مصطفی صابر -تعیین حداقل دستمزد بر اساس بهره وری!گفتگوی کارگر کمونیست با مصطفی صابر

مصطفی صابر
تعیین حداقل دستمزد بر اساس بهره وری!گفتگوی کارگر کمونیست با مصطفی صابر

کارگر کمونیست: به گفته خبرگزاری ایلنا “محمدرضا کارگر مدیرکل توسعه اشتغال و سیاستگذاری بازار کار” دولت جمهوری اسلامی، در نشست “نقش سیاست‌های حداقل دستمزد کارآفرین در صنایع کوچک و متوسط”، بر اهمیت “ارزان سازی نیروی کار و تعیین دستمزد بر اساس بهره وری” تاکید کرده است. او اعلام کرده است که “دولت این آمادگی را دارد که مزد بر اساس میزان بهره‌وری کارگران تعیین شود”. این مقام دولتی همچنین گفته که این کار باعث “افزایش اشتغال و مقابله با بیکاری” میشود.

بنظر شما جواب کارگران به این سیاست تعیین دستمزد بر اساس بهره وری کار چه باید باشد. و آیا با قبول دستمزد بر اساس بهره وری کار مساله بیکاری قابل تخفیف و حل شدن است؟ راه حل نهایی از نظر شما کدام است؟!

مصطفی صابر: تعیین حداقل دستمزد بر اساس بهره وری حتی خلاف قانون کار اسلامی است که کارگران ایران اعتراضات و مبارزات گسترده ای علیه آن داشته و دارند و توقعاتشان بسیار بالاتراز آنست. همین میتواند به شما بگوید که کارگران چه عکس العملی در قبال صحبت های این مدیر دولت روحانی خواهند داشت. (یادآوری کنم که ماده ۴١ قانون کار اسلامی گفته که حداقل دستمزد بر اساس “تامین زندگی یک خانواده” در رابطه با “درصد تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی” تعیین شود.) کافی است نگاهی به طومارهای اعتراضی و بیانیه های کارگران در قبال اعلام حداقل دستمزدهای سالیانه و یا بیانیه های اول مه تشکل های کارگری ایران بیندازیم تا ببینیم که طرهات این جناب مدیرکل دولت اسلامی چه پاسخی در صفوف کارگران دریافت خواهد کرد. همین امسال دیدیم که در جریان اعتراضات گسترده به حداقل دستمزد اعلام شده از سوی شورایعالی کار چگونه تشکل های کارگری خواهان سه و نیم میلیون تومان دستمزد شدند و حتی راست ترین و سازشکارترین جریانات هم که سعی میکنند خودشان را به کارگر بچسبانند نتوانستند از کمتر از یک و نیم میلیون تومان حرف بزنند.

بنظر من وصل کردن حداقل دستمزد به هر فاکتور دیگری جز تامین یک زندگی شایسته انسان به زیان کارگران است. این بخصوص در اوضاع ایران دو چندان مصداق دارد. برای مثال، بهره وری در ایران به دلیل بحران جمهوری اسلامی و انزوای اقتصادش از بازار جهانی، نسبتا پایین تر از میزان جهانی است. کارگران نباید تاوان بحران اقتصادی جمهوری اسلامی را بدهند. چطور این حکومت میتواند آخوندها و پاسدارها و نیروهای سرکوب را تامین کند و فیش های حقوقی نجومی به مدیران بپردازد و میلیارد میلیارد اختلاص و غیر اختلاص به جیب حضرات سراریز کند ولی وقتی نوبت تعیین حداقل دستمزد میرسد یاد بهره وری بیفتد؟ یا حتی تورم هم مبنای خوبی برای افزایش هر ساله نیست. چرا که همیشه در آمار و ارقام دولتی درصد اعلام شده بمراتب پایین تر از تورم واقعی است. بعلاوه حتی اگر رقم تورم واقعی باشد کی گفته اوضاع فعلی زندگی کارگر خوب است و به همین حد حفظ وضع موجود باید رضایت داد؟ چرا نباید تلاش کرد هر سال اوضاع را بهتر کرد؟ در نتیجه در هر مقطع تشکل های واقعی و رهبران کارگری در ایران باید بنا به نیازهای واقعی یک زندگی درخور انسان قرن بیست و یکمی میزان حداقل دستمزد را تعیین کنند و کارگران را برای تحقق آن بسیج کنند. این تنها راه واقعی و درست برخورد به مساله حداقل دستمزد است. کسانی که ادعای اقتصاد دانی میکنند و برایمان چرتکه می اندازند که الان اوضاع اقتصادی اجازه نمی دهد و باید واقع بین بود و کمتر خواست، فراموش میکنند که یک فاکتور مهم در تعیین حداقل دستمزد همواره میزان توقع و سطح انتظارات کارگران از خودشان و زندگی شان و همینطور میزان سازمانیافتگی و مبارزه و تلاش جانانه برای تحقق این توقع و انتظارات است. آن کسانی که به اسم “اقتصاد دان” و حتی قسم خوردن به مارکس دارند سطح توقع کارگران را پایین می آورند باید بدانند که دارند در همان جهتی مجاهدت میکنند که این جناب مدیرکل صاف و پوست کنده اش را مطرح کرده است.

اما در رابطه با ادعای مدیر مذکور که تعیین حداقل دستمزد بر اساس بهره وری و ارزان تر کردن نیروی کار باعث کاهش بیکاری میشود، باید گفت که اصولا کارکرد بیکاری در جامعه سرمایه داری همانا ارزانتر کردن نیروی کار است. سرمایه همیشه باید ارتش وسیعی از کارگران گشنه و تشنه داشته باشد تا به هر قیمتی که سرمایه لازم داشت حاضر به فروش نیروی کار خود شوند. ایشان هم دارد به کارگران میگوید بیایید به دستمزدهایی حتی پایین تر و برده وارانه تر از همین سطحی که در جمهوری اسلامی تعیین میشود گردن بگذارید تا شاید جناب کارفرما رغبت کند و شما را استخدام کند. در واقع اظهارات صریح و بیشرمانه جناب مدیرکل کذایی اعلام منطق ذاتی سرمایه داری است.

پاسخ کارگران چه باید باشد؟ واضح است که پاسخ بیکاری از نظر کارگران تن دادن به دستمزدهای نازل نیست. این پاسخ بورژوازی به بیکاری است. پاسخ کارگران به بیکاری در همه دنیا و در طول تاریخ عبارت بوده است از اتحاد و همبستگی در مبارزه برای بیمه بیکاری، افزایش دستمزد. یعنی درست ١٨٠ درجه در مقابل راه حل بورژوازی. در مقابله با بیکاری بخصوص اتحاد کارگرشاغل و بیکار بسیار تعیین کننده است. بطور مشخص یعنی اینکه بسیار مهم است که کارگر بیکار به مبارزه برای افزایش حداقل دستمزد بپیوندد و از آنطرف کارگر شاغل برای بیمه بیکاری مکفی برای کارگران بیکار مبارزه کند.

البته هیچکدام از اینها هنوز بقول شما “پاسخ نهایی” نیست. پاسخ نهایی رهایی از شر سرمایه داری است و در قدم اول از سر راه برداشتن جمهوری اسلامی و بدست گرفتن اختیار زندگی به دست خود کارگران و توده های وسیع مردمی است که میخواهند همه امکانات جامعه در خدمت رفاه و اعتلاء انسانها باشد.