گزارشی از وورکشاپ “ایجاد همبستگی بین‌المللی کارگری: فرصت ها و موانع – تجربه ایران” در کنفرانس سالانه لیبراستارت

گزارشی از وورکشاپ “ایجاد همبستگی بین‌المللی کارگری: فرصت ها و موانع – تجربه ایران” در کنفرانس سالانه لیبراستارت

کنفرانس سالانه شبکه لیبراستارت (LabourStart) امسال (۲۰۱۶) از روز جمعه ۶ تا یکشنبه ۸ ماه مه در شهر تورنتو کانادا، بطور مشترک با شورای کارگری تورنتو و منطقه یورک برگزار شد. امسال نیز مانند سالهای گذشته صدها تن از فعالین و نمایندگانی از اتحادیه‌های کارگری در این کنفرانس شرکت کردند. جدا از مراسم و سخنرانی‌های افتتاحیه و اختتامیه روتین هر ساله، امسال هم دهها وورکشاپ درباره مسائل مختلفی توسط فعالین کارگری از کشورهای مختلفی در دو روز شنبه و یکشنبه ارائه شدند.

یکی از وورکشاپهای امسال درباره جنبش کارگری ایران بود که تم آن “ایجاد همبستگی بین‌المللی کارگری: فرصت ها و موانع- تجربه ایران” بود. نهادهای ارائه دهنده مباحث این وورکشاب که به زبان انگلیسی بودند، “اتحاد بین المللی در حماایت از کارگران در ایران – واحد کانادا” و “کمپین بین‌المللی برای آزادی کارگران زندانی در ایران –واحد تورتنو” بودند. هدف این وورکشاپ، که در اطلاعیه مطبوعاتی آن عنوان شده بود: “ارائه تصویری از وضعیت کنونی طبقه کارگر در ایران بدنبال قرارداد هسته ای با ایالات متحده و متحدانش، و در ارتباط با سرمایه گذاریهای بالقوه سرمایه داران غربی در ایران در بستر شرایط کنونی در خاورمیانه.” و “کاوش استراتژیهای مؤثر به منظور افزایش همبستگی واقعی بین المللی با جنبش کارگری در ایران، با تمرکز بر آزادی کارگران زندانی و حمایت از مبارزات طبقه کارگر ایران علیه سیاستهای ریاضت کشی اقتصادی و سرکوب اعمال شده توسط جمهوری سرمایه داری اسلامی ایران.” بود. یکی دیگر از اهداف این ورکشاب که در واقع در سخنان فرید پرتوی برجسته بود و در واقع سخنان وی حول همین مسئله بود، پرداختن به موانع سیستماتیک در سطح بین المللی جهت جلب همبستگی بین المللی بود.

سخنرانان این وورکشاپ، بهزاد محمدی، محمد کاظمی و فرید پرتوی بودند.

تمرکز بحث بهزاد محمدی، که سخنران اول این وورکشاپ بود، اصلاحات نئولیبرالی در چند دهه گذشته در ایران زیر سلطه جمهوری اسلامی بود. در این میان تأکید بحث بهزاد بر اصلاحات نئولیبرالی بخصوص در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی و کابینه دولت ایشان بود. وی توضیح داد که رژیم جمهوری اسلامی رژیم سرکوبگری است که مبنای حکومت کردنش حبس، شکنجه، اعدام، تهدید فعالین کارگری و نقض حقوق اولیه و پایه‌ای کارگران، زنان، کودکان، مهاجران و دیگر اقشار جامعه است. بهزاد ابتدا ستون اصلی نئولیبرالیسم را بطور خلاصه چنین توضیح داد: “۱) حاکمیت بازار، ۲) قطع هزینه‌های عمومی برای خدمات اجتماعی، ۳) مقررات زدائی، ۴) خصوصی سازی و ۵) حذف مفاهیم کلیدی مثل منفعت عمومی یا جامعه”. او در ادامه به تجزیه و تحلیل جهان بینی حسن روحانی پرداخت که همان استدلالات و سیاستهای اقتصادی طرفداران ریاضت کشی اقتصادی است.

بهزاد محمدی بطور مشخص و با نشان دادن روی نقشه ایران، به تلاش‌های دولت روحانی اشاره کرد که سعی می‌کند آنچه را به “مناطق آزاد اقتصادی” مشهور شده‌اند گسترش دهند. مناطقی که در آن هیچگونه قوانین و مقرراتی که از کارگران حمایت کنند حاکم نیستند و دست کارفرمایان را در حاکم کردن تعیین شرایط و ضوابط کار و استخدام کاملا باز می گذارند. وی در بخش دیگری از سخنانش به متدوال شدن تاکتیک “قراردادهای سفید امضاء” توسط کارفرمایان اشاره کرد که انعطاف پذیری هر چه بیشتری را برایشان فراهم آورد و شرایط کار و زندگی کارگران را هر چه بیشتر ناامن می‌کند. بهزاد گفت که “اکثریت قریب به اتفاق کارگران در ایران با قرارداد موقت و حداقل دستمزدی مشغول کارند که زیر خط فقر است. کارگرانی که هیچ بیمه‌ای شامل حالشان نمی شود و در شرایط بسیار ناامن و سرکوبگرانه، بدون داشتن کوچکترین حق متشکل شدنی که از خودشان دفاع کنند، کار می‌کنند.”

