مصاحبه با رفقا صالح سرداری ، عبه دارابی و ملکه عزتی -رفراندوم و استقلال کردستان عراق

رفراندوم و استقلال کردستان عراق

مصاحبه با رفقا صالح سرداری ، عبه دارابی و ملکه عزتی از اعضای کمیته کردستان

اکتبر: مدتهاست بحث رفراندوم از طرف حزب دمکرات کردستان عراق (پارتی)، مطرح شده است، این رفراندوم قرار است روز بیست و پنجم ماه سپتامبر ۲۰۱۷ برگزار شود. ولی طی اینمدت بعضا از طرف همین حزب، اظهار شده است که برگزاری رفراندوم الزاما بمعنای استقلال کردستان نیست. اگر اینطور است پس هدف از این رفراندوم چیست و قصد آنان واقعا استقلال کردستان است؟

عبداله دارابی: الفبدوا یادآور میشوم که، طرح بحث رفراندوم در کردستان عراق بیست و دو سال قبل از طرف منصور حکمت و حزب کمونیست کارگری عراق مطرح گردید که بخاطر آن این حزب، تحت نامتجزیه طلباز هر سو مورد حمله احزاب ملی و مذهبی کرُد قرار گرفت و تلفات جانی نیز بهمراه داشت. ولی اکنون واقعیت تلخ تاریخ خودِ این احزاب را ناچار ساخته تا بدون اقرار به واقعیت به آنچه که کمونیستها گفتند گردن نهند و بی سر و صدا آنرا با نام خود ثبت نمایند. این احزاب، اینبار بخت طرح رفراندوم و استقلال را به مدد گرفته تا بلکه از این طریق از بحرانیکه سراپا کردستان را در بر گرفته نجات یابند. ولی باید این را دانست که، این دوره، دوره عروج حاکمیت احزاب قومی و مذهبی نیست، 27 سال حاکمیت آنها بر مردم درس و پیامد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فراوان و فراموش نشدنی را با خود همراه داشته که به سادگی نمی توان آنرا از اذهان بخاطر سپرده مردم بیرون آورد. اینبار مردم به سیاست های سرمایه دارانه و ضد مردمی آنها هیچ اعتنایی نخواهد کرد و با دید توهم آمیز گذشته به آنها نگاه نمی کنند. چون گفتار و کردار 27 ساله خودِ این احزاب، ماهیت استثمارگرانه و غارت گرانه آنها را بخوبی برملا کرده است.

باز سالها قبل آشکارا پیداست که طرح ارتجاعی مشترک فدرالیسم بین احزاب اقلیم و مرکز به ته رسیده و در اثر آن خویشاوندی بین احزاب اقلیم کردستان با دولت مرکزی بی ثبات و پا در هوای عراق بر سر تقسیم سهم ثروت جامعه بین خود، به پایان عمر ننگین خود رسیده و دیگر تداوم بیش از حد آن، سودی به به حال هیچ یک از طرفین طرح فدرالیسم نخواهد بخشید. با توجه به آن، از این پس طرح فدرالیسم ، طرح کارساز و راه گشا برای گردانندگان دو دولت نا بسامان اقلیم کردستان و مرکز عراق نخواهد بود. ولی در نهایت امر، سیاست رفراندوم و استقلال این احزاب، در دل این بحران نضج گرفته و میکوشند بمثابه حربه ای  از آن به نفع خود استفاده نمایند. از قراین پیداست احزاب و جریانات حاکم بر اقلیم کردستان، از این پس در راستای موقعیت حال و آینده شان این حربه را بکار ببندند. البته این حربه، همان چیزی نیست که آنها براش جنگیدند. چون تبانی 14 سال قبل شان با همدیگر بسیار سودمند بود و هر دو طرف توانستند در پرتو آن، به راحتی بخش وسیعی از ثروت جامعه را به یغما ببرند و بدین وسیله مملکت را به سیاهی و تباهی بکشانند.

