فخری جواهری-تقابل کمونیستها و جمهوری اسلامی در تورنتو؛ “باز شدن سفارت رژیم اسلامی آری یا نه؟”

تقابل کمونیستها و جمهوری اسلامی در تورنتو؛
“باز شدن سفارت رژیم اسلامی آری یا نه؟”

فخری جواهری

در هفته اخیر در تورنتوی کانادا، صحنه ای دیگر از تقابل کمونیست ها و آزادیخواهان با هواداران و نمایندگان جمهوری اسلامی برسر سرنوشت سفارت فعلا بسته شده رژیم جنایتکار اسلامی روی صحنه آمد. روابط سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی و دولت کانادا بدلیل رویدادهای مختلف و متضاد همواره افت و خیز داشته است. در عین حال کانادا یکی از کشورهائی است که همیشه مکان امنی برای سرمایه های به تاراج رفته جامعه ایران و کارگران توسط عمال حکومت اسلامی بوده است. شاید آخرین و سرشناس ترین آنها خاوری است که با دزدیهای نجومی حکومتی و سازمانیافته امروز در کانادا وسیع ترین سرمایه گذاری را بویژه در مرکز تورنتو سازمان داده است. راست میگویند که سرمایه فقط سود میشناسد و هیچ دولت سرمایه داری دست رد به وارد کردن سرمایه های نجومی به چرخه صنعت و بازار خود نمیزند.

در سپتامبر ۲۰۱۲ و در دوره نخست وزیری استفان هارپر از حزب محافظه کار، بدلیل حاد شدن مسائل فی مابین و پیشروی تروریسم اسلامی، دولت کانادا سفارتش را در ایران تعطیل و همینطور سفارت رژیم اسلامی در تورنتو را بست. مسئله قتل زهرا کاظمی در زندان اوین توسط مرتضوی، که البته هیچوقت به کیفرخواستی جدی علیه رژیم اسلامی تبدیل نشد، وسیله ای تبلیغاتی برای امتیازگیری در داغ کردن این تنش شد. اما همزمان فشار لابی های رژیم اسلامی برای بازکردن مجدد سفارت رژیم ادامه داشت و ظاهرا بعد از توافق موسوم به برجام، و هوچیگری رسانه ها و لابی های رژیم تحت عنوان فرصت برای سرمایه گذاری و عادی کردن روابط را از دست ندهید، این اقدامات شکل جدید و گسترده تری گرفت. از سازمان دادن برنامه های “فرهنگی” برای آوردن اسلام و ترویسم اسلامی و بزرگداشت چهره جنایتکار و منفوری چون خمینی تا سازماندهی عاشورا در مرکز شهر تورنتو، از راه اندازی فستیوال و نمایش فیلم تا خانه ایران شناسی و مراسم تیرگان، زیر سایه مولتی کالچرالیسم دولت کانادا، همه مقدماتی برای اهداف اصلی تر یعنی تامین حضور مجدد و ایجاد مرکز علنی رژیم اسلامی در کانادا بوده اند.

در این راستا پارلمان ایالتی و امکانات احزاب سیاسی دولتی نیز بخدمت گرفته شدند. اینبار هدف ارتجاعی بازکردن مجدد سفارت رژیم در کانادا را زیر عنوان “خدمات کنسولی” و “حق سفر” و غیره تا سطح نیروهای شبه اپوزیسیون و هواداران غیر علنی تر جمهوری اسلامی کشاندند. همینطور افراد ایرانی که نمایندگی حزب لیبرال در پارلمان را داشتند و برخی افراد مشکوک که در کنگره ایرانیان کانادا فعالیت دارند در کنار سرمایه دارانی که عضو شورای بازرگانی در کانادا هستند، دستجمعی و بطور موازی و در پوشش های مختلف تلاش مذبوحانه ای را برای برقراری مجدد روابط رسمی دیپلماتیک رژیم اسلامی با دولت کانادا سازمان دادند. یک هدف مشخص همه این اقدامات بازگشائی سفارتخانه رژیم اسلامی در اتاوا بود. در این زمینه جلسات متعددی راه انداختند. تومار آنلاین در سایت دولتی کانادا سازمان دادند و به هر چیزی چنگ انداختند تا از ایرانیان مقیم تورنتو و کانادا امضا جمع کنند که بازگشائی سفارت رژیم “خواست ایرانیان” است و دولت کانادا باید این خواست را محترم بشمارد! در دانشگاهها بساط مسخره کمپین رای دهی در مضحکه انتخابات راه انداختند. دانشجویان بورسیه ای و بچه آخوندها و آقا زاده های مفتخور که در مناطق گرانقیمت تورنتو اطراق کرده اند، کسانی که والدینشان هنوز یا در درون رژیم اسلامی اند و یا بخشا با اختلاس های نجومی در کانادا حضور دارند، کسانی که خون مردم کارگر و زحمتکش ایران را در شیشه کرده اند، اینها همه سربازان سلحشور کمپین بازگشائی سفارت رژیم اسلامی در کانادا شدند.

