اعتصاب عمومی پیروزمندانه مردم کردستان را شاد باش میگویم!

اعتصاب عمومی پیروزمندانه مردم کردستان را شاد باش میگویم!

ناصر بابامیری

مردم آزادیخواه و مبارز کردستان فراخوان اعتصاب عمومی 21 شهریور را به منظور اعتراض و ابراز وجودی قاطعانه به اجرای احکام اعدام سه جوان عزیزان: رامین حسین پناهی، زانیار و لقمان مرادی و همچنین حملات موشکی به احزاب اپوزسیون ایران و گرفتن جان و زخمی کردن ده ها تن از کادر و پیشمرگان حدک و حدکا در اعماق خاک کردستان و دیگر تهدیدات رژیم ایران را به شیوه ای یکپارچه و فراگیر به فرجام رساندند.

توده های آزادیخواه و مبارز در کردستان با اتکاء به تجارب پیشین اعتصابات عمومی همان لحظات آغازین اعلام فراخوان نشان دادند چقدر آماده در اشکال مختلف عزم جزم کرده اند جهت اینکه اعتصاب عمومی با موفقیت هر چه بیشتر به ثمر برسد. به عبارتی تا طی این اعتصاب عمومی نیز، دگر باره کردستان پیام رسای خود را به رژیم بفهماند، دیگر چنگ و دندان نشان دادن ها به آزادیخواهان و حملات موشکی و ترفندهای مزبوحانه جهت مرعوب نمودن که قدمتش باندازه طول عمر رژیم است نه تنها به دادشان نمی رسد بلکه پاسخ کوبنده و دهان شکن خواهد گرفت.

باید دستان یکایک شما عزیزان را به گرمی فشرد که چنین مصمم با تلاش همه جانبه اتان برای پیوستن یکپارچه کردستان به اعتصاب از هیچ تلاشی فرو گذار نبودید. باردگر نشان دادید بطور یقین توان و اندوخته های مبارزاتی شما قادر به رویاروی با سیاست و تاکتیکهای جبونانه تا خنثی کردن تحرکات ماجراجویانه این رژیم را دارد. ضمنا این پیروزی از آن همه آنانی نیز هست که از نقاط مختلف ایران و کشورهای پیرامونی نیز پیامهای حمایت ارسال نمودند یا به نحوی از انحا برای به فرجام رساندنش تلاش کردند و دغدغه اشان این بود برای فراگیر شدن اعتصاب علیه رژیم سرکش و جنایاتکار اسلامی ایران بایستی صف آزادیخواهی را تقویت نمود و کنارش ایستاد.و باید فاکتور حمایت و پشتبانی های بیدریغ چندین شبانه روزی در دیگر کشورهای جهان را نیز که به اشکال گوناگون به این عزم و اراده توده های مبارز مردم کردستان امید، دلگرمی و نیروی بیشتری داد را در متن این حرکت تاریخی ارج نهاد.

هر کسی شرایط سنی اش اقتضا کند میداند رژیم ایران از همان روزهای نخست بر سر کار آمدنش تا به امروز در حال جدال بدون وقفه با طبقات تحت استثمار و ستمدیده کل جامعه ایران بوده و هست. بخش عظیمی از جامعه کردستان ایران نیز که کارگران و زحمتکشان هستند به لحاظ استراتژیک از یک سرنوشت مشترک همانا استثمار مزدی و تبعات ناشی از این مناسبات اعم از تبعیض و نابرابری و ده ها پدیده دیگر که با توسل به همه ابزارهای وحشیانه سرکوب به آنها حقنه شده با کارگران و دیگر اقشار محروم و ستمدیده در سراسر مناطق ایران رنج میبرند.

اینبخش عظیم جامعه کردستان تازه نه تنها از این قاعده مستثا نیست بلکه به حکم شرایط ویژه سیاسی و تاریخی اش که تحزب یافته تر بوده و دو جنبش متمایز آنرا قطبی تر نموده( یکی جنبش بورژوا ناسیونالیستی و دیگری جنبش سوسیالیستی و به تبع پایگاه توده ای و قوی دومی از همان روزهای اول قیام تا کنون) مدام بطور مضاعف مورد تعرض و فضای ملیتاریستی قرار گرفته.

همین ویژگی سیاسی_تاریخیش، یعنی وجود جنبش قوی سوسیالیستی آنرا سالها به سنگر انقلاب در برابر نه تنها رژیم سرکوبگر بلکه حتی گرایشات مماشات جو و واپساگرای ملی مذهبی و مرتجعین محلی تبدیل نمود.

میخواهم بگویم اتفاق سرخ درخشیدن مریوان و سنندج بمناسبت جان باختن فعالان اجتماعی و محیط زیست، و برخورد قاطعانه کردن به حکم اعدام انسان ها و محکوم نمودن تهاجم وحشیانه زمینی و هوایی درون مرزی و برون مرزی به اپوزسیون پشتوانه سیاسی و تاریخی داشته و تازگی ندارد.