ت -بعد از لشکر کشی آمریکا و دول غرب به عراق، این جامعه به کانون گرم بحران خاورمیانه تبدیل شده و حاصل تا کنونی آن چیزی غیر ازترور و وحشت و نا امنی و تباهی جامعه نبوده و عروج پدیده ای شوم چون داعش، یکی از نمونه هایی است که تا کنون جامعه بشری نظیر آنرا در سطح منطقه بر خود ندیده است.

هم اکنون این پدیده شوم(داعش)، بخاطر لشکر کشی جهانی و منطقه ای در حال شکست و فروپاشی است. بهمین خاطر از هم اکنون نیرو های درگیر در این معرکه، برای دریافت سهمیه جنگی بعد از سقوط داعش از هم اکنون صف کشیده و بی صبرانه در حال روزشماری اند. احزاب و جریانات حاکم بر اقلیم کردستان هم یکی از این نیرو هاست که میرود تا بلکه به کمک با دریافت سهم خود بتواند بخشی از مشکلات عدیده و تلنبار شده 27 سال حاکمیت خود را از سر راه بر دارد.

طرح رفراندوم احزاب ناسیونالیستی در کردستان، گامی است در این مسیر تا در پرتو آن بتوانند سهم خویش را از این غنایم فزونی بخشند. ولی موانع پیشاروی آنهابمراتب بیشتر از گذشته است. چون شمار نیرو های درگیر در این معرکه بیش از دوران عقب نشنیی و سقوط دولت بعث در کردستان و عراق است. اکنون جمهوری اسلامی ایران نیز بخاطر حضور همیشگیش در عراق، به این لیست اضافه شده ، چون بخاطر داشتن نیروی مسلح خود بنام حشدشعبی، اسمش به لیست سهم بگیران اضافه شده که بخاطر همرز بودنش با کردستان عراق و مخالفت شدیدش با طرح رفراندوم و استقلال، بیش از بقیه نیرو های درگیر در این جنگ، خطرناکتر و مضر تر است.

ث -عوامل فوق الذکر حکایت از این دارد که، دوران ماه عسل احزاب ناسیونالیست و ملی گرای کرُد با دولت مرکزی پایان یافته و با عقب راندن داعش در موصل نیز این شکست بیش از پیش عریانتر و آشکارتر خواهد شد. شکست داعش در موصل در درجه اول به تقویت موقعیت برتر دولت مرکزی در مقابل احزاب اقلیم کردستان کمک خواهد کرد که ترجمه عملی آن چیزی غیر از نادیده گرفتن خواستهای کنونی احزاب اقلیم کردستان نخواهد بود. بهمین خاطر راه بازگشت احزاب اقلیم کردستان به دوره ماقبل تصرف موصل غیر ممکن خواهد بود. چون احزاب و جریانات کرُد از نظر سیاسی و اقثصادی هیچوقت به موقعیت گذشته خود با دولت عراق دست نخواهند یافت. این واقعیت انکار ناپذیر زنگ خطریست که همه احزاب و جریانات ملی و مذهبی و در رآس آن پارت دمکرات کردستان عراق را ناچار ساخته تا رفراندوم را در راستای استقلال کردستان بر فدرالیسم شکست خورده گذشته ترجیح دهند و آنرا در اولویت کار خود قرار دهند. حتی اگر نتیجه این رفراندوم در کوتاه مدت به استقلال ختم نشود فضای سیاسی جامعه کردستان گامی به جلو خواهد رفت و نفس این تلاش جمعی برای استقلال کردستان همچنان در اذهان عموم پا بر جا باقی خواهد ماند. ولی همینجا باید خاطر نشان کرد که بد ترین حالت این خواهد بود که در این رابطه صرفا به تحلیل کردن و سیاست نظاره گری و پیشداوری بسنده کرد و بدین وسیله آب را به آسیاب وضع موجود ریخت. این حالت اگر چه غالب نیست ولی موجود است و تن دادن به آن بینهایت به ضرر جامعه تمام خواهد شد.

