هه ساره ابراهیمی – سرمایه داری و مسئله تن فروشی!

سرمایه داری و مسئله تن فروشی!
هه ساره ابراهیمی
امروزه با انواع و اقسام مقولاتی برخورد می کنیم که غیر از آنچه که می نمایاند موجودیت دارد و در شرایط کنونی که سرمایه و سرمایه داری در دنیای امروز حکمرانی می کند همه چیز آنطور که باید و شاید به طور آشکار به وضوح دیده شود، به طور پنهانی و با قانونی کردن بعضی از این نوع مقولات به وسیله طبقه ای  سود جو که به جز پر کردن جیب های خود به چیز دیگری نمی اندیشند اداره می شود. یکی از این مقولاتی که در حال حاضر در همه جا موجود است و در هر منطقه زمانی بسته به شرایط محیطی با آن برخورد می شود تن فروشی می باشد.
ما روزانه در تلویزیون و شبکه های اجتماعی با اشکال متنوع از این دست مقولات برخورد داریم و  با مقوله ای به نام فحشا رسمی و غیر رسمی و انواع و اقسام مختلف، نمونه هایی را مشاهده می کنیم.
اگر نگاهی گذرا به سالن های مد بیافکنیم به وضوح می توان مشاهده کرد که از به نمایش گذاشتن مدهای روز لباس گرفته تا تبلیغات رسانه ای تولیدات صنعتی و غذایی یک نوع فحشا غیر رسمی، با نام تمدن و استفاده درست از انواع تولیدات موجود در اجتماع و پشت پرده آن سوءاستفاده های جنسی، از این دست کسانی که به دلایل و انواع مختلفی آن را برای خود به عنوان شغل برگزیده اند دیده می شود.
در حال حاضر این را نمی توان انکار کرد وقتی که همه چیز بر اساس سود و حول آن می چرخد چهره بازار قبیح تر از آن است که در ظاهر قضیه موجود است. گنجاندن یک روابط سالم در بازار دور از واقعیت است و این واقعیت با بی رحمی تمام روز به روز به پیش می تازد و زندگی میلیون ها نفر را در خود گره داده است. هیچ کدام از روابطی که اکنون وجود دارد نه بر اساس عشق و عاطفه بلکه بر اساس سود پایه گذاری شده است و این را می توان از خانواده تا جامعه به طور واضح مشاهده کرد و هر آنچه که موجود است به مثابه ارزش خود را به تصویر کشیده است و غیر از آن در عرف جامعه نامعقول به نظر می رسد.
مقوله ای به نام تن فروشی یکی از دستاوردهای بازاری است که بر اصل رقابت و سودجویی پایه گذاری شده و در اشکال مختلف در اجتماع موجودیت پیدا کرده است. جامعه ای که روز به روز به سوی پرولتریزه شدن می رود و کار را نه به عنوان خلاقیت و رشد فکری بلکه به عنوان فروش نیروی کار برای زنده ماندن خود، تولید ارزش اضافی تعریف کرده است، پیامدهای این بازارنقصان چیزی جز فقر و فلاکت و آسیب های اجتماعی به همراه ندارد. در این بازار پر رقابت و ناسالم آسیب پذیرترین قشر اجتماع یعنی کودکان و زنان اولین کسانی هستند که مورد هجوم قرار می گیرند و به انواع مختلف استثمار می شوند از خانواده گرفته تا محیط کاری که برای امرار معاش، نیروی کار خود را در مقابل کمترین دستمزد می فروشند. اما صاحبان سرمایه باز هم به این قانع نیستند و در مقابل استثماری که بر زنان و کودکان اعمال می کنند از آنها استفاده های جنسی هم به عمل می آورند.
طبق آمارهایی که خود بورژوا اسلامیست های  ایران ارائه می دهد از هر هزار کودک کار و خیابان بین 15 تا 18 ساله 29 درصد، مورد آزار جنسی قرار گرفته اند و 144 نفر دارای شریک جنسی هستند و 5 درصد این کودکان به بیماری ایدز مبتلا هستند و تعداد زیادی هم هپاتیت دارند.  ولی در واقع بخش نهان‌تر و جدی‌تر سوءاستفاده جنسی و تجاوز به کودکان کار، در کارگاه‌ها، کارخانه‌ها، کوره‌پزخانه‌ها و حتی خانه‌هایی که کودک در آن‌ها کار می‌کند، اتفاق می‌افتد: که هیچ وقت سخنی از آن آمارها گفته نشده است.
یکی از راه های مقابله با سوءاستفاده های جنسی برای آموزش به کودکان و خانوده ها، در شرایط خاص امروز که بورژوازی حاکم است آموزش در شبکه های اجتماعیست  ولی در یک خانواده کارگری در ایران که بورژوازی در موقعیت افول قرار دارد این موضوعیت ندارد و هر آنچه را که از دسترنج خود بدست می آورد به سختی کفاف زندگیشان را هم می دهد. اما اگر شرایط غیر از این وضعیت باشد و کودک مجبور به کار بیرون از خانه نباشد و برای اینکه کودک به آن درجه از استقلال فکری و بلوغ برسد در همان لحظه ای که پا به محیط آموزشی می نهد در کنار آموزش خواندن و نوشتن و یادگیری علوم، کودکان را با محیط های کار و حتی در شرایطی آرام آموزش می دهند.
