مصاحبه نشریه اکتبر با نسرین رمضانعلی در مورد دستگیری‌های اخیر فعالین کارگری در سنندج

مصاحبه نشریه اکتبر با نسرین رمضانعلی در مورد دستگیری‌های اخیر فعالین کارگری در سنندج

نشریه اکتبر، همانطور که می‌دانید در آستانه ۸ مارس روز جهانی زن، جمعی از فعالین کارگری شهر سنندج «علی آزادی، خالد حسینی، وفا قادری، بهزاد فرج اللهی و حامد محمودنژاد» توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. می‌توانید برای خوانندگان نشریه اکتبر از آخرین وضعیت این فعالین کارگری و اقداماتی که برای آزادی آن‌ها توسط کارگران و خانواده‌های آنان انجام گرفته است، توضیحاتی بدهید؟

نسرین رمضانعلی: حقیقت دارد که در آستانه ۸ روز جهانی زن تعدادی از فعالین کارگری و اجتماعی دستگیر و روانه زندان شدند. آخرین اخبار که به حزب رسیده است. خانواده دستگیرشدگان به همراه مردم و فعالین کارگری از‌‌ همان بدو دستگیری و بازداشت شدنشان، مرتب در مقابل نهاد‌ها و ارگانهای اطلاعات و دادگستری و استانداری تجمع کرده و خواهان آزادی فوری دستگیر شدگان بودند. بر اساس همین گزارشات تاکنون ۴ نفر از فعالین با وثیقه‌های سنگینی آزاد شده‌اند. و برای آزادی سایر دستگیرشدگان کماکان تلاشهای زیادی در جریان است. تقریبا می‌توانم به جرات بگویم شهر یک میلیون نفری سنندج از دستگیری فعالین مطلع شدند و از جانب مردم هم مورد حمایت قرار گرفتند. ما در این مدت شاهد تلاشهای زیادی بودیم تجمع هر روزه خانواده بازداشت شدگان در مقابل اداره اطلاعات یکی از این تلاش‌ها بوده است. و در این مدت نیز از جانب کارگران و مردم حمایت می‌شدند. طومارهای جهت محکوم کردن حکومت و آزادی فوری دستگیرشدگان در محیط کار و زیست به امضای کارگران و مردم رسید و هنوز دست به دست در میان مردم این طومار می‌چرخد. همزمان دستگیری این فعالین کارگری مورد اعتراض خیلی از تشکل‌های کارگری در سایر کشور‌ها روبرو شد. و کمپین‌هائی در خارج از کشور هم برای آزادی فعالین سازمان داده شد. با آزادی ۴ نفر از دستگیرشدگان ده‌ها نفر با گل به استقبالشان رفتند و صد‌ها نفر در این روز به منازل دستگیرشدگان رفتند و با آن‌ها دیدار کردند. تلاش برای آزادی دو فعال کارگری دیگر هنوز در جریان است. البته باید این را نیز اشاره کنم که آخرین خبر رسیده به حزب از شهر سنندج مبنی بر این است. فعالین کارگر “شریف ساعدپناه” و “مظفر صالحی‌نیا” که قبل‌تر دستگیر شده بودند و با قرار وثیقه آزاد شده بودند در آستانه روز جهانی کارگر برایشان حکم صادر کرده‌اند و ۶ ماه زندان تعزیری را به آن‌ها تحمیل کرده‌اند.
نشریه اکتبر: با توجه به نزدیک شدن به روز اول ماه مه، و احتمال برگزاری مراسم در سنندج، تا چه حد این دستگیری‌های اخیر می‌تواند مرتبط با آن بوده باشد؟
نسرین رمضانعلی: فشارهای کنونى بر فعالین کارگرى و اجتماعى گوشه‌اى از سیاست سرکوب مستمر بر مردم در ایران هستند. جمهوری اسلامی از بدو سرکار آمدنش با فراخوان بنی صدر رئیس جمهور خمینى و شعار «شورا پورا مالیده» تعرض همه جانبه به طبقه کارگر را آغاز کرد. این تعرض تلاشى برای تثبیت حکومت هار اسلامی و گوشه‌اى از سرکوب چپ بود. در دوران جنگ ۸ ساله ایران و عراق در ابعادی دیگر نان طبقه کارگر را به گرو گرفتند و تحت عنوان «ما در شرایط جنگی هستیم» هر اعتراض کارگری با سرکوب شدید روبرو شد. بعد از پایان جنگ دور دیگری از تعرض به طبقه کارگر آغاز شد. درست در‌‌ همان سال‌ها بود که کارگران نفت دست به اعتصاب و