همايون گدازگر -ناسيوناليسم سوارى كانديداهاى مجلس ارتجاع در كردستان

ناسيوناليسم سوارى كانديداهاى مجلس ارتجاع در كردستان 

جنگ و جدال كانديداهاى مجلس اسلامى در كردستان كه بر آن اسم تبليغات و يا رقابت انتخاباتى گذاشته اند ، در مضحكه انتخابات مجلس دهم ديدنى است . على العموم برتارك آن نه تنها بى اعتمادى ، بلكه پژواك نفرت عميق جامعه را از جمهورى اسلامى و مجلس ونمايندگانش به روشنى مى توان ديد . نه تنها اصلاح طلبان  ، كه در مقابل سوْال مردم در مورد وعده ووعيد هاى مضحكه هاى  قبلى خجولانه و سرافكنده سكوت بزرگوارانه را به هر جواب بى جوابى ترجيح مى دهند ، بلكه قسم خورده هاى ايدئولوژيك نظام و رهبر و شريك جرمهاى قديمى تر جمهورى اسلامى در كردستان هم در مقابل مردم و سؤالهايشان لال مى شوند . همين واقعيات و همين نا مربوط بودنشان به خواستها ، تمايلات و مشكلات عديده مردم كردستان ، مجبورشان كرده است به جان هم بيفتند . بازار إفشاء گرى از يكديگر ، انتشار اسناد فساد و رشوه و دزدى كه در دوره هاى قبلى مجلس مشتركا به آن مشغول بوده اند درتورهاى اجتماعى و محافلشان گرم است . تقصير ناكامى و بى قيمت شدن رژيمشان در كردستان را به گردن يكديگر مى اندازند . در اين دعوا ، يار بهشتى و اسطوره پارلمان ( بهاء ادب ) و نوشته ها و مواضعش بوسيله هردوطرف شاهد گرفته مى شود . چون به قول اينها اين مرحوم در ابتدا ساز اصولگرايي مى زد ، اما بعدها متوجه شد كه اصلاح طلبى در كردستان ابزار مناسبترى براى فريب مردم و دفاع از جمهورى اسلامى است . در افشاگريهايشان با ارائه سند عليه يكديگر در مورد مفقود شدن فله اى پولهای ميليونى كه اشتراكا در اختلاسهاى نمايندگان “محترم ” مجلس  قورت داده اند، و يا در كمين نشستن چپاول به بهانه ايجاد كارخانه تراكتور سازى در بيجار يا ذوب آهن سنندج و رشوه هاى ديگر در محل ، آبرويي براى خودشان و مجلس كذايى باقى نگذاشته اند . 

اما در عالم واقع اين لگد مال كردن يكديگر معلول شرايط سياسى و اجتماعى جامعه ايران و بخصوص كردستان و موقعيت جمهورى اسلامى است . شرايطى كه در آن ، مجلس ، مضحكه انتخابات ، نمايندگى مردم ، قانون گذارى و حكومت قانون و غيره ، بى ربط تر و پوچ تر از هر زمانى است . ٩ دوره خيمه شب بازى مجلس درايران تحت حاكميت  رژيم اسلامى  ، ٣٧ سال سركار گذاشتن مردم به بهانه قانون و مجلس ، امروز از نظر هر پروسه اى فريب كارانه و مزورانه وشكست خورده قلمداد مى شود .  انعكاس ناكامى و بى اعتمادى مردم را مى شود در بحث وجدل ايدئولوگها و سياستمداران هوادار جمهورى اسلامى ديد . نمى توانند پنهان كنند كه تجربه اين همه سال نشان داده است كه حتى يك مجلس نمايندگان منتخب مردم هم در اين نظام ، نه نماينده مردم ،بلكه نماينده و نوكر رهبر است ، كه بايد قوانين مورد نظر او را تصويب كند . قوانينى كه نه براى كنترل دولت بلكه به جهت كنترل جامعه و ترويج ارتجاع و كهنه پرستى و قدرت بخشيدن به ارگانهاى خاصى در درون رژيم است . اينها به اضافه دغل كارى و چاپلوسى و لابيگرى و شركت در اختلاسهاى بزرگ ،  كاركرد مجلس ارتجاع در طول حيات جمهورى اسلامى بوده است . اين كارنامه و آگاهى عمومى جامعه  از آلت دست بودن مجلس ، كه خروارها نمونه آن سر زبان مردم موجود است ، كار كانديدهاى اين دوره را دشوارتر كرده و آنها را به موضع دفاعى انداخته است . 

