علی مطهری -جمهوری اسلامی و حکم شنیع و قرون وسطایی شلاق

جمهوری اسلامی و حکم شنیع و قرون وسطایی شلاق

علی مطهری

خبر شلاق خوردن ۱۷ کارگر معترض به بیکاری و حقوق معوقه شان و ۳۵ جوان دختر و پسر شرکت کننده در جشن فارغ التحصیلی در باغی در اطراف قزوین، واکنش گسترده ای را در شبکه های اجتماعی و در میان فعالین کارگری و اپوزیسیون رژیم ایجاد کرد و افراد زیادی با آنها ابراز همدردی کردند.

جمهوری اسلامی یک حکومت مرتجع سرمایه داری متکی و متعهد به اجرای قوانین و احکام اسلامی است. شلاق، اعدام، سنگسار، تجاوز، زن ستیزی جزو ارزش های اسلامی است. ضدیت با مدرنیسم، با آزادی و شادی انسان جزء تفکیک ناپذیر ایدئولوژی رژیم است. رژیم اسلامی روزمره مشغول اجرای احکام شنیع اعدام و شکنجه در جامعه و در درون زندان ها است. دولت آدمکش جمهوری اسلامی از همان روز به قدرت رسیدنش تاکنون، شلاق، شکنجه و اعدام را در سطح وسیع به عنوان ابزارهای مهم و کلیدی ارعاب جامعه بکار گرفته و بیوقفه علیه کارگران، زنان، جوانان، کمونیستها و آزادیخواهان و مخالفان سیاسی اش به اجرا در آورده است. رژیم اسلامی دشمن آزادی و انسانیت است و هنگامی که پای منافع نظام اسلامی در میان باشد به هر عمل جنایتکارانه ای دست میزند.

اعتراض و مبارزه کارگران برای بهبود شرایط زندگی، برای افزایش دستمزد، علیه بیکاری و برگزاری جشن و شادی جوانان و سایر اقشار جامعه به صورت جمعی و فردی نه تنها جرم نیست، بلکه حق است و جزو حقوق اولیه کارگران و مردم است، اما در نظام اسلامی ایران جرم محسوب میشود، و با احکام شنیع و قرون وسطایی روبرو میشود. اجرای حکم ارتجاعی شلاق در ملأعام در شرایط فعلی برای مرعوب کردن و ایجاد وحشت در درون جامعه است. روشن است که جمهوری اسلامی بدون این اعمال شنیع و قرون وسطایی و نفرت برانگیز قادر نیست به حیات خود ادامه دهد. رژیم اسلامی از طریق این عمل وحشیانه میخواهد این پیام را به جامعه بدهد که هر اعتراضی با خشونت نیروهای نظامی روبرو میشود و شلاق نیز در ملأعام در کنار مجازات اعدام  برای خفظ اقتدار نظام بکار گرفته میشود. رژیم در بحران و بن بست کنونی دور جدیدی از سرکوب کارگران، زنان، جوانان را شروع کرده است و تقابل با هر جلوه ای از هنر و موسیقی که فضای شاد و مغایر با فرهنگ و سنن اسلامی را در جامعه اشاعه دهد، به دستور رانده است. خشونت و اجرای احکام بشدت ارتجاعی برای عقب راندن و مرعوب کردن جامعه است، هر چند رژیم اسلامی در موقعیتی نیست که بتواند جامعه را مرعوب کند و کارگران، معلمان، زنان و جوانان هم نشان داده اند تسلیم نمیشوند و میجنگند، با وجود این جمهوری اسلامی تنها راه بقای خود را در سرکوب و تلاش برای ایجاد رعب و حشت در جامعه می بیند.

 سرکوب و فشار بیشتر به جامعه، بازداشت فعالین کارگری، افزایش احکام اعدام و اجرای آن، اختصاص ۷۰۰۰ گشت نامحسوس برای کنترل زنان و جوانان در تهران، تعرض به زنان کارتن خواب و طرح ضدانسانی عقیم کردنشان، حمله به کنسرت ها و جلوگیری از برگزاری آنها و اخیرا شلاق زدن ۱۷ کارگر آق دره و ۳۵ جوان در ملأعام، مجموعه حرکاتی آگاهانه، خشن و بشدت ارتجاعی و بهم پیوسته ای است که بعد از بن بست برجام شروع کرده است، تا مردم را از اعتراض باز دارد. میخواهد به کارگران، زنان و جوانان بگوید فکر تغییر، فکر آسایش، آزادی، رفاه، فرهنگ مدرن، خدمات اجتماعی و رسیدگی به معضلات اجتماعی را از سر بیرون کنید و با همین که هست بسازید تا بلکه روز خودش ما کاری برایتان انجام دهیم. معمولا رژیم های دست به سرکوب اعتراضات و مجازات های بیرحمانه میزنند که موقعیت خود را در خطر می بینند و قادر به حل مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیستند. جمهوری اسلامی در چنین موقعیتی قرار دارد، نه قادر است تا آخر خط آمریکا و غرب را بطور همه جانبه همراهی کند و نه پاسخی برای اوضاع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دارد. شرایط بحرانی رژیم و خطر اعتراض وسیع کارگران، جوانان، زنان به وضع موجود، بحران حکومتی را تشدید و درگیری و تنش جناح ها را حادتر و روزمره کرده است. برای جلوگیری از خطر اعتراض اجتماعی، جمهوری اسلامی سرکوب بیشتر و مجازات های شنیع و وحشیانه را در دستور گذاشته است.

