بیاد فواد کمونیست!

بیاد فواد کمونیست!

فردا ٩ شهریور است روز جانباختن یکی از کمونیستهای برجسته و یکی از جذابترین و کاریزماهای فعالیتهای برجسته و بزرگ است! ٩ شهریور فواد مصطفی سلطانی! فواد کمونیست بدست جنایتکاران جمهوری اسلامی در یک حمله غافلگیرانه جانباخت.

بیاد اولین دیدار، غروب یکی از روزهای پاییز در شهر مریوان رفیق عزیز عطا رستمی را طبق معمول در میدان وصال  مریوان ملاقات کردم، عطا رستمی عزیز گفت امروز بدیدن  یکی از رفقای خوب و خوین شیرین میرویم. بطرف ایستگاه برق مرکزی شهر راه افتادیم. پشت چند میل که هرکدام فازهای برق یک محله را هدایت میکردند فواد را دیدیم. او را اگر که هنوز از نزدیک  ندیده بودم اما با نام او  آشنا بودم.

چند ساعت نزد فواد ماندیم و سپس با رفیق عزیز عطا رستمی ایستگاه برق را ترک کردیم.

دیدار دوم؛ در سنندج بودم، در ساختمانهای هنرستان صنعتی سنندج تعداد زیادی از معلمان مبارز جمع شده بودیم برای مشورت و تصمیمگیری به منظور تشکیل جامعه معلمان، جلسه برگزار شد سپس بعد از برگزاری جلسه با ماشینی بزرگ تمام اعضای شرکت کننده در این جلسه بطرف روستای آلمانه  ــ محل زندگی خانواده گرامی فواد ــ حرکت کردیم. سفر این جمعیت زیاد از معلمین مبارز و کمونیست دیدار با فواد کمونیست بود. دیدار با کسی که خیلی ها از جمله من شاید یکبار او را ملاقات کرده  بودیم. فواد چند روزی بود از زندان آزاد شده بود. در این شب بیاد ماندنی در میان خانواده گرامی فواد عزیز با ده ها چهره انقلابی اشنا شدم.

دیدار سوم؛ بعد از قیام ٥٧ به ابتکار فواد چند جلسه در شهر برای تدارک اتحادیه دهقانان و نیروی مسلح برگزار شد. من همراه رفقای محفل مبارزان که به شیرین بهاره شناخته میشدیم، در این جلسات شرکت میکردم.  با فواد اختلاف سیاسی داشتیم و بعد از چند جلسه در نیمه ها شب  یکی از جلسات که اختلاف ما قطبی شد،  فواد و سایر رفقا را ترک کردیم.

دیدار جهارم، در اطراف روستاهای «خاو و میرئاوا» با عطا رستمی عزیز از طرف محفل مبارزان(شیرین بهاره) برای طرح  انتقاد از سیاستهای ما در ارتباط با مسلح شدن نیروی اتحادیه دهقانان مریوان و هورامان با فواد عزیز و جمع رفقای عزیز نیروی مسلح این اتحادیه دیداری صمیمانه داشتیم. با فواد و چند رفیق دیگر جلسه ای چند ساعته برگزار کردیم و نکات و ایرادهای سیاسی موضع خودمان را طرح و بیان عملی انتقادها را با چند پیشنهاد به رفقا گفتیم.   و همچنین ما حامی پیامی از طرف محفل خودمان در ا تباط با تاسیس مقر نیروهای مزدور جمهوری اسلامی در شهر مریوان بودیم. ما حضور نظامی و استقرار نیروهای نظامی اسلامی ها را که تحت حمایت مفتی زاده که آغازی بود برای تشکیل «نیروی مسلح پیشمرگان کُرد» خطر جدی میدانستیم. پیشنهاد دادیم باید علیه این مقر اقداماتی انجام دهیم.

بعد از خاتمه جلسه با  فواد و یکی از رفقای مسلح اتحادیه دهقانان، ما(من و عطا) بطرف شهر مریوان حرکت کردیم. در میدان وصال ما از فواد جد اشدیم. فواد بطرف بانه و سقز و مهاباد حرکت کرد و در این گشت سیاسی ارزیابی اش را از اتحادیه دهقانان در یکی از جلسات در سقز ارائه داده بود.

با شروع رویدادهای ٢٣ تیر و بازگشت فواد به مریوان چند مورد کوتاه در جلسات ارزیابی  فعالیت و کارهای  کوچ کانی میران  فواد  را ملاقات کردم.

آخرین دیدار؛ اوایل شهریور ٥٨ در اطراف روستاهای سرشیو مریوان نزدیک روستای «فامیشله» با فواد عزیز در ارتباط با طرح تسخیر پادگان مریوان  و ادامه کاری نیرهای پیشمرگ جلساتی برگزار کردیم. ٨ شهریور فواد همراه تعدادی از نیروهای مسلح بطرف بانه حرکت کردند و ما در منطقه ماندیم. سه روز بعد با شنیدن خبر جانباختن فواد عزیز و طهمورس اکبری عزیز بطرف بانه حرکت کردیم.

فواد برای ما نسل انقلابیون کمونیست در مریوان شخصیتی کمونیست و جذاب بود. ما تحت تاثیر تصمیمات انقلابی و پراتیکی او بودیم. فواد کمونیست بزرگی بود که در مدت کوتاهی از مبارزات علنی اش کارهای بزرگ و تاثیر گذاری را بجا گذاشت.

فعالیتهای فواد کمونیستی و با آرمانخواهی کمونیستها عجین بود. نام فواد در میان ما کمونیستها بعنوان یکی از برجسته ترین کمونیست در تاریخ چپ و کمونیسم در ایران ثبت و جاودانه خواهد ماند.

نسان نودینیان

٨ شهریور ١٣٦٩

٣٠ اوت ٢٠١٧