همه این پدیده ها ریشه در پیش زمینه های مبارزات اعتراضی این جامعه علیه رژیم و نه به وضع موجود دارد. به همین اعتبار هنوز هم که هنوز است این رژیم بعد از چهار دهه میلیتاریزه کردن نتوانسته این سنگر انقلاب را فتح کند و با این جامعه تماما بیگانه است. یعنی اگر کسی ریگی به کفش نداشته باشد و تاریخ را ورق بزند و مرور کند متوجه خواهد شد، دو تا سه نسل قبل قیام و قیام این جامعه بر دریایی از تجارب و دستاوردهای ارزشمند تاریخی آزادیخواهان و کمونیستها، اعم از تشکیل جمعیت ها، برپائی شوراها و اتحادیه های دهقانی و آزمون درخشان کوچ تاریخی مریوان،جنگ 24 روزه سنندج همیشه سرخ و مقاومت در برابر حمله به کردستان به فرمان خمینی تا ده ها نمونه دیگر رزم انقلابی نشان دادن در برابر تهاجمات افسار گسیخته این رژیم نشسته اند. و دو تا سه نسل دیگر نیز باز بدلیل خاستگاه طبقاتی که اکثریتشان کارگران و محرومانند، مبارزاتشان تا به امروز کماکان متکی به همان جنبش، گرایش و سنت سوسیالیستی بوده. قطبنما و چشم انداز حرکت و مبارزه اشان جهت تغییر و رهایی خود و به طریق اولی کل جامعه ایران جنبش سوسیالیستی است.

کما اینکه1 مه ی های سرخ دهه شصت سنندج، تهران و دیگر شهرها که روی دوش مبارزین و فعالان همین جنبش کارگری و کمونیستها پرچم آن برافراشته شده، و روز هشت مارس ها تا رسد به روز جهانی کودک و روز جهانی علیه اعدام و دیگر فعالیتها همه و همه پیش درآمدی بوده برای اینکه جنبش سوسیالیستی و کارگری به این مرحله پا بگذارد که مبارزات در نیشکر هفته، هپکو، آقدره، بخش حمل و نقل اعم از راه آهن سراسری، اتوبوسرانی و رانندگان کامیون و کامیونداران و در یک کلام اکثر مراکز بزرگ و کوچک تولیدی را درنوردد. و همین امر موجب گردد رژیم خود را در بدترین شرایط حیات خود ببیند و وحشت و هراس فروپاشی پیکر نظامش را به لرزه افکند.

از دیگر دستاوردهای جنبش انقلابی کردستان در یکی دو دهه اخیر تجارب دو اعتصاب عمومی 16مرداد 84 و 23 اردیبهشت سال 89 است که برغم سرکوب وحشیانه رژیم و حتی تلاش اعتصاب شکنانه و سنگ اندازی احزاب ناسیونالیستی بر تارک مبارزات توده های آزادیخواه و برابری طلب جامعه کردستان علیه ظلم و بیداد این رژیم میدرخشد. به همین اعتبار کارگران و اقشار محروم و ستمدیده که اکثریت این جامعه را تشکیل میدهند در تقابل با این نظام مسیر بسیار صعب العبوری را سپری نموده اند تا این دستاوردها حاصل شده.

می خواهم بگویم اگراز یکسو دهه به دهه تا جلو آمدیم با اعمال فقر و فاقه و بیکاری و تورم روز افزون و سرکوب از سوی رژیم مواجهه بوده ایم. اما از دیگر سو رشد درجه آگاهی، صفوف مبارزات آزادیخواهانه مردم با اعتراض و اعتصابات کارگری در سطح سراسری به وضع موجود را متحدانه تر و متشکل تر کرده، و چشم انداز بمراتب امیدبخش تری را جلو جامعه گشوده.

وقتیکه جامعه ایران در چنین شرایط و اوضاع و احوال فلاکتبار اقتصادی و سیاسی که بال سیاه بر این مملک کشیده مبارزاتش نهایتا در خیزش دی ماه متجلی میشود.

وقتیکه در بیش از صد شهر ایران خیابانها موجی میلیونی از خشم و نفرت توده های جان به لب رسیده علیه وضع موجود را به ثبت میرساند.

و وقتیکه متعاقبا اعتصابات و اعتراضات کارگری پی در پی در سطح سراسری هم کلیت این نظام را نشانه میگیرد و مدام در حال تعمیق و گسترش و پیش روی است. دیدیم کردستان هم علیه جنایت و مرعوب سازیهای رژیم چه شکوهمند در جهت گسترش و تعمیق دادن این جنبش اعتراضی سراسری که از دی ماه تا کنون قدرتمند راه افتاده، با آگاهی و تکیه بر تجارب و دستاوردهای تا کنونیش پیروزمندانه رفت پای اعتصاب عمومی.

ضمنا نقش هدایتگر و پر رنگ جنبش سوسیالیستی و همگرایی و اتحاد احزاب و نیروهای سوسیالیست و کمونیستی جهت تضمین هر چه بیشتر این آزمون را که حتی راه را بر احتمال دوباره سنگ اندازیهای نیرو و احزاب بورژوازی سد نمود و آنها را نیز پشت سر جامعه به خط کرد باید همچون یکی از دستاوردهای این پیروزی برشمرد. رژیم جمهوری جنایت پیشه اسلامی بادی که طی چهار دهه کاشته با اوج گیری خیزشها و اعتصابات مداوم در سراسر ایران دارد طوفان آنرا درو میکند.

زنده باد اتحاد و همبستگی تا به زیر کشیدن انقلابی رژیم ایران

14.09.2018