یونان به کجا میرود؟ سوال از کاظم نیکخواه

یونان به کجا میرود؟
سوال از کاظم نیکخواه

نسان نودینیان: گفتمان گسست از “اروپای ریاضتی” یک موضوع داغ در کشورهای مختلف اروپایی است. این بویژه مساله ای است که در یونان مدتهاست روی میز است. اوضاع سیاسی یونان برای اروپا اهمیت دارد. آلکسیس سیپراس، نخست وزیر پیشین یونان درانتخابات ٢٠ سپتامبر با به دست آوردن بیش از ۳۵ درصد آرا پیروز شده است. سوال این است که آیا سیپراس در مسیر سیاستهای ریاضت کشی اقتصادی اروپا حرکت میکند یا راه و سیاستی را پی میگیرد که فراخوان دهندگان “گسست از اروپای ریاضتی” نظیر وزیر دارایی پیشین سیریزا و عضو کنونی پارلمان یونان یانیس واروفاکیس از مدافعین آن است؟

کاظم نیکخواه: بطور واقعی فکر میکنم هیچکدام از سیاستهای مورد اشاره شما نه سیاست سیپراس و نه سیاستی که نهایتا به خروج از اروپای واحد می انجامد، علیرغم هر اسمی که مدافعینش روی آن میگذارند بطور واقعی و عملی راهی برای خلاصی مردم یونان از ریاضت اقتصادی را پیش رو نمیگذارد. یعنی امروز چنین راهی در چارچوب مناسبات موجود برای مردم یونان وجود ندارد. سیپراس و سیریزا در پاسخ به جنبش اعتراضی مردم وعده دادند که به سیاستهای ریاضت اقنصادی “ترویکا” تمکین نخواهند کرد و سیپراس با حمایت مردم و چپ جامعه واقعا مدتی هم محکم ایستاد اما یک جایی متوجه شد که باید به یک چیزهایی تمکین کند و گرنه راه خروج را نشانش میدهند. در نتیجه به همان چیزهایی که قول داده بود نکند یعنی ریاضت اقتصادی (با شیب کمی ملایمتر و شرایط کمی بهتری) تمکین کرد. واروفاکیس و دیگر مدافعین خروج هم اگر الان اوضاع دستشان بود شاید راه خروج از ای یو را خود در پیش میگرفتند اما بعد از چند ماه برمیگشتند و به مردم میگفتند الان از اتحادیه اروپا و ترویکا خلاص شده ایم اما ناچاریم دستمزدها را فریز کنیم، بیمه بازنشستگی را کاهش دهیم و بیمه های بیکاری را بزنیم و در واقع ریاضت اقتصادی را خودمان پیاده کنیم تا تولید راه بیفتد و سرمایه ها سوددهی داشته باشند، سرمایه گذاری خارجی فعال شود و بعد از چند سال شما مردم شاید به رفاه دست یابید. هردو دیر یا زود کمابیش به یک جا می انجامد. دولت چپگرای سیپراس در آخرین توافقاتش قبول کرده است که سیستم بازنشستگی را “بازبینی” کند و حقوق بازنشستگان را کاهش دهد، که از اول قول محکم داده بود که آنرا دست نخواهد زد، مالیات بر در آمد کشاورزان را افزایش دهد که قرار بود مالیات بر در آمدهای ثروتمندان و قشر بالا افزایش یابد، دارایی های دولتی به بخش خصوصی واگذار شود که آنهم عکس مسیری است که ابتدا قول داده بود و یک سری اقدامات دیگر در راستای ریاضت اقتصادی. اما مردم علیرغم اینها برای دور دوم به سیپراس و حزب سیریزا رای دادند. چرا؟ چون دیدند که اولا یک سری اقدامات رفاهی را عملی کرد. مثل پرداخت کمک هزینه مسکن به بی مسکنان، پرداخت کمک غذایی به بخشهای محروم و امثال اینها. ثانیا متوجه شدند که دولت سیریزا بر خلاف دولتهای دست راستی قبلی در برابر ترویکا سر تسلیم فرود نیاورد، حتی حاضر نشد با آنها یعنی بانکهای بزرگ در مورد سرنوشت یونان مذاکره کند بلکه آنها را دور زد و با سران دولتهای اروپای واحد مذاکره کرد و بقولی از منزلت و حرمت مردم یونان دفاع کرد. و غیره. اینها چیز زیادی نیست. اما امروز وقتی مردم یونان می بینند که پارلمان و دولت چپگرا برنامه افزایش کمکهای مردمی و رفاهی را تصویب میکند و تلاش میکند که ریاضت اقتصادی در ابعادی که بانک جهانی و شرکا میخواهند به مردم تحمیل نشود، علیرغم مشکلات و مشقاتی که به آنها تحمیل شده، خیلی ها آنرا به فال نیک میگیرند. چون انتخاب زیادی ندارند. مساله اساسی اینست که وقتی اختیار شما دست سرمایه داران بزرگ باشد (که سیپراس هم نمیخواهد و قرار نیست آنرا نقض کند) که فقط و فقط به جیبشان و سودهای میلیاردی شان فکر میکنند و حاضرند برای پول بیشتر هزاران و میلونها نفر مردم را حتی به کشتن دهند، نتیجه اش این میشود که چشم انداز امید بخشی برای آینده وجود ندارد. یونان الان در چنین وضعیتی است. در چارچوب سیتستم سرمایه داری بحران زده موجود یونان باید ریاضت اقتصادی را چه در درون اتحادیه اروپا یا دربیرون آن قبول کند. مشکل اساسی اینجاست. این سرنوشت مردم دنیا در چارچوب نظام کنونی است. که درست در شرایطی که بیشترین تولید و دستاورد و تکنولوژی تولیدی وجود دارد، باید گرسنگی و فقر و ریاضت اقتصادی بیشتر را به جان بخرند تا یک اقلیت میلیاردر بتواند مولتی میلیاردر شود. بحران کنونی سرمایه داری راهی جز این جلوی مردم یونان و کشورهای دیگر نمیگذارد. اگر کسی واقعا بخواهد از ریاضت اقتصادی و فقر خلاص شود باید خودرا از شر سلطه صاحبان سرمایه و خود سیستم سرمایه داری و سود خلاص کند. راه دیگری واقعا وجود ندارد. اعتراضات و جنبش وسیع مردم یونان علیه اتحادیه اروپا و بانک جهانی و صندوق بین المللی پول بطور واقعی همین پیام را داشت که باید بشریت از شر اینها خلاص شود. اما سیریزا اینکاره نبود. همانها که امروز به سیریزا دستور میدهند که باید از حقوق بازنشستگان بزنید تا ما به شما پول قرض بدهیم، واقعا با کمتر از نصف در آمد شخصی یک نفرشان میشود حقوق همه بازنشستگان و بیکاران یونان را دو سه برابر کرد. اما با کمال حق بجانبی به مردم و به بازنشستگان میگویند باید با حقوق ٥٠ یا ١٠٠ یورو در ماه گرسنگی بکشید. و کسی نه سیپراس و نه جناح چپ آن به آنها نمیگوید گورتان را گم کنید. بر عکس خودرا ناچار می بیند به حکم آنها گردن بگذارد. چونکه نمیخواهد از منطق نظام موجود فراتر برود. ولی وقتی حتی با یک منطق ساده انسانی به اوضاع نگاه کنیم سیاستگزاران امروز مثل روسای “ترویکا” و مولتی میلیاردرهای اتحادیه اروپا نه فقط باید در دنیا هیچکاره باشند بلکه بخاطر تحمیل فقر و ریاضت و مرگ و جنگ به مردم باید به محاکمه کشیده شوند و پاسخگو باشند.*