مصاحبه کمونیست هفتگی با فاتح شیخ -درباره کودتای ناکام ترکیه و پیامدهای آن

مصاحبه کمونیست هفتگی با فاتح شیخ

درباره کودتای ناکام ترکیه و پیامدهای آن

کمونیست هفتگی: کودتای جمعه شب پانزده ژوئیه در ترکيه که توسط بخشی از نيروهای زمينی و هوائی ارتش و ژاندارمری سازمان يافته بود، در نتیجه عدم همراهی فرماندهان سطوح بالای ارتش، مخالفت احزاب سیاسی ترکیه و آمدن بخشی از طرفداران اردوغان به خیابان به فراخوان او در شبکه های اجتماعی که بوسیله تلفن موبایل از تلویزیون پخش شد، شکست خورد. در اين کودتا ٢٩٠ نفر کشته و بیش از هزار نفر زخمی شدند. دلایل سیاسی و روندهای پشت وقوع این کودتای ناکام را چگونه ارزیابی می کنید؟

فاتح شیخ: ارتش ترکیه از 1960 به این سو چهار بار کودتا سازمان داده و تنها در این بار پنجم ناکام مانده است. به همین دلیل نه خود کودتای جمعه شب پانزده ژوئیه بلکه موفق شدن اردوغان و حزبش به شکست آن، بویژه درشتی های دراماتیک در واکنش به آن، ابعاد سرکوبها و تصفیه های متعاقب آن در این چند روز است که چنین شگفتی و شوکی به بار آورده است.

ارتش ترکیه همچون ستون فقرات ساختار دولت با برخورداری از موقعیت ویژه در قانون اساسی، نزدیک به یک قرن رکن اصلی قدرت سیاسی آن کشور بوده است. اگر ارتش در همه دولتهای بورژوایی از چنین موقعیت بالادستی برخوردار است، در ترکیه این حقوق ویژه اضافی را هم دارد که وظیفه دفاع از “ارزشهای بنیادی” نظام سیاسی سکولار حاکم، طبق قانون اساسی به آن سپرده شده است. در این ظرفیت ارتش ترکیه، یک موسسه قدرتمند و یک رکن اساسی جنبش ناسیونالیسم کمالیستی بوده است. جنبشی که با سقوط امپراتوری عثمانی و برقراری نظام جمهوری سکولار (1923) همچون یک سنت سیاسی اجتماعی بانفوذ بورژوازی ترکیه قد علم کرده و در طول تقریبا یک قرن به احزاب سیاسی متعدد شکل داده است. به موازات این سنت، دو سنت سیاسی اجتماعی دیگر هم در جامعه ترکیه حضور و نفوذ داشته اند. یکی سنت بازمانده از میراث امپراتوری عثمانی که در دهه های اخیر احزاب راست محافظه کار ناسیونالیست اسلامی نظیر حزب رفاه به رهبری اربکان و در ادامه حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان و همچنین جنبش “خدمت” به رهبری فتح الله گولن از شاخه ها و نمایندگان سیاسی آن بوده اند و هستند. سنت دیگر سنت کارگری و سوسیالیستی و کمونیستی بر متن مبارزه طبقاتی پرولتاریای مدرنی است که از رشد مناسبات سرمایه داری بویژه در نیمه دوم قرن بیستم نشات گرفته است.

ماجرای کودتاهای پیشین به کنار، در چهارده سال اخیر که زمام حکومت در دست حزب “عدالت و توسعه” به رهبری اردوغان بوده، سایه کودتا مدام بر سر آنها سنگینی کرده است. به رغم چندین سال تلاش اردوغان برای محدود کردن قدرت ارتش، ایجاد تغییرات وسیع در ترکیب رده های بالای آن و گماردن افراد مورد اعتماد حزب خود در راس بخشی از مقامات کلیدی ارتش و ژاندارمری و پلیس، شبح کودتا همچنان در فضای سیاسی حاکمیت ترکیه در گشت و گذار بوده است.