ج-ولی در کنار تمام موانع و مشکلات فوق، نارضایتی عمومی و کم نظیر مردم از احزاب و جریانات حاکم بر اقلیم کردستان را نیز نباید دست کم گرفت. این نارضایتی عمیق، یک عامل کارا و موثر درونی است که با هیچیک از عوامل فوق الذکر، قابل سنجش و اندازه گیری نیست. در همین چوارچوب، طرح رفراندوم هم یکی از تلاش های دو لبه ای است که مردم ناراضی را در راستای منافع طبقاتی خویش به دور خود جمع خواهد کرد که میتوانند بر بستر آن به نفع خود بهره بگیرند. این پروژه، آنطور نیست که تنها احزاب و جریانات حاکم از آن نفع ببرند. در این شرایط، شهروندان جامعه هم میتوانند از اجرا شدن طرح رفراندوم به نفع خود بهرمند شوند و دست کم مردم را از شر دو حاکمیت و دو دولت معلق و بی ثبات کنونی مرکز و اقلیم نجات دهند. به همین خاطر، مردم کردستان در شرایط کنونی با دید مثبت به طرح رفراندوم و استقلال می نگرند و به گرمی در آن شرکت خواهند کرد. ولی پیشا پیش باید بر این امر واقف بود که ماحصل مثبت این پروژه قبل از هر چیز در گرو تلاش پیگیرانه هر یک از قطب های دخالتگر موجود در جامعه کردستان است. اگر احزاب بموقع بجنبند و پیشدستی کنند بی تردید نفع بیشتری به جیب آنها خواهد رفت. برعکس اگر کمونیست و مردم سکولار و آزادیخواه کردستان هم بدون اتلاف وقت ظاهر شوند بی تردید ورق به نفع جامعه بر خواهد گشت. از هم اکنون روشن است که، نقش فعال هر یک از آنها برای فردای بعد از رفراندوم مثمر ثمر خواهد بود. با توجه به آن، کمونیست ها و مردم آزادیخواه جامعه کردستان نیز باید با شرکت فعال خود در این پروژه، راه را برای دخالتگری سیاسی آینده بعد از رفراندم هموار سازند تا از این طریق راه پیشروی سیاسی دور آتی کارگران و مردم زحمتکش فراهم گردد. اگر در این پروسه تلاش جدی اتخاذ نشود و نظاره گری و بی تفاوتی بر فضای قبل از رفراندوم حاکم باشد آنوقت ماحصل مثبت این پروژه به نفع احزاب ملی و مذهبی تمام خواهد شد. به همین خاطر باید برای دستیابی مردم به خواستهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شان، تمام قد از این فرصت سیاسی بهره جست و از این طریق برای تغییر تناسب قوا سیاسی به نفع کارگران و جامعه کردستان استفاده کرد و بر بستر آن به سمت یک حکومت سکولار غیر قومی و غیر مذهبی خیز بر داشت.

عبداله دارابی 29 یونی

اکتبر: از بحث رفراندوم تا اعلام تاریخ برگزاری آن مدت زیادی طول کشید . آیا همه احزاب کردستانی بر سر آن توافق کرده اند .؟دولتهای همسایه همه با ان مخالفند و امریکا  در آخرین موضع حال این مسئله را به عبادی و مسعود بارزانی سپرده اند ، با توجه به بحران کنونی منطقه و مخالفت با بر گزاری این رفراندوم آیا مسئله اسقلال امروز عملی است و توافق ضمنی با ان صورت گرفته است .

صالح  سرداری: ابتدا بايد بگويم كه احزاب سياسی  در كردستان عراق و بخصوص احزاب حاکم عل العموم  و در ظاهر مخالفتی با رفراندوم ندارند. اما  اين احزاب  در هر دوره ای بنا به منافع و مصلحت های سياسی خود در مورد هر پديده یی موضع موافق و مخالف اتخاذ می  كنند .

