همايون گدازگر -چه كسى محكوم است ؟ درحاشيه كشته شدن سه نفر از وابستگان سازمان زحمتكشان كردستان در شهر سنندج

چه كسى محكوم است ؟

درحاشيه كشته شدن سه نفر از وابستگان سازمان زحمتكشان كردستان در شهر سنندج

در پى واقعه خونين روز ٢ تير در شهر سنندج كه طى آن سه نفر از افراد وابسته به سازمان زحمتكشان  توسط نيروهاى سركوبگر رژيم كشته شدند ، عكس العمل هاى گوناگونى در ارزيابى اين ماجرا توسط افراد و جريانات سياسى براه افتاد كه پرداختن به آن ضرورى است .

قبل از هر چيز جرياناتى كه اساسا در اين مورد سكوت كردند ، يا قضييه از نظر آنها مهم نبود يا فكر مى كردند دخالت آنها موجب پشتيبانى و يا تائيد سازمان زحمتكشان مى شود . ايراد اين نوع مسكوت گذاشتن جنايات جمهورى اسلامى ، تنها بى توجهى به واقعه اى كه در حين چند ساعت در بخش مهمى از جامعه كردستان منعكس شد نيست ، بلكه اين گونه بى تفاوتى ها مى تواند در بين مردم توهم ايجاد كرده و جمهورى اسلامى را برحق نشان داده و دست نيروهاى سركوبگر را براى سركوب نيروی سازمانهاى اپوزيسيون بازتر كند . در نتيجه سكوت جرياناتى كه خود را اجتماعى و مربوط به تحولات  جامعه  مى دانند مى تواند مورد سؤاستفاده جمهورى اسلامى قرار بگيرد .

جمهورى اسلامى ٣٨ سال است دركردستان مسلحانه مردم و سازمانهاى مخالف را سركوب مى كند . در طى اين چهار دهه مردم كردستان كه جنگ و مقاومت مسلحانه از طرف جمهورى اسلامى به آنها تحميل شد ، به شيوه هاى مختلف از جمله مسلحانه در مقابل جمهورى اسلامى و نيروهاى سركوبگر آن به مبارزه برخاسته اند . تا زمانيكه نيروهاى سركوبگر به كشتار و سركوب مردم ادامه مى دهند مردم و سازمانهاى سياسى حق دارند مسلح بمانند و مسلحانه فعاليتهاى خود را پيش ببرند . صحبت بر سر حق مسلح ماندن مردم كردستان است . حق مسلح ماندن مردم با درستى و نادرستى اقدام و عمليات مسلحانه احزاب و جريانات سياسى در شرايط متفاوت سياسى فرق دارد .

روشن است در شرايط كنونى عمليات مسلحانه مى تواند به مبارزات و رويارويي مردم عليه رژيم اسلامى ضربه بزند ، اما كش دادن اين نامناسب بودن  تعادل قوا تا جائيكه عملا  هر نوع وجود و تظاهر مسلحانه  منع شود  ، ديگر شعار خلع سلاح مردم و سازمانهاى مخالف جمهورى اسلامى است . بنابراين خارج از شيوها و سنتهاى موجود مبارزه مسلحانه و حتى مستقل از سياست و دورنماى متفاوت سياسى جريانات اپوزيسيون جمهورى اسلامى در كردستان ، حق مسلح بودن و مسلح ماندن برحق و قابل دفاع است . با فرض دفاع از اين حق است كه مى توان به شيوه و سنت سياسى و طبقاتى متفاوت در برخورد به فعاليت مسلحانه پرداخت . كسى كه اين حق عمومى را در كردستان برسميت بشناسد بايد هر حمله جمهورى اسلامى به مردم و سازمانهاى مخالف را محكوم كند . نيروهاى سياه اسلامى مانند سلفى ها فرق مى كنند . اينها همزاد خود جمهورى اسلامى هستند كه گاه وبيگاه هسته هاى ياغى وسركش آنها توسط نيروهاى رژيم سركوب مى شوند . اينها نه  اپوزيسيون جمهورى اسلامى بلكه از جنس خود رژيم و اتفاقا تهديدى براى نيروهاى مخالف بخصوص جريانات چپ در جامعه هستند و از اين قاعده مستثنى هستند .

خلاصه سنتهاى جداگانه و اهداف جداگانه سياسى طبقاتى احزاب مختلف طبيعتا در تعريف و شيوه و زمان مبارزه مسلحانه متفاوت و در خدمت اهداف سياسى و طبقاتى هر يك از آنهاست . براى احزاب ناسيوناليست در كردستان مبارزه مسلحانه و شيوه “پيشمرگايه تى ” راه شناخته شده اى است براى فشار آوردن به دولتهاى مركزى و باز كردن باب گفتگو وسازش و رسيدن به گوشه اى از قدرت دولتى . آنها علنا اعلام مى كنند كه مبارزه مسلحانه آنها نه مى خواهد و نه مى تواند رژيم را سرنگون كند . اما براى كارگران و كمونيستها و آزاديخواهان و احزابشان ، سرنگونى رژيم جمهورى اسلامى كه عامل تحميل فقرو تهيدستى بى انتها و تحميل زندگى تحقير آميز پر از مصائب اجتماعى است ، مى تواند آغاز اميد به دستيابى يك زندگى انسانى باشد . براى اين دسته كه استثمار و بى حقوقى مطلق را نتيجه تسلط استثمار سرمايه دارى مى دانند ، ” پيشمرگايه تى ” و اين شيوه از مبارزه مسلحانه نمى تواند جوابگو باشد .

اما دوباره برسر اصل موضوع ، محكوم نكردن سركوبگرى  اخير جمهورى اسلامى در شهر سنندج به بهانه سياستهاى سازمان زحمتكشان هم قابل توجيه نيست . سياستهاى اين سازمان و پيوستن آن  به بلوك آمريكا و عربستان و آماده شدن براى سربازى در ركاب آمريكا و سياستهاى رئيس جمهور تازه برهمه كس عيان است . تمام احزاب ناسيوناليست كرد در كردستان ايران عزم خود را جزم كرده اند تا در پرتو سياستهاى جديد آمريكا آتش بيار يك سناريوى ويرانگر در جامعه ايران و كردستان باشند . اينها مى خواهند حكومت اقليم ديگرى در كردستان ايران برپا كنند . اما تماشاى وضع برادران در قدرتشان در كردستان عراق بايد هر كارگر و زحمتكش و انسان آزاده اى را متوجه خطر حركات اين جريانات كرده باشد . اين تحركات خطرناك كه مدنيت و امنيت جامعه را نشانه گرفته است ،  تنها مى تواند باقدرت اتحاد و نه مردم كردستان ايران خنثى شود .

حساب اين افشاگريهاى مداوم از سوى كمونيستها و آزاديخواهان از حساب سركوبگرى و كشتار جمهورى اسلامى جداست . در حمله مسلحانه به مردم مسلح و افراد سازمانهاى اپوزيسيون بخصوص آنجا كه نشانه اى از عمليات مسلحانه در دست نيست ، محكوم كردن جمهورى اسلامى و همدردى با خانواده ودوستان قربانيان انتظارى بديهى و حداقل است . چنين اتفاقى ممكن است براى هر كدام از احزاب چپ يا راست بيفتد . نبايد كشتار مخالفين را به بهانه مسلح بودن قبول كرد . جمهورى اسلامى بعنوان يك رژيم سركوبگر و تا دندان مسلح مسؤل نا امنى و كشتار در جامعه است نه مردم و احزاب اپوزيسيون .

همايون گدازگر

٢ يولاى ٢٠١٧