تحولات سالهای اخیر منطقه، جنگهای جاری سوریه و عراق، کند شدن رشد اقتصادی ترکیه، بروز نارضایتی وسیع از سیاستهای اردوغان و حزب حاکم، بلندپروازیهای بی پایه اردوغان در مسیر تلاش برای احیای مرده ریگ امپراتوری عثمانی، عقب رفت آن حزب در انتخابات هفتم ژوئن پارسال و متعاقب آن تحمیل جنگ در کردستان که بار دیگر نقش ارتش را به عنوان یک مرجع قدرت برجسته میکرد، همگی فاکتورهایی بودند که بخشی از ارتش را بر آن داشتند که با سازمان دادن کودتا به روال دهه های پیش زمام حکومت را از چنگ اردوغان و حزبش در آورد. اما نارسائیهای پروژه کودتا از همان حرکات اول کودتاچیان در جمعه شب پانزده ژوئیه مشهود بود. طوریکه اردوغان و حزبش با فراخواندن و به خیابان آوردن طرفداران خود و نیروهای مسلح وفادار در صفوف پلیس و غیره توانستند کودتا را به شکست بکشانند و بلافاصله نقشه های از پیش طرحریزی شده خود برای دستگیری و تصفیه گسترده دهها هزار نفری را به عمل در آورند.

کمونیست هفتگی: این رویداد در سطح جهان و منطقه بازتاب وسيعی پیدا کرد. بسياری از مردم درکشورهای منطقه  در همان ساعات اول از وقوع کودتا در ترکيه ابراز نگرانی کرده و آنرا در جهت تشديد اوضاع نابسامان منطقه ارزيابی کردند. نظر شما چیست؟

فاتح شیخ: بیشک ترکیه کشوری بزرگ، قدرتمند و مهم و تنها عضو ناتو در منطقه آشوبزده  خاورمیانه است. خاورمیانه ای که در میانه آشوبی بیسابقه، بدون چشم انداز پایان آن، سالهاست به کام جنگ و ویرانی و آوارگی و بیخانمانی در ابعاد میلیونی فرورفته است. همچنین جهان در پی هشت سال بحران فراگیر اقتصادی و در دل یک رشته کشمکش و جدال قدرت تودرتو میان دولتهای بزرگ، دچار اوضاع بی ثبات، بی لنگر، پر از آشفتگی و گرفتار ابهام و سردرگمی است. در چنین شرایطی نگرانی ناشی از وقوع کودتا در ترکیه و پیامدهای سنگین آن نه فقط برای مردم منطقه بلکه در سطح جهان، یک نگرانی واقعی است، چراکه واضح است این رویداد اوضاع نابسامان جاری را نابسامان تر میکند و به طرف روزها، ماهها و حتی میتوان گفت سالهای مبهم و پرمخاطره سوق میدهد.

کمونیست هفتگی: اردوغان پس از شکست کودتا با صراحت آن را “موهبت الهی” خواند و در اجتماع طرفدارانش از پاکسازی وسیع در ارتش و نهادهای دولتی سخن گفت. اردوغان در برابر درخواست بازگرداندن حکم اعدام به قانون کشور گفت خواست مردم نباید نادیده گرفته شود. سخنان شدیدالحن او بعد از شکست کودتا و بازداشت بیش از7000 افسر، سرباز، وکيل و قاضی، تعليق فعالیت بیش از ۲۷۰۰ نفر از قضات دادگستری، حاکی از تسويه حساب اساسی با مخالفين خود و حزبش است. او می خواهد بيش از گذشته با مخالفینش در ترکيه يورش برده و بر اختيارات خود برای تغییر قانون اساسی و احیای ریاست دوره عثمانی بيافزايد. آیا با این روشی که اردوغان درپیش گرفته سیستم حکومتی بیشتر تضعیف و شکننده نمی شود و میدان برای مقابله و مقاومت مردم و مخالفینش فراهم نمی شود؟ سرانجام این بحران چه خواهد بود؟ آیا اسلام سیاسی و داعش در ترکیه تقویت خواهد شد؟ تاثیرات این اوضاع در منطقه چگونه خواهد بود؟