بحث رفراندوم و استقلال كردستان عراق كه از طرف منصور حكمت و بيش از  بيست سال قبل طرح شد با مخالفت شديد اين احزاب روبرو شد تا انجائيكه از حزب كمونيست كارگری وقت عراق  بخاطر دفاع از همين طرح استقلال شكايت كردند و اسناد ان همه موجود است. 

اما امروز هم بِنَا به مصلحت ها و روابطی  كه احزاب باهم دارندموافقت و ومخالفت مي كنند. در حال حاضر مسئله رفراندوم از طرف حزب دمكرات كردستان عراق و شخص مسعود بارزانی طرح و تاريخ برگزاری ان  تعيين  شده است  . اتحاديه ميهنی  كج دار و مريض با ان موافقت كرده است . اتحاديه ميهنی  موضع يكدستی را بخاطر اختلافات  درونی خود نتوانسته  اتخاذ نمايد. همچنين  در ميان بخش بزرگی از رهبران اين حزب  موضعكيری جمهوری اسلامی  برايشان مهم و از ان پيرويی می كنند . 

حزب ديگری كه در كردستان عراق مهم و مطرح است حزب گوران است كه ميگويند بخاطر طرح اين بحث  از طرف بارزانی كه  دو سال است مرجعيت قانونی خود را از دست داده  قابل قبول نيست.  اين طرح بايد  توسط پارلمان  به عنوان مرجعی قانونی پيش برده شود  نه شخص بارزانی ،  كه پارلمان را منحل و حاكميت حزبی را برقرار كرده است.  

يكی از  احزاب  اسلامی هم كه تحت تأثير و گوش بفرمان جمهوری اسلاميی است با رفراندوم  مخالفت كرده است. بخش ديگری  از ميديا و شخصيت های سياسی و روشنفكران هم با اين طرح مخالفت كرده اند . استدلال اين روشنفكران اين است كه چون اوضاع اقتصادی مردم در كردستان وخيم است  چنين طرحی اوضاع را وخيم تر می كند. در ميان دولت ها  موضع گيری های مختلفی  گرفته شده است . تا انجائيكه به قدرت های بزرگ  منطقه بر ميگردد   مسئله رفراندوم و تشكيل دولت مستقل  كردستان در عراق  را در چهارچوب طرح ها و نقشه هايی كه در خاورميانه  دارند به ان بر خورد می كنند ،چون هنوز نقشه كلی اينها در بحران خاورميانه روشن نيست سر راست  و صريح  مخالفت و موافقت خود را أعلام نكرده اند. 

شخصا فكر می كنم مسعود بارزانی بدون چرا غ  سبز أمريكا  وتعدادی دولت های منطقه اين مسئله را طرح نمی كرد.  دولت اسرائيل تا بحال موافقت خود را با طرح رفراندوم و  استقلال  ابراز داشته است  . موضع اسرايئل را بايد در چهارچوب تعادل قوای منطقه و در تقابل با جمهوری اسلامی  ديد. جمهوری اسلامی و تركيه رسما مخالفت خود  را همراه با تهديد با اینطرح  ابراز داشته اند. دولت عراق نیز  مخالف طرح  رفراندوم و استقلال می باشد. 

بحث ها و مخالفت و موافقت ها كماكان ادامه دارد اما شخص مسعود بارزانی بر برگزاری رفراندوم  پافشاری كرده و ميگويد قطعا رفراندوم در بيست وپنجم سپتامبر برگزار خواهد شد. 

تا جاييكه به موضع كمونيستی و سياسی ما بر ميگردد ،كماكان رفراندوم  برای استقلال در مورد اينده كردستان  عراق را حق مردم ميدانيم و نبايد  اجازه داد که فقط به رفراندوم  محدود بماند ، بلكه اگر مردم  در همه پرسی به  استقلال كردستان عراق رای مثبت دهند ،  نبايد  اين استقلال را بِنَا به مصلحت ها و منافع  حزبی به اينده ای  نامعلوم  موكول كرد . 