روحانی و جناح اعتدال نیز ماموریت خود را برای رژیم انجام داده اند و قادر به انجام کاری بیشتر و فراتر رفتن از این شرایط نیستند و تقریبا خاصیت خود را به عنوان حائل نظام از دست داده اند و در میان مردم نیز اندک اعتباری که ناشی از توافق اتمی و ساپورت آمریکا و غرب بود از دست داده اند، با وجود این هرازگاه که مسئله بیخ پیدا میکند دُمی میجنبانند. واکنش علی ربیعی وزیر کار، به شلاق زدن کارگران از این دست است. واکنش سطحی علی ربیعی ناشی از فشار اعتراض مردم به خبرشلاق خوردن کارگران و ابراز همدری افراد زیادی با آنها و ترس از شکل گیری اعتراض توده ای در این رابطه بود، نه مخالفت با مجازات شلاق. اینها سر و ته یک کرباسند و تنها هنگامی که احساس کنند خطری جمهوری اسلامی را تهدید میکند برای رفع خطر واکنش نشان میدهند. اینها مخالفان حکم شلاق و یا دفاع از کارگران نیستند، در حکومت روحانی و ربیعی فقر و بیکاری گسترش یافته و کارگران در بدترین شرایط ممکن زندگی میکنند، معضلات اجتماعی به یک بحران تمام عیار تبدیل شده است، اعدام افزایش یافته و سرکوب بیشتر شده است، برکناری یک مهره رژیم و تعویض آن با مهره دیگری درد کسی را درمان نمیکند. این ترفند ها شناخته شده است و کسی را نسبت به ماهیت و عملکرد دولت “اعتدال” متوهم نمیکند. سیاست انتظار حکومتی ها به ته خط رسیده است و نهایتا مردم کل نظام جمهوری اسلامی را به شیوه انقلابی سرنگون خواهند کرد.

جمهوری اسلامی تعرض به هستی و معیشت کارگران و مردم ایران را بطور سازمانیافته در دستور گذاشته است و طی یکسال گذشته برای مرعوب کردن جامعه و ایجاد وحشت در میان مردم ماشین کشتار و اعدامش را بیوقفه بکار گرفته و تنها در سال گذشته بیش از ۱۰۰۰ انسان را در داخل زندان و در ملأعام اعدام کرده است. حکومت جمهوری اسلامی با سرکوب و اختناق بیشتر و شلاق زدن کارگران و جوانان در ملأ عام دارد مردم ایران را تحقیر میکند و با اجرای احکام شنیع و بشدت ارتجاعی شلاق، میخواهد مردم را تابع مقررات و دستورات خود کند. میخواهد با پیاده کردن سیاست “اقتصاد مقاومتی”، ریاضت اقتصادی بیشتر به کارگران و مردم محروم جامعه تحمیل نمایند. میخواهند مانع اعتراض کارگران، زنان و جوانان به شرایط غیر قابل تحمل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شود و از این طریق در صدد تامین امنیت برای سرمایه و حکومت اسلامی است.

مجازات با شلاق یک پدیده شنیع و قرون وسطائی است. مردم نباید نظاره گر این عمل ضد بشری و ارتجاعی توسط جمهوری اسلامی باشند. نباید گذاشت این وحشیگری ادامه پیدا کند. باید جلوی این بربریت را گرفت. نباید اجازه داد جمهوری اسلامی با گسترش اعدام و شلاق زدن کارگران و جوانان، جامعه را مرعوب کند. جامعه باید از قوانین قرون وسطائی رژیم اسلامی بسرعت عبور کند و نگذارد جمهوری اسلامی بیش از این دست به تحقیر کارگران، جوانان و زنان بزند. برای جلوگیری از تکرار چنین عمل وحشیانه ای، باید متشکل شد و کل سیستم قضایی فوق ارتجاعی را همراه با جمهوری اسلامی کنار گذاشت.

۳ ژوئن ۲۰۱۶