اعلام نتایج دروغین سیرک انتخاباتی رژیم جرم و جنایت، تازگی ندارد!

اعلام نتایج دروغین سیرک انتخاباتی رژیم جرم و جنایت، تازگی ندارد!

صحبت از انتخابات در رژیمی که پاسخ ابتدائی ترین حق و حقوق انسانی را 38 سال است با گلوله، سرکوب وحشیانه، اعدام،  سنگسار، شلاق، شکنجه و زندان داده توهین به شعور جامعه است. صحبت کردن از انتخابات در رژیمی که زندگی و معیشت اکثریت عظیم جامعه را به گرو گرفته. صحبت کردن از انتخابات در رژیمی که بند نافش به تبعیض و نابرابری بسته شده. صحبت کردن از انتخابات در رژیمی که از پایه و اساس ضد زن است. صحبت کردن از انتخابات در رژیمی که به همه گوشه و زوایای زندگی شخصی و اجتماعی و سیاسی توده های مردم سرک میکشد. :.و در یک کلام صحبت کردن از انتخابات در رژیمی که بیش از سه دهه است به روی این جامعه خون می پاشد تنها و تنها سردواندن مردم دنبال وقت خریدن جهت حفظ و بقای این رژیم است و بس. کمتر کسی هست دیگر نداند هیچگاه در طول عمر این نظام رای های اعلام شده جهت ابقاء جانیان سرکوبگر از صندوق رای بیرون نیامده تا اینبار دوم باشد.

قضیه به همین روشنی قابل توضیح است کسی که به این پیروزی کاذب که بر آمار و ارقام دروغین از مشارکت مردم استوار است صحه میگذارد و از آن مشارکت اکثریت جامعه را نتیجه میگیرد تنها دچار اشتباه از این سر نشده که به چنین آماری از تقلب و جعل باور کرده بلکه در شناخت، ارزیابی و محاسبات خود از پدیده های جنبشی نیز دچار نگرشی بشدت تقلیل گرایانه شده. در ارزیابی از مبارزه و ایستادگی که به پهنای این جامعه برغم هر میزان از پراکندگی در جریان است نیز دچار سطحی نگری شده. در ارزیابی از ابعاد و عمق خشم و نفرت فرو خورده ای که این رژیم را بر آتشفشانی در حال فوران نشانده نیز دچار نوعی بی اعتمادی شده. گرایش و اشخاصی که آمار اعلام شده از سوی رژیم یا فرضا فاکتور میزان مشارکت اجر و مواجب بگیران و کسانی که به هر دلیل باز فریب وعده و وعیدهایی خوردند و یا بورژوازی که منفعتش به بقای این نظام گره خورده بخشا ملاک سنجش قضاوت و ارزیابیهایشان بوده، آگاهانه یا ناآگاهانه چشم بر همه واقعیات و عرصه های رویارویی هر روزه جامعه با این نظام و بطور اخص در این مضحکه انتخابتی می بندند.  به جای اینکه نوک هجوم و انتقاداتشان را متوجه رژیمی باشد که مسبب و عامل چنین وضعیتی شده که 38 آزگار است خون توده ها و اقشار مختلف اجتماعی را در شیشه میکند، دارند با این گونه ارزیابی و بی اعتمادی به همه دستاوردهایی که سنگر به سنگر با مقاومت، ایستادگی و رزمندگی بدست آمده بنوعی چوب حراج می زنند.
این نگرش هر چند از سر دلسوزی، اپوزسیون علی العموم و احزاب کمونیستی و آزادیخواهان را بطور اخص ملامت و به باد انتقادات گرفته که ناکارآمد شدند، به هر میزانی هم که این انتقاداتشان واقعیتی در آن باشد مبنی بر کم کاری احزاب، که بخشا وارد هم هست، اما باز این به ذره از آن نمیکاهد که اینگونه ارزیابیهای احساسی در نوع خود بر ادعای دروغین و جعل رژیم مبنی بر مشارکت عظیم مردم در مضحکه انتخاباتی صحه میگذارد.