اعتراض زدند. اما این اعتصاب را سرکوب کردند. در ادامه با اخراج‌ها و طرح گزینش‌ها و مصاحبه برای استخدام٬ هزاران کارگر و چهره‌های فعال و محبوب و خوشنام در میان کارگران را یا بیکار و یا دستگیر و روانه زندان کردند. در دوره حکومت آخوند خاتمی باز دستگیری‌ها و تعرض به کارگران در بخشهای صنایع دستی و کوچک به فیجع‌ترین شکل آغاز شد. اعتراض کارگران خاتون آباد را با گلوله جواب دادند. اعتراضات کارگران شرکت واحد شدیدا سرکوب می‌شود و هنوز نمایندگان‌اشان در زندان هستند. در همین مقطع است که کارگران “نیشکر هفت‌تپه” وارد فاز جدیدی از اعتراضات خود می‌شوند. در دوران احمدی‌نژاد که اعتراضات در کل جامعه ابعاد تازه‌ای به خود می‌گیرد٬ در حالی که کارگران در مقابل مجلس و ادارات دولتی تجمع می‌کنند و بیش از پیش در تلاش براى برپائى تشکلهای مستقل خود هستند٬ “تونل مرگ” برای کارگران نساجی درست می‌کنند تا مانع گسترش اعتراضات کارگرى شوند. ماشین سازی‌ها٬ پتروشیمی‌ها٬ کارگران ساختمانی٬ کارگران خبازی‌ها و غیره اعتراضات را شروع می‌کنند. اما نمایندگان کارگران و فعالین کارگری را دسته دسته دستگیر می‌کنند. جمهوری اسلامی حتی از برگزارى یک مراسم ساده روز جهانی کارگر بر خود می‌لرزد و براى اول مه قشون می‌کشد و خون می‌ریزد.
طى این سه دهه در عین حال تلاش کردند شوراهاى اسلامی و انواع باندهاى پلیسى حکومتى را به کارگران تحمیل کنند اما کارگران تنها به ریششان خندیدند. اعمال فشار و دستگیری فعالین کارگری در شرایط امروز ادامه سرکوب کارگران در سه دهه گذشته است. ادامه سه دهه اعدام و جنایت و ترور و سرکوب سیاسى شهروندان و هر مخالف سیاسى است. اما تلاشهاى سرکوبگرانه و ضد کارگرى امروز حکومت توجیهات جدیدترى هم دارد. می‌گویند در شرایط تحریم هستیم. با بحث تحریم دستمزد و سایر حق و حقوق کارگر را نمی‌دهند و اخراج لحظه‌اى را عادى کرده‌اند. حتى فشار‌ها را به خانواده کارگرى گسترش داده‌اند تعیین حداقل دستمزد سال ۹۲ نشان می‌دهد که حکومت با تحمیل فقر بیشتر تلاش می‌کند به بقا و حیات ننگین خود ادامه بدهد. اخیرا شاهد بودیم برای ایجاد فضای ارعاب بیشتر سراغ پرونده‌های یکی دو دهه قبل هم می‌روند. چرا؟ خیلی ساده است٬ حکومت از فضای تبلیغات جنگی و تحریمهای اقتصادى بهره‌بردارى می‌کند٬ فقر شدیدترى به طبقه کارگر تحمیل می‌کند٬ فضای ارعاب و ناامنى ایجاد می‌کند٬ می‌خواهد از جامعه و کارگران زهر چشم بگیرد و به سکوت وادارشان کند. دستگیری و زندانی کردن فعالین کارگری شهابی٬ نجاتی٬ خالد حسینی محمد فرجی٬ شاهرخ زمانی علی آزادی، خالد حسینی، وفا قادری، بهزاد فرج اللهی و حامد محمودنژاد و ده‌ها فعال دیگر در ادامه این سیاست است. به این‌ها تاثیرات مخرب تحریم اقتصادى٬ اعمال سیاست حذف سوبسیدها٬ بیکارى گسترده٬ اخراجهاى مستمر و پرداخت نکردن دستمزد ناچیز کارگران را اضافه کنید.
اما جمهوری اسلامی خوب می‌داند که فعالین و رهبران کارگری یکی دو تا و ده تا نیستند که بگیرند و خیالش راحت شود. مبارزه طبقاتی به حکم شرایط مرتبا نسلهاى جدیدى از فعالین کارگرى را پرورده می‌کند. به رژیم هم ثابت شده است که دستگیری فعالین کارگری علیرغم فشارى که روى خانواده هاى آن‌ها و دوستداران طبقه کارگر می‌گذارد اما قادر نشده جلو اعتصاب و اعتراض کارگرى را سد و یا حتى کاهش دهد. اگر کسی مقداری از محیط کارگری باخبر باشد متوجه این امر می‌شود. دستگیری فعالین منجر به خفه کردن مبارزات کارگری نشده است.

