مصاحبه نشریه اکتبر با اسماعیل ویسی- در همبستگی و سازماندهی اجتماعی، به استقبال ٨ مارس برویم!

مصاحبه نشریه اکتبر با اسماعیل ویسی- در همبستگی و سازماندهی اجتماعی، به استقبال ٨ مارس برویم!

اكتبر : امروز علاوه بر جمهورى اسلامى و قوانين ارتجاعى اش ، در خانواده ، برادر ، همسر و پدر به عاملين فشار و سركوب زنان مبدل شده اند ، در ٨ مارس امسال ، زنان معترض عليه اين پديده چكار بايد بكنند ؟

اسماعيل ويسى: قبل از هر چیز 8 مارس، روز جهانی زن را به تمامی زنان و مردان برابری طلب و آزادیخواه تبریک می گویم، و امید وارم امسال در روز 8 مارس فعالین جنبش برابری طلبی زنان در ایران و کردستان بتوانند مراسم های بسیار باشکوهی را بشیوه های متفاوت ، برگزار کنند!

  اینکه چرا امروز علاوه بر وجود جمهورى اسلامى و قوانين ارتجاعى اش ، در خانواده ، برادر ، همسر و پدر به عاملين فشار و سركوبگر زنان مبدل شده اند، متاسفانه چون واقعیتی بسیار تلخ و ناگوار است و بر اساس آمار میتوان نشان داد که این یکی از مشکلات اساسی و جدی است که ریشه در سنت عقب مانده اجتماعی ماقبل تاریخ بشری دارد که، جریانات قومی- مذهبی همگام با حکومت اسلامی در ایران از دامن زدن و گسترش بخشیدن و نهادینه کردن آن، بر اساس مبانی دین اسلام  در پناه و حمایت قانونی از عاملین ایجاد و دامن زدن به خشونت و جنایت علیه زنان. از هیچگونه تلاشی دریغ نورزیده اند،  که خوشبختانه عیلرغم تمامی تلاش هایشان، به اهداف سیاسی- اجتماعی شان به یمن وجود جنبش وسیع فعال زنان ” جنبش آزادی زن،  موفق نشده اند. و … اما، در این رابطه لازم است به نکات پایه ای و در واقع ریشه های تاریخی- اجتماعی چنین وضعیت تحمیل شده ای بر زندگی زنان در واقع فرودستی زن که بطور همه جانبه مفهوم  بیان موقعیت کنونی زنان را در بر می گیرد،  اشاره ای موجز بکنم.

بدون شک موقعیت فرودست زن و تحمیل زندگی تبعیض آمیز بر آنان در طول حیات بشری ناشی از وجود و تسلط نظام طبقاتی می باشد. که در طول تاریخ زندگی بشری انواع و اقسام مذاهب در ابعاد اجتماعی، که همیشه مدافع، مبلغ و مروج دامن زدن به تبعض و نابرابری بر علیه بشریت و بویژه زنان بوده اند و می باشند. در توجیه این نابرابری و تولید و باز تولید وگسترش دادن به خرافه و فرهنگ و سنن عقب مانده اجتماعی، پایمال کردن حق وحقوق و جایگاه انسانی- اجتماعی زنان، عمل کرده و از هیچگونه تلاشی دریغ نکرده و تلاش نموده اند در کنار و پا به پای نظام سیاسی موجود و مناسبات تولیدی اجتماعی برای حفظ و بقاء و موجودیت نظام حاکم به هر شیوه ممکن متوسل بشوند. تبعیض و نابرابری را دامن بزنند. به آراء و افکار و سنن و فرهنگ حاکم بر جامعه مبدل کنند. از همبستگی و همیاری انسانها بویژه همبستگی زن و مرد چون انسان در جامعه، جلوگیری بعمل آورند تا،  به اهداف و منافع طبقاتی و ارتجاعی خود دست یابند.

