علی ناظر – دیدگاهی سوم به انتخابات، روند چرخش نظام، و اپوزیسیون – بخش 1

دیدگاهی سوم به انتخابات، روند چرخش نظام، و اپوزیسیون – بخش 1
علی ناظر

در این سلسله نوشتار سعی می کنم به چند نکته بپردازم که تیتروار می شود آن را چنین خلاصه کرد:

· رژیم و آینده پیش رو
· خلق ستمدیده و آینده پیش رو
اپوزیسیون سازمانیافته
طبیعتا این سه مقوله با یکدیگر رابطه تنگاتنگی داشته، و بررسی هرکدام بدون واکاوی دیگری، نتیجه ای نادرست ارائه می کند.

قلب رآکتور اراک

امروز (21 دی 1394، 11 ژانویه 2016)، روزیست که «قلب رآکتور اراک» خارج شده و سرمایه هنگفتی که مصرف شده بود، در یک لحظه به آتش کشیده می شود. سرنگونی طلبان که خواهان سرنگونی این نظام هستند، بر این باورند که خروج رآکتور باعث تنش های بیشتر بین جناج هار و جناح مزّور نظام اسلامی شده و بحران درونی نظام را افزایش می دهد و باعث سرنگونی می شود. همچنانکه سالها پیش نوشته بودم، من بر این باورم که اینچنین نیست.

امروز، روزیست که نظام جمهوری اسلامی تصمیم گرفت برای بقای خود، قماری بزرگ کرده تا شاید با فدا کردن توانمندی اتمی ایران، نظام را از هم پاشیدگی نجات دهد. قماری بزرگ که ظاهرا می تواند به باخت جمهوری اسلامی منتهی شود و یا آن را برای مدتی دیگر بر سرپا نگاه دارد.

سرنگونی جمهوری اسلامی در سال 1394 رخ نخواهد داد، و اگر نظام اسلامی بتواند خود را سامان دهد، ولی، اپوزیسیون نتواند خود را با شرایط زمان وفق دهد؛ مطمئن هستم که عمر جمهوری اسلامی برای یک دهه تضمین خواهد شد.

شواهد امر حاکی از این واقعیت است که اپوزیسیون به همه چیز مشغول است بجز ساماندهی و سازماندهی نیروهای سرنگونی طلب. این کمکاری، بزرگترین هدیه ایست که اپوزیسیون (بخصوص مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران) به جمهوری اسلامی داده اند.
متاسفانه، اپوزیسیون دائما روی خر لنگ شرط بندی می کند. ازجمله خر لنگ تنش مابین جمهوری اسلامی و عربستان. به نظر من، این خر لنگ به مقصد نمی رسد، و اگر هم جنگی روی دهد، و تغار ماستی بشکند، به خلق ستمدیده ایران و اپوزیسیون غرقه به خون چیزی، بجز ویرانی و بیچارگی، نخواهد رسید. البته، ای قبیل تنش ها و هر درگیری و جنگی، به سازمانها در طیف اپوزیسیون، بهانه می دهد تا صفحات رسانه های خود را با اخبار تکراری که در رسانه های پربیننده غربی منتشر می شود، سیاه کنند.
شواهد تاریخی گواه می دهند که این روش (تبلیغات و پروپاگاندا به تنهایی) هرگز نتوانسته پایه های یک نظام دیکتاتور، فاشیست و یا نازیست را سست و در هم فروریزد. آنچه لازم است، همسویی و همکاری تنگاتنگ بین ملتی ستمدیده و اپوزیسیون سرنگونی طلب است. این رابطه خیلی وقت است که به حداقل رسیده است.

شایان توجه اینکه، در چنین مقطعی که قلب رآکتور اراک خارج شده است، کمتر ایرانی است که احساس غرور کند. دلیل ساده است. از جیب ملت ایران برای احداث و راه اندازی و تکنولوژی آنچه به رآکتور اراک شناخته می شود، سرمایه ای هنگفت پرداخت شده است، و امروز، جمهوری اسلامی در ازای «خروج قلب رآکتور»، شاید بتواند پولهای بلوکه شده که مال خود ملت است را پس بگیرد (نه هزینه ای که از جیب ملت برای این رآکتور خرج کرده)، و مهمتر اینکه، بقای خود برای مدتی دیگر را تضمین کند. به زبانی ساده، آنچه امروز رخ داده یک معامله «باخت-باخت» برای ملت ایران است. و این وطن فروشی توسط پیروان خمینی انجام می شود، که در مخالفت با طرح «کاپیتولاسیون» عمامه بر زمین می زد و می گفت «باید هیاهو كنید، باید بریزید وسط مجلس، به هم باید بپرید كه نگذرد این مطلب، به صرف اینكه من مخالفم درست می شود! دیدید كه می گذرد، پس نگذارید یك همچون مجلسی وجود پیدا كند، از مجلس بیرونشان كنید. ما این قانونی را كه در مجلس واقع شد، قانون نمی دانیم. ما این مجلس را مجلس نمی دانیم، ما این دولت را دولت نمی دانیم، اینها خائنند به مملكت ایران، خائنند.» کجا هستند پیروان خمینی که به مجلس بریزند و فریاد بزنند «اینها خائنند»؟ گویی سیاست بازان، حواس آنها را به حمله به سفارتخانه عربستان سعدی پرت کرده اند تا نبینند که خمینی چگونه در گور خود بالا و پایین می پرد.

ببیند که پیروانش قانون از مجلس می گذرانند تا «حق مسلم» ملت ستمدیده ایران را اینچنین به حراج بگذارند.

سوال پیش رو اینست که از خمینی چی ها و آخوند توقعی بجز حراج سرمایه ملی نباید داشت، اما از نمایندگان واقعی ملت ایران چطور؟ آیا به صرف اینکه ما با بمب اتمی مخالفیم، و با رژیم اسلامی اتمی مخالفیم، باید از خروج قلب رآکتور اتمی شادمانی کنیم، و یا آنکه این وطن فروشی را شدیدا محکوم کنیم؟

بنا به بیانیه ی سازمان انرژی اتمی «برخی کارهای مقدماتی در خصوص اراک انجام شده اما هیچ اقدامی در رابطه با خارج کردن قلب راکتور اراک تکمیل نشده است. »

ادامه دارد

علی ناظر

21 دی 1394

11 ژانویه 2016