ملکه عزتی -ناسیونالیسم کرد ضد زن است!

ناسیونالیسم کرد ضد زن است!

 

ملکه عزتی

علنی شدن ویدئوی گفتگوی تعدادی از نیروهای وابسته به حزب دمکرات کردستان ایران در فضای مجازی در مورد نحوه برخورد آنها به زنان، بحث و جدل زیادی را براه انداخته است. در بخشی از این ویدئو یکی از افراد مسلح با لحنی تحقیرآمیز و موهن و ضد زن در مورد زنان گریلا صحبت میکند. بعد از این ماجرا جمعی از فعالین زنان در نامه ای از اتحادیه  زنان  حزب دمکرات خواسته اند به این نوع نگاه که آن را سکسیسزم زبانی  و مرد محور مینامند برخورد کنند و مانع بروز و گسترش این نوع رفتار و نظرات در صفوف این حزب شوند. سوالی که بلافاصله  میتواند برای کسانی همچون من مطرح شود این است بر اساس چه ارزیابی و تحلیلی فعالین زن (ژنان روژ هه لات) چنین نامه ای را برای اتحادیه زنان حزب دمکرات ارسال داشته اند و توقع آنان چه نوع جوابی است؟

 

صحبتهای سخیف این مردان مسلح صفوف حزب دمکرات نه تازگی دارد و نه برای کسانی که تاریخ این جریان را میشناسند زیاد جای تعجب دارد. سیاست و فرهنگ این حزب به عنوان جریان قدیمی ناسیونالیسم کرد در ایران، مهر عقبماندگی و عشیره ای دوره سلطه خان ها و فئودال ها را بر پیشانی خود دارد و طی سالهای متمادی کمابیش در همین جهت و بر همین رویه در سیاست و فرهنگ خودنمائی کرده است. این واحد از پیشمرگان حزب دمکرات فقط به شکل علنی آن را بزبان آوردند، جوهر فرهنگ سیاسی این حزب را منعکس کردند و به یمن پیشرفت تکنولوژی به گوش هزاران نفر رسیده است. نگاه مردسالارانه و تحقیر آمیز به زن، برگرفته از فرهنگ مذهبی و ناسیونالیستی در برخورد به مبارزات زنان در جامعه و در صفوف احزاب دیگر، دفاع از پوسیده ترین سنتهای عقبمانده و ضد زن در جامعه کردستان تنها گوشه کوچکی از کارنامه سیاه این حزب در برخورد و نگاه به نیمی از جامعه یعنی زنان است. توقع واکنش تند و نقد آن مکالمات از اتحادیه زنان حزب دمکرات خوشبینی خارق العاده ای است که در بهترین حالت میتوان آن را سطحی نگری و توهم به فرهنگ ناسیونالیستی آغشته به مذهب دانست. از اتحادیه زنان حزبی صحبت میکنیم که از بدو تاسیس و فعالیتش از چند همسری، فرهنگ دینی و قوانین آئینی، سنتهای عهد عتیقی و پوسیده در جامعه کردستان دفاع کرده و هیچگاه مدافع هیچ نوع تجدد و ترقیخواهی و فرهنگ پیشرو در این جامعه نبوده است. از اتحادیه زنان در حزبی توقع اعتراض و نقد تند و بی اما و اگر به زن ستیزی و سکسسیزم مردمحور را دارید که از همان فردای انقلاب و تا امروز خواهان رابطه و مذاکره و مصالحه با رژیم زن ستیز اسلامی در ایران بوده است. یا آرزویشان پیروزی اصلاح طلبان حکومتی و یا حمله آمریکا به ایران است تا فرجی شود و سران این حزب در سایه جنایتکاران متفرقه دشمن مردم، به نوایی برسند و در گوشه ای از کردستان ماموریت سرکوب کارگران، زنان معترض و جوانان آزادیخواه به مردان مسلح آنها سپرده شود.