اشاره کردم که موقعیت فرودست زن، ریشه تاریخی-  طبقاتی واجتماعی دارد و از نظامهای ماقبل تولیدی گذشته به ارث، به نظام کنونی سرمایه داری رسیده است. اما تلاش و شیوه و روش برای  تحمیل و مادیت بخشیدن به موقعیت فرودست زن،  چون نظام های ما قبل سرمایه داری بسیار زمخت و خشونت آمیز که بسیار ملموس و محسوس باشد، نیست . ولی در اساس و پایه یکی است.  به شیوه و سبکی دیگر، بسیار پیچیده تر و پوشش داده شده ترچه در خانواده و چه در مراکز کاری و …  در نحوه برخورد و نگاه جامعه، در سرپرستی بچه، تقسیم کار خانگی، اداری، میزان  دستمزد ، شغل و حرفه و مسئولیتهای سیاسی- اجتماعی خود را نشان میدهد. خلاصه اگر در دنیای واقعی و زندگی روزمره کنونی تعمق کنید، با رشد عظیم تکنولوژی و تسهیل شدن ابزار کاری که کمتر به نیروی جسمی برای انجام کارها احتیاج دارد،  بطور غیر قابل انکاری مشاهده خواهید کرد،  تقسیم کار نا نوشته ای تحت عنو ان کارهای مختص مردان و زنان ” زنانه- مردانه ” و از جمله کارهای خانگی وپرورش بچه را به زنان تحمیل کرده اند و در هر شرایط بحرانی ای که برای سیستم تولیدی کنونی پیش میاید، تعدیل نیرو، بیکار سازی و اخراج، زنان اولین قربانیانش هستند،  حال در کشورهای عقب مانده و اسلام زده بویژه در حکومت اسلامی در ایران این موقعیت بسیار پست و فرودست تحمیل شده به زن در حمایت قانون و سنن و فرهنگ عقب مانده جای خود را دارد. هر چند نگاه اجتماعی، جامعه نسبت به جایگاه اجتماعی زن در کل 180 درجه، با دیگاه و قوانین ارتجاعی حکومت اسلامی فاصله دارد.

بطور مشخص به سوال شما برگردم. حکومت اسلامی در ایران حکومتی است سرمایه داری و طبقاتی که در طول حاکمیت سیاه و ضد انسانی اش از هیچگونه تلاش و کوششی در دامن زدن به خرافه و فرهنگ و سنن عقب مانده اجتماعی ما قبل تاریخ بشری بر اساس سود و منافع سرمایه داران و طبقات دارا، برای قانونیت بخشیدن و نهادینه کردن تبعیض و نابرابری و متحقق کردن موقعیت فرودستی زن، مبدل کردنش به سنت و فرهنگ و افکار و شعور اجتماعی با توسل به تمامی دستگاه و امکانات تبلیغی میدیائی ، مساجد، تکایا و مراسم های مذهبی و  بگیر و ببند، زندان و شکنجه، دریغ نورزیده است. قطعا فراهم آورده شدن چنین جو و فضائی و نهادینه شدن و حمایت قانونی کردن از عقب ماندگی، تاثیرات خاص خود را گذاشته است و ما به ازاء اجتماعی بویژه ” فرهنگ مرد سالاری و ناموس پرستی ”  را داشته است و عده ای بخصوص مردان  تحت تاثیر آن، چون نیروی مادی در تولید و باز تولید ش در جامعه و فضای خانواده قرار گرفته و عمل می کنند. زیرا ” شعور اجتماعی انسان ناشی از اجتماعی است که در آن زندگی می کند.  ” و عملا در دفاع از سنت و فرهنگ عقب مانده چون اهرم فشاری عمل کرده اند و در مواقع بسیاری در دفاع از فرهنگ ضد انسانی مرد سالارانه و ناموس پرستی، زنان را وادار به خود کشی ویا مستقیما دست به کشتار زنان زده اند. چون ”  انسانها دست پروردگان جامعه خویشند ” . که در واقع منشاء این اعمال ضد انسانی بر زنان حکومت اسلامی سرمایه داران در ایران می باشد!

نکته ای را نیز لازم است چون واقعیتی تلخ، تاکید کنم که وجود فرهنگ و سنت عقب مانده اجتماعی ریشه ای بسیار عمیق دارد و متاسفانه در جامعه نه تنها مردان، بلکه خود زنان نیزتحت تاثیر جو و فضای اجتماعی و عده ای هم بطور نا آگاهانه چون رعایت نرمی اجتماعی، در تولید و باز تولید این عقب ماندگی به شیوه های متفاوت نقش دارند و به آن دامن میزنند. نمونه برجسته عملکرد چنین کسانی از زاویه ای دیگر،  زنانی هستند که تحت عنوان نماینده در مجلس اسلامی وجود دارند، نه تنها به ارتجاعی ترین قوانین ضد زن که توسط مردان مرتجع، در همان مجلس اسلامی رای داده اند و میدهند، بلکه گاها بر اساس اسناد همان کانون ارتجاع، قوانینی را برای تصویب پیشنهاد کرده اند که سراسر ضد زن بوده است، چون طرح صیانت از عفاف و حجاب و …

