مبارزان کمونیست – پلاتفرم همکاری یا پلاتفرمی برای جنگ در میان مردم؟

پلاتفرم همکاری یا پلاتفرمی برای جنگ در میان مردم؟
پلاتفرم مشترکی که حزب دمکرات کردستان ایران – شاخه مصطفی هجری و سازمان زحمتکشان عبدالله مهتدی – شاخه موافق رفرم در ۲۴ آگوست ۲۰۱۲ منتشر کردند رویداد تازه ای در مناسبات میان جریان های ناسیونالیست در کردستان نیست. اما انتشار این توافقنامه مشخص در این دوره معین هیچگونه ربط و تناسبی به توان سیاسی و دایره نفوذ این دو جریان در میان مردم و احزاب و نیروهای سیاسی در کردستان و حتی ربطی به علاقمندی آنها به همکاری با هم و یا تمایل آنها به رفع ستم ملی بر مردم را ندارد. هر دو جریان بخاطر ناتوانی و انزوای خود در میان مردم و احزاب و سازمانهای سیاسی در کردستان، محتاج تقلید و دنباله روی از احزاب قومی در کردستان عراق و انتشار تصاویر خوش و بش با هم و تمرین دمکراسی و دادن پلاتفرم مشترک و از این قبیل کارهایند. مسئله این استکه موقعیت های نسبتا مشابه این دو جریان در حال حاضر و مشکلات متعددی که دارند آنها را به سمت امضای این پلاتفرم مشترک هل داده است. شکی در این نیست که با تغییر موقعیت فعلی هر یک از آنها عمر این پلاتفرم و خاصیت آن به پایان خواهد رسید. در اینجا بطور مختصر به سر خط نکات اصلی مندرج در پلاتفرم اشاره خواهم کرد.
۱ – حزب دمکرات کردستان ایران و سازمان زحمتکشان برای محکم کردن موقعیت خود در میان دارو دسته های “کنگره ملیت های ایران فدرال” که سر گرم ملیت تراشی در ایران و باد زدن شعار ارتجاعی فدرالیسم اند به این نوشته مشترک و عکس گرفتن در پناه هم نیاز دارند. این نیاز دو طرفه است و “کنگره ملیت های ایران فدرال” با بخدمت گرفتن این دو جریان ناسیونالیستی در کردستان میخواهد پایه فدرالیسم خواهیش را به دیگر مناطق ایران سرایت دهد و بازار نفاق و جنگ سراسری در میان مردم را براه بیندازد. حزب دمکرات و زحمتکشان با طرح شعار فدرالیسم عملا به نیروهای هیزم بیار جنگ قومی در هر منطقه و محله ای در شهرهای ایران و به نیروهای مدافع پاکسازی قومی تبدیل شده اند. فدارالیستچیها جریانهای بی مسئولیت و مضر به حال مردم و امنیت و زندگی آنها هستند. اینها به خاطر مقام و چپاول دسترنج مردم حاضرند آتش جنگ و نسل کشی را در میان مردمی که دارای زبانهای مشترکی نیستند براه بیندازند. این دو جریان نمی توانند در کردستان ایران کاره ای بشوند اما نیروهای مزاحمی هستند و مردم باید هوشیار آنها باشند.
۲ – هنوز هیچ دولت غربی و هیچ دولتی در منطقه این دو جریان را بعنوان همکار و عومل خود برای دخالت کردن در کردستان ایران بکار نگرفته است. حزب دمکرات و زحمتکشان با انتشار این پلاتفرم میخواهند آمادگی از پیشی و ظرفیت گوش بفرمانی به خدمت گرفتن توسط هر دولت صاحب اسلحه و ساز و برگ را بنمایش بگذارند. اینها به مردم اتکا ندارند، عیله مردمند و به دخالت دیگران در کردستان امید بسته اند. پیام این پلاتفرم مشترک رو به صاحبان پول و بمب و موشک است تا در سر موقع بکارشان بگیرند.