در بیان واقع این انتقادات نه بستر مبارزه و پیشرویهایی را که همین اکثریت قاطع جامعه در آن درگیر و به وضع موجود ناراضی هستند را بدرست می شناسد نه آن میزان دقت و شناختی که جامعه در مسیر چند دهه مبارزه بی وقفه خود علیه این رژیم کسب نموده را بخوبی شناخته و درک کرده.
بر همین پایه است که بیشتر ارزیابی هایشان صرفا جنبه احساسی دارد  و حتی بعضا محملی شده برای تسویه حسابهای شخصی با جریانات کمونیستی و آزادیخواهانی که همین درجه از پیشروی در مبارزات در این جامعه که همه شاهدش هستیم بخشی جشمگیری از آن کم تا بیش بر دوش همین احزاب کمونیستی با هر کم و کاستی که داشته و دارند به اینجا رسیده.
مگر تا کنون در جهان کسی شاهد این بوده برای انجام سیرک انتخاباتی در دارلمجانین چنین حاکمانی ناظران بین المللی یا ناظران بی طرفی برای صحت و سقم مشارکت و عدم مشارکت توده های مردم گذاشته باشند؟

مبرهن است در رژیم های نظیر رژیم ایران اساسا هیچ معیاری برای حتی همان انتخابات فرمال که در کشورهای پیشرفته هم هر چند سال یکبار به اجرا در می آید در کار نیست. این نمایش مضحک تنها و تنها برای کشاندن مردم پای صندوقهای رای است و نشان دادن آنان به افکار عمومی است برای مشروعیت دادن به جانیانی که از پیش خود تعین کرده اند.
این رژیم هم نظیر هر رژیم استبدادی دیگری شامه تیزی داشت و تشخیص داده بود در داخل کشور کما فی سابق کشاندن مردم به پای صندوق های رای برای نتیجه ای که از پیش دم دست داشتند نه تنها کار آسانی نیست بلکه غیر ممکن است.

به همین خاطر رژیم ایران راهکاری دیگری را پیش گرفت. آنهم از طریق بورژوازی ایران در خارج از کشور و حتی برای این منظور مدیای پرو غربی اعم از بی بی سی و یورو نیوز را نیز به کمک گرفت …بیشترین تمرکز را روی حوزه های اخذ رای خارج از کشور گذاشت. تا هر طور شده برای اغفال افکار عمومی در جهان لااقل ازدحام را آنجا چشمگیر نشان دهد و بتواند پیروزی کاذب در نمایش انتخاباتی را از اینطریق پوشش دهند. به کمک حتی مدیا غربی تمام زورشان را زدند اما از میزان پنج میلیون ایرانی مقیم اروپا و آمریکا کمیت ناچیزی را توانستند بسیج کنند. اکثر حوزهای شلوغ اخذ رای در خارج از کشور را که بی بی سی و یورو نیوز و دیگر رسانه ها به روال همیشگی پوشش دادند اما دیده شد از مرز دو هزار نفر تجاوز نکردند. هر چند طیفهای رنگاورنگ جیره خوراران رژیم میان آنان کم نبود و طیف و اقشاری از بورژوازی ایران هم که منفعتش به بقای این رژیم گره خورده میان این طیفها می لولیدند، ضمنا شاهد این بودیم وقتی که تریبونها را جلو آنان گذاشتند و از دلایل رای دادنشاان سوال شد یا با سرافکندگی از اظهار نظر خوداری میکردند یا میگفتند هر چند روحانی هم نامزد مطلوبشان نیست اما برای اینکه رئیسی نیاید سرکار رای میدهند! بقول خودشان میان “بد و بدتر” گویا بد را انتخاب کردند، غافل از اینکه روحانی یا رئیسی هر دو نماینده کلیت این نظام هستند و هر دو بدترین اند.

برغم همه این موارد در این هم نباید شک کرد که نتیجه دروغین اعلام شده و ژشت و چهره پیروزمند از خود به افکار عمومی نشان دادن این رژیم نه تنها نمی تواند ترس و نگرانی های واقعی سرانش از مبارزه و خشم فروخورده توده های جان به لب رسیده را به ذره فرو نشاند بلکه بر دامنه و عمق آن خواهد افزود.

این ویژگی هر پیروزی کاذبی است. سران رژیم هر چند آمار دروغین را گنده تر نشان داده اند اما کار خود را برای دور بعدی خصوصا رو به جامعه دشوار و دشوارتر کردند. این دشواری تقابل و رویاروی افسارگسخته تر از پیش به صفوف مبارزین طبقات و در راس آنها کارگران و زحمتکشان جامعه را در پیش خواهد داشت به همین خاطر باید از هم اکنون خود را برای مبارزه ای سرسختانه تر از پیش در کشاکش و رویاروی این دوره علیه رژیم مهیا کرد.
ناصر بابامیری        24.05.2017