 

راستش را بخواهید من به عنوان یک زن از سکسیسزم مرد محور و فرهنگ ضد زن افراد مسلح حزب دمکرات متعجب نیستم، تعجب من از فعالین زنان است که از اتحادیه زنان این حزب توقع اعتراض یا عکس العمل تند و انتقادی دارند!! این سیاست و این فرهنگ عهد عتیقی و این الفاظ رکیک که از زبان مردان مسلح این حزب بیرون میاید در واقع بازتاب سیاست حاکم بر این حزب است.

 

اما جوابیه اتحادیه زنان دمکرات در نوع خود خواندنی است. در بیانیه ای که صادر کرده اند با تحقیر آمیزترین الفاظ “ژنان روژ هه لات” را مورد خطاب قرار میدهند و آنها را متهم میکنند که در پی توطئه برای این حزب هستند. به چند خط زیر دقت کنید.

 

در چند روز گذشته و پس از انتشار هدف دار یک فایل ویدئویی از اعضای حزب دموکرات کُردستان ایران، تعدادی از زنان زیر پوشش عنوان زنان فعال روژهلات مثل آنکه کشف بزرگی کرده باشند این مساله را بهانه کرده تا ضدیت خود را با جنبش کُرد و فعالیت مداوم و تاثیرگذار حزب دموکرات کُردستان ایران عیانتر ساخته و نفرت و کینه خود از این جنبش را بر این حزب ببارانند. چیزی که در بیانیه این چند زن مشخص است و آشکارا خود را نشان می دهد، بهانه گیری های واهی برای ضدیت با جنبش ملی کُردستان و احزاب این بخش از کُردستان است.

 

انتشار هدفدار! کشف بزرگ! ضدیت با جنبش کرد!! کینه و نفرت!! بهانه گیریهای واهی!!

ناگهان در میان اعتراض ژنان روژهه لات به یک موضوع مشخص و روشن و غیرقابل انکار در رابطه با توهین لمپنیستی به زنان در این حزب، جنبش ملی کردستان و احزاب این جنبش در کردستان سر برمیاورد و برجسته میشود تا دقیقا مسئله اصلی بی اهمیت، پیش پا افتاده و حاشیه ای شود. چون امروز لازم نیست در مورد آن حرفی زده شود. چون این حزب و رهبرانش از زمان قاضی محمد تاکنون بنا به تعریف مدافع حقوق زن بوده اند! امروز و در قاموس اتحادیه زنان دمکرات دفاع از حرمت زن و اعتراض به بکارگیری الفاظ رکیک و اشاعه فرهنگ لمپنیستی بهانه گیری است!!! در کمال بیشرمی و عامدانه جمعی از فعالین زن را “این چند زن” خطاب میکنند. دریغ از یک جو شعور و ادب!!

 

به بخش دیگری از این جوابیه توجه کنید!!

گفتگوی خودمانی و هرچند ناشایست عضو یک حزب در محفلی چند نفری و در شرایط ویژه ای، از سوی هیچ انسان سیاسی و واقعبینی به عنوان سیاست کلی هیچ حزبی تلقی نمی شود.

 

گفتگوی خودمانی هرچند ناشایست در شرایط ویژه!! اینجا دیگر دود از کله هر آدمی که به اندازه یک جو انصاف داشته باشد بلند میشود. توهین، تحقیر و استفاده از الفاظ زشت و لمپنیستی. گویا در گفتگوهای خودمانی هر کسی مجاز است نظرات و افکار پوسیده و مستهجن خود را بیان کند و کسی هم نتواند بگوید بالای چشمت ابرو است چون در غیر اینصورت طرح توطئه علیه این حزب مدافع حقوق زنان را در سر میپروراند!