۳ – حزب دمکرات و سازمان زحمتکشان در این پلاتفرم بهمدیگر قول داده اند “حل مشکلات و مسایل فیمابین” را “بدوره از هر گونه خشونت طلبی” و کشیدن اسلحه بر روی هم حل و فصل نمایند. این را گفته اند تا جنگ طلبی و توطئه گریهای همیشگی نیروهای ناسیونالیست علیه هم و علیه مردم و احزاب و سازمانهای سیاسی را در کردستان پرده پوشی بنمایند. آیا حزب دمکرات می تواند فقط یک سازمان سیاسی در کردستان ایران را نام ببرد که بر روی آن اسلحه نکشیده باشد؟ جنگ و توطئه گری حزب دمکرات و کلا نیروهای ناسیونالیست کرد علیه نیروهای سیاسی و مردم بخش پایداری از منش سیاسی آنها است. در کردستان ایران و عراق فقط به احزاب و سازمانهای چپ و کمونیست که دائما علیه جنگ طلبی نیروهای ناسیونالیست ایستاده اند، می توان اعتماد کرد. کمونیستها در کردستان نه تنها علیه هیچ حزب و سازمان سیاسی اپوزیسیونی دست به اسلحه نبرده اند، ادامه جنگ حزب دمکرات با کومه له کمونیست قدیم را با آتش بس یکطرفه جواب دادند. امید است این حزب از آن دوره و از بی حاصلی جنگ و قلدری خود علیه نیروهای سیاسی برای آینده خود درسی گرفته باشد.
اما سازمان زحمتکشان متولد ماجرای “جعبه سیاه” است و با توطئه سر و کله اش پیدا شد و تنها با توطئه می تواند خود را سر پا نگهدارد. زحمتکشان نام کومه له را دزدیده و بر خود نهاده است تا اعتبار و خوش نامی کمونیستها و تاریخ مبارزاتی آنها را مصادره کند. اینها علیه مخالفین داخلی خود دسته بندی و زود و خورد براه انداختند و بر روی آنها اسلحه کشیدند تا چه رسد به مخالفین سیاسی خارج از دایره زحمتکشانیها. هنوز در اردوگاه خود در کردستان عراق هستند، پرونده تیراندازی به اردوگاه کومه له فعلی و مخالفین خود را زیر بغل دارند.
۴ – حزب دمکرات – شاخه مصطفی هجری با پیوستن به فدرالیستچیها و تبلغ جنگ میان مردم بر سر هر جوی و تپه و محله ای در شهرهای ایران و کنار گرفتن در کنار سازمان زحمتکشان بشدت افت کرده است. عدم درایت سیاسی رهبری این حزب و نیاز آن به رقابت با شاخه دیگر حزب دمکرات و تقلایش برای دور زدن کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، این حزب را بطرف جریان رسوای زحمتکشان سوق داده است. در این ماجرا حزب دمکرات کردستان ایران ضرر سیاسیش را و سازمان زحمتکشان نفعش را خواهد برد.
۵ – بالاخره هراس مشترک این دو جریان از مبارزات ترقیخواهانه در کردستان و جنبش کمونیستی و وجود طیف وسیع کارگران و فعالین کمونیست در شهرهای کردستان و احزاب و نیروهای سیاسی چپ عامل دیگری است در انتشار این توافقنامه مشترک. هر تحولی در آینده ایران و کردستان روی دهد بطور یقین کپی تحولات کردستان عراق و آنچه در مصر و سوریه و لیبی و تونس و غیره گذشت نخواهد بود. مردم در ایران تجارب دو انقلات مشروطه و انقلاب ۵۷ و بویژه مبارزاتی سختی را با جمهوری اسلامی و قوانین مذهبی آن دارند و در این مبارزات و انقلابات کمونیستها یک نیروی جدی و دخیل بوده اند. لذا با نمایش دادن اینگونه پلاتفرمها و گرفتن کنفرانس هی مختلف نمی توان با اوضاع واقعی در ایران و جامعه کردستان در افتاد.
۱۰ سپتامبر ۲۰۱۲
مبارزان کمونیست