این سفیران محجبه و غیر رسمی جمهوری اسلامی، اعم از آنهائی که در پارلمان اونتاریو هستند و یا تحت پوشش کنگره ایرانیان کانادا فعالیت دارند، جلسات مخفیانه ای با استفان دیون وزیر امور خارجه دولت جاستین ترودو برگزار کردند و خواهان تجدید رابطه سیاسی و دیپلماتیک دولت کانادا با رژیم ایران و بازگشایی سفارت جمهوری اسلامی شدند. اینها وقیحانه بنرهائی با همین خواست با هزینه زیاد در مناطق ایرانیان نصب کردند. این مزدوران سال گذشته در مناسبت عاشورا سعی کردند ایرانیان تورنتو را به بهانه مراسم سنتی مذهبی به خیابان بکشانند. آش رشته و شیرینی و غذای “نذری” تقسیم کردند، در صف سینه زنی حاضر شدند و وقیحانه از جمهوری اسلامی دفاع کردند. اشتباه نکنیم، اینها بیانگر نفهمی سیاسی اینها نبود و نیست، این جماعت یا مزدورند و یا منفعت سیاسی و طبقاتی شان با جمهوری اسلامی منطبق است. سرمایه دارانی که “هم وطنان” خودشان را مثل برده به کار می کشند تا دلار پارو کنند، باید هم از تسهیلات حکومتی و باز شدن سفارت رژیم دفاع کنند.

در صف مقابل، نیروهای آزادیخواه و چپ و کمونیست صدای اکثریت عظیمی بودند که دل خوشی از اسلام و رژیم اسلامی ندارند. همین نیروها تاکنون هر برنامه هواداران علنی و مخفی رژیم را سرشان خراب کردند. از جمله در تورنتو با افشای جلسه مخفی با استفان دیون و اعتراض علیه آن برایشان حسابی مایه آبروریزی شدند. در مقابل مناسک ارتجاعی و وحشیانه عاشورایشان با قاطعیت ایستادند و آنرا عملا بهم ریختند. بجاآوردن مناسک مذهبی امر خصوصی افراد بزرگسال است و تروریسم اسلامی اعم از نوع جمهوری اسلامی یا نوع عربستان سعودی حق ندارند بساط توحش اسلامی را به مرکز شهر و خیابانهای تورنتو بیاورند. گفتند که مزدوران حکومت چهار دهه فقر و اختناق و شکنجه و زندان و اعدام، حامیان توحش اسلامی و حجاب و گورخوابی و کارتن خوابی، حق ندارند به اسم “مردم ایران” و “ایرانیان تورنتو” حرف بزنند و به رژیم اسلامی و پروژه هایش سرویس بدهند.

در ادامه این کشمکش چند ساله، روز یک شنبه ۱۰ سپتامبر، اینبار گروهی کوچک ۱۵-۲۰ نفره تحت عنوان مضحک “دانشجویان مستقل” تجمعی را با خواست تجدید رابطه سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی با دولت کانادا و باز شدن سفارت رژیم در مرکز شهر تورنتو سازمان دادند. استدلال کردند “اگر سفارت رژیم باز شود شهروندان ایرانی راحتتر میتوانند کارهای پاسپورتی و سفر خود را انجام دهند”. اینبار بسیار وقیحانه و بیشرمانه پرچم کثیف و خونین رژیم اسلامی را به خیابان آوردند و علنا نشان دادند که جیره خوار حکومتی ای هستند که در پشت پرده این اقدامات را سازمان میدهد.

اما کمتر از دوازده ساعت کافی بود تا مجددا طرف مقابل این کشمکش با حضور فوری خود این بساط مسخره را برایشان به کابوس تبدیل کنند. بخشی از فعالین آزادیخواه و نیروهای چپ و کمونیست تورنتو با هشیاری و بدون توهم این تجمع ارتجاعی را به ضد رژیم اسلامی بدل کردند. سازماندهندگان این تجمع همان وابستگان رژیم اسلامی، همان عناصر جاخوش کرده در کنگره ایرانیان کانادا و شورای بازرگانی و حامیان بیزنس من بودند که اینبار تعدادی بچه آخوند و دانشجوی بورسیه ای تحت عنوان “دانشجویان مستقل” که البته خیلی هم “مسالمت جو و ضد خشونت” بودند را جلو فرستادند. اما پرچم ننگین شان و اهداف ننگین ترشان آنقدر عیان بود که پوشش و لباس “دانشجوی مستقل” به تن شان زیادی گشاد بود. در همان دقایق اول این اجتماع با تعرض قاطع سیاسی انقلابیون روبرو شد، اهدافشان افشا شد، نتوانستند کاری بکنند، پرچم ننگین شان گرفته شد، زیر پا لگدمال شد و به آتش کشیده شد. بساط مضحک شان بهم ریخت و سرافکنده پیش بزرگترهایشان روانه شدند.

ایرانیان ساکن کانادا باید هشیار باشند. نباید اجازه دهند که به نام آنها حکومت قاتلین و تروریستها در تورنتو جولان دهند. باید با اردوی آزادیخواهان و جریانات کمونیست و چپ همراه شوند تا متحدانه صدای میلیونها مردمی باشیم که هر روز حقوق و آزادی و حرمت شان زیر دست و پای این وحشیان اسلامی لگدمال میشود. نه فقط نباید سفارت رژیم در کانادا باز شود بلکه باید تمام سفارتخانه های جمهوری اسلامی در خارج کشور برچیده شوند. این جبهه دیگری از صف مردم کارگر و زحمتکش، زن آزادیخواه و برابری طلب، و اکثریت عظیمی است که برای رهائی از جمهوری اسلامی مبارزه میکنند. تهران و بانه و سنندج و تورنتو و استکهلم و لندن جبهه های یک مبارزه واحد آزادیخواهانه علیه ارتجاع سیاسی اسلامی و حاکمیت مشتی سرمایه دار انگل است. کسانی که امروز در خارج کشور سنگ حاکمیت اعدام و استثمار و جنایت جمعی را به سینه میزنند، در فردای آزادی و سرنگونی جنایتکاران اسلامی باید پاسخگو باشند. زنده باد اعتراض متحد برای برچیدن بساط جمهوری اسلامی در ایران و خارج ایران!

۱۳ سپتامبر ۲۰۱۷