فاتح شیخ: دقیقا تعبیر اردوغان از این کودتا به عنوان “هدیه الهی” نشاندهنده عمق دشمنی بنیادی استراتژی و سیاست اسلامی او و حزبش با امنیت و آسایش جانی و روحی انسانها و مدنیت جامعه است. تقلید اردوغان از خمینی در به کار بردن تعبیر مذهبی ضد مردمی و ضدجامعه ای “موهبت الهی” گواه جدیدی بر این واقعیت است که شاخه ها و شعبات مختلف و حتی متنازع جریانات اسلامی موجود، از حزب عدالت و توسعه ترکیه و جمهوری اسلامی ایران تا جریاناتی مانند داعش و القاعده و طالبان و بوکوحرام و النصره و نورالدین زکی و امثال آنها، در ماهیت ضدبشری شان با هم اشتراک دارند. پیچیدن اهداف ارتجاعی این جریانات در ورق پاره های “اسلام میانه رو” و معتدل و دمکرات و غیره تغییری در کاراکتر مشترکشان نمیدهد. تعبیر “هدیه الهی” توسط اردوغان هم موید همین حقیقت است.

اما زمان رجزخوانیهای اردوغان سریعا به سر خواهد آمد. او با این رفتار و گفتارها دارد شاخه زیر پای خود و اسلام سیاسی “مدل ترکیه” را میبرد. به نظر نمیرسد این ماجرا به تقویت اسلام سیاسی نوع اردوغانی و داعشی در ترکیه منجر گردد. جامعه ترکیه یک جامعه اسلامی نیست بلکه جامعه ای مدرن و تشنه پیشرفت موازین پیشرو و مدرن است. هم از این زاویه است که آمارهای قابل اتکا بر اشتیاق و طرفداری هفتاد و پنج درصد شهروندان ترکیه به پیوستن به اروپا گواهی میدهند. آنها خواهان اشاعه استانداردها و موازین مدنی و فرهنگی پیشرو و جاافتاده جوامع اروپای غربی در جامعه ترکیه هستند.

کمونیست هفتگی: عکس العمل و رفتار دولت ترکیه با مخالفين، صحنه سربرین سربار ارتش بدست طرفداران اردوغان و شکنجه و آزار دستگیر شدگان و تحقیر آنان در مقابل دوربینهای تلویزیونی نگرانی‌های جهانی را برانگیخته است. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هشدار داده است در صورت بازگرداندن قانون مجازات اعدام ترکیه به اروپای واحد راه پیدا نمی کند. اما اردوغان و حزبش در تناقضاتی که دچارش هستند طاقچه بالا می گذارند. شما سیر اوضاع را چگونه پیش بینی می کنید؟ آینده روندهای سیاسی در ترکیه چگونه خواهد بود؟

فاتح شیخ: اردوغان با بیان عوامفریبانه پوپولیستی اسلامی مدعی آن شد که گویا “مردم” در اثر نفرت از کودتاچیها خواهان بازگشت قانون مجازات اعدام هستند و او هم تایید خواهد کرد. اما اخطار مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا علیه آن بیانات ضدبشری اخطاری جدی و واقعی است. چون هم مردم ترکیه خواهان پیوستن کشورشان به اتحادیه اروپا هستند و هم مجازات اعدام برای همیشه از فضای دستگاهها قضایی جوامع اروپایی حذف شده است. طاقچه بالا گذاشتن اردوغان در برابر اروپا جزئی از رجزخوانیهای این روزهای او و تناقضات پروژه ها و اشتباه محاسبات اوست که در برابر واقعیات دوام نخواهند آورد.