اما دركردستان انگار امكانى براى رنگ عوض كردن و جا خالى دادن و ادامه فريب هست . اينجا اگر بازى كردن با كارت دين و دولت و قانون و اداى پيشنماز و رهبر مذهبى را در آوردن باعث انزوا و تنفر است ، مى شود لباس كردى پوشيد و در نقش ديگرى به كلاه بردارى پرداخت . طرفدارى اصلاح طلبان كرد از ” حقوق مردم مظلوم كرد ” اگر چه بى سابقه نبوده است ، اما اين بار با رنگ باختن وعده هاى تكرارى و بى حاصل نمايندگان قبلى  و دولت سركوب و اعدامش ، همه به آن روى آورده اند . از هواداران احمدى نژاد تا مخلصين با جيره و مواجب رهبر تا پا دو هاى روحانى همگى پلاكارد ” حقوق مردم مظلوم كرد ” را به دست گرفته اند . دامنه اين شيادى از مرزهاى كردستان گذشته و به تهران هم رسيده است . عده اى مى خواهند كردهاى مقيم تهران را در مجلس سركوب و كشتار نمايندگى كنند ، بعضى هايشان مانند آقاى مصطفى بيگى با لباس كردى به وزارت كشور رفته و كانديداتورى خود را ثبت كرده است و حول اين اقدام “جسورانه ” كلى بحث حول حقوق مردم كردستان راه انداخته است . در همين راستا جمعى ديگر در حضور استاندار إيلام با رونمايی از ١٨ جلد كتاب به زبان كردى ، بر غنى بودن زبان كردى و نهضت كردى حرف زدن پاى فشرده و خانوادهايی را كه با فرزاندانشان فارسى حرف مى زنند مورد انتقاد قرار داده اند و نهایتا جسارت را به جايي رسانده اند كه آدم از اين همه شهامت در راه ” كردايه تى ” متحير مى شود ! به اين معنا كه ٦ نفر از روحانيون كرد براى مجلس خبرگان خود را كانديد كرده اند!!! هر چند در پشت اين كانديداتورى احتمالا يك حيله شرعى و آخوندى خوابيده است و اين ملا ها كه اكثرا از كرمانشاه و اروميه هستند احتمالا شيعه هستند . ولى هرچه باشد فعلا كرد بودن مهم است  تا تعلق به مذهب  شيعه يا سنى ! 

روشن است با همه اين شيادى ها ، درخيمه شب بازى انتخابات در  كردستان ،  كار جيره خواران جمهورى اسلامى  بس دشوار تر است . در جامعه اى كه در آن نفرت از موجوديت جمهورى اسلامى با وبدون مجلس آن نهادينه شده است ، در جامعه اى كه ازهمان  ابتدا جمهورى اسلامى با زور لشكر كشى و توپ و تانك و تيرباران دسته جمعى يك نسل از انقلابيون آن و با كمك و راهنمايی همين طيف نوكر كانديداتورهای مضحكه مجلس دهم ، توانست آن را اشغال كند ، و در جامعه اى كه در آن هنوز خاطره وحشتناك  تيرباران نوجوانان ١٦ ساله در كوچه وبرزن هر شهر آن  بر سرزبانهاست ، چگونه مى توان از انتخابات آزاد و نمايندگان مردم صحبت كرد .  در این منطقه حاكميت  جمهورى اسلامى در كردستان تنها با حضور نظامى و ميليتاريزه كردن شهر و روستاهاى آن ممكن شده است . در غياب اين فضاى سركوب و وحشت ، زمان تسويه حساب مردم رنج ديده و سركوب شده قبل از هر كس با پيشقراولان محلى آنها شروع خواهد شد . بيش از سه دهه جؤ خفقان و فشار امنيتى در هر دوره مضحكه انتخابات ، بغير از مزدوران رژيم ، ممكن  است  عده اى را  از سر استيصال و درماندگى به پاى صندوقهاى رأى بكشاند . اما اين  واقعيت رابطه رژيم با مردم كردستان را نشان نمى دهد . جنگ مردم در كردستان با جمهورى اسلامى هنوز به پايان نرسيده است . فاصله بين مردم كارگر و زحمتكش و آنهايي كه از همان روز اول حكومت مذهبى  نمى خواستند ، با رژيم جمهورى اسلامى ونوكران كردستانى اش  ، نزديك به ٤ دهه مقاومت واعتراض مردم و بخون كشيدن آن  از طرف جمهورى اسلامى است . كانديداهاى  نمايندگى مجلس رژيم در كردستان هم به اين واقعيات واقفند ، اما منافع مادى و همسويی طبقاتى با جمهورى اسلامى آنها را وادار كرده است به جنگ اين واقعيات بروند . 

جدای از اينها،  ازمنظر مردم عادى و شرافتمند دركردستان  ، وعده هاى پوچ و دروغين اين نمايندگان جعلى طى اين ساليان دراز چه ثمرى  براى مردم و جامعه داشته است ؟  صف روبه ازدياد معتادين و قربانيان مصائب اجتماعى در كردستان ، خيل عظيم بيكاران و فقرو گرانى افسار گسيخته ، روى آورى به كولبرى در مرزها و بخاك افتادن كولبران در اثر حمله نيروهاى جنايتكار رژيم ، وضع ناهنجار آموزش و مدارس و سربرآوردن خودكشى نوجوانان در اين أواخر به تنهايي براى محكوم و منزوى كردن رژيم و انتخابات مجلس ضد مردمى كافى نيست ؟ به علاوه نمايندگان نامحترم در مقابل موج مستمر سركوب مردم ، تهديد وارعاب و بازداشت كارگر ، معلم و پرستار و دانشجو وغيره  در كردستان چه غلطى كرده اند ؟ وضعيت آشفته و خجولانه كانديداهاى مضحكه انتخابات مجلس دهم ناشى از اين است كه جوابى براى درد بى درمان جامعه ندارند، نقشه ایی هم برای حل آن ندارند . عكس العمل مردم منطقه كرانى در شهرستان بيجار جواب در خور و روشن به اين مضحكه است . مردم اين منطقه در اعتراض به بى توجهى مسؤلين پزشكى كه باعث مرگ كودكى خردسال گرديد ، تصميم گرفته اند در نمايش انتخابات شركت نكنند . هرچند در مقابل هيولاى اسلامى اقدامى كوچك و ناكافى ، اما در جواب به مضحكه انتخابات قابل ستايش است . انتخاب ريشه اى و كارساز مردم ، سرنگونى جمهورى اسلامى است .

همايون گدازگر 

٣ ژانويه ٢٠١٦