علی مطهری- در بزرگ داشت یک انسان بزرگ و متفکر برجسته مارکسیست

در بزرگ داشت یک انسان بزرگ و متفکر برجسته مارکسیست
علی مطهری
به تصویر کشیدن قامت منصور حکمت و معرفی و در دسترس قرار دادن آثار او امر انسانهای زیادی است که تحول فکری، نگرش و سنتهای سیاسیشان، محصول زندگی پر بار نظری و عملی این انسان بزرگ است.
نگرش و سبک حاکم بر آثار روان، راه گشا و زیر و رو گننده اش در دو دوره تاریخی قبل و بعد از فروپاشی بلوک شرق عمق تفکر مارکسیستی و راه حل های سیاسی منصور حکمت را به نمایش می گذارد و جهت و خطی را ترسیم میکند که از طریق مطالعه آن به راحتی می توان امید به یک آینده بهتر، آزاد و برابر و عملی بودن آنرا تشخیص داد.
نقد نظری منصور حکمت از جریاناتی که تحت پوشش چپ و کمونیست اهداف ملی خود را پیش می بردند و تلاش بی وقفه در راستای زنده کردن تئوری مارکس و بیرون کشیدن مارکسیسم از زیر خاک ریزه هفتاد سال حاکمیت و تسلط رویزیونیسم پوپولیستی، مارکسیسم انقلابی را به نیروی موثر و متحول کننده ای دوران خود تبدیل نمود و تاثیرات عمیقی بجا گذاشت و دگرگونی بی سابقه ای در فکر و جهان نگری طیف و سیعی از چپ ایران ایجاد نمود، حتی جریاناتی که خود از منقدان نظری و برنامه ای منصور حکمت و مارکسیسم انقلابی محسوب میشدند، نتوانستند از نفوذ و تاثیر آن خود را کنار بکشند و بخش مطالباتی برنامه شان بطور چشم گیری از آن الهام گرفت و…. اما این پیشروی برای منصور حکمت آغازی در جهت تبیینی به مراتب جهان شمول تر، فراگیرتر و همه جانبه تر از مارکسیسم در دوران معاصر بود. او لحظه ای از حدادی کردن ابزار متحد نمودن طبقه کارگر برای جنگ با طبقات دارا باز نه ایستاد و با خاتمه یافتن کاربرد و تاثیرات تحول بخش مارکسیسم انقلابی، حزب کمونیست ایران را که محصول پیشروی و پیروزی مارکسیسم انقلابی بود، حد نهایی رادیکالیسم آن ارزیابی کرد و آنرا برای جنگ با شرایط بعد از فروپاشی بلوک شرق محدود و ناکافی دانست و کمونیسم کارگری را در جواب به شریط جدید تبیین نمود. کمونیسم کارگری با قرار دادن پراتیک کمونیستی در جایگاه واقعی خود و ایستاده گیش در مقابل دنیای بعد از بلوک شرق، دنیای که نه تنها کمونیسم بلکه انسانیت نیز به قهقرا رجعت کرد، توانست بن بست مارکسیسم انقلابی را درهم شکند و با ایجاد حزبش راه را جهت پیشروی های بعدی باز نماید..
او با ایدئولوژی های از گور برخواسته ناسیونالیسم و مذهب که بر پایه جهل و خرافه بنا شده و تحمیق و بی حقوقی انسان منفعت آنرا تأمین میکند در ضدیت کامل قرار داشت و با نقد عمیق و پیگیرش، بی وقفه در صدد شناساندن سیمای استثمارگر و ضد بشری آنها به جامعه بود و در تقابل با دنیای این مکاتب عتیق، مانیفیست خود و حزبش، یک دنیای بهتر را نوشت و جامعه را به برپایی آن دعوت نمود.