در بخش سئوال و جواب هم، بهزاد محمدی به تأثیر برداشته شدن تحریمهای اقتصادی جواب داد که کارگران نه تنها هیچگونه سودی از نتیجه “قرارداد هسته‌ای” نبرده‌اند، بلکه تا آنجا که به فقر و بیکاری برمی‌گردد، شرایط زندگی‌شان بدتر هم شده است.

سخنران دوم وورکشاپ محمد کاظمی بود. وی در ابتدای سخنانش گفت: “میخواهم درباره اهمیت اعتصاب، نقش معلمان در جنبش کارگری بخصوص در سالهای اخیر، موقعیت اقتصادی طبقه کارگر، تشکلات مستقل کارگری، موقعیت کارگران زندانی و بالاخره درباره موانع و پیشروی‌های جنبش کارگری ایران صحبت کنم.” محمد در مورد اهمیت اعتصاب گفت: “برخلاف آنکه رژیم اسلامی از همان ابتدای بقدرت رسیدن اعلام کرد که اعتصاب حرام است، کارگران در تمام دوران حکومت این رژیم از اعتصاب بعنوان یک وسیله مبارزاتی استفاده کرده اند. فقط در سال ۲۰۱۵ ما ۲۰۰۰ اعتصاب داشته‌ایم.” او به اهمیت نقش معلمان در جنبش کارگری بخصوص در سالهای اخیر و روی آوری آنها به برنامه های کاربردی (applications) نظیر وایبر، واتساپ، تلگرام و غیره برای سازماندهی و فراخوان به تجمعات اشاره کرد. محمد کاظمی در همین رابطه از نامه اسماعیل عبدی و جعفر عظیم زاده بعنوان نمونه‌ای از همدلی و همکاری کارگران و معلمان اشاره کرد. از مورد شاهرخ زمانی بعنوان نمونه‌ای از رفتار رژیم اسلامی با کارگران دربند یاد کرد. وی در بخش دیگری از سخنانش راجع به تشکلات مستقل کارگری، علیرغم ممنوعیت آنها، صحبت کرد و اشاره‌ای نیز به شبکه‌های فعالین کارگری داشت. در آخر صحبتهایش، محمد به موانع و پیشرویهای جنبش کارگری اشاره کرد. بعنوان یکی از پیشرویهای جنبش کارگری، گفت: “در ایران یک جنبش کارگری میلیتانت و رادیکال متاثر از گرایش سوسیالیستی وجود دارد.” در همین رابطه اشاره کرد که خواسته‌هایی نظیر تحصیل رایگان، آزادی تمام زندانیان سیاسی، تساوی حقوق زن و مرد، محکوم کردن تبعیض علیه کارگران افغان مقیم ایران، به خواسته های مشترکی در بیانیه های تشکلات مستقل کارگری تبدیل شده اند.

محمد کاظمی به پدیده شرکت خانواده های کارگری در اعتصابات و اعتراضات کارگری اشاره کرده. او در این مورد گفت: “در سال ٢٠١٤ میلادی، در یکی از مناطق آزاد اقتصادی، به نام منطقه بافق در حدود ٦٠٠٠ نفر از کارگران، همسرانشان و اهالی شهر در یک اعتصاب شرکت کردند. آنچه که در این گردهمایی قابل توجه و جالب بود همان شرکت اعضای خانواده کارگران، بخصوص همسران کارگران بود. این اعتصاب چنان قدرتمند بود که یکی از مسئولین دولتی اعلام کرد “این اعتصاب به یک معضل ملی” تبدیل شده است.” او در ادامه، در همین رابطه گفت: “پیشتر در صحبتهایم از مشارکت اعضای خانواده‌های کارگری در دو تجمع کارگری گفتم. اگر چه این نمونه ها هنوز همه گیر نشده اند ولی شرکت اعضای خانواده ها دارد بتدریج به یک روند در جنبش کارگری تبدیل میشود. و این بنوبه خود یک پیشروی برای جنبش کارگری هست چرا که این پدیده ای جدید در جنبش کارگری هست. آنچه که در باره این پدیده مهم است این است که با مشارکت اعضای خانوادهها بخصوص همسران کارگران در تجمعات اعتراضی دیگر این اعتراضات در محل مسدود محیط کار نمیمانند بلکه اهالی محل را نیز درگیر میکنند. هر چه بیشتر اهالی محل درگیر مبارزات کارگری شوند رژیم کمتر قادر خواهد شد که این مبارزات را سرکوب کند.”

