نگاه هفته: مجموعه ای از اخبار و رویدادهای هفته در شهرهای کردستان

 

 

 

نگاه هفته: مجموعه ای از اخبار و رویدادهای هفته در شهرهای کردستان

( ایسکرا 729 )

نسان نودینیان
سماجت دادستان کل کرمانشاه
زینب جلالیان زندانس سیاسی در زندان کرمانشاه از ناحیه چشم دچار بیماری گردیده و این امر سبب تاری دید وی شده است، دادستان کل کرمانشاه با عمل جراحی وی جهت درمان مخالفت کرد. در ناحیه سفیدی چشم زینب جلالیان یک بافت اضافی بوجود آمده و در صورت پیشرفت این بافت اضافی قرنیه چشم را درگیر می‌کند و سبب تاری دید می‌شود. پزشکان زندان، این بافت اضافی را بیماری “ناخنک” عنوان نموده و اعلام کرده اند از طریق عمل جراحی و همچنین استفاده مداوم از قطره و پماد چشمی درمان می‌شود که دادستانی با عمل جراحی وی در بیرون از زندان مخالفت می‌کند. زینب جلالیان سال هشتاد و شش در شهر کرمانشاه بازداشت و تاکنون از حق ملاقات با خانواده‌اش محروم است. او به اتهام “محاربه” و عضویت در یکی از احزاب کُردی از سوی دادگاه انقلاب ابتدا به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم گردید. سماجت دادستان کل کرمانشاه محکوم است. زینب جلالیان باید در زودترین زمان ممکن تحت مداوا و عمل جراحی چشم قرار گیرد. برخورداری از معالجه، عمل جراحی، تامین امکانات دارویی و پزشکی حق بی اما و اگر زندانیان در بند است.
اعتراضات کارگران در سنندج

3 خرداد: کارگران اخراج شده شرکت حفاری راستین کردستان در اعتراض به اخراج خود در سنندج تجمع کردند. این تجمع در مقابل دفتر این شرکت صورت گرفت.

31 اردیبهشت: بیش از 300تن از کارگران کارخانه سهند آذر سنندج در اعتراض به پرداخت نشدن 6ماه حقوق عقب افتاده در مقابل دفتر این کارخانه در سنندج تجمع کردند.
فراخوان محمد جراحی و شاهرخ زمانی به نجات جان بهنام ابراهیم‌زاده

هشدار!  کارگران، هموطنان، نهادهای مدافع حقوق کارگران و حقوق بشر،  جان بهنام ابراهیم ‌زاده در خطر است!  بنا به اطلاعیه‌ شماره‌ ۲۳ کمیته‌ دفاع از بهنام ابراهیم ‌زاده، فعال کارگری، از سرنوشت وی پس از گذشت مدت زمان طولانی از انتقال وی به سلول انفرادی در دست نبوده و هیچ جوابی از طرف مسئولین در این باره به خانواده‌اش داده نمی‌شود.  با توجه به اعمال قانون‌شکنانه و خودسرانه‌ عده‌ای مزدور ضدبشر که تا حالا صدها عمل جنایت‌کارانه از جمله قتل‌های رنجیره‌ای، کهریزک، کوی دانشگاه، حوادث ۸۸، قتل زهرا کاظمی و ستار بهشتی و چندی پیش یورش وحشیانه به بند ۳۵۰ زندان اوین را در کارنامه‌ خود دارند و با توجه به سیاست ماست‌مالیزه کردن و ماله‌کشی این جنایت‌ها توسط جناح‌های اصلاح‌طلب و چپال‌گران قدرت و ثروت، مردم آزادیخواه و مخصوصا کارگران و تشکل‌های کارگری نباید بیش از این آزار و اذیت نمایندگان خود توسط چپاول‌گران هزار میلیاردی ثروت‌های عمومی، این دشمنان قسم‌خورده‌ کارگران، بی‌تفاوت و بی‌مسئولیت باشند و باید از هر طریق ممکن از جمله اعتراضات و اعتصابات خود به این عمل ننگین دولت سرمایه‌داری ایران جواب قاطع دهند. طبقه‌ ۱۴ میلیونی کارگران ایران و ۵۰ میلیون خانواده‌ آنان به عنوان آفرینندگان تمامی ارزش‌های مادی و معنوی جامعه و ستون فقرات مبارزات انقلابی مردم ایران بدون مبارزه برای آزادی حق تشکل، حق تجمع و اعتراض و بدون ایجاد تشکل‌های صنفی – سیاسی یعنی ایجاد حزب و اتحادیه‌های سراسری کارگری، به عنوان تنها ابزار تحقق مطالبات‌اش در مقابل قدرت مطلقه‌ طبقات حاکم و مولتی‌میلیاردهای غارت‌گر، راه به جایی نخواهد برد.  چاره‌ رنجبران وحدت و تشکیلات است!  محمد جراحی از زندان تبریز . شاهرخ زمانی از زندان رجایی‌شهر کرج  3 خرداد ۱۳۹۳