نشریه اکتبر: کارگران، فعالین کارگری، مردم آزادیخواه در حمایت از فعالین کارگری دربند، و همراهی با خانواده‌های آنان چه باید بکنند؟
نسرین رمضانعلی: در این شرایط باید بیشترین نیرو را برای بسیج اعتراض اختصاص داد. باید وضعیتى ایجاد کرد که دستگیرى فعال کارگرى به ضرر جمهورى اسلامى تمام شود. می‌توان و ضرورى است که در مراکز کارگری و در محلات و مناطق کارگری وسیعا متحد شد و آزادى بیقید و شرط کارگران زندانى و زندانیان سیاسى را بعنوان خواست فورى به جلو راند. صدور اطلاعیه علیه این دستگیری‌ها لازم است اما کافى نیست. این رژیم دارد می‌گوید دستگیر می‌کنم و کسى کارى از دستش بر نمى‌آید. لذا ما کارگران باید با نقطه قدرتمان علیه این وضعیت بایستیم و پیشاپیش گسترش دستگیری‌ها و سرکوب‌ها را منتفى کنیم. شرایط حساسی که در ایران حاکم است و ترس رژیم از نیروی متحد ما این را بیش هر زمانی ضروری کرده است که برای آزادی فعالین کارگری مبارزه‌ای جانانه را آغاز کنیم.
سلاح این کار اعتصاب حمایتى است. باید حتى اگر براى دقایقى هم شده چرخهاى تولید را از کار انداخت. موثر‌ترین راه اینست که در مراکز کارگری در حمایت از هم طبقه‌های خود ماشینهای تولید را خاموش کنیم. کارگران شرکت واحد می‌توانند همزمان در هر کجا هستند اتوبوس‌ها را متوقف کنند. نیروگاههای برق در اعتراض به این وضعیت برقهای مراکز تولیدی را مختل کنند. پتروشیمى‌ها٬ ماشین‌سازى‌ها٬ و در بخشهای مختلف همزمان چند دقیقه ماشین تولید را متوقف کنند. چنین اقدامى بویژه در مراکز مهم صنعتی مثل گاز و نفت تاثیرات تعیین کننده و فورى دارد. کارگران همه جا می‌توانند با نصب پلاکارتهائی برسر در کارخانه‌ها که بر آن نوشته شده باشد «ما خواهان آزادی فعالین کارگری هستیم» ابراز وجود کنند. در محلات کارگری مرتب این شعار نه تنها نوشته شده باشد بلکه دور هم جمع شوند و از تاکتیک‌ها و اشکال دیگر مبارزه برای آزادی کارگران صحبت کنند. ضرورى و مبرم است که در مراکز کارگری در مجامع عمومی تصمیم بگیرند که کمیته هائی برای حمایت از کارگران زندانى ایجاد کنند و با ایجاد روابط گسترده و خبررسانى مرتب فضاى جدیدى خلق کنند. خانواده‌های کارگران زندانى شایسته بهترین حمایتهاى مادی و معنوی هم‌طبقه‌ای‌ها و مردم زحمتکش و آزادیخواه هستند. باید صندوقهای کمک برای خانواده‌های دستگیر شده تشکیل شود. باید به نهادهاى جهانى کارگرى از جمهورى اسلامى بدلیل اذیت و آزار کارگران و خانواده‌هایشان شکایت کرد. خانوادههای کارگری که نان‌آورانشان در این شرایط بن بست اقتصادی و فقر و فلاکت بیش از پیش صدای خود را از هر طریقی که شده است به گوش مردم دنیا برسانند از هر تریبونی استفاده کنند و از بشریت متمدن اوایل قرن ۲۱ بخواهند که رژیم هار اسلامی را نه تنها محکوم کنند بلکه از دولتهای خود بخواهند هر گونه رابطه سیاسی را با این رژیم هار قطع کنند. حمایتهای جهانی بدون تردید اثرات خود را نیز خواهد داشت. در این دوره خاص من فکر می‌کنم جایگاه خاصی به نفش رهبران عملی کارگران کمونیست و رادیکال سوسیالیست چشمگیر باید باشد. این بخش از طبقه باید صدای کارگر معترض در گوشه و کنار این کشور باشند. تلاش برای ایجاد تشکهای واقعی طبقه کارگر که حزب ما اسناد زیادی در این زمینه دارد مبنا قرار بدهند و حول خواستهای خود مجامع عمومی خود و شوراهای خود را سازمان بدهند. ایجاد تشکلهای توده‌ای تنها سلاح ماست. در پایان کوتاه بگویم ماه‌ها است کارگران در خیلی از مراکز کارگری و محلات کارگری در تدارک برگزاری مراسم روز جهانی کارگر هستند. این روز خیابان‌ها مال ماست پیش بسوی برگذاری مراسمهای وسیع روز جهانی کارگر و کیفر خواست خود را علیه این نظام هار سرمایه داری اعلام کنیم.

نشریه اکتبر: با تشکر از شما که وقت خود را در اختیار نشریه اکتبر قرار دادید

***