هیرش مجیدنیا-مضحکه انتخابات و سناریوی تکراری جمهوری اسلامی

مضحکه انتخابات و سناریوی تکراری جمهوری اسلامی

هیرش مجیدنیا

در اواخر اردیبهشت ماه امسال قرار است مضحکه انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شود. در حالی که وعده وعیدهای توخالی و دروغین حسن روحانی و موکول کردن بحرانهای اقتصاد بیمار حکومتی در سطح جامعه هنوز بر روی دست حکومت باد کرده است. جنب و جوش مضحک و به شدت تکراری جناح های بی خاصیت حکومت اسلامی برای بازارگرمی و پر رونق کردن فریب عمومی تحت نام “انتخابات” از هم اکنون شروع شده است. در کنار کلیت جمهوری اسلامی، دنبالچه ها و شرکای رژیم از اپوزیسیون راست گرفته تا جریانات ملی- مذهبی و همچنین ناسیونالیستهای وطنی خودی و غیر خودی در این هنگامه مهوع خود را شریک و سهم دار میبینند و به نحوی سعی میکنند برداشتهای کلیشه ای و زنگ زده خود از ماهیت حکومت و نهایتا نتایج انتخابات ریاست جمهوری را به زعم خود تجزیه و تحلیل کرده و نتایج مشعشعانه توهماتشان نسبت به ساختار قدرت را به خورد مخاطبین شان بدهند. و البته همیشه در پس استنتاجات این حضرات یک جناح قابل دفاع از حکومت بیرون میزند. دوالیسم فریبکارانه ای که ریشه در نگرش و خاستگاه طبقاتی این جریانات و نزدیکی آرمانی شان به حکومت اسلامی دارد.

اما در آن سوتر در دنیای واقعی و زندگی حقیقی مردم ایران، کلیت این مضحکه و شوهای حکومت اسلامی مورد تمسخر و بی تفاوتی مردم قرار میگیرد. تاریخ حاکمیت جهل و جنون سرمایه داری اسلامی در چند دهه گذشته این واقعیت را اثبات کرده است که هیچکدام از جناح ها و دسته بندیهای کذایی درون این حکومت، حامل هیچ تغییر و رفاه و بهبود اقتصادی در زندگی و معیشت طبقه کارگر و مردم ستمدیده ایران نیستند. بساط مضحکه انتخاباتی که هرازگاهی برای مصارف درونی و بیرونی حکومت اسلامی در مراوده و تعامل اقتصادی با بورژوازی غرب و تضادهای درونی حکومت موضوعیت پیدا میکند، صرفا برای ایجاد توهم “مشروعیت” نظام اسلامی در سطوح تبلیغی معنا مییابد. هر ناظر بیطرفی هم میتواند به این حقیقت ساده در مورد تاریخچه و ماهیت جمهوری اسلامی پی ببرد که اصولا انتخابات و نتایج آن هیچ تاثیر مثبتی در اقتصاد و سطح معیشت و فقر گسترده مردم ایران ندارد. از بدو عروج و قدرت گیری فاشیسم اسلامی در ایران، مقوله انتخابات مانور و فرجه ای تبلیغی برای سردمداران جنایتکار حکومت اسلامی بوده است تا بوسیله آن سرکوب و بیحقوقی اکثریت مردم آن جامعه را از مجرای قانون اسلامی و صندوق های رای گیری با نمایندگان ریز و درشتی که قبلا از خورجین حکومت دست چین شده اند را استنتاج کند.

اما تجربه واقعی مردم از روند انتخابات در طول عمر منحوس حکومت اسلامی، بیانگر پوشالی و مضحک بودن این فریب تکراری حاکمیت است و براین اساس بیش از پیش قدرت مانور جمهوری اسلامی برای رنگ و لعاب دادن به مضحکه انتخاباتی اش کمرنگ تر میشود. جناح اصلاح طلب هم با شعارهای ارتجاعی و کپک زده اش نمیتواند رونقی به این آشفته بازار درونی و بحران ساختاری حکومت در آستانه انتخابات بدهد و از مجرای آن توهم پراکنی کند.

دراین سیکل باطل انتخابات ریاست جمهوری، گرایش همواره راست و متوهم پرو غرب همدوش با طیف ناسیونالیست ها بعد از انتخاب دونالد ترامپ ظاهرا دچار اعتماد به نفس کاذبی شده اند و از میان نطق های پروپاگاند گونه ترامپ بدنبال رژیم چینج هستند و برخلاف کش و قوس های سیاسی گذشته و سرگردانی شان در دالانهای دیپلماسی بورژوازی غرب، اینبار احتمالا به موضع بایکوت انتخابات بخزند. با این تفاصیل گرایش ناسیونالیستی کرد هم که همواره در پی اثبات صمیمیت سیاسی اش به حکومت اسلامی از روشهای متفاوت بوده محتمل است که به پله لرزان تحریم انتخابات که خیلی وقت است در ادبیات سیاسی این جماعت بیگانه بوده است گام بردارند و از این میان اعتبار و توهمی را برای خودشان دست و پا کنند.

سیاست ما کمونیستها و مردم به جان آمده از نابرابری و فقر و اختناق موجود در ایران در قبال مضحکه انتخابات این است که مردم نباید به مسببین و عاملین اصلی فقر، محرومیت و سیه روزی شان رای بدهند و بایستی این بازی کثیف و تکراری نظام اسلامی را به شکست بکشانند. در کلیه نمایشهای انتخاباتی که در عمر ننگین این جانیان اسلامی صورت گرفته است، حتی یک بند و تبصره از قوانین به غایت ارتجاعی و قرون وسطایی آن مملکت در پروسه به اصطلاح انتخابات کم نشده است. قصاص، اعدام، شلاق و ضدیت با حقوق پایه ای انسان، زن ستیزی و کودک آزاری براساس شرع و قوانین اسلام همچون بختک شومی بر فراز زندگی مردم سنگینی میکند و قرار است این انتخابات بر آن مجددا صحه بگذارد. طبقه کارگر و مردم ایران بایستی اعتراض و ضدیت خود را با شرکت نکردن در این مضحکه انتخاباتی نشان دهند. رای واقعی اکثریت مردم ایران سرنگونی جمهوری اسلامی است.*

۲۹ مارس۲۰۱۷