نامه سرگشاده نیما ابراهیم زاده فرزند کارگر زندانی بهنام ابراهیم زاده

نامه سرگشاده نیما ابراهیم زاده فرزند کارگر زندانی بهنام ابراهیم زاده کارگران، مردم آزاده، تشکلهای کارگری ایران ، جهان و سازمان جهانی کار من نیما ابراهیم زاده فرزند کارگر زندانی بهنام ابراهیم زاده هستم. پدرم به اتهام دفاع از حقوق پایمال شده کارگران ایران درتاریخ ۲۲/۰۳/۱۳۸۹ توسط نیروهای لباس شخصی و امنیتی در شهر تهران دستگیر و با برخوردهای فیزیکی ایشان را به زندان انتقال دادند. بعد از اینکه پدرم ماه ها در سلول انفرادی بود او را در یک دادگاه فرمایشی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم کردند و حال مدت ۴ سال است که برای سپری کردن احکام ناعادلانه در زندان اوین بسر می برد. طبق اطلاعات پخش شده در تمام سایتها و رسانه های داخلی و خارجی نیروهای لباس شخصی و ماموران زندان در تاریخ ۲۸/۰۱/۱۳۹۳ به بند ۳۵۰ زندان اوین حمله کردند و بعد از اینکه زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار دادند برای تعدادی از انان پرونده جدید تشکیل دادند و چند بار انان را به دادگاه احضار و مورد محاکمه قرار دادند. با استناد به گزارش های که به ما رسیده تا امروز چند بار پدرم را جهت محاکمه به شعبه دوم دادگاه زندان اوین احضار کردند. اما ما که خانواده این کارگر زندانی هستیم هیچ گونه اطلاعی از او و پرونده ای که برای ایشان تشکیل دادند نداریم.
با توجه به این موارد، ما خانواده بهنام ابراهیم زاده از زمانی که نیروهای امنیتی و لباس شخصی  به بند ۳۵۰ زندان اوین حمله کردند و زندانیان بی دفاع را مورد ضرب و شتم قرار دادند،از سرنوشت پدرم بی اطلاع هستیم و تا نوشتن این نامه هیچ گونه اطلاعی از وضعیت ایشان نداریم. ما مکررا”  به زندان جهت ملاقات پدرم مراجعه کردیم و هر بار بدون نتیجه به خانه برگشتیم و نتوانستیم با او ملاقات کنیم.  کارگران ، تشکل های کارگری ، وجدان های بیدار: من فرزند ۱۶ ساله بهنام ابراهیم زاده با توجه به اینکه مبتلا به بیماری سرطان خون هستم و نیاز به مراقبت های ویژه دارم. بارها جهت ملاقات پدرم به زندان مراجعه کردم ولی هر بار مسئولین زندان به ما می گویند که ملاقات بهنام قطع است و تا اطلاع ثانوی مراجعه نکنید. در تمام دنیا برای خانواده ای که یک نفر از افراد  آنان مریضی خاص دارند، دولت ها  برای آن خانواده امکانات ویژه ای تامین می کنند تا اینکه  بتوانند از او مراقبت کنند. من که مبتلا به بیماری خاص هستم نه اینکه از هر نظر به ما کمک نمی کنند، بلکه همیشه علیه ما دست به اقداماتی می زنند که با هیچ یک از استاندارد های انسانی همخوانی  ندارد و حتی به ما اجازه ملاقات با پدر زندانیم را هم نمی دهند. من به عنوان یک نو جوان  که ۱۶ سال سن دارم وهر ۲۸ روز یک بار باید به بیمارستان محک رفته و مدت ۴ روز در آن بیمارستان جهت شیمی درمانی بستری بشم تا از طرف دکتر های متخصص درمان شوم. از جامعه جهانی و از کسانی که خود را با شعارهای انسان دوستانه مسلح کردند و هر روز در رسانه ها از حقوق بشر حرف می زنند چند سئوال دارم یک – آیا شما که سخن از حقوق بشر و حقوق شهروندی می زنید، ان اجحافی که علیه زندانیان سیاسی و کارگری در ایران اتفاع افتاده است را نمی بینید؟ دو- آیا سازمان های جهانی که از بدو تاسیس بنام دفاع از حقوق بشر تشکیل شدند و هر روز در تمام رسانه ها سخن از حقوق انسانی و حقوق شهروندی می زنند، نمی بینند که زندانیان سیاسی زندان اوین را چکار کردند؟  