تا آنجا که به آینده روندهای سیاسی برگردد از مخالفت دو حزب پارلمانی ج ه پ و هادپ با اعلام اوضاع فوق العاده به مدت سه ماه و دادن رای منفی به آن در نشست چهارشنبه پارلمان ترکیه نشانه آغاز سر باز کردن تناقضات سیاستهای اردوغان است. اوضاع سیاسی ترکیه و بحران هیات حاکمه و حزب حاکم ترکیه پیچیده تر از آن است که اردوغان مستبد فکر میکند با چنین سیاستهای راه خروج از آنها را پیش میگذارد.

کمونیست هفتگی: در این اوضاع نابسامان وظیفه نیروهای مترقی، چپ و کمونیست و طبقه کارگر چیست؟ چکار باید کرد؟

فاتح شیخ: جنبش کارگری در ترکیه، اتحادیه های کارگری موجود و نیروهای چپ و سوسیالیست و کمونیست بخشهایی از جامعه سرمایه داری ترکیه و مبارزه طبقاتی جاری آن هستند که به درجات متفاوت، در سطوح گوناگون با قطب طبقاتی و اجتماعی مرکب از کارگران و توده های محروم اعماق جامعه ارتباط دارند. قطبی که منافع و مصالح فوری و آتی آن درست در نقطه مقابل منافع و مصالح و استراتژی و سیاست هر دو سنت بورژوازی ترکیه است: جنبش ناسیونالیسم کمالیستی و احزاب سیاسی آن، همچنین جنبش اسلامی و احزاب و جریاناتی که خواب احیای مرده ریگ امپراتوری عثمانی را میبیند با قطب چپ و کمونیست جامعه، با اتحادیه های کارگری، با اعتصابات و مبارزاتشان، با اول ماه مه و همه سنتهای رادیکال برای تحقق دنیای بهتر و زندگی آزاد و برابر و مرفه، دشمنی آشتی ناپذیر دارند.

فعالین و پیشروان چپ و کمونیست و سازمانهای کارگری، در این اوضاع نابسامان باید پرچم آینده سوسیالیستی را در جامعه برافراشته نگاه دارند و در عین مخالفت قاطع با کودتا، اعلام کنند که تنها راه خروج جامعه از این بحرانها پیروزی سوسیالیسم است. در چنین نقطه عطفهای تاریخی و سیاسی، توده های کارگر و زحمتکش تشنه آگاهی و تشنه تغییر وضعیت نابسامان جامعه در مسیر رهایی و تحقق دنیای بهتری هستند. در این شرایط حساس و پرتحول، پراتیک دخالتگرانه و رادیکال فعالین و پیشروان سوسیالیست طبقه کارگر و انسانهای آزادیخواه در تحولات سیاسی با پرچم رهایی سوسیالیستی جامعه، و مستقل از همه جنبشها و احزاب بورژوایی، یک وظیفه حیاتی است.

در جریان کودتاهای پیشین، بار سنگین سرکوب و خفقان روی سر کارگران و محرومان و چپها و کمونیستها خراب شده بود. کودتای جمعه شب هم در صورت موفقیت همان نقش را بازی میکرد. نقشه سرکوبگرانه اردوغان و اعلام وضعیت فوق العاده با هدف تحمیل سرکوب عریان هم اجرای همان اهداف سرکوبگرانه کودتاچیان است. درک و تشخیص و اجرای چه باید کرد؟ها و چه میتوان کرد؟ها در برابر دولت اردوغان و اوضاع پرتحول جاری کار فعالین و پیشروان مبارزه طبقاتی و آزادیخواهانه در محل کار و زیست است. قدر مسلم اینکه در چنین شرایطی، به انتظار نشستن و دست روی دست گذاشتن و از پراتیک فعال و دخالتگرانه دور ماندن، انتخابی بسیار مهلک است و شایسته مبارزان راه رهایی سوسیالیستی جامعه نیست.

***