اشاره کردم که تحمیل موقعیت فرودست به زنان ریشه در نظام طبقاتی و مناسبات تولیدی اجتماعی دارد و در شرایط امروز در جامعه ایران و کردستان هم باید از این جهت نگریسته شود.  برای ملموس کردن آن به گزارشاتی که اخیرا از موقعیت زنان کارگر و درصد بیکاری و رشد اعتیاد زنان، منتشر شده است اشاره می کنم. ” گزارشی کوتاه درباره مشکلات زنان کارگر، که اکثریت جمعیت زنان در ایران، هستند. ” که،  از رسانه های وابسته به حکومت پخش شده ، اذعان داشته اند که : 70 درصد از زنان کارگر دچار افسردگی، استرس و اضطراب هستند و دچار پیری زودرس می‌شوند و … بسیاری از زنان کارگر سرپرست خانوار نیز هستند، بنابراین باید علاوه بر تربیت فرزندان، مخارج خانواده را هم تامین کنند که در این شرایط با مشکلات آموزشی، بهداشتی و درمانی از سویی و تورم و گرانی از سوی دیگر روبرو می‌شوند. در رابطه با  عوارض جسمانی که زنان کارگر به آن‌ها مبتلا می‌شوند، آمده است:  بر اساس پژوهش  های متفاوت از  انجمن های دفاع از حقوق زنان ، زنان کارگر دچار پیری زودرس، بیماری‌های گوارشی، ریزش مو، بدخوابی، یائسگی زودرس و بیماری‌های عصبی می‌شوند. و … همچنین نوع استخدام بسیاری از زنان کارگر قراردادی یا روزمزد است، برخی از کارفرمایان در کارگاه‌ها با پرداخت نکردن حق بیمه، پوشش درمانی را از این زنان دریغ می‌کنند، بنابراین آنان آینده روشنی ندارند؛ چرا که مزایای بازنشستگی و از کارافتادگی شامل حالشان نمی‌شود و در صورت وقوع حادثه، معلوم نیست که چه سرنوشتی پیدا می‌کنند. و …  در گزارش تاکید شده است که،  به علت مسائل فرهنگی توانایی دفاع از حقوق خود را ندارند و مورد تهدید قرار می‌گیرند. و …  در گزارشی دیگر که 15 دیماه 1394 منتشر شده،  آمده است که: .نرخ بیکاری جوانان زیر 30 سال هم اکنون48،7درصد شده و این نرخ در مورد زنان تا 85،9درصد رسیده است. و… اوضاع بیکاری برای زنان به مراتب نسبت به مردان بدتر است و در طول یکی دو دهه اخیر با وجود افزایش سطح تحصیلات زنان و تلاش آنها برای ورود به بازار کار، زنان با مسائل جدی تری برای اشتغال مواجه اند. آمارها نشان می‌دهد نرخ بیکاری زنان در تهران هم اکنون 29،9 درصد، چهارمحال و بختیاری 72،3درصد ، مازندران 58،8 درصد، گلستان  ،60،4درصد،  کرمانشاه و ایلام بالاتر از 50 درصد  و کهگیلویه و بویراحمد 85،9  درصد  و … رسیده است.

کاملا روشن و ملموس هست که زنان در ایران در مراکز تولیدی- خدماتی ” مراکزکاری ” جدا از فشارهای فرهنگی- اجتماعی از طرف نهادهای حکومتی و مرتجعین رنگا و رنگ مذهبی، از لحاظ اقتصادی نیر، چه موقعیت تحمیل شده ای، بسر می برند. که رشد و گسترش تن فروشی، اعتیاد و کارتون خوابی از عوارض منفی آن می باشد.

در جواب اینکه در مراسم های گرامیداشت روز 8 مارس امسال ، زنان معترض ” جنبش آزادی زن ”  عليه اين پديده چكار بايد بكنند ؟ باید تدارک سیاسی- عملی با برنامه ریزی و سازماندهی دقیق کرد و مراسم ها و تجمع های هر چه باشکوهتری را به نسبت سالهای گذشته به هر شیوه ممکن برگزار کرد. بروشورهای وسیع و باندرولهائی را تهیه کرد و به تمامی قوانین ارتجاعی و تبعیض آمیز و عقب مانده ضد زن و فرهنگ و سنت اجتماعی بویژه مرد سالاری و ناموس پرستی، در تمامی شئونات زندگی زنان از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که توسط حکومت اسلامی در ایران تحمیل شده است. نه بگویند. قطعنامه صادر کرده و بر حق و حقوق انسانی- اجتماعی و برابر خود با مردان، در تمامی شئونات زندگی پافشاری کنند. فرهنگ و سنت عقب مانده اجتماعی مرد سالاری و ناموس پرستی را به چالش بکشند. و … و رسما و عملا خواهان لغو تمامی قوانین تبعیض آمیز بویژه حجاب اجباری و پوشش اسلامی بشوند.

