فرشید شکری -مبارزات متحدانه و نقشه مند جهت تأمین امنیت در محیط های کار

مبارزات متحدانه و نقشه مند جهت تأمین امنیت در محیط های کار

فرشید شکری

برغم پیشرفت های چشمگیر در حوزه ی ساخت وسایل و تجهیزات ایمنی، و علی رغم وجود تکنیک ها و دستاوردهای علمی درخور تأمل جهت مهیا ساختن شرایط ایمن در محیط های کار و تولید، لیکن هنوز ایمنی کار در سطح جهان بسی پائین و ناچیز است. این مسأله باعث فزونی و بالا رفتن حوادث کار علی الخصوص در ممالک عقب مانده و در حال توسعه شده است.

گذشته از کشته شدن و مرگ انسانها در اثر جنگ، و بیمارهایی از قبیل ﻛﺮﻭﻧﺮی ﻗﻠﺐ، ﺳﻜﺘﻪ ی ﻣﻐﺰی، ﻓﺸﺎﺭﺧﻮﻥ ﺑﺎﻻ، ﺁﻧﻔﻮﻻﻧﺰﺍ ﻭ ﭘﻨﻮﻣﻮنی، ﻛﻢ ﻭﺯنی، انواع و اقسام سرطان ها، ایدز ﻭ سایر امراض صعب العلاج که آلودگی محیط زیست بوسیله ی وجه تولید سرمایه داری نقش عمده ای در افزایش این بیماریها دارد، روزانه کارگران زیادی قربانی ناامنی محیط های کار می شوند. بنا به آمارهای رسمی سازمان بین ‌المللی کار (ILO) ، سالانه چند میلیون کارگر در دنیا بخاطر حوادث کار، ناقص و یا جان اشان را از دست می دهند.

در ایرانِ تحت حاکمیت رژیم بورژوا- اسلامی هم حوادث و بیماریهای ناشی از کار پس از تصادفات رانندگی دومین عامل مرگ و میر بشمار می آیند. خبرهای دلخراشِ مرتبط با سوانح کار بطور مداوم پخش و به گوش می رسند. خبرها کوتاه و مختصرند. فی المثل، کارگری از بلندی سقوط کرد، برق گرفتگی جان کارگری را گرفت، یکی از اعضای بدن کارگری زیر دستگاه پرس رفت، بخاطر ریزش چاه کارگری کشته شد، کارگری در میان ستونهای چند هزار کیلوئی له شد، کارگرانی در آتش مذاب کوره جزغاله شدند، معدنچیانی در زیر خروارها خاک و سنگ مدفون شدند، و غیره. متأسفانه نود درصد قربانیان اینگونه سانحه ها زیر پوشش سازمان تأمین اجتماعی نیستند.

بر اساس آخرین تحقیقات صورت گرفته، هر ساله حدود بیست هزار حادثه در حین کار رخ میدهند. کارگران ساختمانی بیش از سایر بخش های طبقه ی کارگر ایران در معرض خطر و آسیب قرار دارند. طبق همین آمار، در بخش ساختمان سازی حول و حوش پانزده هزار حادثه در سال ثبت شده است. آمارهای سازمان تأمین اجتماعی، و مرکز آمار ایران حکایت از آن دارند که، از هر سه کارگر ساختمانی، تنها یک نفرِ آنان به سن بازنشستگی میرسد و دو نفر دیگر، اگر شانس بیاورند و از مرگ رهایی یابند، معلول و از کار افتاده خواهند شد.

قابل ذکر است، تا کنون اعتراضات کارگران این رشته برای پرداخت حق بیمه، و تهیه ی ابزار و تجهیزات ایمنی، به دلیل پراکنده بودن، ممانعت از متشکل شدن آنان در تشکل های مستقل و طبقاتی، و همچنین خارج بودن ایشان از شمول قانونِ کار ضد کارگری رژیمِ واپسگرا و انسان ستیز اسلامی، به نتایج دلخواه منتج نشده اند.

و اما، همگان واقف اند، در محیط های کار و تولیدِ کشور سطح استانداردهای ایمنی بسیار نازل است و همواره خطر مرگ، مصدومیت و نقص عضو، و ابتلاء به انواع امراض مهلک و کشنده، جان و حیات کارگران را تهدید می کند. با این وصف صاحب منصبان و مسئولینِ دوائر ذیربط در نهایت رذالت و پستی حوادث در کارگاهها، کارخانه ها و دیگر مراکز کار و زحمت را به سهل انگاری و بی احتیاطی کارگران ربط می دهند، و نه به فقدان اسباب و ادوات ایمنی، و یا غیر استاندارد بودن محل های کار.

