند،شکل گرفت و توانستند سنت و مبارزات  طبقاتی در این روز را به حاکمیت ارتجاع خون و جنون تحمیل کنند.مراسمات 8 مارس در کردستان و ایران،در روند تکاملی و مبارزاتی خود از حاشیه شهرها به درون جامعه و محیط کار و زیست کارگران و زحمتکشان تبدیل شد.با نگاهی گذرا میتوان این تغییر خواهی و برابری خواهی را مشاهده کرد.هر چند حکومت اسلامی سرمایه در کردستان و ایران همدوش با سایر گرایشات و ترندهای ارتجاعی و تقلیل نگر،سعی کرده است به نحوی نیروی عظیم و مهار ناشدنی زنان را به حاشیه رانده وآنرا منکوب و مرعوب  کند،اما واقعیتی که در سنت و ریشه مبارزه طبقاتی همواره موجود بوده است،این حقیقت را اثبات میکند که نمیتوان جامعه و زنان ستمدیده و معترض را به حاشیه راند.خیل عظیم زمین خوردگان و پایمال شدگان نظم وارونه حاکمیت سرمایه و مذهب بر علیه این قوانین انسان ستیز مبارزه میکنند و برای تغییر و زیر و رو کردن کلیت آن می کوشند.سنت و فرهنگ برگزاری هشت مارس و مبارزه روزانه بر علیه ریشه تمامی مصائب بشریت و بالاخص زنان یعنی مناسبات بورژوازی و مذهب،سنتی قوی و پویا و بالنده در ایران و کردستان است.و بایستی تمامی فعالین عرصه مبارزه کمونیستی و طبقاتی بیش از پیش شعارها و استراتژی و تاکتیک رزمنده و مبارزاتی خود را بر اساس این واقعیات دهشتناک فرموله کنند و بصورت متشکل و متحد و تحزب یافته بر علیه این قوانین و مناسبات مبارزه ای سازمان یافته و هدفمند را ادامه دهند.زنده باد هشت مارس،زنده باد مبارزه طبقاتی و کمونیستی.هیرش مجیدنیا24/2/2017