رفراندوم و  استقلال كردستان عراق با توجه به فاكتورهای متعددی كه در بيست وپنج سال گذشته بوجود امده ،راه حال كم دردسرتر و كم  مشقت تری برای مردم كردستان می  باشد.

انچه مهم است ، خود مردم كردستان بايد با دخالت فعال در این پروژه سرنوشت اينده خود را تعيين كنند، نه دولت ها ی مرتجع منطقه و احزاب حاكم. به هر درجه ای كارگران و زحمتكشان كردستان عراق در اين مسئله مهم  دخالت گری فعالی داشته باشند می توانند بر حل بخشی از مشكلات خود فایق آیند.

از نظر ما رفراندوم و استقلال كردستان راه حل نهائی نيست.  بسياری از مشكلات معيشتی و اجتماعی جامعه حتی در صورت توافق مردم با رفراندوم و استقلال  كماكان وجود خواهند داشت  . اما از وضع موجود بهتر است و مردم در ادامه ميتوانند با دخالت مستقيم خود تعادل قوا را به نفع خود تغيير دهند. 

با توجه به زندگي مشقت بار مردم  و بی اعتمادی كه مردم كردستان  نسبت به احزاب حاكم دارند و تبليغات وسيعی كه مخالفين طرح رفراندوم و  استقلال كردستان راه انداخته اند معلوم نيست  نتيجه ان چه خواهد شد. ايا اكثريت مردم كردستان عراق به ان رأی خواهند داد ؟ 

ما از مردم كردستان عراق ميخواهيم  برای تعيين اينده زندگی خود بيشتر دخالت نمايند. با تشكيل نهادها و تشكل های صنفی و سياسی خود سرنوشت اينده خود را در دست بگيرند و بيشتر از اين به احزابی كه بيش از بيست و پنج سال است زندگی اكثريت مردم را به تباهی كشانده اند اعتماد  نكنند .

توصیه ما این است که مردم در طرح  رفراندوم شركت كنند و به استقلال كردستان رأی بدهند و احزاب را برای رسيدن به مطالبات  و خواست هايشان تحت فشار  قرار دهند .

صالح سرداری

اکتبر:بر گزاری رفراندوم و در صورت عملی شدن ،اسقلال کردستان عراق  به نفع مردم است ؟. مردم چه موضعی باید داشته باشند و موضع حزب حکمتیست در این رابطه چیست؟

 

 

ملکه عزتی : وضعيت نابسامان اقتصادي ، سياسی و جغرافيايی در كردستان عراق تا امروز حاصل شکست تجربه سیاست مبتنی بر تفرقه و تقسیم مذهبی و قومی بوده ، شرايطی كه همواره با دخالتگريهای نظامی آمریکا و دولتهای منطقه و گاها با دخالت مستقیم و مستمر رژیم اسلامی ایران، به واسطه دستجات و گروههای تروريستی در حال جنگ  بر جامعه عراق و كردستان  تحمیل شده است. بويژه با اتكا به  نظام و سيستم ارتجاعى فدرالیسم ملی، مذهبى  که همه طرفهای جنگ و جدال جاری در آن به عنوان چهارچوب تعقیب منافع اقتصادی و غارتگرانه خود استفاده کرده اند ،امروز  به شکست و بن بست رسیده است. اكنون برای مردم كردستان روشن شده است  که ترتیبات  و سیستم سیاسی فدرالیستی شكست خورده است. فدراليسم و نظام فدرالى از نظر ما كمونيستها  با هر رنگ و لعابی جواب حل معضلات جامعه عراق و بويژه كردستان نبوده و نيست. طرح های بى پايه ديگرى مثل  “کنفدراسیون دولت شیعه و سنی و کرد” نیز نه واقعى و زمینی بوده و نه راه نجاتی پیش روی فدرالیسم شکست خورده می گذاشت. ارزش مصرف این طرح هاى ارتجاعی صرفا برای چانه زنی بر سر سهم بیشتر در همان چارچوب فروریخته  فدرالیسم بوده است. در نتيجه این نظام از هم پاشیده را شرکاى متضاد هرچند  در قدرت هم  نمیتوانند نجات دهند. جامعه عراق و امروز كردستان كه مورد بحث ما است  فقط با دخالت مستقيم اراده مردم و رای مردم  میتوانند تعیین  سرنوشت کنند.

