در حاشیه اخبار کارگری

در حاشیه اخبار کارگری

نسان نودینیان

کودکان کار در تهران

جمع‌آوری ١٧٠٠ کودک خیابانی از سراسر تهران

انوشیروان محسنی بند پی رئیس سازمان بهزیستی حکومت گفته است: ١٧٠٠ کودک خیابانی از سراسر تهران جمع آوری شده اند. سایت (منبع؛ میزان شنبه ٣ شهریور ١٣٩٥)

نداشتن حمایت مالی، زندگی  زیر خط فقر، گرانی ادامه تحصیل هر سال هزاران کودک را از رفتن بمدرسه منع و همچنین هزاران کودک از ادامه تحصیل محروم میشوند.

در نظام جمهوری اسلامی آمار دقیقی از کودکان کار و کودکان خیابانی در دسترس نیست.

«آمار در مهر ماه سال ٩٠ نشان می‌داد ٧ میلیون و ١٣٥ هزار دانش‌آموز ایرانی ترک تحصیل کرده‌اند. در آن سال با توجه به گزارش‌های مرکز آمار ایران و جمعیت ١٩ میلیون و ٤٣٥ هزار نفری در سنین ٧ تا ١٩ سال که باید آموزش خود را در مدارس ادامه دهند، بیش از ٧ میلیون و ١٣٥ هزار نفر به دلایل مختلف قادر به ادامه تحصیل نبودند و بیش از ٣٧ درصد دانش‌آموزان ایرانی مجبور به ترک تحصیل شده بودند و طبق آخرین آمار ، در سال تحصیلی ٩٤-٩٣، یک‌میلیون و ٤٣٠ هزار نفر بین سنین ٦ تا ١٨ سال در هیچ مدرسه‌ای از کشور ثبت‌نام نکردند و یک‌میلیون و ١٥٠ هزار دانش‌آموز نیز در کشور ترک تحصیل کرده‌اند این آمار هر سال در آغاز سال تحصیلی بیشتر عیان میشود و با اضافه شدن چنین طرحهای که هدفی جز کناره گیری از تحصیل دانش آموزان ندارد نا امیدی از آینده تحصیلی و شغلی  را در میان دانش آموزان رواج داده است به طوریکه از آغاز طرح هدایت تحصیلی اجباری  شاهد خودکشی دانش اموزانی نیز در این ارتباط بوده ایم. همچنین در راستای باقی طرح های “جنسیتی” دختران دانش آموز را مجبور به ادامه تحصیل در رشته هایی نظیر خانه داری کودک یاری و خیاطی و بافندگی   … کرده  که هر چه بیشتر دختران  را از رشته های کلیدی در جامعه دور سازند.»(منبع مریم محمدی: طرح “هدایت تحصیلی اجباری ” از سایت انترنتی اتحادیه آزاد کارگران ایران)

اقتصاد ویران جمهوری اسلامی مصائب اجتماعی عمیقی بر زندگی و سرنوشت کارگران و مردم زحمتکش گذاشته است. در شرایطیکه بر تعداد میلیونی خانواده هاییکه زندگی زیر فقر را تجربه میکنند، افزوده میشود، تعداد کودکان کار نیز افزایش بالایی پیدا کرده است.

کودکان کار قربانیان مستقیم شرایط کنونی هستند.

کودکان کار نیروی ارزان  برای بورژواها و ثروتمندان هستند.

در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی،  کودکان به سخت ترین شرایط بردگی اشتغال دارند. کودک کار در همه جا حضور دارند.  دستفروشهای کم سن و سال در همه جا در بیشتر مناطق مسکونی در شهرهای بزرگ و کوچک دیده میشوند. کودکان کار در بازارهای میوه و میادین تره بار در مقابل دستمزدی ناچیز، باری چند برابر وزن خود حمل میکنند.

هزاران نفر از کودکان کار در کارگاه های کوچک، تراشکاری و مکانیکی، نجاری، جوشکاری و ده ها مرکز کار با مزدهای ناچیز و بدون امکانات امنیتی جانی ــ دارویی و پرشکی نیروی جوان خود را در اختیار صاحبان سرمایه و بورژواهای مفت خور قرار میدهند.

کارگاه های قالیبافی و کوره پزخانه های آجرپزی محلی برای استثمار و گرفتن شادی و تفریح و آموزش و رشد دوره کودکی کودکان کار است.

کودکان کار  ١٨ ساعت کار روزانه در کنار کوره داغ را تجربه میکنند.  سن کودکان شاغل در آجرپزی به ٦ سال نیز رسیده و اغلب کودکان خانواده هایی که در این نوع کار اشتغال دارند، مجبور می شوند برای کمک به خانواده در امرار معاش، در جریان آجرپزی نقش داشته باشند. به عبارتی گروهی از کودکان مجبور می شوند در سنین بسیار پایین کار سخت و زیان آور آجرپزی را تجربه کنند.

در ایران بیش از سه میلیون مهاجر و پناهنده افغان زندگی میکنند. شهروندان افغان تحت سخت ترین شرایط کار و زندگی قرار دارند. تحقیر و ممنوعیت های ورود به استخر و پارک های شهر، تبدیل کردن جوانان افغان به لشکر جنگجویان اسلام در سوریه و کشتن صدها تن از آنها، و وجود هزاران نفر از کودکان کار افغان، تصویر کامل کودکان کار در ایران است.

کودکان کار را میتوان از بین برد. کودکان کار زاده کم درآمدی و پایین بودن دستمزدها و حقوق کارگران و مزدبگیران جامعه است. به هر اندازه  کارگران و معلمان و توده های میلیونی کارگران بیکار بتوانند خواست رسیدن به دستمزدهای بالاتر از خط فقر را تحقق و عملی کنند، و بخشی از ثروت و دارائیهای میلیونی جامعه را از حلقوم سران ریز و درشت جمهوری  اسلامی بیرون بکشند، میزان و تعداد کودکان کار کمتر میشود.

بردگی کودکان کار باید ممنوع شود. ممنوعیت کار کودکان در جنبش کارگری در ایران و در قطعنامه و کیفرخواست کارگران علیه دولت و بورژواها سنتی جا افتاده و آشنا است.

بشریت به اندازه کافی ثروت و امکانات مالی لازم را برای ریشه کن کردن استثمار کودکان را در اختیار دارد. با همین حد از ظرفیت تولیدی و ارزش افزائی، می شود دنیایی فارغ از استثمار کودکان، دنیایی رها از تبعیض و گرسنگی و فقر و فاقه، دنیای بشریت آزاد و برابر و شاد را سازمان داد.

در ایران اختصاص   مخارج جنگ سوریه(بیش از نه میلیارد دلار)، مخارج سالیانه کمک به حزب الله لبنان و تقویت نیروهای فاشیستی اسلامی و مرتجع در منطقه، بودجه های میلیونی حوزه های علمیه و نیروهای پاسداران و مزدور که به چند میلیارد دلار در سال میرسد را اگر در اختیار از بین بردن کودکان کار قرار دهند، پدیده کودک کار از بین میرود.

برگرداندن شادی و فرستادن کودکان به پشت میزهای مدرسه  را با شعار ممنوعیت کار کودکان را پیگیرانه پیش ببریم.

١٦ شهریور ١٣٩٥

٦ اوت ٢٠١٦