سه – آیا ما خانواده زندانی مجرم هستیم که ملاقات ما را با عزیزانمان  قطع می کنند و هیچ مرجعی در کشور و جهان وجود ندارد تا به خواست و مطالبات ما شهروندان ایرانی رسیدگی کنند. اگر قرار باشد زندانیان در داخل زندان جرمی مرتکب شده باشند. برابر قانون با آنان برخورد شود. ما که  زندانی نیستیم که مثل برده به ما امر و نهی می کنند. چهار- آیا من حق ندارم پدر داشته باشم و مثل تمام بچه ها یی که مریض می شوند و پدر و مادر در بالین آنان است، با خیال آسوده هر ۲۸ روز یک بار شیمی درمانی شوم؟ من یک نو جوان  هستم و تمام فکر و ذکرم این است که چطور هزینه رفت و آمد خود از منزل به بیمارستان محک (همان بیمارستانی که به من گفتند شما سرطان خون دارید)  را در ماه تهیه کنم و ۴ روز را  با گریه های مادرم و داروهایی که به من تزریق می کنند تحمل کنم.  این روزها به جز دردهای شیمی درمانی، باید درد‌های دیگری را هم تحمل کنم  و آن هم این است که هر روز رسانه های دنیا اعلام می کنند به بند ۳۵۰ زندان اوین حمله کردند و تعداد زیادی از جمله پدرم  زخمی شده  و برای ایشان یک پرونده دیگر تشکیل دادند. من خیلی فکر کردم مخصوصا  زمانی که در بیمارستان هستم و باید ۴ روز بستری باشم. در واقع به این نتیجه رسیده ام که تمام سازمان های جهانی و حقوق بشری در دنیا درخدمت سرمایه داری هستند و قلم آنان همیشه در خدمت دولت های سرکوبگر بوده و هست. اگر امروز سازمان جهانی کار مشغول تدارک مجمع عمومی سالیانه خود است تا دولت های سرکوبگر بدون بازخواست پشت تریبون این سازمان قرار بگیرند و سخنرانی کنند. ده ها کارگر به جرم دفاع از هم طبقه های خود در زندان هستند و خانواده آنان حتی توان خریدن نان روزانه خود را ندارند. حال از آن بگذریم که پرونده صد ها کارگر در دادگاه های دولتی در انتظار احکامی هستند که قضات این کشور بدون توجه به قوانین قضایی،  کارگران را به احکام ناعادلانه فله ای محکوم می کنند.  تا جایی که من اطلاع دارم ده ها بار فعالان جنبش کارگری، گزارشات مربوط به سرکوب کارگران ایران را هم کتبی و هم شفاهی به گوش مسئولان سازمان جهانی کار رسانده اند. اما با کمال تاسف سازمان جهانی کار تنها به فکر این است که دولت های عضو در سال حق عضویت خود را پرداخت کنند. دیگر برای آن سازمان مهم نیست که دولت های عضو آن سازمان علیه کارگران کشورهای خود چه برخورد های  سرکوبگرانه ی با آنان دارند.  سازمان جهانی کار چرا در مورد کارگرانی که به اتهام عضویت در یک تشکل کارگری و یا دفاع از حقوق کارگران به زندان محکوم شده اند ، سکوت کرده است!؟ شاید مسئولان چشم و گوش بسته سازمان جهانی کار در دنیایی زندگی می کنند که هنوز رسانه و اخبار در آن وجود نداشته باشد!!!  ما خانواده بهنام ابراهیم زاده ضمن محکوم کردن حمله به بند ۳۵۰ زندان اوین، خواستار آزادی کلیه زندانیان سیاسی و کارگران زندانی هستیم و رسما اعلام خواهیم کرد که  ما خانواده بهنام ابراهیم زاده  بعنوان یک شهروند که در ایران زندگی می کنیم علیه مسئولانی که دستور حمله به بند ۳۵۰ زندان اوین را صادر کردند و در این حمله تعداد زیادی از زندانیان از جمله پدر اینجانب که زخمی شده  و یا برای انان پرونده تشکیل داد ند اعلام جرم می کنیم و اعلام خواهیم کرد که مسئولیت جان زندانیان سیاسی و کارگری به عهده قوه قضائیه می باشد. نيما ابراهيم زاده فرزند کارگر زندانی بهنام ابراهیم زاده یکم خرداد ماه ۱۳۹۳ باز تكثير از كميته دفاع از بهنام ابراهيم ز اده
اتحادیه آزاد کارگران ایران :جمیل محمدی آزاد شد

