همايون گدازگر – معامله كثيف قدرتهاى بزرگ در سوريه ونقش تركيه .سرنوشت مقاومت مردم در كانتونهاى كردستان به كجا مى رود ؟

معامله كثيف قدرتهاى بزرگ در سوريه ونقش تركيه .


سرنوشت مقاومت مردم در كانتونهاى كردستان به كجا مى رود ؟

آنچه امروز در سوريه در جريان است ، نه يك جنگ داخلى ، بلكه جنگ كمپ دولتهاى خارجى در اين كشور است . از اين رو براى بازيگران اين جنگ آنچه مهم است ، نه پايان جنگ و بيرون آمدن ميليونها نفر از زير بار بلاى اين جنگ خانمانسوز ، بلكه ادامه دادن به آن است . تا زمانى كه رضايت برپا كنندگان آن حاصل نشود ، تا زمانيكه خالقان اين جنگ خانمانسوز ، حاكمان بى رحم و سيرى ناپذير از خون و ناله و ضجه انسانها به دستاوردهاى حاصله راضى نشوند ، تكه پاره شدن زن و مرد ، كودك و پير و جوان ادامه خواهد داشت . هر چه دامنه كشتار بيرحمانه تر و درندانه تر باشد ، بهانه براى ادامه آن مهيأ تر است . اين واقعيات كه قدرتهاى بزرگ جهان بر سر قتل عام و نابودى ميليونى در سوريه مشغول رقابت و بده وبستان هستند را امروز هر ره گذر و عابرى قبول دارد . اما طنز تلخ و دردناك اينجاست كه تمام بشريت به تماشاى آن نشسته است . با اين حال در دل پرده سياهى كه ارتجاع اسلامى به كمك قدرتهاى جهانى و منطقه اى بر روى اين بخش از خاورميانه كشيده اند ، تنها در گوشه اى از اين جهنم شعله ور در آتش ، مردم كردستان سوريه با عزم جزم و اراده اى خارق العاده نشان دادند كه مى شود با اتكا به خود در مقابل اين هيولاى سياه ايستاد . در اين سالها ، كردستان و مقاومت زنان و مردان آن نقطه اميدى روشن در دل آن تاريكى بود . دولت فاشيست تركيه بعنوان يكى از بازيگران تحميل سناريوى سياه كنونى در سوريه ، لحظه اى از مقابله با همين نقطه اميد و مقاومت در كردستان سوريه غفلت نكرده است . توافقهاى اخير دولتهاى روسيه و آمريكا و هم پيمانان منطقه اى آنها كه به دولت تركيه اجازه داد تا با دخالت نظامى در سوريه به مقابله با دستاوردهاى اين مقاومت دليرانه برود ، بار ديگر اين درس بديهى تاريخ را تكرار كرد كه قدرتهاى جهان سرمايه دارى براى رسيدن به اهداف و منافع خود پايبند به هيچ أصول و پرنسيبى نيستند . حاضرند دوستان و متحدان تاكنونى را جلو پاى رقبايشان قربانى كنند . رياكارى و در وغپردازيهايشان در باب حقوق بشر و أشك تمساح ريختنشان براى مثله شدن مردم سوريه و آوارگان ميليونى را در همين بزنگاهها بايد ديد و در مقابل بشريت رسوا كرد . پشتيبانى تركيه از داعش چنان عيان و آشكار است كه حتى همپيمانان ريكارشان نمى تو انند منكر آن شوند . اما در يك بده وبستان جنايتكارانه و بقيمت از بين رفتن كودكان سورى ، بناگاه تركيه براى نبرد با داعش روانه جرابلس مى شود . در امر واقع اين حركت تركيه كمك به داعش و در بردن آن از زير ضرب نيروهاى مدافع خلق و جلوگيرى از متصل شدن كانتونهاى عفرين و كوبانى بيكديگر بود . اما اين اتحاد شوم آمريكا وسوريه و همپالگى هاى منطقه ايشان بر خلاف هياهوى سطحى ناسيوناليستها دال بر پشتيبانى آمريكا از كرد ها ، اصلا دور از انتظار نبود . در بازى منافع در بين اين ابرقدرتهاى جنايتكار ، تاريخا مهره هاى كوچك جزو اولين قربانيان بوده اند . تركيه با توجه به موقعييت سوق الجيشى آن ، هر سگى در حاكميت آن باشد ، بازهم از زاويه منافع نظامى و رقابتهاى منطقه اى براى حاكمان بورژوازى شرق و غرب هزار بار بر مردم مقاوم كردستان سوريه ارجحيت دارد . اينجا پايگاه هوايي اينچرليك و نفت ارزان و جلوگيرى از موج ميليونى مردم آواره به طرف اروپا حرف اول را مى زند ، نه دفاع از كرامت و مدنيت جامعه ، نه بيرون راندن ارتجاع داعش از كوبانى و دفاع از زندگى ميليونها انسان . دولت تركيه با چنگ و دندان نشان دادن در عرصه داخلى و با دخالت در سوريه در واقع مى خواهد شكست هاى دوران اوليه تحولات خاورميانه را جبران كند ، كه درآن قصد داشت بعنوان نماينده جهان اسلام و زنده كردن امپراطورى عثماني نقش بازى كند ، اما تحولات و اعتراضات داخلى آن دوران وبه ميدان آمدن مقاومت مردم در كردستان سوريه پوزه اش را بخاك ماليد و در رقابتهاى منطقه اى منزوى شد ، تا جائيكه حزب آ.ك.پ به تنهايي نتوانست در قدرت بماند و تنها با ايجاد رعب و وحشت و استفاده از كودتاى نا فرجام اخير توانست تعادل خود را نگهدارد . دولت اردوغان درحال حاضر هم به نسبت دوران قبل از كودتا و چراغ سبز دولتهاى آمريكا و روسيه ضعيف تر است . دخالت در سوريه و پشتيبانى از ”ارتش آزاد سوريه ” كه يك نيروى ارتجاعى همزاد داعش است قرار است به تناقضات و معضلات داخلى اين كشور جواب بدهد . ركود شديد اقتصادى ؛ تنفر بين المللى از آن بعنوان يك رژيم قلدرفاشيست ، در كنار مبارزه و اعتراض بى وقفه در شهرهاى كردستان تركيه تنها بخشى از معضلاتى است كه دولت اردوغان در مقابل خود دارد . دخالت نظامى اخير در سوريه قرا است به اين نابسامانيهاى داخلى كمك كند وگرنه در بعد منطقه اى و تحولات منطقه تركيه اكنون در موقعييت ضعيف تر از گذشته قرار دارد .روشن است هدف اصلى و عاجل تركيه مقابله با نيروهاى مدافع خلق در كردستان تركيه است ، تا از اين طريق بتواند راه گسترش اعتراضات مردم در كردستان تركيه را سد كند و وجود يك منطقه آزاد در كردستان سوريه را غيرممكن سازد . اما در صورت هوشيارى سياسى رهبران مقاومت در كردستان سوريه چنين امرى براى دولت تركيه به آسانى به دست نمى آيد . قبل از هرچيز توهم به آمريكا ويا هرنيروى ديگرى بشدت كشنده است . هركدام از اين دولتها عليرغم كمك هاى فعلى شان در هر زد وبندى و بخصوص در شرايطى كه نيروي داعش رو به ضعف بگذارد براحتى خودمديريتى كانتونها و دستاوردهاى تاكنونى مردم را نزد هر دولتى به حراج مى گذارند . مسئله ديگر مقابله با تركيه در صورت حمله به كانتونهاى كردستان تركيه است . اگر نيروهاى ، ي ، پ ، گ با نيروهاى ارتش تركيه يا مزدوران وابسته به آنها مقابله نكنند ، ستاره إقبال ماندگارى كانتو نها و كل مبارزات تاكنونى رو به افول مى گذارد . اما بر عكس در صورت امكان مقابله با تركيه شانس دفاع و حتى گسترش اين دستاوردها زياد است . در چنين شرايطى قطعا افكار عمومى بمثابه نمونه كوبانى به پشتيبانى از تسليم ناپذيرى نيروهاى مبارز در كردستان سوريه به ميدان خواهند آمد وشهرهاى كردستان در تركيه و اقليم كردستان و ايران بار ديگر صحنه اعتراض مردم و پشتيبانى از نيروهاى مقاومت در كردستان سوريه خواهند شد و چه بسا در صورت تداوم جنگ عليه تركيه ، جوانان مبارز زيادى از كشورهاى مجاور به نيروهاى مسلح كردستان سوريه خواهند پيوست . چنين بنظر مى رسد اين مقابله با دولت تركيه كانتونها و نيروهاى مبارزشان را به مصاف مى طلبد ، يا بعبارت ديگر راه گسترش پيروزى و ادامه حفظ امنيت ومدنيت جامعه در اين كانتونها و يك بخش از سوريه از اين طريق مى گذرد . شانس نيروهاى مدافع خلق در اين رويارويي كم نيست ، بشرط اينكه رهبران آن از توهم ميانجيگرى آمريكا و هر قدرت ديگرى بيرون آيند و هم چنين آزاديخواهان ، احزاب چپ در منطقه و طبقه كارگر و رهبران آن در همه جا بخصوص در تركيه و ايران و عراق ، نظاره گر اين جنگ نا برابر نباشند .
همايون گدازگر ٤ سپتامبر ٢٠١٦