اصلی ترین دلیل وجود فحشا مشکلات اقتصادی است، زنانی که بنا به هر دلایلی که در زندگیشان موجود است به این راه بالجبار کشیده می شوند، زنانی که برای امرار معاش خود و فرزندان مجبور به کارهای سخت و طاقت فرسا می شوند و دستمزدی را که در قبال کاری که برابر با مرد و شاید هم بیشتر از او متقبل می شوند نصف دستمزد را دریافت می کنند و به غیر از این ها در محیط های کار از این زنان نیز سوءاستفاده  های جنسی هم به عمل می آید و همین تعرض و خشونت عواقب هایی را به دنبال دارد که زنان در محیط کاری علاوه بر اینکه امنیت شغلی ندارند از حرمت انسانی هم محروم می شوند. این نمونه کوچکی از آن تجاوز و آزار روانیست است که زنان به خاطر پایین بودن قیمت نیروی کار و ناقص رشد کردن جامعه در متن نظام سرمایه داری  متحمل می شوند.
اگر نگاهی گذرا به سالن های مد و سالن های ماساژ در کشورهای غربی بیافکنیم زنانی که در این نوع مکان ها قرار میگیرند با کالای شدن جسمشان، بهای گزافی در قبال شغلی که در آن مشغول هستند را باید بپردازند و صاحبان سرمایه کسانی که هر کدام برای خود مافیایی هستند آنان را مجبور به کاری غیر از ظواهر قضیه می کنند و اکثر این زنان بعد از مدتی در این سالن های مد، تبدیل به بازیگران فیلم های پورنو و یا مجبور به جابجایی انواع مواد مخدر می شوند و به غیر از این ها برای اینکه بتوانند بیشترین سوءاستفاده را از آنها ببرند اسیر اعتیاد کرده و تا لحظه ای که به کارشان بیایند نهایت استفاده را از آنها می برند.
و اما خانواده با فرم مشخصی که در حال حاضر در نظام سرمایه داری موجود است. مرد به عنوان کسی که کار می کند و مالک زن و فرزندان خویش است. در این رابطه زن به عنوان سرویس کار در خانه مرد را آماده می کند تا فردا دوباره در زیر چرخ استثمار ارزش اضافی تولید کند. در این میان زن که به عنوان سرویس کار در خانه مشغول به فعالیت تکراری  روزانه است همانند مرد که هر روز نیروی کار خود را به سرمایه می فروشد هیچ فرصت و مجالی را نمی یابد تا بتواند آن طور که باید و شاید از معضلات و آسیب های اجتماعی که در کمین خود و فرزندانش هست آگاه شود و در پی این ناآگاهی به پرتگاه منجلاب جامعه می افتد. درجامعه ای که سود حرف اول را می زند روابط زناشوی آن طور که باید بر پایه عشق و عاطفه باشد صورت نمی گیرد و زن به خاطر نبود استقلال مالی و ادامه زندگیش مجبور است با کسی ازدواج کند که تامینش کند و اگر هم از نظر عاطفی کمبود داشته باشد به زندگی که بنا به عرف جامعه معقول به نظر می رسد ادامه می دهد و تن و جسم خود را در اختیار کسی می گذارد که فقط خرج زندگیش را تامین می کند و غیر از آن هیچ تعریفی دیگری نمی شناسد و این یک نوع  فحشا قانونی است به اسم ازدواج که در جامعه تولید و بازتولید می شود و از نسلی به نسل دیگر ادامه دارد. تمام روابط خانواده نه بر اساس عاطفه و عشق بلکه بر اساس سود است و تا زمانی که جامعه حول این نظام سودپرست بچرخد، هیچگاه نباید انتظار آن را داشت که تک تک این معضلات اجتماعی را از خانواده ها زدود و چون جامعه یک داده پیوسته است وطبقات متخاصم در برابر همدیگر قرار میگیرند این مقوله  در مورد طبقه سرمایداری هم صادق است، یعنی بورژوازی در گندابی که  خود به وجود آورده است دست و پا میزند. اگر در این جامعه فرزند طبقه کارگر استثمار میشود فرزند طبقه بورژوا به زالویی تبدیل میشود که خون دیگران را میمکد به همین دلیل است که مارکس ازخود بیگانگی انسان درعصر بورژوازی حرف میزند.
برای رفع این ستم و استثماری که به وسیله طبقات حاکم و گانگسترهایشان اعمال می شود باید مبارزه ای فعال با مقوله فحشاء شود که از طریق از میان بردن زمینه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن و مقابله قاطع با شبکه ای سازماندهی فحشاء، دلالان، واسطگان و باج خورها و ممنوعیت اکید هر نوع سازماندهی فحشاء، دلالی، واسطگی و بهره کشی از افرادی که مبادرت به تن فروشی میکنند و غیر جنایی کردن زندگی و کار افرادی که دست به تن فروشی میزنند. کمک به بازیابی حرمت اجتماعی و احترام به نفس آنها و کوتاه کردن دست شبکه ها و باندهای جنایتکار از زندگی آنها از طریق رفع ممنوعیت فروش سکس بعنوان یک شغل فردی و حمایت قانون و نهادهای انتظامی از این افراد در مقابل شبکه ها و باندهای گانگستری، باج خورها و اوباشو با صدور جواز کسب برای افرادی که بعنوان یک شغل فردی مبادرت به تن فروشی میکنند، مصون داشتن شخصیت و حیثیت آنها بعنوان شهروندان محترم جامعه و کمک به سازمانیابی آنها در سازمان صنفی خویش و ارائه رایگان خدمات پزشکی ویژه پیشگیرانه و درمانی برای مصون داشتن این افراد از بیماری ها و صدمات ناشی از مبادرت به این حرفه و کار آگاهگرانه، ترغیب و مساعدت های عملی نهادهای مسئول دولتی به افراد تن فروش در کناره گیری از این حرفه، کسب مهارت و آموزش لازم برای اشتغال در بخش های دیگر جامعه.