جمیل محمدی عضوهیئت مدیره اتحادیه آزادکارگران ایران و از هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی 40 هزارنفری کارگران، پس از بیست روز که از دستگیری وبازداشتش در بند انفرادی 209 اوین میگذشت. ساعت 4 بعداز ظهرامروز 30 اردیبهشت 93 از زندان اوین آزادشد. ایشان همراه 3 نفراز اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزادکارگران ایران به بدلیل تلاش برای تدارک برپائی وگرامیداشت روزجهانی کارگر درمحل وزارت کار، در تاریخ 10/2/93 شبانه در منزل خود بازداشت گردید. اتحادیه آزادکارگران ایران ضمن قدر دانی از تمامی تشکلها وفعالین وجمع های کارگری که در رهائی ایشان تلاش کردند، آزادی هرکارگر زندانی واز جمله جمیل محمدی را به طبقه کارگر تبریک میگوید. اتحادیه آزادکارگران ایران ضمن پافشاری مجدد برآزادی بی قید وشرط جعفرعظیم زاده عضوو رئیس هیئت مدیره اتحادیه آزادکارگران ایران، مصرانه پیگیر آزادی همه کارگران زندانی میباشد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران-30/2/1393
تبریک به مناسبت آزادی جمیل محمدی، از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران!
با خبر شدیم که جمیل محمدی، عضو هیئت مدیره این اتحادیه، که در اولین ساعات روز پنج شنبه 11 اردیبهشت، روز جهانی کارگر در منزل شخصی خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بودند، پس از تحمل 20 روز حبس در بند 209 این زندان ، در بعد از ظهر روز چهارشنبه 30 اردیبهشت از زندان آزاد شد. دستگیری این فعال کارگری همزمان با دستگیری جعفرعظیم زاده یکی دیگر از اعضای هیئت مدیره این اتحادیه  صورت گرفته بود که در همان شب در منزل خود دستگیر شده و همچنان دراین زندان محبوس می باشد. ما ضمن عرض خیر مقدم و تبریک به مناسبت آزادی جمیل محمدی، خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط جعفر عظیم زاده و تمامی کارگران و فعالانی هستیم که به خاطر دفاع از حقوق و مطالبات مسلم و بر حق کارگران دستگیر و مدتی از عمر گرانمایه خود را به دور از خانواده و عزیزان، در زندان های حاکمان و حافظان سرمایه سپری می کنند و شب را به روز و روز را به شب می رسانند. با امید به آزادی و رهایی تمامی کارگران و مردم به جان آمده و تحت ستم و استثمار ایران و جهان کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری-31 / 2 / 93

مرگ4 نفر از کارکنان شرکت گاز ایرانی در انفجار بعقوبه عراق
3خرداد تسنیم به نقل از پایگاه عراقی السومریه، یک منبع امنیتی در استان دیالی: یک بمب کارگذاشته شده در کناره جاده اصلی نزدیک روستای خزرع در منطقه امام ویس در شمال شرقی بعقوبه صبح امروز شنبه(3خرداد) در مسیر یک خوردوی حامل کارگران شاغل در یک شرکت ایرانی منفجر شد که در جریان آن چهار کارگر ایرانی کشته و پنج کارگر عراقی زخمی شدند. این شرکت ایرانی در زمینه احداث خط لوله گاز فعالیت می کند.

حوادث کاری درسال1392جانبیش از1800کارگرراگرفت!
بیش از ۹۰ درصد قرارداد‌های کار در سال 1392موقت بوده است!
طبق گفته های معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی: در سال گذشته، ۱۳ هزار حادثه ناشی از کار رخ داد که بیش از یک هزار و ۸۰۰ مورد آن منجر به جانباختن کارگران شد.ه است.