 

اما انصافا باید قبول کرد تلاش ماهرانه اتحادیه زنان در تقلیل تراوش افکار بیمارگونه مردان مسلح این حزب به گفتگوی خصوصی و شوخی های معصومانه بین چند جوان محروم از سکس تلاش جدید و نوآوری بدیعی است که به درجه زیادی از وقاحت آغشته شده است. حزب دمکرات نمیتواند اعضایش را از غربال بگذراند و برایشان سانسور عضویت بگذارد اما اینجا این سوال پیش میاید آیا اینها تابعی از سیاستی همگانی تر و پذیرفته شده در این حزب نیستند؟ آیا حزب دمکرات که بنا بر ادعای اتحادیه زنان دمکرات رشادت هایش در دفاع از حقوق زنان نه متعلق به امروز که بسی کهن تر است، نباید به این قهرمانان خواهان سکس با زنان گریلا درس انسان بودن بدهند؟ آیا نباید به آنان بگویند در این حزب این نوع نظرات جواب میگیرد و قابل تحمل نیست؟ آیا نباید برگی از تاریخ زرین مبارزه برای دفاع حقوق زنان را برایشان ترویج کنند و یادشان بدهند در مورد زنان چگونه باید صحبت کنند؟ یا دستکم یادشان بدهند درخواست سکس را به شکل انسانی و در راستای مقررات یک جامعه مدرن مطرح کنند؟ اتحادیه زنان دمکرات به جای شاخ و شانه کشیدن برای فعالین زن باید اعتراف کنند خانه از پای بست ویران است. مردان مسلح این حزب زمینه و ملزومات این نوع افکار و این برخوردهای مستهجن را میبینند، ظرفیت حزب متبوع خود و سیاستهایش را تشخیص داده اند و کاملا آگاهند که این نوع بحث و مکالمات پذیرفته شده است. مورد بازخواست قرار نخواهند گرفت و شان و ارزش زن موضوعی نیست که بخاطرش مبارزین راه جنبش ناسیونالیستی و کردایتی را مکدر ساخت.

 

تاریخ تحقیر زنان در حزب دمکرات متعلق به امروز و مختص به زنان گریلا نیست. در دوره جنگ حزب دمکرات با کومله بخشی از تهدید و تبلیغ جنگی این حزب مربوط به زنان پیشمرگ کومله بود. اگر به دستمان بیفتید چنین و چنان میکنیم، زنان مبارز صفوف کومله هنوز کلمات رکیک و مستجهن و توهین های جنسیتی فرماندهان این حزب را از یاد نبرده اند. آن روزها سیاستشان را پراتیک میکردند امروز هم عین سیاستشان از زبان افراد مسلحشان بیان میشود. تحقیر و توهین به زنان تنها مختص به مردان این حزب نیست، به جوابیه اتحادیه زنان دمکرات دقت کنید: این چند زن!!! تحقیر آشکار زنان را در این دو واژه از کیلومترها فاصله با هزاران درجه از خوشبینی هم میتوان احساس کرد. توقع جواب مودبانه و منطقی از اتحادیه زنان دمکرات توهمی بیش نیست. از زنانی که در چنین محیط مرد سالار و در سایه فرهنگ عقبمانده به فعالیت مشغولند، نمیتوان توقع دیگری جز دفاع از عملکرد مردان حزبشان داشت. اما محض رعایت ادب اجتماعی هم که شده، میشد مودبانه تر فعالین زن را مورد خطاب قرار داد. این دیگر صحبتهای خصوصی بین چند مرد جوان نیست. این جوابیه علنی به یک اعتراض واقعی است. اتحادیه زنان دمکرات با این جوابیه یکبار دیگر رو به جامعه نشان میدهد ظرفیت لمپنیزم در این حزب تا چه درجه ای است.