ایجاد شکاف  قومی بین شهروندان عرب زبان و کرد زبان با ستمگری ملی دولتهای مرکزی پی در پی و جدال ناسیونالیسم عرب و کرد نهادینه شده و در دو دهه اخیر بویژه  در این سالهاى اخير به دو بخش مجزا در عراق شکل داده است. با جدال بخشهای مختلف طبقه حاکم و احزاب ناسيوناليست  در عراق و كردستان در ١٤ – ١٥ سال  اخیر فقط شکاف قومی دیرین عمیقترشده  است .

در اين ميان احزاب ناسيوناليست حاكم بر كردستان عراق نتيجه بحران اقتصادى، بيكاري و همه نابسامانيهاي گريبانگير كارگران و مردم زحمتكش كردستان را به گردن دولت حاكم عراق انداخته، به اين بهانه كه بودجه كردستان و هزينه حاصله از فروش نفت و غيره را دولت بغداد غصب كرده است، شكست سياستهای اقتصادی و سياسی و اداره امور مردم كردستان را لاپوشانی مي كنند وتا کنون به اين شيوه خواسته اند گريبان خود را از تعرض مردم مصون دارند. بنابراين در چنين شرايط بحرانى در عراق و براى رو کردن دست احزاب ناسيوناليست و سیاست پوشالی آنان  در كردستان و تعيين تكليف آينده سياسي جامعه كردستان،  برگزارى رفراندم در مناطق كردنشين كه ساكنين اين منطقه امكان پيدا كنند با اعمال اراده و رای آزادانه خود راه حل سياسی و جوابی درخور به بلاتكليفی سياسی و حقوقى نابسامان امروز جامعه كردستان  بدهند  به نفع مردم كردستان است. به اين دلیل  اين بار مردم كردستان مي توانند با تكيه بر رای و اعمال اراده خود راه سازش  و توافق احزاب حاكم كردستان  از بالا با دولت و احزاب ملی  و مذهبی در عراق را سد كنند.

 

حزب حكمتيست  و احزاب كمونيست كارگری در عراق و كردستان بر خلاف سیاست احزاب حاکم کردستان، در طول   دو دهه اخیر همواره بر ضرورت برگزاری رفراندم آزاد به عنوان یک راه حل سیاسی کارساز برای این معضل حل نشده تاکید داشته ايم و همواره راههای بینابینی خودمختاری و فدرالیسم و بندوبست احزاب حاکم با حکومت مرکزی از بالای سر مردم را مردود دانسته  و از خواست استقلال کردستان عراق و برپایی یک دولت غیر قومی و مذهبی در کردستان دفاع کرده ايم.

حزب حکمتیست از نتیجه رفراندم مردم كردستان عراق ، خواه رای به جدائی و یا به ماندن در چارچوب کشوری عراق باشد، حمایت میکند و در صورت رای به جدائی، در برابر هر تعرضی به این تصمیم سیاسی، از حق جدائی مردم کردستان و از نتیجه رفراندم دفاع خواهد کرد.

در شرایط کنونی ما مدافع جدائی و استقلال کردستان عراق هستیم  و آن را قدمی به نفع بهتر شدن شرایط معیشت و مبارزه کارگران و مردم و مساعدتر شدن شرایط پیشبرد مبارزه برای استقرار یک نظام سیاسی سکولار و غیرقومی و غیرمذهبی در آینده سیاسی جامعه کردستان ارزیابی میکنيم.