فاتح شیخ- نه به فقر، نه به تبعیض، مرگ بر جمهوری اسلامی

 نه به فقر، نه به تبعیض، مرگ بر جمهوری اسلامی

فاتح شیخ

کمونیست هفتگی میپرسد؟ نه به فقر، نه به تبعیض، مرگ بر جمهوری اسلامی از شعارهای سلبی و مهم حزب در اوضاع سیاسی جاری ایران است. جایگاه و کارکرد این شعار در جنبش سرنگونی جمهوری اسلامی چیست؟ و فراخوان حزب به فعالین کمونیست و حزب حکمتیست برای جاری کردن در مبارزات کنونی چگونه است؟

فاتح شیخ: “نه به فقر، نه به تبعیض، مرگ بر جمهوری اسلامی” بیان سلبی و امروزی شعار “آزادی، برابری، حکومت کارگری” است. شعار هویتی و استراتژیک جنبش کمونیسم کارگری، شعار پایه ای و پایدار پیشروان آگاه و انقلابی طبقه کارگر در قبال بحرانهای انباشته شده و تشدید شونده ای که طی چهار دهه حاکمیت سرمایه و رژیم اسلامی حامی آن بر سر جامعه آمده است.

اعتراض علیه فقر و تبعیض یکی از محورهای اساسی نبرد و رویاروئی کارگران و توده های محروم اعماق جامعه با رژیم اسلامی سرمایه در طول حیات این رژیم بوده است. اما جای تردید نیست که از خیزش دیماه ١٣٩٦ تا اجتماع پرشوربازنشستگان ، فریاد اعتراض علیه فقر و تبعیض بلندتر و برجسته تر و مداومتر از همیشه بر زبان استثمار شدگان و محرومان اعماق جامعه جاری شده است. ترکیب نه به فقر، نه به تبعیض با  نتیجه مرگ بر جمهوری اسلامی، بیان این واقعیت غیر قابل تردید است که: “امروز حتی کوچکترین بهبود در زندگی مادی و معنوی مردم ایران و کسب بدیهی ترین حقوق و آزادیهای فردی و مدنی در گرو به زیر کشیدن رژیم ارتجاعی و ضدبشری جمهوری اسلامی است. سرنگونی رژیم اسلامی یک وظیفه فوری انقلاب کارگری در ایران است” (از برنامه “یک دنیای بهتر”). بیان این رابطه غیر قابل انکار است که سرنگونی جمهوری اسلامی یکی از ملزومات اولیه تحقق حکومت کارگری و از ریشه برانداختن فقر و تبعیض است.

شعار نه به فقر، نه به تبعیض، مرگ بر جمهوری اسلامی، یکی از شعارهای حزب حکمتیست است که در این دوره با توجه به خیزش اعتراضی گسترده توده های محروم جامعه در مسیر تحول انقلابی پیشرونده، اشاعه آن را به فعالین حزب و پیشروان اعتراضات جاری را فراخوان داده است. روشن است که هر شعار از این نوع که بازتاب زندگی و مبارزه کارگران و محرومان است با بیانهای ابتکاری متنوع از جانب توده های معترض فریاد زده میشود. شعار موزون “گرانی، تورم، بلای جان مردم” که در اعتراضات این دوره بیش از همیشه در تظاهراتها فریاد زده شد بیان دیگر شعارنه به فقر است. “مرگ بر گرانی، مرگ بر بیکاری” هم همینطور. فریادهای “مرگ بر دیکتاتور” و ” … آخوند باید گم بشه” هم مستقیما در همین مایه بیان مضمون “مرگ بر جمهوری اسلامی” است.

علاوه بر اینها در نفس زندگی واقعی امروز جامعه بحران اقتصادی لاعلاج رژیم اسلامی و تبلور مالی وپولی آن در کاهش روز به روز و حتی گاه ساعت به ساعت ارزش تومان، مستقیما و بدون ابهام به بالا رفتن دم افزون قیمت مایحتاج اولیه معیشت مردم و پائین رفتن قدرت خرید کارگران و اقشار کم درآمد جامعه ترجمه میشود. کار به جائی رسیده که ایلنا سایت “خانه کارگر” وابسته رژیم در یک گزارش مستند به آمار اذعان کرده که قدرت خرید دستمزد کنونی کارگران به میزان هفتادودو درصد کم شده است. ماههای آخر سال گذشته کارگران در ایران از دستمزد چند پله زیر خط فقر فریادشان بلند بود. امروز ارزش اسمی آن دستمزد برده وار هم دود شده و ارزش واقعی آن به اذعان سایت “خانه کارگر”ی ایلنا به کمتر از سی درصد میزان ارزش اسمی سقوط کرده است. این وضعیت معیشتی اکثریت عظیم جامعه در حالی است که اقلیت بسیار ناچیز افعیهایی که روزانه کوهها سود حاصل از استثمار کارگران را میبلعند، همه سرچشمه های ثروت اندوزی و سفته بازی را با تکیه به حکومت زور و ارعاب و اعدام و اختناق و سرکوب عریان تصاحب کرده اند.

در این اوضاع مضمون شعار “نه به فقر، نه به تبعیض، مرگ بر جمهوری اسلامی” برای توده های جان به لب رسیده تشنه رهایی، ملموستر از هر زمان گشته است. علاوه بر این جوش خوردن مبارزه اقتصادی و سیاسی در اعتراضات معیشتی جاری، امروز از هر زمان آشکارتر است. به این معنی فریاد “مرگ بر جمهوری اسلامی” در پی فریاد نه به فقر و نه به تبعیض، هرگز مانند امروز ساده و روشن و عامه فهم و همه گیر نبوده است. به هم جوش خوردن شعارهای معیشتی و سیاسی علیه اوضاع غیرقابل تحمل حاکم و رژیم اسلامی حامی آن بیان این حکم قطعی مردم ایران است که: آب از سر جمهوری اسلامی گذشته است.

***