 

قلدری این روزهای حزب دمکرات در سایه روابط با شیخ های ضد زن عربستان و دعوت به جشن استقلال این زن ستیزترین دولت منطقه و شرکت در مراسم حج و ادای فرائض دینی، گویا قدری اوج پیدا کرده و به اتحادیه زنان این حزب هم سرایت کرده است. گویا در سایه این دوستی نامیمون هر اعتراضی را میتوان با گردنکشی پاسخ داد و برای تبدیل شدن به نیروی سناریو سیاهی در منطقه از همین امروز باید تمرین را شروع کرد. بعد از همکاری و دوستی با فئودالها و عشایر کردستان در گذشته نه چندان دور، امروز فرصت جدیدی برای حزب دمکرات پیش آمده تا همان سیاست ها را اینبار با حمایت ارتجاع منطقه و امثال شیوخ عربستان پیش ببرد. اگر دست دوستی به طرف جلالی زاده و ادب و روحانی و خاتمی جواب نگرفت، دست دوستی مرتجع ترین دولت منطقه شاید بتواند حزب دمکرات را از خنسی سیاسی بیرون بکشد. جوابیه اتحادیه زنان و وقاحت نهفته در آن، بوی چنین پشتگرمی را میدهد. اما واقعیت این است نه دوستی با شیوخ مرتجع و ضد زن عربستان نه مجیزگویی افسران خرده پای رژیم صد هزار اعدام جمهوری اسلامی نمیتواند سپر بلای حزب دمکرات در مقابل خروش مردمی شود که از قوانین استثمارگر و ضد زن، ضد انسانی، ضد آزادی نظام سرمایه داری به تنگ آمده اند.

 

زنان و مردان کمونیست در صفوف کومله چنان درسی به حزب دمکرات و زیاده خواهی هایش دادند که تا نسل ها در خاطره کودکان آن روز و جوانان امروز باقی مانده و به سادگی و با اتکا به پرچم جنایتکاران سعودی نمیتوان حریف آنان شد. چپ و کمونیزم در کردستان سنتی را در جامعه پایه گذاشت که بسادگی از بین نخواهد رفت. سنت آزادی و برابری زن و مرد، سنت حرمت انسانها، سنت نه به استثمار و کار بردگی، سنت نه به قوانین فئودالی و عقبمانده در جامعه، سنت تحزب کمونیستی و مبارزه متحد علیه هر نوع نابرابری تنها بخشی از این تاریخ پر تلاطم است. همین یکماه پیش بود که زنان قهرمان مریوان برای دوچرخه سواری در فضای عمومی در شهرشان کل حاکمیت و دستگاه آیین و شریعت آن را به چالش کشیدند و نصف حوزه علمیه قم مشغول صدور فتوا در این رابطه بود. امام جمعه مریوان نتوانست به تنهایی و با کمک از امام شافعی و احکامش به مصاف زنان مریوان برود و دست به دامن خامنه ای شد. دو سال پیش مردان و زنان سنندج سرخ در دفاع از کوبانی به خیابانها آمدند و حماسه ساختند و همین دیروز بود که دوباره مریوان به خیابان آمد و دولت روحانی محبوب و منتخب بخشی از شما را به چالش کشید. سالهای نه چندان دور زنان مبارز کومله با نبردهای مسلحانه با شما و در مقابل قلدری آن روزتان و حملات نیروهای نظامی جمهوری اسلامی، تاریخ مبارزات زنان کمونیست را یکبار دیگر نوشتند. از تهدیدهای لمپنیستی و علنی آنروزتان؛ که امروز بحث “محافل خصوصی” شده است، نترسیدند و میدان را برای زورگویی شما خالی نکردند و با قاطعیت وادار به قبول شکست کردند. برگ زرینی از مبارزه ای بی امان برای آزاد زیستن و برابر زیستن که هرگز از خاطره ها محو نخواهد شد. به شما و به مردان مسلح شما قول میدهیم که این زنان و مردان مبارز و کمونیست و این مردم متحزب و متشکل، اگر لازم شود، یکبار دیگر این درس را به شما خواهند داد. ولی مطمئن هستم آن روز آرزوی روبرو شدن با این زنان به شدت امروز نخواهد بود، نه در محافل و صحبتهای خصوصی نه در جوابیه های علنی.

 

۵ اکتبر ۲۰۱۶