کارگران و انقلاب جاری

کارگران و انقلاب جاری

نسان نودینیان

مردم روز پنجشنبه ٧ دی ١٣٩٦ در شهرهای  مشهد،  نیشابور، بیرجند، کاشمر و یزد بخیابان آمدند.  تنفر و نارضایتی خودشان را  علیه حکومت جنایتکار اسلامی با مرگ بر خامنه ای، مرگ بر دیکتاتور در اعتراض به گرانی، فقر، بیکاری، و علیه حکومت فاسد اسلامی و دزدان حاکم به نمایش گذاشتند.  هنوز ساعاتی از اعتراضات کوبنده  ٧ دی در مشهد و …  نگذشته بود که صدای  مرگ بر خامنه ای و دیکتاتور برای نان کار آزادی در ده ها شهر در سطح سراسری بهم وصل شد. توفان کوبنده نارضایتی مردم موج گرفت، خیابانها فتح شد و انقلاب برای سرنگونی جاری شد.

پیش درآمد انقلاب جاری اما در بطن تحولات سیاسی ــ اعتراضی چند سال گذشته با حضور کارگران، معلمان و بازنشسته ها قابل ارزیابی ارزشی و اعتراضی است. در چند سال گذشته؛ اعتراضات کارگران یکی بعد از دیکری برپا میشود.

 آذرماه ٩٦ درست چند روز قبل از قیام سراسری مردم،  دمای اعتراضات کارگران گرم شده بود. همه جا اعتصاب، راه پیمایی، تحمع و اعتراض بود! کارگران نیشکر هفت تپه و خانواده هایشان،  کارگران بازنشسته فولاد خوزستان و خانواده هایشان، کارگران اخراجی شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران همراه با خانواده هایشان، کارگران شرکت آهاب پیمانکار شهرداری، کارگران بازنشسته فولاد اصفهان، کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی از سراسر کشور، کارگران آریان فولاد بویین زهرا، تجمع اعتراضی کارکنان مجتمع مس چهارگنبد، کارگران راه آهن جلوی حرکت قطار تبریز به مشهد را سد کردند، تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته کیان‌تایر مقابل وزارت صنعت و معدن، تجمع اعتراضی کارگران کارخانه ماشین آلات صنعتی تراکتورسازی ایران، تجمع اعتراضی کارگران و پیمانکاران سد رودبار، تجمع اعتراضی کارگران لاوان تابلو کرمان، تجمع اعتراضی کارگران پروفیل ارومیه، تجمع اعتراضی کارگران سازمان فضای سبز شهرداری اراک، اعتصاب کارگران شهرداری مریوان، اعتراض مردم شهر سردشت به قتل کولبران، اعتصاب  کارگران خط و ابنیه راه آهن اندیمشک، اعتصاب كارگران پارس جنوبی، اعتراض پرسنل مجتمع سلامت در تبریز، تجمع جوانان خرمشهری در اعتراض به بیکاری و نبود فرصت های شغلی، تجمع و اعتراض کارکنان گروه فولاد ارومیه، تحصن پرسنل بیمارستان امام شهر ایلام،  تجمعهای اعتراضی  برای آزادی کارگران و فعالین کارکری و معلمان مبارز در بند، اعتراض‌های پیوسته مال‌باختگان مؤسسات اعتباری ورشکسته، اعتراض‌های مداوم به فساد و تبعیض.

سال ٩٥ روند رادیکال شدن خواست ها و اعتراضات در فضای سیاسی!

در میتینگ و تجمعات اعتراضی معلمان در ١٩ اسفند ١٣٩٥ خواستهای “بودجه عادلانه، آموزش رایگان”، تحصیل رایگان حق بچه های ماست”، معلم بپاخیز برای رفع ستم”، “نه به تبعیض”، “خط فقر سه میلیون حقوق ما یک و نیم میلیون”، “پولی کردن آموزش را متوقف کنید”، “فقر و تبعیض دیگر بس است”، “یک درصد تامین ٩٩ درصد گرسنه”، در دست معلمان بود. این خواستها اگر چه برای اولین بار نیست مطرح میشوند،اما در شرایط سیاسی ــ اعتراضی کنونی جایگاه خاص و نوینی در ادامه رادیکال شدن اعتراضات را پیدا کرده اند.

روند رادیکال شدن مطالبات و اعتراضات در فضای سیاسی در ایران، جدید است. اعتراضات “صنفی” هستند. معلمان برای حقوق بیشتر و علیه فقر و معیشت زیر خط فقر دست به تحمع و برگزاری میتینگ اعتراضی مقابل مجلس اسلامی ، زده اند. اعتراضات صنفی اما در محدوده مطالبات صنفی اسیر نشده اند، خواستها و بنرهای بزرگی که هر عابر و بیننده میتینگ و خبرنگار را بخود جلب میکند، تصویر اعتراضاتی هستند که علیه شکاف طبقاتی و علیه شرایط سخت و ناامنی معیشتی بر افراشته شده اند. صداها و سخنرانی ها هم در این راستا هستند. مردم در سطح میلیونی اعم  از کارگر، معلم،  پرستار، دانشجو  و مردم در سطخ سراسری و میلیونی بشرایط اقتصادی و اجتماعی کنونی ناراضی هستند.

اعتراض به زندگی زیر خط فقر پدیده اجتماعی وسیع و پردامنه ای شده است. همه جا در میتینگ و تجمعات و اعتصابات مطالبات رادیکالتر و مقاومت و تداوم اعتراض و اعتصاب، بیشتر شده است.

