“کارگران مهاباد ربطی به قاضی محمد ندارند”

 

“کارگران مهاباد ربطی به قاضی محمد ندارند”

نسان نودینیان

اخیرا منصور اسانلو در برنامه ای تلویزیونی  با “مزدبگیران” در ارتباط با «تجمع اعتراضی کارگران کشت و صنعت مهاباد»  اراجیف خود فریبانه و دروغ های شاخدار را  بیان میکند که علاقمندم نکات زیر را در رد این این سیستم خودفریب و دروغ پراکنی را بنویسم.

 

خبر؛ درباره کارگران مجتمع

سومین هفته اعتراضات کارگران مجتمع کشت و صنعت مهاباد

کارگران در مقابل کارخانه چادر زده اند.

سه شنبه ٣٠ آذر: حدود ١٠٠ کارگر مجتمع کشت و صنعت مهاباد از سه هفته گذشته تاکنون در اعتراض به تعویق پرداخت دستمزدها و حق بیمه شان در مقابل این کارخانه چادر زده و در جاده اصلی تجمع میکنند.این کارگران از خرداد ٩٤ فقط مبالغی به عنوان علی‌الحساب» دریافت کرده‌اند و بیش از ١٦ ماه دستمزد و حق بیمه شان را طلب دارند.

این کارگران که در هر شیفت بیش از ٤٠ تا ٥٠ تن هستند به دلیل سرمای شدید با روشن کردن آتش به صورت شیفتی در این چادر ها حضور دارند.

مجتمع کشت و صنعت مهاباد چند سال پیش به بخش خصوصی واگذار شد.علاوه بر کارگران مجتمع کشت و صنعت مهاباد، کارگران مجتمع دامداری و صنعتی مهاباد نیز در این تجمع اعتراضی حضور دارند.

 

منصور اسانلو در برنامه مزدبگیران میگوید؛ «نکته مربوط به مهاباد خیلی مهمه، تعداد بسیار زیادی حضور پیدا کرده اند، هم اینکه توانسته اند سه هفته اعتراض را ادامه دهند. این از یک رشدیافتگی در این مرحله از مبارزه در شهر قدیمی که قاضی محمدها پرچم عدالت، انسانیت  آزادی را برافراشتند، که در ١٠ فروردین ١٣٢٦ اعدام شد. و او منظورش قاضی محمد برای دفاع از حقوق اینها( منظورش) کارگران کشت و صنعت است برای مبارزه کرد و اعدام شد و برادرنش را برای دفاع از اینها از دست داد»

و در بحث مربرط به کارگران کولبر  ترند “کولبران دلاور” در غرب کشور را بکار میگیرد.

 

وصل کردن اعتراض کارگران کشت و صنعت مهاباد به اصل و نسب احزاب و جنبش ناسیونالیستی اتنخاب نادرستی است که آقای اسانلو بکار گرفته است. این تاریخسازی آگاهانه یا نا آگاهانه توسل به ادبیات چیپ و نازلی است که مورد مزاح بینندگان برنامه آقای اسانلو قرار میگیردد. و اگر وصل کردن پیشینه قاضی محمد به یک مبارزه معین هم برای تهیج و بسیج “برادران کُرد” در کشت و صنعت و خانواده هایشان است این دیگر خطای سیاسی و مضری است.

خدمت آقای اسانلو باید عرض کنم که مدتهای مدید و سالهای طولانی است که احزاب بورژوایی ــ ناسیونالیستی کّرد از جمله حزب دمکرات ها از این فرهنگ چپ و نامربوط و این بهم پیوستگی تاریغ قلابی ــ ارتباط اعتراض کارگر برای تحقق خواستهایی مشخص ــ به جنبش ملی و بویژه به قاضی محمد متوسل نمشوند. تاریخ مصرف این نوع روایات بسر رسیده.   رشد و ترکیب جمعیتی و انکشاف طبقاتی  جامعه کردستان با ٦٠ سال گذشته کاملا متفاوت شده، ترکیت شهرنشینی در شهرهای کردستان عوض شده، کارگران قائم بذات و بر اثر تجارب اعتراضی و مبارزاتی تاکنون کسب شده وارد عرصه ای جدی از ابراز وجود اجتماعی شده اند که من و شما ابراز وجود آنها را  در ده ها کمپین و اعتراض و حرکت کارگری و جنبش مدافع حقوق برابر زنان و جنبش دفاع از حقوق کودک تجربه کرده ایم. و اعتراض بیش از سه هفته اخیر در مجتمع کشت و صنعت مهاباد نمونه ای از ده ها اعتراض آنها است.

اقای اسانلو باور کنید و این را از ما بپذیرید که طبقه مزدبگیر و کارگر در شهرهای کردستان و مهاباد علاقه ای به هم سرنوشتی با احزاب کّرد و ناسیونالیستی ندارد.

مبارزه کارگران کشت و صنعت مهاباد برای گرفتن حقوق و مزدهایشان است که توسط کارفرماها و دولت پرداخت نمشود.  زندگی کارگران و خانواده هایشان بگرو گرفته شده است و کارگران چاره ای جر مبارزه رادیکال و امروزی ندارند. در ٤ماه گذشته در تدارم  اعتصاب و اعتراض کارگران کشت و صنعت مهاباد، همبستگی طبقاتی و سراسری کارکران مجتمعهای صنعتی در در ابعاد سراسری از کارگران مجتمع مهاباد حمایت کردند و تاریخی را برای اعلام اعتصاب و اعتراض سراسری به منظور پشتیبانی از کارگران مجتمع کشت و صنعت مهاباد اعلام کردند. این همبسگی طبقاتی در ابعاد سراسری نقطه درخشان اعتراض کارکران مجتمع صنعتی است.

اقای اسانلو! تاریخ سازی شما با هر نیتی انجام میشود برای توده مردم و کارکران مایه مزاح است. بیخود خودت را مسخره نکن. و اما در مورد کارگران کولبر و ترند “کولبران دلاور” آقای اسانلو اینجا هم شما با بکارگیری ترند “کولبران دلاور” در غرب کشور به انبان ادبیات شاهی و سلطنت دست انداخته اید. و این دقیقا ادبیات سیاسی شما بشیوه شوینیسم عظمت طلب است.

کارگران کولبر جوانان و کارگرانی هستند که امروز در صف سونامی بیکاری در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی هستند. در مناطق مختلف و بویژه در مناطق مرزی شهرهای کردستان هزاران نفر از جوانان و کارگران اخراج شده برای تامین معیشت بکار کولبری مشغولند و کار ریسک و مرگ و زندگی را در اثر بیکاری طولانی مدت از روی ناچاری انتخاب کرده اند.

اقای اسانلو! لطفا این دکان شاه ــ سلطانی و تاریخ سازی دوران عهد عتیقی را کنار بگذارید. راه های سالمی برای ارتباط با جامعه و مردم وجود دارد که فقط و فقط مستلزم یک کمی استواری در سیاست است.