فرید پرتوی سومین سخنران وورکشاپ مزبور بود. او ضمن پخش ترجمه انگلیسی سند سیاست و مبانی “اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران” در میان شرکت کندگان بخشهایی از آنرا به خصوص تا آنجا که به برخی از موانع موجود بر سر فعالیتهای همبستگی بین المللی کارگری بر می گردد برجسته کرد. وی ضمن تشکر از حمایتهای بین المللی کارگری در سالهای گذشته از جمله توسط کمیته های همبستگی کارگری اتحادیه کارگران خدمات عمومی که توسط اعضا انتخاب می شوند و یا حمایت اتحادیه هایی همچون کارگران پست و فدراسیون معلمان کانادا و یا در خارج از کانادا از جمله کلکتیو سندیکاهای کارگری فرانسه و همچنین تاکید بر اهمیت تشکلات کارگری ای که خارج از چهارچوب اتحادیه های موجود فعالیت می کنند، بررسی انتقادی ای را بر مبنای سند فوق به اختصار در مورد فدراسیون های جهانی اتحادیه ای از جمله کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری (ITUC)، فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری (WFTU) و سیاستهای آنها از جمله با بکارگیری روشهای بوروکراتیک، سیاستهای پشت دربهای بسته، و نیز همکاری با نهادهای حکومتی همچون خانه کارگر (توسط WFTU) و نیز “مجمع عالی نمایندگان کارگری” جمهوری اسلامی (توسط بخش آسیا ITUC) ارائه داد. در ادامه صحبتهایش، فرید پرتوی به نقش وب سایتهای خبری و کمپینی همچون لیبراستارت که کارزارهای موثری در عرصه های مختلف کارگری انجام داده است اشاره کرد اما با اشاره به مخالفت تشکل مطبوع فرید با مواضع اریک لی، که او هم در وورکشاپ حضور داشت، در مورد مسئله فلسطین و تلاشهای اریک لی علیه کمپین BDS توضیح داد که این شرایط ناهنجاری را برای استفاده از کارزارهای آنلاینی ایجاد کرده است که عملا استفاده از این سایت را برای این کارزارها ناممکن کرده است و لیبر استارت باید نسبت به آ‌ن پاسخگو باشد. علاوه بر موارد فوق، فرید پرتوی نقش سازمانهایی همچون مرکز آمریکایی همبستگی بین المللی فدراسیون کار آمریکا (سولیداریتی سنتر) که بنا به ساختار، روش کار و وابستگی اش به دولت آمریکا، به قول کیم سایپس نه فقط به امر همبستگی بین المللی کارگری کمکی نمی کنند بلکه تجارب تاریخی نشان داده است که  آنرا تخریب نیز کرده اند، پرداخت.

فرید پرتوی در پایان به ساختار سه جانبه گرایی سازمان جهانی کار بعنوان ابزار شراکت طبقاتی و نه مبارزه طبقاتی اشاره کرد و سپس بطور مشخص به حضور نمایندگان جمهوری اسلامی در اجلاس سازمان جهانی کار یعنی هیئت وزارت کار، هیئت کارفرمایان و هیئت به اصطلاح کارگری، که از جمله ضدکارگری ترین عوامل جمهوری اسلامی در آن حضور دارند، اشاره کرد و تاکید نمود که این نیز یک مانع دیگری است که با وجود اعتراضات مکرر تشکلات واقعی و مستقل کارگری در ایران همچون سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، کماکان این تشکلات دست ساز حاکمیت به نام کارگران ایران در این مجامع شرکت می کنند. وی تاکید کرد که نمایندگان واقعی کارگران ایران از جمله در زندانهای جمهوری اسلامی اسیر هستند و باید فشار آورد که تمامی این هیئت های دست ساز حکومتی از مجامع بین المللی کارگری و نیز سازمان جهانی کار اخرا ج شوند.

جلسه وورکشاپ در نیم ساعت آخر به پرسش و پاسخ اختصاص داشت که تعداد زیادی از حضار از اطلاعات مفیدی که در این وورکشاپ ارائه شد اظهار خرسندی کردند و سئوالات را مطرح کردند که ارائه دهندگان بحثها به آنها جواب دادند.

وورکشاپ “ایجاد همبستگی بین‌المللی کارگری: فرصت ها و موانع – تجربه ایران”، در میان دهها وورکشاپ ارائه شده، بیشترین شرکت کننده داشت و مورد بیشترین استقبال‌ها قرار گرفت. و در عین حآل بحث انگیزترین وورکشاپ‌ها هم بود.

گزارش از: ناصر اصغری