عمرمینائی-شاخه زیتون یا نسل کشی؟

شاخه زیتون یا نسل کشی؟

 

حدود یک ماه ازتجاوز رژِیم ترکیه به کردستان سوریه می گذرد. دومین ارتش بزرگ ناتو در مقابل ایستادگی و مقاومت دلیرانه مردم مبارز، حق طلب و متحدکرد، زمین گیرو دچارچالش شد.عملیات شاخه زیتون یک نسل کشی دیگری را درتاریخ حاکمیت ایدئولوژی عثمانی ترکیسم و استبداد خشن داعش محوری را ثبت نمود. این درشرایطی اتفاق افتاد که پایگاه اجتماعی دولت اردوغان درمیان مردم و به مراتب بیشتردرطی یک سال اخیر (بعدازپروسه همه پرسی) متزلزل شده است.عدم توانمندی برای حل وفصل مشکلات معیشتی مردم، بسته ترکردن فضای بازسیاسی، فشار بیشتر بر تشکلات مستقل، پرونده سازی برای فعالان مدنی و حذف رقیبان و آزادی خواهان نارضایتی عمومی را موجب شده است. تجاوز به کانتونهای خود مدیریتی عفرین، قتل عام مردم بی دفاع و درست کردن جهنمی ازآتش وخون برای مردم زحمت کش کرد و ترک آنهم در شرایطی که جوامع بین اللمل چشم بسته و کورسوز ازکنار آن می گذرند. دخالت مستقیم قدرتهای بزرگ سرمایه داری انسان ستیز(روسیه وآمریکا) وکشورهای فاسد، مرتجع، دزد وغارتگر منطقه (ایران،عربستان ،ترکیه) و اینک سوریه به میدان کشمکش قدرت طلبی مجموعه ای از حاکمان جنایتکار تبدیل شده است . ملت کرد که با خلاص شدن از قید استبداد خاندان اسد و شکل دادن کانتونهای مردمی فاز دیگر از حاکمیت دمکراتیک را به نمایش گذاشت. این شیوه ازحاکمیت مستقیم مردمی صرف نظر از نکات قوت و ضعفش، بر پایه اندیشه دمکراسی خواهی بنا شده است.  28سال قبل درکردستان عراق گروههای سیاسی همگام و با پشتوانه جنبش توده ای، حکومت کردی را تشکیل دادند. اما درعدم حضور تشکلات مستقل قدرتمند کارگری، تشکلات و نهادهای پیشرو توده ای نتیجه مبارزه محرومان، مصادره و منحرف شدن از مسیرظلم ستیزی وحق طلبی شد. جریانات قدرت طلب فاسد، عشیره ای و مستبد از احساسات پاک مردم تشنه آزادی، رفاه، امنیت و آسایش برای تقویت موقعیت اجتماعی ارتجاعی و فرقه ای شان سوء استفاده کردند. آرزوهای آنان را در دام خرافات، وعده های دروغین و تعصبات کور به بند کشیدند. برخلاف کردهای سوریه، در تغییر و تحول سیستم حکومتی درعراق مردم کارگر و زحمت کش کرد سرنوشت خود را بدست نگرفت و آن را قربانی ملیت و مذهب کرد. این چنین شد که رسیدن به  جامعه دمکراتیک ومردم سالار مسدود وعقیم ماند. این تجربه گرانبهایی بود برای کردهای زحمت کش و رنج دیده سوریه برای اعمال حاکمیت مستقیم خود جنبش توده ای و نیروهای سیاسی آزادی خواه و فعال در کردستان سوریه با تشکیل دادن کانتونهای کوبانی و دفاع از حقانیت خود، بزرگ ترین گروه تروریستی وحشی صفت قرن را شکست دادند. و اولین حکومت دمکراتیک توده ای را در منطقه تشکیل دادند. ازطرف دیگرمقاومت یگانهای مدافع خلق در نبرد با داعش و دیگرگروهای اسلام گرا و تروریست و پاک سازی بخش وسیعی ازسوریه تحت نفوذ و تسلط آنان با انسجام درونیشان، شرکت دادن مستقیم مردم درخود مدیریتی وخاتمه دادن به تبعیض جنسیتی درعرصه های متفاوت اجتماعی باعث جلب توجه و نظر دیگر مناطق کردنشین گردیده است. برقراری حاکمیت دمکراتیک مردمی این بخش ازمناطق کردنشین به صورت مستقیم وغیرمستقیم برافکارعمومی سایر مناطق کردنشین (ایران،عراق وترکیه) تاثیرملموسی گذاشته است. اما کردستان عراق باعملکرد احزاب فاسد قدرت طلبش هیچگاه ازآنچنان پتانسیلی برخوردارنبود. حکومتهای فاشیستی انسان ستیزدشمنی دیرینه ای با ملت کرد دارند. ورق به ورق کتاب تاریخ آغشته به خون مبارزانی است که صرفا به جرم حق طلبی و تبعیض ستیزی توسط حاکمان جنایتکارسلاخی شده اند. این حکومتها تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرش و به رسمیت شناختن حق انتخاب آزاد ملیتهای خود در یک فضای برابر و دمکراتیک باهمزیستی مسالمت آمیزنیستند. تجاوز دولت ترکیه به عفرین و حضورفعال ایران و ترکیه درعراق و سوریه، بستن پیمانهای استراتژِیک علیه کردها، تلاش برای نفوذ و ایجاد تفرقه و نفاق درمیان جریانات سیاسی دخالتگر، حمایت و تقویت جریانات و فرقه های مرتجع واپسگرا، گزینه های هستند برای ایجاد مانع درراه اتحاد، همگرایی مردم کردستان و تداوم حاکمیت فاشیستی این حکومتها براین مردم تشنه عدالت وبرابری است. درایران و در سیر تکاملی ستم ستیزی مناطق کردنشین، نهادها و تشکلات پیشرو و برابری طلب شکل گرفت. جنبشهای اجتماعی به هم پیوستند، فعالان کارگری و پیشروان سوسیالیست آنان پرچمداراتحاد و همبستگی طبقاتی سراسری شده اند. انجام هر تغییر و تحول اجتماعی درایران، کردستان پی ریز زیربنای حاکمیت شورایی خواهد بود.

عمرمینائی

1/12/1396

بر گرفته از نشریه شماره 24 کارگران سوسیالیست