پیچیده گی، فیلسوفیت و غامض بودن چپ روشنفکری در ادبیاتش قابل مشاهده نیست. سبک نگارش و قلم او روان و قابل فهم است. او ابداع کننده سبک جدیدی از ادبیات و نگارش بود که از سویی بیان تسلط و توانایی کم نظیرش و از سوی دیگر تلاش او برای رهای انسان از وضعیت موجود را نشان میدهد. آکادمیسم، فخر فروشی و خود پسندی با نوشته های ژوبین بیگانه است. قلم او هدایتگر و پراتیک بود، و این یکی از وجوه مشخصه محسور شدن فعالین کمونیست توسط نوشته های او می باشد. او کمونیست و اومانیست واقعی و در این راستا قاطع و سازش ناپذیر در مقابل دشمنان آزادی و برابری و مدافعان استثمار و کار مزدی بود، و در تقابل با آن خستگی ناپذیر و پیگیر عمل میکرد، و در هر دوره نقشه مند و موشکافانه، با تحلیل درست اوضاع و اتخاذ تاکتیک مناسب چند قدم جامعه را به ساختن یک زندگی انسانی نزدیکتر میکرد. در افزوده های او به مارکسیسم و انطباق مارکسیسم بر شرایط امروز، بشارت دهنده، متحد کننده و عمیقا راه گشا است. او مکان و جایگاه مارکسیسم و علمی و انقلابی بودنش و جوهر انساندوستی آنرا بار دیگر به جامعه یادآور شد و شناساند.
منصور حکمت نماینده عدالت اجتماعی را می توان در ساختن ابزارهای متنوع جهت دخالت در سرنوشت کودک، دفاع از حقوق زنان، دفاع از حقوق پناهنده گان در خاطره ها زنده نگاه داشت، میتوان او را در کوهی از ادبیات سیاسی و آثار تئوریک که هر کدام افق روشن و راه برون رفت از وضعیت نابرابر و نا عادلانه ای است که بشریت از آن رنج میبرد، باز یافت. می توان او را با تشخیص درست شرایط و تحلیل همه جانبه پدیده ها و ایستادگی و عبور دادن انسان از تند پیچ های مهم تاریخی گرامی داشت. میتوان او را در سبک کار و فعالیت کمونیستی و آموزش آن به فعالین حزبی و کمونیست های زیادی بیاد آورد. میتوان او را در شکستن حصار تنگ و محدود تشکیلاتی، به تاریخ سپردن فعالیت محفلی و ساختن حزبی باز، ملموس و قابل دسترس برای عموم، در کنار فعالین کمونیست و کسانیکه در تلاش برای تغییر جهان در راستای یک دنیای بهتر زندگی را سپری می کنند مشاهده نمود. میتوان او را در حرمت به انسان و مهم دانستن نفس وجود انسان و ضدیت با تحقیر و بی حرمتی هر روزه در کنار خود لمس کرد.
انسانی بزرک، متفکری برجسته، سیاستمداری شایسته، بشر دوست نمونه، عدلت خواه کم نظیر و کمونیست خستگی ناپذیر با قلبی سرشار از صمیمیت امروز در میان ما نیست، اما آثارش گنجینه و یادگار با ارزشی جهت پراتیک راه گشاه در جنگ با نظام ارتجاعی و نابرابر سرمایه داری قابل دسترس است.
آثار منصور حکمت در دنیای تاریک امروز مشعل فروزانی است در دسترس کارگران، کمونیست ها و پیشروان اجتماعی برای هدایت جامعه به سوی بر قراری آزادی و برابری وساختن یک دنیای بهتر، مطالعه عمیق و جدی آثارش یکی از شروط مهم فعالیت جهت دار کمونیستی و پیشروی های آینده طبقه کارگر است. تأثیر منصور حکمت و آثارش همانند مارکس و لنین بر افکار ما و کمونیستهای زیادی غیر قابل انکار است و پراتیک ما و دوستدارنش را رقم خواهد زد..
زنده باد یاد و خاطره منصور حکمت
۲۰۱۰/۰۶/۰۱