بارها و بکرات اداره ی کار و دستگاه قضایی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی، صاحبکاران و کارفرمایان را به هدف سرزنش نشدن و خلاصی از پرداخت غرامت به خانواده های کارگران متوفی و یا مصدوم، از اهمال و کوتاهی در تأمین امنیت در محل های کار تبرئه کرده اند و در عوض کارگران آسیب دیده را مقصر جلوه داده اند! وقتی حادثه ای اتفاق میافتد، مراجع قضایی و نهادهای مربوطه در بدایت امر مقصر را مشخص می نمایند، که در اکثر مواقع کارگر صدمه دیده بعنوان مقصر معرفی می گردد. بررسی های بعمل آمده نشان می دهند، بیشتر خانواده های آن کارگرانی که در اثر حادثه معلول و یا فوت کرده اند، از حمایت سازمان تأمین اجتماعی رژیم سرمایه داری حاکم برخوردار نشده اند. البته گفته میشود، چنانچه کارگری بیمه داشته باشد، احتمال دارد بخشی از هزینه ی درمان را کارفرما و یا بیمه تقبل کند.

بهررو، قطع نظر از بی تفاوتی و بی مبالاتی نسبت به سرنوشت خانواده های کارگران کشته شده و از کار افتاده، عدم توجه عامدانه ی حاکمیت به ناامنی محل های کار و تولید همانند استثمار شدید کارگران از طریق افزایش ساعات کار، ارزان نگهداشتن نیروی کار، تسهیل زمینه های اخراج و بیکار سازی، قراردادهای بردگی آور، و تحمیل سایر بی حقوقی ها، از طرفی در خدمت منافع طبقه ی سرمایه دار ایران، و از سوی دیگر جلب نظر صاحبان سرمایه و کمپانی های بزرگ بین المللی به سرمایه گذاری در کشور است.

واقعیت این است که، رویدادها و اتفاقات دلخراش در مراکز کار و تولید ایران، به کمبود و یا نبود افزارآلات ایمنی، و فشار مضاعف کار که به خستگی و بهم خوردن حواس و تعادل فکری کارگران می انجامد، ربط دارد. آنچه محرز است، سود پرستی، و حرص و افزون طلبی صاحبکار و کارفرمای انگل در هر دو بخش خصوصی و دولتی، هرگز اجازه نخواهد داد تا محیطی امن برای کارگران تعبیه و آماده شود.

در اساس سرمایه داران هیچگاه خود را مکلف و مؤظف نمی دانند تا بخشی از ارزش اضافه و سودی را که محصول رنج و تلاش کارگران میباشد به تأمین ایمنی مراکز کار اختصاص دهند. کارفرمایان با هزار دوز و کلک، و البته با همکاری بی دریغ بازرسان فاسد وزارت کار ، از ایمن سازی محیط های کار، که هزینه بردار است، دوری میجویند. وانگهی، سرمایه داران و حکومت اسلامی اشان از بابت اینکه کارگران یکی بعد از دیگری معلول و از بین بروند، اندک نگرانی و واهمه ای ندارند، زیرا با توجه به ارتش میلیونی بیکاران، هرگاه بخواهند کارگران بیکار را بجای آنان با همان شرایط شاق و طاقت فرسا به کار خواهند گمارد.

از اینروی تا آن هنگام که رژیم مستبد و ضد بشری جمهوری اسلامی و نظام سرمایه داری از طریق خیزش و انقلاب کارگری سرنگون نشده است، کارگران ایران بایستی برای بهره مند شدن از محیط های کار ایمن و بهداشتی، پیکارهای نقشه مند، متحدانه و همبسته را درپیش گیرند. آنها با همبستگی طبقاتی، و با اتکاء و پشت بستن به نیروی خود خواهند توانست سرمایه داران و دولت اشان را به تأمین امنیت در تمامی مراکز کار مجبور سازند. ایمنی محیط کار جزو مطالبات با اهمیت کارگری می باشد. تحقق چنین خواست مهمی در گرو کوشش های مجدانه به منظور سازماندهی اعتراضات و اعتصابات بدون وقفه توسط پیشروان و فعالین رادیکال جنبش کارگری ایران یعنی کارگران کمونیست است.