شرایط کنونی تحت تاثیر رادیکال شدن اعتراضات خواستهایی را در جامعه مطرح کرده است که به مانیفست و مطالبات همه گیر و میلیونی کارکنان جامعه تبدیل شده اند. شعار”بودجه عادلانه، آموزش رایگان”، تحصیل رایگان حق بچه های ماست” خواست میلیونی مردم در ایران است. این خواست یکی از امیال و آرزوهای عمیقا طبقاتی مردم کارکن در جامعه است. هزینه تحصیل کودکان و جوانان یکی از مسائل مهم طبقاتی است. تامین هزینه تحصیل کودکان و جوانان در خانواده های کارگری و مزدبگیران، کار شاق و سختی شده است. اعتراضات کنونی اقدامی است در راستای انعکاس میلیونی مصائب اجتماعی و گامهایی بس قوی و محکم هستند برای ارتقا و شکل دادن بمبارزه ای طبقاتی علیه وضع سرمایه داری و استثمار وحشی آنها و علیه هیئت حاکم و در قدرت.

مردم در ایران به وضع موجود ناراضی هستند. حقوق های تجومی، اختلاس و دزدی و چپاول با بیکاری میلیونی و دستمزد های ٤برابر زیر خط فقر با شعارهای “فقر و تبعیض دیگر بس است”، “یک درصد تامین ٩٩ درصد گرسنه”، بمصاف کشیده شده اند. مردم ناراضی عملا میگویند اینها را نمیپدیریم و سکوت نکرده اند و سرنوشتشات را به قضا و قدر نمیخواهند بسپارند.

کارکنان میلیونی جامعه با در دست گرفتن شعارهای “بودجه عادلانه، آموزش رایگان”، تحصیل رایگان حق بچه های ماست”، معلم بپاخیز برای رفع ستم”، “نه به تبعیض”، “خط فقر سه میلیون حقوق ما یک و نیم میلیون”، “پولی کردن آموزش را متوقف کنید”، “فقر و تبعیض دیگر بس است”، “یک درصد تامین ٩٩ درصد گرسنه” عملا علیه شکاف طبقاتی صف بندی کرده اند. همچنانکه اشاره شد روند کنونی تاره است، جامعه از موضع تدافعی و سپردن سرنوشت خود به انتظار و سکون وارد فاز عبور جدی شده است، در  دی ماه ٩٦ مردم در سطح سراسری با مرگ بر خامنه ای و خواست های عمیقا طبقاتی و سیاسی علیه بیکاری، گرانی و فقر  اعتراض را با سرنگونی و با شروع انقلاب جاری کردند.

در سال ٩٥ تحت تاثیر اعتراصات رادیکال نوشتم؛ چشم اندازه قیام خیابانی، انقلاب برای معیشت و یک دنیای بهتر، انقلاب برای پاک سازی هیئت حاکمه خود نیر روندهای قابل بررسی هستند، خارج از این احتمالات شرایط نوین جدید خود پیش درآمد تحمیل خواستهایی صنفی ــ سیاسی است که در چند سال گذشته کارگران، کارمندان و، پرستاران و معلمان برای آنها مبارزه کرده اند. دولت و کارفرما در موارد زیادی تحت فشار اعتراضات موجود عقب نشینی کرده و یا عاقبت اندیشی کرده اند.

با اعتراضات کوبنده و مداوم مردم و کارگران در اشکال اعتصاب، راه پیمایی و تجمع، دیوار خفقان سیاه حکومت اسلامی فرو ریخته شده است. مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور تابوی خفقان سیاه و حاکمیت خونین حکومت جنایتکار اسلامی را درهم شکست. در جامعه و در بطن اعتراضات جاری و قیام میلیونی برای نان، کار و آزادی  صدها سخنور و آژیتاتور در تجمعات اعتراضی عروج کرده اند. مردم با استواری انقلابی خواستهایشان را علیه گرانی، بیکاری، فقر و علیه فساد حاکمان رژیم اسلامی بیان میکنند.

نقطه قدرتی که امروز و در دل پیشروی های انقلاب جاری مهمند!

دستاورد قابل اتکا جنبش کارگری دسترسی به سخنگویان و فعالینی است که علنی هستند، مورد اعتماد مردم و کارگران هستند، نام و موقعیت آنها برای مردم و جامعه شناخته شده است. ابراز وجود  فعالین و سخنگویان کارگران و معلمان  در دادن افق و دورنما، و نمانیدگی کردن خواستهای کارگران در   شرایط ملتهب  کنونی  تاثیرات مهم و تعیین کننده ای خواهد داشت. جنبش کارگری از وجود صدها رهبر عملی، سخنگو و فعال جنبش طبقاتی کارگران بر خود میبالد. جنبش کارگری در ایران در این زمینه قویترین پیشروی را داشته است. در تاریخ نیم قرن گذشته جنبش کارگری از وجود رهبران و سخنگوهای کارکران که سوسیالیستی فکر میکنند، که به فدرت سیاسی، و تغییرات بنیادی در زندگی توده مردم فکر میکنند، برخوردار نبوده است.  بسط و گسترش این دستاورد کماکان برای تحکیم رابطه جامعه با کارگران و کارکنان میلیونی اهمیت بالایی دارد. کارگران پیشرو باید خواهان استقلال طبقه کارگر و ایجاد تشکهای کارگری باشند. مهم این است کارگران پیشرو و سوسیالیست ملزومات ارتقا شرایط کنونی را فراهم کنند. متحد شدن و خیز برداشتن برای تغییرات پایه ای و متشکل کردن کارگران پیش درآمد گام نهادن به دوره نوین و تحکیم بافته است.

٢٣ دی ١٣٩٦

١٤ ژانویه ٢٠١٨