اكتبر: امسال براى 8 مارس،  در كردستان چه كارهايی مى شود كرد؟

اسماعيل ويسى: ببینید جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی ” جنبش آزادی زن که اکنون خود را  عملا در نماد  های تلاش برای دست یابی به تعیین آزدانه زندگی خصوصی خود، نه به حجاب اجباری، نه به پوشش اسلامی، و در طرز و شیوه پوشیدن لباسهای مد روز و غربی، و به شکست کشانیدن طرح صیانت از عفاف و حجاب ” خود را نشان داده است، درجامعه ایران و کردستان هر چند پراکنده و فاقد سازماندهی سراسری است، اما جنبشی زنده،  بالقوه و تا حدی هم بالفعل و به نسبت فعال می باشد. و حکومت اسلامی در تمامی طول حاکمیتش تلاش نموده است به هر شیوه ممکن قوانین ارتجاعی خود را به آنان بقبولاند. بخصوص نگاه تحقیر آمیز جامعه را به زنان نهادینه کند. خوشبختانه در این کشمکش چندین دهه ای،  تاکنون رژیم اسلامی موفق نشده است و این چالشی بسیار جدی در ابعاد اجتماعی است که در تقابلش می باشد. به همین خاطرتوسط فعالین این جنبش در گرامیداشت روز 8 مارس همیشه مراسم ها و تجمع های بزرگ در شهرهای ” تهران و سنندج و … ” برگزارشده است. فعالین و رهبران این جنبش رابطه ارگانیکی در کردستان و ابعاد سراسری با همدیگر دارند زیرا موقعیت فرودستی که حکومت اسلامی تلاش کرده است بر زنان در ایران تحمیل کند، در کردستان نیز وضع بر همین منوال بوده است.

 شاید بتوان تاکید کرد که برگزاری  و بر پائی مراسم ها و تجمع ها در گرامیداشت 8 مارس در جامعه کردستان به سنتی اجتماعی مبدل شده است. فعالین این عرصه انسانها و شخصیتهای حقیقی وحقوقی هستند. بطور حتم تاکنون در رابطه با گرامیداشت این روز چون سنت همیشگی سال های قبل، با همدیگر تماس و هماهنگی ایجاد کرده اند و بررسی چگونگی گرامیداشت این روز را بشیوه ممکن، کرده اند.

بنظرم، نکات بسیار اساسی که لازم است بدان توجه شود ؛ اگر فعالین جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی زنان در کردستان بخواهند، امسال مراسم و تجمع های باشکوهی را برگزار کنند.  سازماندهی وبرنامه ریزی دقیق، برای خنثی کردن ترفندها و فشارهای نهادهای امنیتی- انتظامی رژیم اسلامی ، اساسی است پس:

1-لازم است قبل ازهر جیزی به منافع و افق آتی جنبش آزادی زن و تلاش سازمانیافته برای دستیابی به حق و حقوق انسانی-  اجتماعی زنان بنگرند، از تنگ نظری و بهانه تراشی که مانع برپائی و برگزاری تجمع و مراسم های بزرگ و باشکوه می شوند، دوری جویند و بعنوان روزی جهانی بدان بنگرند. تا بتوانند با شرکت دادن هر چه مردم بیشترمراسم و تجمع گرامیداشت باشکوهتری را بهر شیوه ممکن، اگر ممکن باشد در مراکز اصلی محل تردد در شهرهای کردستان برگزار کنند.

2- بنا به بگیر و بندهای اخیر ” فعالین آزادیخواه و برابری طلب و اجتماعی ” توسط نهادهای سرکوبگر، در شهرهای کردستان، که فشار برای جلوگیری از برپائی و برگزاری مراسم و تجمع های گرامیداشت 8 مارس می باشد. از هم اکنون باید بر” محلات شهرها ” تمرکز کرد. سازماندهی کرد. در روز 8 مارس کل محلات آذین بندی بشوند ساکنین محلات با ایجاد فضای شاد، پخش شیرنی و رقص و … در همبستگی مراسم گرامیداشت را برگزار کنند. که عملا برای نیروهای سرکوبگر رژیم، غیر قابل کنترل و خنثی کردن سیاستهای رژیم اسلامی، می باشد. و …  زیرا برگزاری مراسم و تجمع ها در روز 8 مارس مستقیما حکومت اسلامی و سنت و فرهنگ ارتجاعی را نشانه می گیرد و به چالش می کشد. و باید بدین شیوه به تمامی قوانین ضد انسانی و فرهنگ و سنت عقب مانده اجتماعی ” نه ” گفت و عملا و رسما خواهان الغاء تمامی آن قوانین گردید. بر حق و حقوق انسانی- اجتماعی خود در تمامی شئونات  زندگی از لحاظ ” سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ” عملا پا فشاری نمود.

اسماعیل ویسی

8 اسفند ماه1394- 27 فوریه 2016
esmail.waisi@gmail.com
***